به گزارش تجارتنیوز، در سالهای اخیر تا حدود زیادی کسبوکارهای استارتاپی در سراسر جهان و کشور توانستند رشد کنند و با رقمهای بالا ارزشگذاری شوند. اما در ایران هیچ استارتاپ ایرانی نتوانسته به ارزش یک میلیارد دلار (استارتاپ یونیکورن) برسد. حتی ارزش دلاری برخی استارتاپها به واسطه تحریم، تورم، افزایش قیمت کالا و نیروی انسانی در برخی موارد سقوط هم کردهاست.
علاوه بر شرایط اقتصادی دلایل متعدد دیگری برای رشد نکردن استارتاپهای ایرانی وجود دارد. درباره شرایط شکلگیری یک استارتاپ یونیکورن با نیما نامداری، کارشناس اکوسیستم استارتاپ گفتگو کردیم.
شرایط نامناسب برای شکلگیری استارتاپ یونیکورنی
_تحلیل شما از اینکه چرا در ایران استارتاپ با ارزش یک میلیارد دلار نداریم چیست و چه محرکهایی برای فضای اکوسیستم کشور باید فراهم شود تا ارزش استارتاپها افزایش یابد؟
پاسخ این پرسش سخت به نظر نمیرسد. نکته این است که داشتن یا نداشتن یک استارتاپ یک میلیارد دلاری در شرایط فعلی کشور عجیب نیست.
وجود یک استارتاپ با ارزش بالای یک میلیارد دلار محصول یک یا دو سیاست نیست. با توجه به تحریمها، رشد اقتصادی منفی و اتفاقاتی که در این چند سال رخ داده سبب شده که در حال حاضر حتی شرکتهای سنتی ما نیز با با افت ارزش روبه رو شوند.
وقتی در شهرهای بزرگ میخواهید یک استارتاپ یا کسبوکاری را راهاندازی کنید، هزاران مانع وجود دارد. برای مثال زمین و نیروی انسانی گران و هزاران مشکل دیگر. حقوق و دستمزدها نیز با نظارت دولت و بهصورت دستوری معین میشود.
در این میان، تامین مالی از طریق بازار سرمایه ممکن نیست. بانکها وام نمیدهند. اجازه نمیدهیم سرمایهگذار خارجی حضور داشته باشد یا استارتاپ ایرانی در بازار خارج از کشور فعالیت کند. به دلیل تحریم رابطه با دنیا قطع است. زمانی که رابطه ما دنیا قطع است طبیعتا هیچ استارتاپ و کسبوکاری بزرگ نمیشود. در واقع استارتاپها نیز مانند باقی کسبوکارها هستند.
برای جذب سرمایه باید فراتر از کشور خود عمل کرد
_چه محرکها و شرایطی باید برای فضای اکوسیستم کشور فراهم شود تا ارزش استارتاپهای کشور افزایش یابد؟
پدیده شکلگیری استارتاپ یونکورن در وهله نخست محصول وجود اقتصاد پویا و بالنده است که اساسا کارآفرینی، نوآوری و سرمایهگذاری از اجزای این اقتصاد محسوب میشوند. زمانی که اقتصاد بستهای در کشور وجود داشته باشد و روز به روز هم آب برود چرا باید یک استارتاپ ناگهان یونیکورن شود و ارزش بالای یک میلیارد دلار داشته باشد؟ با چه سرمایه و منابع انسانی؟ در شرایطی که منابع اولیه برای تولید دچار چالش هستند و نیروی انسانی در حال مهاجرت از کشور است؟
تقریبا هر استارتاپ یونیکورنی که در دنیا وجود دارند، هم در جذب سرمایه و هم در توسعه بازار فراتر از کشور خودشان عمل کردند. البته چین و آمریکا دو کشور مستثنی هستند. چین به واسطه جمعیت زیاد و اقتصاد بزرگی که دارد، خودش مانند یک دنیا عمل میکند. ایالات متحده نیز همینطور؛ هم کشور بزرگی است و هم اقتصاد بسیار بزرگی دارد. در این دو کشور هر استارتاپ میتواند یونیکورن شود و فقط در بازار خود آنها کار کند.
ولی باز هم تقریبا تمامی استارتاپهای یونیکورن سرمایهگذار خارجی دارند و در بازار بینالمللی سرویس خود را ارائه میدهند. در نهایت انتظار استارتاپ یونیکورن داشتن در ایران اشتباه است. البته این هیچ ربطی به دولتها ندارد، مگر استارتاپهای یونیکورنی را دولتهای آنها ساختند؟ وظیفه اصلی دولت این است که اقتصاد بزرگ و شرایط را فراهم کند. شرایط استارتاپهای کشور ما متاثر از بنگاههای اقتصادی و شرایط اقتصادی است.
مسئله اینجاست که اساسا استارتاپها که هیچ، حتی تولید کنندگان ما هم تصورات خارج از عقل و منطق دارند، یعنی اندیشه ایی از بازار ندارند و تخیلی فکر می کنند، خیال می کنند که حتما باید سرمایه گذار خارجی داشته باشند، هر روز چارتا سمینار و بقول خودشان کوچ می بینند و در تخیل یک میلیارد دلاری سیر می کنند، برای درک بهتر این موضوع یک مثال می زنم من با اتفاق یکی از بزرگان صنعت نفت و گاز ایران به دبدن مدیر یک شرکت تولید شیرآلات مورد استفاده در صنایع نفت و گاز در پارک علم و فنآوری رفتیم، ایشان ادعا داشتند که ما جزو بهترین تولید کنندگان شیرآلات مورد نظر هستیم یا لااقل تولیداتمان با نمونه خارجی رقابت می کند اما مصرف کننده داخلی یعنی شرکت نفت از ما نمی خرد و حمایت نمی شود تا اینجا درست و حق با ایشان بود، از آنجا که شخصی که همراه من بودند از تاجراتی هستند که با بزرگان صنایع اروپا ارتباط قوی دارند، مدیر شرکت مورد نظر در حین صحبت ها چیزی را مطرح کرد که آدم شاخ در می آورد(خوب دقت کنید)، ایشان مطرح کردند که آیا نمی شود شما با فلان شرکت قدرتمند اروپایی که می شناسید صحبت کنید تا ما جنس خودمان را با نام آنها به بازار منطقه(خاورمیانه) بدهیم و بعنوان نماینده آنها معرفی بشویم و در ازای اینکار به آنها کمیسیون بدهیم؟!
دقت کردید چی شد؟! ایشان انتظار دارند شرکت مورد نظر بازار خودش را دو دستی تقدیم ایشان کند و بنشیند کنار و تماشا کند و ایشان به آنها کمیسیون بدهد، این حد از ساده اندیشی آنهم یک مدیری که سالها در صنعت کار کرده و قراردادهای بزرگ هم بسته باز در این اندیشه های خام بسر می برد.
اصلا آدم خنده اش می گیرد که نام اینها را مدیر بگذارد.