موضوعات داغ: # ایران خودرو # قیمت سکه # ترامپ # قیمت دلار # قیمت طلا # پیش بینی بازارها # اف ای تی اف # بازار سهام

الگوی توسعه مدیریت یادگیری ترکیبی در مدیریت بازرگانی

الگوی توسعه

تفکر ناب در مدیریت یادگیری ترکیبی، مانند یک فیلتر عمل می‌کند که اجزای غیرکارآمد آموزش را حذف و فرایند یادگیری را بر اساس نیاز واقعی سازمان تنظیم می‌کند. در این رویکرد، آموزش صرفاً انتقال دانش نیست؛ بلکه فرایند بهبود مستمر تفکر، تصمیم و عمل است.

به گزارش تجارت نیوز، دنیای کسب‌وکار امروز، دیگر با الگوهای سنتی مدیریت قابل اداره نیست. سرعت تغییرات فناوری، دگرگونی رفتار مشتریان و رقابت شدید جهانی، باعث شده است که سازمان‌ها به‌دنبال الگوهایی باشند که یادگیری، چابکی و تصمیم‌گیری هوشمند را در هم بیامیزند. یکی از این الگوهای نوین، مدیریت یادگیری ترکیبی (Blended Learning Management) است؛ مدلی که می‌کوشد آموزش حضوری و دیجیتال را با رویکردی یکپارچه برای پرورش مدیران آینده به‌کار گیرد.

اما آنچه این الگو را به سطحی بالاتر از کارآمدی می‌برد، تفکر ناب است؛ اندیشه‌ای که به سازمان‌ها می‌آموزد چگونه از پیچیدگی‌های غیرضروری رها شوند، ارزش واقعی برای مشتری و کارمند خلق کنند و یادگیری را به بخشی از فرهنگ روزمره تبدیل نمایند.

تفکر ناب در مدیریت یادگیری ترکیبی، مانند یک فیلتر عمل می‌کند که اجزای غیرکارآمد آموزش را حذف و فرایند یادگیری را بر اساس نیاز واقعی سازمان تنظیم می‌کند. در این رویکرد، آموزش صرفاً انتقال دانش نیست؛ بلکه فرایند بهبود مستمر تفکر، تصمیم و عمل است.

برای مثال، در بسیاری از شرکت‌های بزرگ ژاپنی، از جمله تویوتا و میتسوبیشی، تفکر ناب به‌عنوان بخشی از نظام آموزش کارکنان نهادینه شده است. در این شرکت‌ها، جلسات آموزشی کوتاه، هدفمند و ترکیبی (حضوری و مجازی) طراحی می‌شوند تا زمان اتلاف‌شده به حداقل برسد و یادگیری به‌صورت پیوسته و قابل‌ارزیابی ادامه یابد

در کشورهای پیشرفته‌ای مانند آلمان و کره جنوبی، دانشگاه‌ها و سازمان‌های تجاری به‌جای برگزاری دوره‌های طولانی و جدا از واقعیت بازار، از مدل یادگیری ترکیبی مبتنی بر داده و تفکر ناب استفاده می‌کنند. برای نمونه، شرکت Siemens با ایجاد پلتفرم یادگیری دیجیتال ناب، آموزش مدیران را با داده‌های واقعی پروژه‌های صنعتی ترکیب کرده است تا آموزش از حالت نظری خارج و به «یادگیری در عمل» تبدیل شود.

در کشورهای اسلامی نیز، مالزی و امارات متحده عربی نمونه‌های موفقی در این زمینه ارائه داده‌اند. دانشگاه مالایا در مالزی با طراحی مدل «یادگیری ترکیبی ناب» برای رشته مدیریت بازرگانی، توانسته است آموزش‌های دانشگاهی را با نیازهای واقعی صنعت و تجارت اسلامی هماهنگ کند. در امارات نیز، اتاق بازرگانی دوبی از سیستم یادگیری ترکیبی مبتنی بر هوش تجاری استفاده می‌کند تا مدیران را با روندهای جدید تجارت جهانی آشنا سازد.

از مزایای استفاده از یادگیری ترکیبی با رویکرد تفکر ناب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

کاهش اتلاف منابع آموزشی: زمان، هزینه و محتوای غیرضروری حذف می‌شوند.

افزایش یادگیری عملی: دانش از کلاس به محیط واقعی کسب‌وکار منتقل می‌شود.

تصمیم‌گیری داده‌محور در آموزش: انتخاب محتوا و روش آموزش بر اساس داده‌های واقعی انجام می‌شود.

افزایش انگیزه کارکنان: یادگیری به‌صورت شخصی‌سازی‌شده و هدفمند تجربه می‌شود.

چابکی سازمانی: کارکنان و مدیران توانایی سازگاری سریع با تغییرات بازار را پیدا می‌کنند.

اگر مدیریت بازرگانی از این مدل غافل شود، نتیجه آن، تکرار آموزش‌های بی‌ثمر، اتلاف منابع انسانی و مالی و در نهایت، کاهش توان رقابتی سازمان خواهد بود. در چنین فضایی، یادگیری از یک ابزار رشد به یک هزینه‌ی سنگین و بی‌اثر تبدیل می‌شود. نبود تفکر ناب یعنی غیبتِ نظم، جهت و هدف در یادگیری؛ و این دقیقاً همان چیزی است که بسیاری از سازمان‌های سنتی را عقب نگه داشته است.

در ادامه مدل مفهومی :

تفکر ناب

یادگیری ترکیبی

هوش تجاری آموزشی

آینده‌نگری مدیریتی

توسعه مدیریت بازرگانی

─────────────────────────────

حذف اتلاف‌ها، تمرکز بر ارزش، بهبود مستمر

توضیح:

در این مدل، توسعه مدیریت بازرگانی نتیجه‌ی زنجیره‌ای از مفاهیم است که از پایین‌ترین سطح یعنی «تفکر ناب» آغاز می‌شود.

تفکر ناب بستر یادگیری ترکیبی را می‌سازد،

یادگیری ترکیبی داده‌ها را به بینش قابل‌ تحلیل در قالب هوش تجاری آموزشی تبدیل می‌کند،

هوش تجاری نیز پایه‌ی آینده‌نگری مدیریتی را فراهم می‌سازد،

و در نهایت، این آینده‌نگری منجر به توسعه و بلوغ نظام مدیریت بازرگانی می‌شود.

الگوی توسعه مدیریت یادگیری ترکیبی در مدیریت بازرگانی، زمانی اثربخش است که بر پایه‌ی تفکر ناب و هوش تجاری بنا شود. تفکر ناب به ما یاد می‌دهد چه چیزی را بیاموزیم و چه چیزی را کنار بگذاریم؛ و هوش تجاری به ما نشان می‌دهد چگونه بیاموزیم و چگونه آن را در تصمیم‌های واقعی به‌کار گیریم.

در این میان، نقش ایران نیز می‌تواند چشمگیر باشد. اگر دانشگاه‌ها، مراکز آموزش مدیریتی و سازمان‌های اقتصادی کشور بتوانند یادگیری ترکیبی را با تفکر ناب تلفیق کنند، خواهند توانست نسلی از مدیران را تربیت کنند که نه تنها به‌روز و دیجیتال‌اند، بلکه آینده‌نگر و ارزش‌آفرین نیز هستند.

تفکر ناب، آموزش را از انباشت دانش به خلق بینش تبدیل می‌کند؛ و یادگیری ترکیبی، این بینش را به رفتار پایدار مدیریتی بدل می‌سازد.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی