کد مطلب: ۲۳۱۳۹۴

اکونومیست این هفته چه موضوعاتی را بررسی کرد:

یک طرف رونق کسب‌وکار مرگ، یک طرف اقتصاد درگیر رکود

یک طرف رونق کسب‌وکار مرگ، یک طرف اقتصاد درگیر رکود

اکونومیست در تازه‌ترین شماره خود به بررسی چهار موضوع تغییرات آلمان پس از جنگ جهانی، چالش‌های پیش روی مارک زاکربرگ، تغییر روند کسب‌وکارهای مرتبط با خاکسپاری و اقتصاد کوبا پس از کناره‌گیری کاسترو از قدرت پرداخته است.

الهام میرمحمدی: نشریه اکونومیست در گزارش اختصاصی تازه‌ترین شماره خود به بررسی تغییرات اساسی در آلمان، از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون پرداخته است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، در این سرمقاله آمده است: تیترها و عناوین روزنامه‌های بین‌المللی همواره آلمان را کشوری با سیاست راکد و شهروندانی نگران و مضطرب نشان می‌دهند. آنگلا مرکل مدت‌هاست که رهبری سیاسی آلمان را بر عهده دارد و به شکلی محتاطانه این کشور را اداره کرده است.

در انتخابات سپتامبر گذشته هم آلمانی‌ها با افزایش حمایت از حزب راست افراطی AFD مواجه بودند و حدودا شش ماه طول کشید تا صدراعظم با سوسیال‌دموکرات‌ها دولت ائتلافی تشکیل دهد.

از نگاه ناظران محافظه‌کار خارجی، آلمان کشوری است که سیاست کمک به پناهجویان و مهاجران را در پیش گرفته، از دید سایر کشورها اما آلمان کشورهای جنوب اروپا را مقروض خود کرده است.

اما با نگاهی ریزبینانه‌تر متوجه تغییرات اساسی این کشور پس از جنگ جهانی دوم می‌شویم. آلمان دوران بازسازی کشور را به خوبی انجام داد. از اواخر دهه 1960 جمهوری فدرال مسئولیت و گناهانِ جنگی‌اش را به خوبی پذیرفت و صداقت پیشه کرد. پس از آن از دهه 1990 با آلمان شرقی متحد و به یک کشور عادی بدل شد و بسیاری از قیدهای گذشته خود را رها کرد.

به نظر می‌رسد، بزرگ‌ترین تغییر در این کشور ناشی از سیاست «درهای باز» آنگلا مرکل در مورد پناهندگان است. در فاصله سال‌های 2015 تا 2016، حدود 1.2 میلیون پناهنده به آلمان وارد شدند.

کشوری که تا سال 2000، افراد بدون اجداد بومی را شهروند محسوب نمی‌کرد، حالا تعریفش از ملیت به طور کامل تغییر کرده است.

در آلمان یک هویت فراگیر در حال ظهور است و با یک رهبری درست این کشور می‌تواند الگویی مناسب برای سایر کشورهای غربی باشد.

فرهنگ مردسالارانه در این کشور از میان رفته و طی 15 سال گذشته سهم زنان شاغل از 58 درصد به 70 درصد رسیده است.

به نوشته این نشریه، آلمان حالا در حال ورود به دوران جدیدی است.

شرکت‌ها با اندازه‌های کوچک و متوسط هم دیگر از تکنولوژی‌هایی نظیر هوش مصنوعی استفاده می‌کنند.

در 50 سال گذشته، آلمان در هیچ عملیات نظامی شرکت نکرده و این حکایت از ثبات بلندمدت در این کشور دارد.

این گزارش در پایان می‌نویسد، در آلمان یک هویت فراگیر در حال ظهور است و با یک رهبری درست این کشور می‌تواند الگویی مناسب برای سایر کشورهای غربی باشد.

حادترین بحران فیس‌بوک در 14 سال گذشته

در گزارشی دیگر این نشریه به شهادت مارک زاکربرگ، مدیر فیس‌بوک درباره نقض حریم خصوصی کاربران می‌پردازد.

از دهه 1990 پس از آنکه انحصارطلبی‌های مایکروسافت با چالش مواجه شد، این بزرگ‌ترین تحقیق و بررسی عمومی واشنگتن از یک غول فناوری محسوب می‌شود.

مدیرعامل فیس‌بوک در روزهای دهم و یازدهم آپریل طی یک جلسه علنی در برابر نمایندگان کمیته قضایی و همچنین کمیته بازرگانی سنای آمریکا شهادت داد.

دو روز بعد از حضور مارک زاکربرگ در کنگره برای ارائه توضیحات درباره رسوایی اخیر فیس‌بوک، سهام این شرکت که پیش‌تر کاهش یافته بود، 5.7 درصد افزایش یافت.

انتظار می‌رود در آینده، شاهد عذرخواهی‌ها، احضاریه‌ها و شهادت‌های بیشتری از سوی مارک زاکربرگ باشیم.

شاید از نگاه سرمایه‌گذاران رسوایی این شرکت به پایان رسیده باشد اما هنوز برای چنین تصمیمی زود است.

به راحتی می‌توان گفت این رسوایی حادترین بحران فیس‌بوک در 14 سال گذشته محسوب می‌شود.

سیاست‌گذاران و کاربران می‌خواهند بدانند فیس‌بوک چگونه محافظت از حریم خصوصی کاربران را در آینده انجام خواهد داد و به دنبال شفافیت کافی در مورد نحوه عملکرد آن هستند.

اخیرا مشخص شده که فیس‌بوک، تماس‌ها و پیام‌های کاربران اندروید را بدون اطلاع دادن به آنها جمع‌آوری می‌کرده و این یک نمونه دیگر از بی‌توجهی‌های این شرکت به حقوق کاربران است.

علاوه بر حفظ حریم خصوصی، رسوایی کمبریج آنالیتیکا، دو نگرانی دیگر هم به وجود آورده است. اول عدم شفافیت در تبلیغات سیاسی است. مسئله دیگر مداخله خارجی و دسترسی به اطلاعات کاربران از سوی دولت‌های متخاصم و بازیگران غیردولتی -مشابه آنچه در انتخابات آمریکا رخ داد- است.

زاکربرگ طی ماه‌های آینده با مسائل فراوانی دست‌به‌گریبان خواهد بود. یکی از مشکلات او این است که کمبریج آنالیتیکا تنها یکی از موسساتی بود که به اطلاعات کاربران دسترسی پیدا کرده است. بنابراین باید منتظر افشاهای بیشتر باشیم.

انتظار می‌رود در آینده، شاهد عذرخواهی‌ها، احضاریه‌ها و شهادت‌های بیشتری از سوی مارک زاکربرگ باشیم.

رقابت میان موسسات برگزارکننده مراسم خاکسپاری

اکونومیست در مقاله دیگری به تغییر روند کسب‌وکارهای مربوط با خاکسپاری و تدفین پرداخته است.

بر اساس آمار و ارقام، در هر دقیقه 100 نفر می‌میرند و اگرچه این مرگ‌ومیرها ناراحتی و سوگواری اعضای خانواده را به دنبال دارد اما برای عده‌ای دیگر سودآور است.

مرگ‌ومیر 2.7 میلیون نفر در آمریکا در سال 2017، درآمد 16 میلیارد دلاری برای این بخش به همراه داشته است.

در فرانسه این بازار تقریبا 2.5 میلیارد یورو (معادل 3.1 میلیارد دلار)، ارزش دارد.

درخواست برای دریافت خدمات متنوع‌تر و محصولات جدید، رقابت زیادی را در بازار مربوط به خاکسپاری و تدفین ایجاد کرده است.

در آلمان نیز در سال 2014 درآمد این بخش 1.5 میلیارد یورو گزارش شده بود که برای 27 هزار نفر ایجاد اشتغال کرد. اما تنها یک‌ششم این افراد به شکل سنتی اجساد را دفن می‌کردند.

این رقم در بریتانیا 2 میلیارد پوند گزارش شده که برای بیش از 20 هزار نفر شغل ایجاد کرده است. در بریتانیا هم تنها یک‌پنجم این افراد مراسم را به شکل سنتی انجام می‌دادند.

بر اساس پیش‌بینی‌ها تا سال 2050، نرخ مرگ‌ومیر سالانه تنها در آمریکا از 8.3 در هزار نفر به 10.2 در هر هزار نفر خواهد رسید. این افزایش روند در کشورهای دیگر هم رخ می‌دهد.

با توجه به افزایش چشمگیر مرگ‌ومیر، مدیران مالی و سرمایه‌گذاران به سرمایه‌گذاری در بخش‌ها و صنایع مرتبط با مراسم خاکسپاری روی آورده‌اند. چرا که این کسب‌وکارها قابل پیش‌بینی‌اند، ریسک کمتری دارند، به دیگر صنایع وابسته نیستند و حاشیه سود بسیار بالایی دارند.

تغییرات مذهبی و تکنولوژیک، نظیر سوزاندن جسد، موجب شده انتظارات مردم در برخی نقاط جهان از مراسم تدفین و خاکسپاری هم تغییر کند.

این امر کسب‌وکار کسانی که به شکل سنتی کار خود را انجام می‌دادند، تحت تاثیر قرار داده است.

آنها که پیش‌تر مشتری‌های مشخص با درخواست‌های قابل پیش‌بینی داشتند، حالا نگران از دست دادن شغل خود هستند.

از سوی دیگر، درخواست برای دریافت خدمات متنوع‌تر و محصولات جدید رقابت زیادی را در این بازار ایجاد کرده است.

کناره‌گیری رائول کاسترو از قدرت

در مطلبی دیگر نشریه اکونومیست با اشاره به خداحافظی رئیس‌جمهور کوبا با نسل انقلابی، به چالش‌های پیش روی این کشور می‌پردازد.

19 آپریل، رائول کاسترو (برادر فیدل کاسترو) قصد دارد از مقام خود کناره‌گیری کند و به این ترتیب 60 سال حکومت خانواده‌ای که انقلابیون کشور را رهبری می‌کرد، پایان می‌یابد.

رهبران جدید حالا با آزموبی بی‌سابقه برای نشان دادن قابلیت‌هایشان برای اداره کشوری که در طول این سال‌ها رهبرانی یکسان داشته، روبرو هستند.

کسری بودجه کوبا در سال گذشته معادل 12 درصد تولید ناخالص داخلی کشور بود.

علی‌رغم آنکه در دوره ریاست‌جمهوری رائول کاسترو، اصلاحاتی موثر در این کشور اجرا شد، اما کوبا همچنان با مشکل رکود شدید اقتصادی که مهاجرت صدها هزار کوبایی را در جستجوی زندگی بهتر به همراه داشت، دست‌به‌گریبان است.

ایجاد تغییر موثر در کوبا مستلزم اجرای اصلاحات بنیادین نظیر حذف سیستم دوگانه ارزی است که آسیب‌های اقتصادی زیادی به همراه دارد. با این حال گفته شده که نباید انتظار داشت تغییرات رادیکال در نظام سیاسی تک‌حزبی کوبا مشاهده شود.

انتظار می‌رود کاسترو، رهبری را به معاون 57 ساله‌اش، میگوئل دیاز کانل واگذار کند.

دیاز کانل قطعا نمی‌تواند از اجرای اصلاحات اقتصادی اجتناب کند. اما این در حالی است که اقتصاد کشور به رکود شدید دچار است. ونزوئلا که از حامیان کلیدی این کشور بود، حالا خود با بحران مواجه شده است.

حجم تجارت میان دو کشور از 8.5 میلیارد دلار در سال 2012، به 2.2 میلیارد دلار در سال 2014 رسید. این اولین رکود اقتصادی کوبا از زمان فروپاشی شوروی محسوب می‌شود.

همچنین کسری بودجه کوبا در سال گذشته معادل 12 درصد تولید ناخالص داخلی کشور بود و یکی از دلایل آن افزایش هزینه‌ها به دلیل خسارت‌های ناشی از طوفان ایرما در ماه سپتامبر است.

به هر حال او باید اصلاحات پولی و مالی را در فهرست اقدامات خود قرار دهد اما این تغییرات قطعا فشارهای اقتصادی بسیاری نظیر بیکاری صدها کوبایی را به همراه دارد.

بدون شهرت معنوی و انقلابیِ کاسترو، عملکرد دیاز کانل در معرض قضاوت‌های بیشتر و سخت‌تری قرار خواهد گرفت که در کوتاه‌مدت برای رژیم خطرناک است.

ممکن است رئیس‌جمهور جدید پیش از اعمال شوک‌های اقتصادی با انجام اقداماتی چون افزایش دسترسی به اینترنت، یا تغییراتی در قانون اساسی به دنبال افزایش محبوبیت برای خود باشد، اما در حال حاضر، اقتصاد بیش از هر چیز دیگری برای مردم کوبا اهمیت دارد.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.