خبر مهم:

کد مطلب: ۲۷۳۳۷۴

طاعونی به نام فرار سرمایه؛ پول را بردار و فرار کن!

طاعونی به نام فرار سرمایه؛ پول را بردار و فرار کن!

چند سرمایه‌گذار ایرانی پول‌هایشان را از کشور خارج کرده‌اند؟ حدس می‌زنید تمام ایرانیان خارج‌نشین درمجموع چقدر سرمایه داشته باشند؟ با ورود این سرمایه‌ها به کشور چه تغییری در اقتصاد ایران رخ خواهد داد؟ قبل از آن‌که به فکر بازگرداندن سرمایه‌های ایرانی بیفتیم، بگذارید نگاهی بیندازیم به سرمایه‌هایی که در حال حاضر دارند از کشور فرار

چند سرمایه‌گذار ایرانی پول‌هایشان را از کشور خارج کرده‌اند؟ حدس می‌زنید تمام ایرانیان خارج‌نشین درمجموع چقدر سرمایه داشته باشند؟ با ورود این سرمایه‌ها به کشور چه تغییری در اقتصاد ایران رخ خواهد داد؟ قبل از آن‌که به فکر بازگرداندن سرمایه‌های ایرانی بیفتیم، بگذارید نگاهی بیندازیم به سرمایه‌هایی که در حال حاضر دارند از کشور فرار می‌کنند. از خروج یا صادرات سرمایه حرف نمی‌زنیم. منظورمان دقیقا فرار سرمایه است.

در فضایی که سیاست‌مداران از جذب سرمایه‌های خارجی حرف می‌زنند، برخی پیشنهاد کردند که دولت هدفش را بر ایرانیان ساکن خارج متمرکز کند. اما هستند کسانی که پیشنهاد می‌کنند به سرمایه‌های ایرانیان داخل کشور توجه بیشتری داشته باشیم. سرمایه‌هایی که با سرعتی عجیب از مرزهای کشور فرار می‌کنند. و کسی نمی‌پرسد این سرمایه‌ها چرا می‌روند؟ کجا می‌روند؟ چه‌کار کنیم که بمانند؟ شاید بحث فرار مغزها برایتان تکراری باشد. اما با مبحث فرار سرمایه چه‌کار کنیم؟

مهاجرت شیرین، مهاجرت تلخ

هر پولی که از هر کشوری خارج شود مصداق فرار سرمایه نیست. مثلا وقتی شرکتی اسپانیایی در ایران سرمایه‌گذاری می‌کند، نمی‌توان گفت که سرمایه‌ها در حال فرار از کشور اسپانیا هستند. حتی حالت‌هایی را می‌توانیم تصور کنیم که خروج سرمایه از کشور شیرین و پسندیده باشد.

به‌طورکلی سرمایه می‌تواند به سه شکل از کشور خارج شود:

الف- خروج سرمایه

یک آمریکایی احساس می‌کند بورس کالای لندن برایش جذابیت بیشتری دارد. او پول‌هایش را به انگلستان می‌فرستد و در آنجا مشغول به کار می‌شود.

در این حالت دولت آمریکا می‌تواند به فکر بیفتد. چرا مردم دوست ندارند در کشور خودشان سرمایه‌گذاری کنند؟ بورس لندن چه‌کار که بورس شیکاگو ندارد؟

حالت‌هایی را می‌توانیم تصور کنیم که خروج سرمایه از کشور شیرین و پسندیده باشد.

خروج سرمایه معمولا از مجاری قانونی صورت می‌گیرد. پولی که از راه قانونی به‌دست‌آمده و مالیاتش پرداخت شده است.

مهم‌ترین انگیزه خروج سرمایه، بازدهی بیشتر (ریسک کم‌تر) در کشور مقصد است. شاید همه‌چیز در کشور مبدا مطلوب باشد. اما سرمایه‌گذار به طمع سود بیشتر پولش را به پرواز در می‌آورد.

ب- صادرات سرمایه

مطلوب‌ترین شکل برای خروج سرمایه‌، صادرات سرمایه است. در این حالت سرمایه‌گذار پولش را به خارج می‌برد، به کار می‌اندازد و درنهایت اصل پول و سود حاصل را به کشور بازمی‌گرداند.

وقتی کشورهای عربی پول‌های خود را به اروپا می‌برند، وقتی چینی‌ها مرسدس و ولوو را می‌خرند، وقتی کریستیانو رونالدو از پرتغال به اسپانیا می‌رود، سرمایه صادر می‌شود.

فرار سرمایه سوییس پول دلار یورو فرانک

اقتصادهای پویا هم در کشورهای دیگر سرمایه‌گذاری می‌کنند!

این تجارت مثبت، به نفع همه است. هم اروپا از سرمایه‌های عربی مستفیض می‌شود و هم اعراب از سود و اعتبار حاصل از تجارت. اگر رونالدو محکوم می‌شد که در پرتغال بماند، دنیا برای پرتغالی‌ها و اسپانیایی‌های جای بدتری می‌شد.

درهرحال، خروج یا صادرات سرمایه امری اختیاری و انتخابی است. فرد آزادانه تصمیم می‌گیرد که بورس لندن بهتر است از بورس شیکاگو. در این دو حالت هیچ اجباری در جابجایی پول وجود ندارد.

ج- فرار سرمایه

فرار سرمایه اصولا امری اختیاری و انتخابی با طمع سود بیشتر نیست. بلکه واکنشی است دفاعی از وحشت زیان. صادرات سرمایه در حکم یوزپلنگی است که به دنبال طعمه می‌دود. اما فرار سرمایه غزالی است که از ترس گرگ‌ها پا به فرار می‌گذارد.

جلوتر در مورد دلایل شکل‌گیری فرار سرمایه صحبت خواهیم کرد. اینجا تنها به این اشارت بسنده می‌کنیم که اگر سرمایه‌ها از یک کشور فرار می‌کنند، ایرادی عمده و بنیادین در همه جای این کشور وجود دارد.

اگر عموم مردم از پولدارها متنفر باشند، اگر دادگاه‌ها به تمام ثروتمندان بدبین باشند، اگر قانون علیه سرمایه‌داران سوگیری کند، اگر سیاست‌مدارها تلاشی برای جلب رضایت سرمایه‌دارها نکنند، اگر بانک‌ها و بیمه‌ها و بورس‌ها فاسد باشند، فرار سرمایه امری طبیعی خواهد بود.

در حال حاضر ثروت ایرانیان خارج از کشور رقمی برابر 25 هزار میلیارد دلار است. اگر این رقم را در قیمت دلار ضرب کنیم متوجه عظمت آن خواهیم شد. حتی اگر محاسبات خود را با ارز 4200 تومانی انجام دهیم!

انگیزه‌های غیراقتصادی فرار سرمایه

فرار سرمایه همیشه دلایل اقتصادی ندارد. تمام ایرانی‌هایی که برای خرید مسکن به گرجستان و ترکیه رفته‌اند بر این باور نیستند که بازار مسکن در این کشورها بهتر و سود‌آورتر از ایران است.

برخی از این سرمایه‌گذارها می‌خواهند اقامت این کشورها را به دست بیاورند. اما چه می‌شود که کسی سکونت در گرجستان را به شهروند ایرانی بودن ترجیح می‌دهد؟

تمام ایرانی‌هایی که برای خرید مسکن به گرجستان و ترکیه رفته‌اند بر این باور نیستند که بازار مسکن در این کشورها بهتر و سود‌آورتر از ایران است.

تقریبا در تمام شاخص‌های اقتصادی، اوضاع ایران از گرجستان بهتر است. اما تنها اندکی آزادی مدنی و اجتماعی بیش‌تر (غیرقابل‌مقایسه در مقابل آزادی‌های فرانسوی و هلندی) عاملی است که ایرانی‌ها را فراری می‌دهد.

قصد پیشنهاد سیاست ندارم. تنها به توصیف چیزی که رخ می‌دهد می‌پردازم. سرمایه‌داری که دوست دارد با خانواده‌اش به تماشای مسابقه فوتبال بنشیند، سرمایه‌گذاری برای ساخت ورزشگاه در روسیه را به سرمایه‌گذاری بر ورزشگاه آزادی ترجیح خواهد داد!

امید در مقابل ترس

بسیاری از سرمایه‌دارهای ایرانی چیزی از بازار نیویورک و لندن نمی‌دانند. اما به‌راحتی حاضرند پول خود را به نیویورک و لندن بفرستند.

حتی در مواردی وقتی پای صحبت متقاضیان خروج سرمایه می‌نشینیم متوجه می‌شویم که آن‌ها در مورد سرمایه‌گذاری در خارج دیدگاه‌هایی کاملا غلط دارند.

مثلا این باور که در نیویورک دولت و فدرال رزرو اصل پول شما را تضمین می‌کند، باوری نادرست است. اگر در بورس نیویورک متضرر شوید، هیچ‌کس قرار نیست زیان شما را جبران کند.

تنها تفاوت امید است و ترس. سرمایه‌گذاران به آینده آمریکا امید بیشتری دارند چون: 1) شفافیت در آمریکا بیشتر است. 2) نظام قضایی ساده‌تر و بی‌طرف‌تر عمل می‌کند. 3) امکان جابجایی در بین طبقات اجتماعی وجود دارد. 4) دولت بجای اعطای امتیاز، سعی در انحصار زدایی و مبارزه با تراست می‌کند.

حجم فرار یا تراز فرار سرمایه؟

یک نکته مهم در بررسی فرار سرمایه، تراز فرار سرمایه است. اگر 10 میلیون دلار از ایران فرار کند اما ایران پذیرای 12 میلیون دلار سرمایه فراری باشد، فرار سرمایه‌ای رخ نداده است.

اگر این اعداد را در 10 یا در 100 ضرب کنیم، باز هم چیزی عوض نمی‌شود. مهم نیست چه حجم پولی از کشور خارج می‌شود، اگر 1 میلیون برود و چیزی باز نگردد، باوجود کوچکی رقم، جای نگرانی وجود خواهد داشت.

حالا بیایید وضعیت این تراز را در ایران ببینیم. آیا دولت برای خارجی‌هایی که می‌خواهند در ایران کارخانه تاسیس کنند فرش قرمز پهن می‌کند؟ در مقابل سرمایه‌های انسانی‌ای که به خارج می‌فرستیم، آیا برای جذب نخبگان افغانستان، سوریه، عراق و یمن برنامه‌ای داشته‌ایم؟

آیا هیچ سرمایه‌گذار سوریه‌ای نبود که در خلال جنگ به دنبال مفری برای سرمایه‌اش باشد؟ آیا ایران که در طول تاریخ از مردم مظلوم حمایت کرده، برای سرمایه‌های مشهود و نامشهود آن‌ها هم پناهی امن است؟

دست پیش و پای پس

اسکات فیتس‌جرالد در کتاب گتسبی بزرگ عبارتی می‌نویسد که در ذهن‌ها حک می‌شود. «در هر تصادف دو نفر مقصر هستند.» عبارتی که به‌سادگی، پایان رمانی چنین باشکوه را رقم می‌زند.

فرار سرمایه رخدادی دوسویه است. ازیک‌طرف کشور مبدا انگیزه‌های کافی برای فرار را ایجاد می‌کند، از طرف دیگر کشور مقصد به حد کافی جذابیت می‌آفریند.

متاسفانه برای خارجی‌ها جذب سرمایه‌های ایرانی خیلی ساده شده است. بدرفتاری‌ها و ندانم‌کاری‌های تک‌تک ما باعث شده که خارجی‌ها برای جذب سرمایه‌های ایرانی به وعده‌های حداقلی نیاز داشته باشند.

در طرف مقابل ما تا توانسته‌ایم فرایند ورود سرمایه به ایران را سخت کرده‌ایم: پیشنهاد نرخ دولتی ارز بجای نرخ واقعی، عدم پذیرش حق مالکیت اتباع خارجی در املاک و مستغلات، عدم اعطای پاسپورت ایرانی یا امکان اقامت طولانی به سرمایه‌گذاران و مواردی ازاین‌دست سدی است برای ورود خارجی‌ها به ایران.

حقوق مالکیت و ترس اصل پول

«هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه‌گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.» این عبارت به‌وضوح در قانون اساسی آمده است.

آیا قانون، حق مالکیت سرمایه‌گذاران موسسات اعتباری را استثنا کرده که دست آن‌ها از اصل پولشان کوتاه است؟ آیا بسته بودن طولانی‌مدت نمادهای بورسی و محروم شدن سرمایه‌گذاران از اصل پولشان (به دلیل تخلف ناشر نه تخلف مالک) یک استثنای قانونی است؟

ونزوئلا فرار سرمایه پول

ونزوئلا تجربه تلخی از فرار سرمایه داشت.

حداقل خواسته سرمایه‌داران و سرمایه‌گذاران این است که مالکیت دارایی‌ای که دارند به رسمیت شناخته شود. یعنی اگر کسی چند تن سکه را با روشی قانونی و با پولی پاک خریده، دستگیر نشود.

اگر دولت ناکارامدی‌اش در بازارها مختلف را به گردن فعالان اقتصادی بیندازد، فعالیت آن‌ها به خارج از کشور منقل می‌شود. راستی آیا تمام مردم اخلال‌گران بازار ارز، سکه، موبایل، خودرو، مسکن و فولاد هستند؟ آیا ما دولتی کاملا پاک داریم که با 80 میلیون اخلال‌گر محاصره شده است؟

سقوط ارزش ریال

سقوط ارزش ریال می‌تواند دلیل خوبی باشد برای خارجی‌ها که کالای ایرانی بخرند. البته اگر کالای ایرانی‌ای تولید شود.

اما تصور کنید کسی سال نودوشش 1 میلیون دلار به ایران آورده بود. اگر او موفق شده بود 3.5 میلیارد تومانش را به 7 میلیارد تبدیل کند، در سال نودوهفت 875 هزار دلار داشت.

به بیان ساده اگر این فعال اقتصادی، یک‌میلیون دلار را در بالش گذاشته بود، حالا وضعیت بهتری می‌داشت.

چه کسی می‌تواند تضمین کند که دلار بالای 20 هزار تومان نمی‌رود؟ با این درجه بالا از نااطمینانی، چرا مردم باید دلارهای خارجی خود را به ریال تبدیل کنند؟

نبود سرمایه‌های جسور و فرار سرمایه‌های ترسو

ریسک‌ها و مخاطرات یکی از مهم‌ترین دلایل فرار سرمایه است. ریسک تحریم‌های بین‌المللی، ریسک خشک‌سالی، ریسک روی کار آمدن یک دولت تندرو، ریسک تغییر ناگهانی قوانین و هزاران ریسک دیگر دلیلی است برای فرار سرمایه‌ها از کشور.

شما بگویید، اگر امکان سرمایه‌گذاری در ژاپن را (در مقابل حق شهروندی این کشور) داشته باشید آیا این کار را نمی‌کنید؟ اگر بگویم نرخ بهره ژاپن 0.1 درصد است آیا باز هم جوابتان مثبت خواهد بود؟

برای بسیاری از سرمایه‌گذارها ریسک پایین از بهره بالا جذاب‌تر است. بسیاری از آن‌ها 90 درصد پول خود را در موقعیت‌های بدون ریسک می‌گذارند و 10 درصد باقی‌مانده را می‌گذارند در موقعیت‌های جسورانه.

همین موضوع نشان می‌دهد که تقاضا برای موقعیت‌های بدون ریسک چندبرابر موقعیت‌های پربازده است. یعنی برای جذب سرمایه در بانک‌های ایرانی کاهش ریسک از افزایش نرخ بهره موثر خواهد بود.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    فرار سرمایه ای در کار نیست اینا پولا رو ورداشتن دارن می برن پولای ملتو…

    • بهاره

      دوست عزیز، به این مطلب مقدار پولی که داره هر روز بدون پشتوانه چاپ میشه رو هم اضافه کنید.

  • ناشناس

    مفهوم کلی جملۀ اخر :
    ” ضرر نکنم ، سود پیشکش :

  • ابراهيم

    ما دولتمردان خوبي نداريم , وضعيت مملكت ما هم خيلي بد است اما اگر اين اتفاق در ژاپن مي افتاد مردم ژاپن هم سرمايه هايشان را برمي داشتند و فرار ميكردند؟؟؟؟ قطعا اين اتفاق نمي افتاد
    علت ان اين است كه بخش عمده اي از ثروتمندان كشور فقط اين كشور را براي پول در آوردن و روزهاي خوش ميخواهند نه روزهاي دشواري!

  • ناشناس

    در متن اشاره شده که 25 هزار میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده که فکر می کنم درستش 25 میلیارد دلار هست.

    • فرزاد فخری‌زاده

      این سرمایه خارج شده از کشور نیست. جمع تمام سرمایه‌هایی است که ایرانی‌های خارج از کشور دارن. تمام این پول از ایران خارج نشده بلکه بخش زیادیش اونجا تولید شده. اما این سرمایه بهترین گزینه برای جذب به داخل کشوره که متاسفانه هیچ برنامه‌ای هم برای جذبش وجود نداره.

  • محمدحسین

    ازدولتیان خواهش می کنم اگر درشعارهای خود صادق هستندوواقعا ماموریتشان به خاک سیاه نشاندن کشور نیست به جای جذب سرمایه ازخارج کاری کنند که همین آدمهای صادق وساده ای که عمر وسرمایه خود راصرف کارآفرینی واشتغال وتولیدکرده اندانگیزه های خود را کاملااز دست ندهند و اینجا بمانند. جذب سرمایه از خارج خوابی است که به این زودیها تعبیر نخواهد شد.

  • مهدی

    چرا دولت نمیاد ارزش پول ملی رو تثبیت کنه مثلا الان اعلام کنه 200 هزارتومن برابر است با یک گرم طلای 24 عیار برای همیشه.
    اینطوری کسی دنبال خرید طلا نمیره چون پول خودش طلا هست .و چون ارزش پول پایین نمیاد کسی دنبال تبدیل به ارز یا ملک نیست .
    از طرفی چون پول معادل طلا هست بانک هم هیچوقت سود بالا نمیده ،عملا تورم صفر میشه و مردم پول خودشون رو با بهره یکی دو درصد به صنایع وام میدن

    • فرزاد فخری‌زاده

      ممنون از این که نظر دادین.
      1) ارزش طلا عددی ثابت نیست و قیمت جهانی طلا هم نوسان داره.
      2) تورم صفر عددی مناسب برای اقتصاد نیست. بهترین تورم (که البته باید با توجه به شرایط اقتصادی تعیین بشه) عددی بین 2 تا 4 درصده. ولی بین تورم صفر و ده، عدد ده مناسب‌تره!
      3) در صورت تبدیل طلا به واحد پول، عملا تقاضا برای طلا افزایش شدید پیدا می‌کنه و برخلاف پیش‌بینی شما، انبار کردن طلا توجیه بیشتری خواهد داشت. (به خصوص که ایران معادل حجم نقدینگی به طلا نیازمند می‌شه، کالایی که خودش نداره و باید وارد کنه.)
      4) استقراض دلاری دولت از بانک مرکزی با پولی که پشتوانه طلا داره دچار مشکل می‌شه. در حال حاضر معادل بدهی دولت اسکناس چاپ می‌شه که حساب دولت تراز بمونه. برای همین کشورهای مثل آمریکا هم دیگه از پشتوانه طلا استفاده نمی‌کنن. هرچند توصیه می‌شه دولت بجای این که از بانک مرکزی قرض کنه و مردم در قالب تورم در این استقراض سهیم بشن، دولت با اوراق قرضه به طور مستقیم از مردم داوطلب قرض کنه.
      5) حمایت و تقویت واحد پول ملی، حمایت از وارداته. ما دوست داریم تقویت واحد پول رو، چون در طول تاریخ خریدار بودیم نه فروشنده. دولت و ملت بهتره عوض دستکاری واحد پول ملی، کمی به کار مشغول شن. به قول آدام اسمیت ثروت ملل نه طلا است، نه زمین و نه نفوس. ثروت ملل کاره و کاره و کار.
      6) حتی حمایت از واحد پول ملی هم خیلی ساده‌تر از چیزیه که فکر می‌کنین! ولی اگر مردم تمایل نداشته باشن مالیات رسمی 20 درصد بدن، ملزم خواهند شد مالیات خاموش تورمی رو پرداخت کنن. باز شدن گره کور مالیات اقدامی به مراتب مهم‌تر و جدی‌تر از دستکاری واحد پوله (تضعیف، تقویت یا تثبیت)

  • ناشناس

    خیلی از این سرمایه ها فقط برای دلالی و نزول خواری بکار می رود و وجودشان هم طاعون است. به طور کلی پول حرام بود و نبودش بدبختی است. وقتی هست باعث نابودی تولید و فرار مغزها است و وقتی کشور از این منبع عظیم تهی شد، با رفتنش سرزمین سوخته ای که قبلا ایجاد شده را نشان خواهد داد.

  • كارمند

    تحليل خوبي بود ولي من فكر ميكنم آقايان مسئولين ومديران مخاطب از مطالب شما سر در نياورند چون در دولت قبلي اين تجربه وجود داشت و بايد آماده مي بودند وكار را به اين مرحله نمي كشيد واگر هم تورمي بوجود مي آمد خيلي كم بود.

  • ناشناس

    با سلام و احترام
    در این مقاله به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. شاید داشتن دغدغه این مشکل از انقراض پلنگ ایرانی و خشک شدن دریاچه ارومیه برای ایران مهمتر باشه. بازار سرمایه و سرمایه گذار هوشمند هستند… با این وضع و اضاع اگر فرار نکنند عجیب است.
    جالب اینجاست که شما درد را دیدید و بسیار ماهرانه علت به وجود آمدنش را هم تشخیص دادید: نبود سرمایه‌های جسور و فرار سرمایه‌های ترسو. آفرین بر شما.

  • حمید مجیدی پاریزی

    با سلام حقیقت بیان مطالب بالامتاسفانه همه کسانی را که برای بقول همه کار افرین و دارای سرمایه هستند را از کشور فراری داده است
    واقعا اینهمه تبلیغات در سایت ها و تلویزیون های کشورهای همسایه و بقول معروف فرش قرمز پهن کردن برای سرمایه های انسانی و مالی ما فقط بخاطر ندانم کاری ها و عدم استفاده از تجربیات ( بقول خیلی ها دشمن) است
    امیدوارم که همه مسئولین صاحب تصمیم گیری و نفوذ کلام در این خصوص رویه بهتری بگیرند و از تضاد دست بکشند