نسخهای برای سهمیه بنزین استارتاپهای حملونقل
در روزهای اخیر به دلیل افزایش احتمالی نرخ بنزین، صحبتهای زیادی در مورد مشکلات احتمالی استارتاپهای حملونقل محور بیان شد. اگر به این استارتاپها سهمیه بنزین تعلق نگیرد حداقل در کوتاهمدت با چالشهای مهمی نظیر کاهش مشتری یا کمبود راننده مواجه خواهند شد.
احتمالاً مشتریان به سمت استفاده از اتوبوس، مترو و تاکسیهای خطی بروند و استارتاپی که از تاکسیها برای جابهجایی مشتریان خود استفاده میکند. از آنجا که مردم با مقایسه منافع و هزینههای هر اقدامی تصمیم میگیرند، با تغییر هزینهها و منافع، تصمیم آنها نیز تغییر میکند.
به عبارت دیگر افراد به انگیزههای خود پاسخ میدهند. با افزایش قیمت گیلاس مردم سعی میکنند گیلاس کمتر و آلبالوی بیشتری مصرف کنند، زیرا هزینه خرید گیلاس زیاد شده است. سوالی که در اینجا پدیدار میشود این است که سیاستگذار باید چه تدبیری را برای تاکسیها و پیکهای موتوری آنلاین در پیش گیرد که کمترین اثر منفی را برای حاکمیت و این کسبوکارها داشته باشد.
برخی از مدیران این کسبوکارها انتظارات نامعقولی از حاکمیت و درخواست تخصیص بنزین به تمام تاکسیهای اینترنتی را دارند. تخصیص بدون نظارت بنزین به تاکسیهای اینترنتی قطعاً اتفاق بسیار بدی است. طولی نخواهد کشید که برخی از افراد برای استفاده از این سهمیه در این تاکسیها ثبت نام میکنند ولی مسافری جابهجا نمیکنند یا مسافر حداقلی جابهجا میکنند.
احتمال این اتفاق با توجه به میزان سرمایه اجتماعی این روزهای ایران و وضعیت اقتصادی کشور بسیار زیاد است. سیاستگذار باید بسیار مراقب باشد که تصمیماتش باعث کژگزینی و کژمنشی نشود.
با توجه به موارد بالا حالت بهینه تخصیص سهمیه با توجه به فعالیت ماهانه رانندههای تاکسیهای اینترنتی است، به عبارت دیگر بنزین در ازای تعداد سفر حول میانگین پیراسته.
این تخصیص باید با توجه به میانگین تعداد ارائه خدمت تاکسیهای اینترنتی پرکار در ماه باشد. به عنوان مثال اگر رانندگان یک تاکسی اینترنتی در هر روز به طور میانگین هشت بار سفر انجام میدهند (چهار سفر در صبح و چهار سفر در عصر) و در هفته، شش روز کار میکنند، 192 سفر در ماه خواهند داشت. بنابراین نهاد مربوطه فقط باید به رانندگانی سهمیه بنزین دهد که در ماه حداقل 192 سفر انجام دادهاند. این سهمیه نیز باید با یک ماه تاخیر در اختیار رانندگان قرار گیرد تا تایید شود که بیش از میانگین تعداد سفر، در ماه سفر داشتهاند.
البته این روش نیز چالشهایی را دارد. کژگزینی و کژمنشی حداقل میشود ولی صفر نمیشود. ایجاد هزینه برای نهاد تخصیص دهنده سهمیه و همچنین خوداظهاری دقیق و درست استارتاپهای حملونقل از دیگر چالشهای این راهکار هستند. آیا استارتاپها به درستی آمار رانندگانی را که بیشتر از میانگین سفر کردهاند را اعلام میکنند؟
نظرات