اقتصاد آزاد و دشمنان عجیبش
کسبوکار ایرانیان در سالهای اخیر فاقد شادابى و بالندگی کافی بوده است. رشدهای پرنوسان و اندک دهه 1390 شاهدی نیرومند برای اثبات این مدعا به حساب میآید. درباره دلایل این وضعیت اختلاف نظرهایی میان سیاستمداران، اقتصاددانان و فعالان اقتصادی وجود دارد و هر گروه سهم و وزنی متفاوت برای عواملی همچون تنش روابط خارجی، رقابتهای ناسالم و تخاصم در سیاست داخلی و در نهایت ناکارآمدی سیاستهای اقتصاد کلان دولت بهویژه در حوزه پولی و ارزی قائل هستند. اما در حوزه راه حلها تقریبا همه گروهها همنظر هستند که کاستن از نقش و دخالت دولت در اقتصاد یکی از مهمترین محورهای اصلاحات اقتصادی است.
این رهیافت در جهان امروز آنچنان هژمونیک است که حتی چپهای مدرن نیز از ادعاهای اسلاف خود، مبنی بر لزوم کنترل کامل اقتصاد توسط دولت و تلفیق مدیریت کلان اقتصادی با حاکمیت سیاسی دست کشیدهاند و به درخواستهایی همچون پاسخگو کردن ابربنگاهها در برابر اثرات اجتماعی و زیستمحیطی فعالیتهایشان یا برخی افزایشهای جزئی در هزینههای خدمات عمومی از محل افزایش مالیات ثروتمندان اکتفا میکنند.
اما درست در همین شرایط، در کشور ما سه گروه شگفتانگیز با رفتار و گفتاری ارتجاعی هنوز اظهارات مارکسیستی را تکرار میکنند که بر اساس آن بورژوازی تجاری و كارفرمايان عامل همه بدبختی انسان از روز هبوط آدم ابوالبشر تا امروز و در هر سرزمین و کشوری هستند.
گروه اول افراطیون سیاسی داخلی هستند که در هر دو جناح سیاسی کشور حضور دارند و بهویژه در جناح سیاسى ضداصلاحات نقش پررنگی ایفا میکنند. این گروه از آن جهت شگفتانگیز هستند که بسیاری از آنها نه فقط در تنظیم سیاستهای اقتصادی و توسعهای کلان کشور که به وضعیت نامناسب فعلی منجر شده، نقش فعال داشتهاند، بلکه بسیاری از اوقات در مصدر کارتلهای دولتی و خصولتیای قرار گرفتهاند که بخش خصوصی واقعی ایران در برابر آن کوچک و ضعیف است، اما بدون هیچگونه مسئولیتپذیری و پاسخگویی در برابر عملكرد خود، میخواهند گناه تمام مشکلات اقتصاد را به گردن بخش خصوصی نحیف و سرکوبشده ایران بگذارند.
دسته دوم شگفتانگیزها، مارکسیستهای ارتدکس وفادار به اندیشههای استالینی و رهبران حزبی دهه 1320 مارکسیستیاند. این گروه از آن جهت شگفتانگیز هستند که در واقع فسیلهایی زنده هستند و در راس آنها بقایای حزب توده قرار دارد. آنها هر روز پس از صرف صبحانهای که به لطف بهرهوری اقتصاد آزاد خیلی مفصلتر از سوپ شلغم رقیق و نان سرد بیات است و دوش آب گرم ارزانقیمتی که در اتحاد جماهیر شوروی فقط خوابش را میدیدند با کامپیوتر و اینترنتی که دستاورد نظام تولید سرمایهداری است، در سایت و رسانه خود هر رخداد نامساعدی در اقتصاد را به بورژوازی تجاری و نهاد اصلی بخش خصوصی نسبت میدهند.
اما شگفتانگیزترین شگفتانگیزها، برخی مدعیان علم اقتصاد هستند که خود را پشت تکرار گزارههای اقتصاد نهادگرا ، بدون داشتن فهمی از کلیت منطق و نگاه نهادگرایی پنهان کردهاند. شگفتانگیزی این گروه بدان جهت است که این عقاید و افکار مشعشع در مورد لزوم دولتی کردن اقتصاد در حالی از ایشان ساطع میشود که ظاهرا تمام وقت و تلاششان مصروف مطالعه علم اقتصاد است! به قول شیخ اجل، سعدی شیرینسخن، خداوند سلاح را چون به اسیری برند شرمساری بیشتر بود.
این گروه بدان جهت شگفتانگیزترین شگفتانگیزها هستند که نه مانند دسته اول از اظهارات و عملکردشان سود مادی قابل توجهی میبرند و نه مانند دسته دوم هیبت سبیل رفیق استالین از دستاوردهای بشر مدرن بیخبر نگاهشان داشته، اما همچنان در همسازی عجیب با بقایای حزب توده و افراطیون سیاسی داخلی تلاش بیهوده و البته خستگیناپذیری برای زیر سوال بردن بدیهیات و محکمات دانش اقتصاد و توسعه را دارند.
در واقع به نظر میرسد اینان به شکل عجیبی معتاد به جلب توجهات هیجانآلود هستند و برای تهیه این مخدر حاضرند دست به هر کاری بزنند. امروز که به لطف گسترش ابزارهای اطلاعرسانی و ارتقای سطح دانش عمومی نظریات مثلا علمیشان نه فقط در میان دانشگاهیان بلکه در افکار عمومی طبقه متوسط هم خریداری ندارد. برای جلب توجه، تلاش رقتانگیزشان متوجه زیر ضرب قرار دادن اتاق بازرگانی به عنوان تشکل فراگیر، دموکراتیک و ارزشآفرین بخش خصوصی شده است. ای کاش اگر تحصیل و تحقیق در دانش اقتصاد، ایشان را قادر به درک سادهترین واقعیتهای روزمره نظام اقتصادی کشور نمیکند، لااقل این زمان را صرف ترک اعتیادشان به جلب توجه کنند تا علاوه بر خود، دیگران را هم از اثرات ناراحتکننده رفتار و كردارشان مصون بدارند.
منبع: کانال تلگرام حسین سلاحورزی
نظرات