به گزارش تجارتنیوز، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «چالشها و راهکارهای رونق تولید در سال 1398 (صنعت سینما)» از حیث اقتصادی و تولیدی به سینما پرداخته است.
طبق آمار رسمی در سال گذشته 79 فيلم در سينماها اکران شدند و رقم کل فروش آنها رقمی بيش از 250 ميليارد تومان معادل پنج ميليون و 900 هزار دلار با احتساب قيمت کنونی دلار بوده است. اما از 79 فيلم اکران شده در سال 97 تنها هشت فيلم توانستند بيش از یک ميليون تماشاگر و رقم نزدیک به پنج ميليارد تومان فروش کنند.
آنطور که این گزارش گفته است با توجه به هزینههای توليد در سينمای ایران میتوان گفت تنها همين تعداد فيلم شاید توانسته باشند در فروش به سود برسند. وقتی رشد فروش، به رشد توليد منجر نمیشود، افزایش اشتغال نيز رخ نخواهد داد.
در این گزارش مقایسهای با کشور ترکیه شده که این کشور با جمعيتی 83 ميليون نفری و وجود حدود دو هزار سالن سينما، سه برابر ایران فيلم توليد میکند و رقم کل گيشه سينمای آن در سال 2018 نزدیک به 155 ميليون دلار بوده است.
[imp content=”فيلم پيش از آنكه رنگ پرده را ببيند، خودبهخود تهيهکننده، کارگردان، بازیگران و عوامل توليد خود را از سرنوشت خود در اکران فارغ کرده است. درنتيجه چه در جلب مخاطب موفق باشد چه ناموفق، تفاوتی در سرنوشت سازندگان آن نمیکند.”]
از آنجا که بودجه توليد فيلم در ایران در اغلب موارد از منابعی خارج از سينما تأمين شده است و تعهدی به بازگشت آن وجود نداشته، توليد فيلم نه به عنوان امری متكی به کيفيت و موفقيت خود اثر، بلكه امری وابسته به نظامی از روابط سياسی و فرهنگی بيرون سينما ميان تهيهکننده و مراکز و نهادها پيش رفته است. این امر در نهایت منجر به ایجاد نوعی نظام رانتی در توليد فيلم در ایران شده است و همچنين باعث شده سودآوری در توليد فيلم از طریق توليد باشد نه فروش فيلم. یعنی فيلم پيش از آنكه رنگ پرده را ببيند، خودبهخود تهيهکننده، کارگردان، بازیگران و عوامل توليد خود را از سرنوشت خود در اکران فارغ کرده است. درنتيجه چه در جلب مخاطب موفق باشد چه ناموفق، تفاوتی در سرنوشت سازندگان آن نمیکند.
این شرایط توليد و تامين بودجه در توليد یک فيلم باعث شده است در سينمای ایران با نظام مالی غيرشفاف، دستمزدهای غيرشفاف و غيرمعقول و درنهایت شرایط بیثبات و متزلزل توليد روبهرو باشيم که کاملا متكی به بودجههای رانتی و نفتی بادآورده است.
مهمترین معضل در سينمای ایران که باعث دوری آن از بازار سينمایی به معنای گسترده و آیندهدار شده است، عدم ورود سرمایههای بلندمدت به این بازار و ایجاد نحوه وابستگی سينما به اقتصاد بيرونی است. این وابستگی در اقتصاد، تزلزل در توليد را به وجود آورده و درنتيجه با حيات نحيفی که این سينما برای خود ایجاد کرده ضرورتی برای به دست آوردن و ایجاد بازارهای بزرگتر در داخل و خارج در ميان نبوده است. درنتيجه ساختار توليد فيلم در سينمای ایران کوچک مانده است.
برخی توليدات سينمایی و شبكه خانگی در سينمای ایران در سالهای اخير در مظان اتهام پولشویی بودهاند. چنين مواردی ازآن رو در سينما خود را بروز میدهند که بهطور کل هيچ مسير قانونی معينی برای ورود پول و سرمایه به حوزه توليد سينمایی وجود ندارد و این حوزه کاملا بیسامان است. از این رو شفافيت مالی در یک پروژه سينمایی از مهمترین موارد در بهبود وضعيت اقتصادی سينمای ایران است.
در این گزارش برای برونرفت از این مشکلات سینمای راهکارهایی ارائه شده که در بخش کشف و افزایش مخاطب سینمای ایران به جهتدهی یارانه دولتی به سمت بلیت سینما، توجه به مخاطب شهرستان و تاسیس بازارهای منطقهای فیلم در داخل کشور، تولید فیلم به صورت بومی و تاسیس بازارهای منطقهای فیلم به صورت بینالمللی اشاره شده است.
در حوزه ساماندهی سرمایههای ورودی به سینمای ایران، نظارت و شفافیت مالی بودجه تولید فیلم و تعیین خط مشی عمومی برای ورود سرمایههای دولتی به سینمای ایران قابل توجه است.
برای تاسیس ساختار پایدار تولید فیلم یا کمپانی سینمایی در ایران باید ایجاد الزام قانونی برای تولید فیلم ذیل ساختار شرکت(کمپانی) فیلمسازی؛ سرمایهها در سینمای ایران را به سمت تشکیل کمپانیهای فیلمسازی تشویق و ترغیب و قوانینی برای حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار تنظیم کرد.