گرچه عبارت «شرایط حساسکنونی» از فرط استفاده توسط مسوولان لوث و کلیشهای شده است، اما واقعا اقتصاد کشور شرایط حساس و بغرنجی را میگذراند!
تورم بالا، رکود عمیق و محرومیت گسترده؛ چشمانداز تداوم یا رفع تحریمها نیز چندان روشن نیست. گرچه تدوین بودجه مناسب برای دولت در این شرایط دشوار بهنظر میرسد اما مسیر روشن است:
تداوم ارز 4200؟
۱-همانگونه که کارشناسان مختلف اقتصادی بارها تذکر دادهاند، باید بهشدت از کسری بودجه احتراز کرد، وگرنه افتادن کشور در ورطه ونزوئلاییشدن کاملا محتمل خواهد بود. بر این اساس، باید مهار جدی بر رشد هزینههای دولت زده شود. اعمال سقف ۲۰ درصدی بر رشد هزینههای اسمی دولت از این منظر کاملا قابلدفاع است.
این امر اتفاقا به فعالان اقتصادی نیز این سیگنال را ارسال خواهد کرد که دولت در هدفگذاری تورم ۲۰ درصدی جدی است چون خودش نیز هزینههای دولت را در همین سقف افزایش داده است.
2- برای مقابله با رکود تعمیق شده با کرونا، علاوه بر اصلاحات به تعویق افتاده همیشگی مانند کنارگذاشتن سرکوبهای قیمتی باید دولت کمکها ویارانههای خود را از سمت عرضه به سمت تقاضا جابهجا کند.
بهترین نوع پرداخت به خانوارها نیز پرداخت نقدی خواهد بود چراکه کمترین اختلال را در قیمتهای نسبی ایجاد خواهد کرد. طبیعی است که اگر دولت با استفاده از اطلاعات نظام بانکی، بتواند بر مشکلات شناسایی محرومان غلبه کند، هدفمند کردن پرداختیهای نقدی اثربخشی مقابله با محرومیتها را مضاعف خواهد کرد.
3- در کوتاهمدت نباید انتظار افزایش تولید و رشد اقتصادی قابلتوجه را داشته باشیم. بنابراین موقعی کمک نقدی به مردم و خصوصا محرومین منجر به تعمیق کسری بودجه نمیشود که بازتوزیع صورت پذیرد.
آیا چنین امکانی برای دولت وجود دارد؟ خوشبختانه پاسخ مثبت است. حذف ارز 4200 و پرداخت بخشی از منابع آزاد شده برای کمک به محرومین، عادلانهسازی یارانه حاملهای انرژی و تصحیح ماخذ محاسبه معادل ریالی کالاهای وارداتی (از 4200 تومان به نرخ بازار آزاد) از جمله موارد قابلتوصیه هستند. قابل ذکر است که فقط حذف ارز 4200 بالغ بر 150 هزار میلیارد تومان منابع آزاد خواهد کرد.
4-گرچه فشار تحریمها در سالهای اخیر و سیاستهای اقتصادی اشتباه دولت، وضعیت معیشتی بخش زیادی از مردم را غیرقابل تحمل کرده است، اما این اتفاق مثبت نیز محقق شده است: کاهش نقش درآمدهای نفتی در تامین مالی بودجه دولت. باید از این فرصت به نحواحسن استفاده شده و زمینه کامل تفکیک درآمدهای ارزی از بودجه دولت فراهم شود.
متاسفانه لایحه بودجه 1400 نهتنها به این نکات توجهی نکرده است، بلکه دقیقا خلاف آنها را در خود منعکس کرده است. افزایش 47درصدی بودجه عمومی، حفظ ارز 4200، عدمتوجه به ضرورت راهاندازی بازار متشکل انرژی، فقدان حمایت از محرومان در بودجه و اتکای شدید به درآمدهای نفتی سال آینده، شواهدی بر عدمتوجه دولت به نکات چهارگانه فوق هستند.
وضعیت درآمدهای دولت در لایحه بودجه نشان میدهد که اگر قانون بودجه 1400 با همین دستفرمان تصویب شود، انتظار کسری بودجه بین 200 الی300 هزار میلیاردتومانی بیراه نیست.
اتفاقی که ما را چند قدم به کابوس ونزوئلایی شدن نزدیکتر خواهد کرد، ضمن اینکه دولت درآمدهای نفتی سال آینده به نسبت قانون سالجاری را بیش از دوبرابر در نظر گرفته است.
گذاشتن این سطح از درآمدهای نفتی در بودجه سال آینده، علاوه بر بیتوجهی دولت به دستاورد (ولو اتفاقی) تحریمها مبنی بر کاهش وابستگی بودجه به نفت، بیانگر خوشبینی مفرط دولتیها به وضعیت تحریمها در سال آینده است.
دولت میزان فروش نفت را روزانه حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در نظر گرفته که در سطح فروش نفت کشور در سال ۹۶ و پیش از تحریمهاست. عمده افزایش هزینههای دولت به افزایش 25درصدی حقوق و دستمزد کارکنان دولت برمیگردد.
این امر، مازاد بر افزایش 30درصدی فوقالعادهای بود که امسال برای حقوق کارکنان دولت در نظر گرفته شد. با توجه به اینکه معمولا کارکنان دولت جزء دهکهای متوسط به بالای جامعه هستند، صرفا تبعات تورمی این افزایش دستمزدها به محرومین اصابت خواهد کرد.
نهایتا اینکه، بازگشت نفت به بودجه دولت حتی اگر واقعبینانه و مبتنی بر فروش بالای نفت در سال آینده باشد، مجددا کانالهای بیماری هلندی یا افزایش پایهپولی از محل افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی را فعال خواهد کرد و اگر غیرواقع بینانه باشد، منجر به افزایش پایهپولی از محل کسریبودجه دولت خواهد شد.
در این شرایط، مجلس یازدهم کار سختی پیشرو دارد: در عین اینکه نباید خودش هزینهها را افزایش دهد، باید هزینههای دولت را کاهش داده و سمت درآمدها را واقعیتر کند.
امر مهمی که با توجه به بودجه اولی بودن این مجلس از یکسو و سابقه طرحهای اخیر نمایندگان از سوی دیگر، خیلی محتمل نخواهد بود. همه اینها در حالی است که هم برای ساماندهی اقتصاد کشور و هم برای تقویت موضع کشور جهت مذاکرات محتمل آتی با کشورهای غربی، نیازمند اصلاح اشتباهات و اتخاذ تصمیمات منطقیتری در بودجه 1400 هستیم.
منبع: دنیای اقتصاد
خواندن یادداشت تفاوت رفتار بایدن و ترامپ در قبال ایران پیشنهاد میشود.
شما اقای کارشناس کجا زندگی میکنی میگی کارمندان جزءسطوح بالا هستن؟ اگر ارز از ۴۲۰۰ برسد ۸۴۰۰ یا ۱۱۸۰۰ قیمت مواد غذایی افزایش شدید پیدا میکند و مردمگرسنه تر میشوند.
تجارت نیوز واقعیات را درج می کند و واقعیات الان در کشور ملموسند و نیاز به پنهان کاری نیست از همینجا از کلیه دست اندرکاران تجارت نیوز تشکر می کنم
با حذف ارز دولتی در همه اقلام، نیازهای اولیه مردم سر به فلک خواهد کشید مانند برنج که تا 3 برابر شد. تجربه آزادسازی قبلی را هم که همه می دانیم قیمت حاملهای انرژی از ابتدای اجرای یارانه ده بار افزایش یافته اما یارانه همان 45 تومن است که دقیقا یک سی ام آن موقع ارزش دارد. فلذا مسخره بازی شیفت منابع آزادشده به فقرا را برای خودتان نگه دارید که کلاه به این گشادی را نمی توان پنهان کرد. قرار بود پول بنزین هم به جیب فقرا برود که دیدیم چه شکلی رفت ….
چاپ این مقاله و تداوم حیاتش در تجارت نیوز به عنوان یک رسانه نزدیک به دولت واقعا عجیب !!!
آیا اشتباهی شده است ؟!
در جامعه ما يك قشر كارمندان دولتي هستند گروهي كسبه خورد دسته اي سرمايه دار و تعدادي قابل توجه كارگران روز مزد و قرار دادي و تعدادي نيز تحت پوشش بهزيستي كميته امداد و بنياد مستضعفان .تمام هم و غم دولت كارمندان بخش دولتي و نهاد هاست .بخش كسبه و سرمايه دار نيز راه خود را مي رود و به نوعي ياد گرفته چطور گليم خود را بالا نگه دارد كارگران تنها قشر آسيب پذير جامعه هستند كه نه امنيت شغلي دارند و نه در آمد مكفي .دولت فروردين و ارديبهشت حق بيمه بيكاري كارگر حداقل بگير بيكار شده را نيز نداد و با يك اصطلاح من در آوردي، بيمه بيكاري كرونايي نصف حق بيمه بيكاري قانوني را پرداخت كرد .
البته در مورد کارمندان بخصوص معلمان کاملا در اشتباه هستین اونا از کاگران هم اسیب پذیر تر هستند
کارمندان جزء های متوسط و بالای جامعه هستند؟ این کارشناس کجا زندگی می کند؟
ذر فضای مسموم ذهن خویش
اتفاقا من هم میخواستم همین مطلب رو درج کنم که شما گفتید، در حال حاضر کارمندان دقیقا به جای کارگران نسبت به دوسال پیش رفتند و عملا کارگران له شدند
روحانی ممنونیم از این برنامه ریزی!!امسال بورس بود ونزوئلا نشدیم سال بعد تا ونزوئلا نکنی ما را ول نمی کنی! مجلس رد این لایحه را!!پارسال هیئت علمی 15 درصد و کامند دولت 50 درصد بالا رفت و حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری از هیئت علمی بالاتر رفت. این لایحه عدالت نیست!
هیئت علمی مگر به جز بخور و بخواب چه میکند؟