وقتیکه هوش شما بیفایده میشود؛ بررسی خصوصیت کسری توجه
در طول یک روز کاری، بازدهی شما چقدر است؟ آیا همیشه میتوانید از زمان خود بهخوبی استفاده کنید یا اینکه برای حفظ توجه بر روی کار به مشکل میخورید؟ مسلم است که نمیتوان بهصورت 8 ساعته مداوم بر روی کار خود با حداکثر بازدهی تمرکز کرد؛ اما در حال حاضر با بیشتر شدن عواملی مانند
در طول یک روز کاری، بازدهی شما چقدر است؟ آیا همیشه میتوانید از زمان خود بهخوبی استفاده کنید یا اینکه برای حفظ توجه بر روی کار به مشکل میخورید؟
مسلم است که نمیتوان بهصورت 8 ساعته مداوم بر روی کار خود با حداکثر بازدهی تمرکز کرد؛ اما در حال حاضر با بیشتر شدن عواملی مانند شبکههای اجتماعی و پیامرسانها که در توجه ما اختلال ایجاد میکنند، همه ما مواقعی را تجربه کرده که برای کنترل تمرکز خود دچار مشکل میشویم. کسری توجه نوعی اپیدمی است که هرروزه افراد بیشتری دچار آن شده و عملکرد آنها تحت تاثیر قرار میگیرد.
در ادامه نشان خواهیم داد که کسری توجه، یک ویژگی ژنتیکی نیست و ازآنجاییکه محیط فرد باعث شکلگیری آن میشود، ریشهها و راهحلهای مربوط به آن را مطرح میکنیم.
هنگامیکه ذهن شما قفل میشود
برای اینکه درک خوبی از این مسئله به شما نشان بدهم، مثالی از خودم را تعریف میکنم:
فرض میکنیم که امروز یکشنبه است، و من باید مقاله خود را برای دوشنبه آماده کنم. اما مقاله من حاضر نیست ازآنجاییکه باید برای امتحان روز یکشنبه خود نیز آماده میشدم. از طرف دیگر، چند نامه کاری دیگر نیز باید نوشتهشده و به خاطر شب یلدا، در شب قبل نیز بهخوبی استراحت نکردهام.
حال که قصد دارم تا پایانبندی مقاله خود را بنویسم، مدام حواس من به چیزهای مختلف و بیربط منعکس میشود. حتی برای مطالعه مقالههای لازم، نمیتوانم یک جمله را بدون حواسپرتی تا آخر آن بخوانم. زمانی که روی صندلی نشستهام، مدام پای خود را بالا و پایین کرده و نمیتوانم آرامش داشته باشم.
سه ساعت به این صورت گذشته و من نه توانستهام مقاله را تمام کنم و نه برای امتحان مطالعه کردهام، نامههای اداری نیز کاملا بلاتکلیف ماندهاند.
آیا این شرایط برای شما آشنا نیست؟ وقتیکه حجم زیادی از اطلاعات را باید در مدت زمان کوتاهی دریافت کنید و استرس زیادی بر دوشتان قرار میگیرد. در این شرایط، بهجای اینکه مغز ما بهرهوری خود را چند برابر کند، بهیکباره قفلشده و هوش شما بلااستفاده میماند؛ در نتیجه آن بیشتر نگران میشوید و این چرخه آنقدر ادامه پیدا میکند تا مشکلات جدی رخ دهد.
دکتر ادوارد هالوول، محقق مدرسه پزشکی دانشگاه هاروارد، این اتفاق را ناشی از شکلگیری «خصوصیت کسری توجه» یا ADT میداند. ADT که توسط فشار بیش از حد بر روی ذهن ایجاد میشود، یکی از مشکلاتی است که به دلیل حجم زیاد اطلاعات و سریعتر شدن بسیاری از پروسهها در سالهای اخیر، بسیار رایج شده است.
متاسفانه، بسیاری از راهحلهایی که برای حفظ انگیزه و توجه توسط مشاوران و مدیران مطرح میشوند توانایی مقابله با چنین مشکلاتی را ندارند؛ برای درک بهتر این مسئله، باید به واکنشهای مغز و دلایل شکلگیری آنها توجه کنیم.
شما اختلال کسری توجه ندارید، بلکه خصوصیت آن را جذب کردهاید
اختلال کسری توجه یا ADD، نوعی اختلال عصبی است که باعث میشود تا توانایی فرد برای تمرکز بر روی یک موضوع مشخص پایین باشد؛ مثال ابتدای مقاله را در حالتی تصور کنید که حتی بدون وجود اضطراب یا فشار کاری، ذهن فرد دچار تشویش بوده و بیشتر از مدت کوتاهی نمیتواند بر یک موضوع تمرکز کند. این فرد دچار ADD است.
حدود 5 درصد از بزرگسالان به این اختلال مبتلا بوده و از آن رنج میبرند. همانطور که گفتیم، ADD یک مشکل ژنتیکی است و ممکن است با توجه به شرایط محیطی تشدید پیدا کند. افرادی که به این اختلال دچار هستند، معمولا با مدرسه و یادگیری در کلاسها مشکلدارند، اما در ازای این ناتوانی آنها افراد خلاق و پر انرژی نیز محسوب میشوند.
اما هدف این مقاله، بررسی خصوصیت کسری توجه یا ADT است. همانطور که دکتر هالوول مطرح میکند، ADT یک مسئله ژنتیکی نیست؛ بلکه هر فردی ممکن است در شرایط خاصی به آن دچار شود.
از حالت بقا دوریکنید!
باوجود آنکه اسکنهای مغزی توانایی نشان دادن ابتلا به ADT را ندارند، اما تحقیقات عصبشناسان نشان داده است که در هنگام مواجه ذهن انسان با حجم زیادی از اطلاعات، توانایی حل مشکل و خلاقیت مغز به شدت کاهشیافته و تعداد اشتباهات فرد افزایش مییابد.
دکتر هالوول برای توضیح خصوصیت کسری توجه، رفتارهای ذهنی در قبال استرس و دریافت اطلاعات را بررسی میکند. بسیاری از فشارهای تفکر و کار کردن انسان به مغز، به عضلههای جلویی آن وارد میشود. این عضله مغز، کارایی تصمیمگیری انسان را بر عهده دارد؛ مسائلی مانند اولویتبندی، سازماندهی ایدهها، مدیریت زمان و وظایف مدیریتی به طور کلی بر عهده این بخش قرار دارد.
در زیر عضلههای جلویی مغز، بخشی از آن وجود دارد که وظایف مربوط به بقا را انجام میدهد. کنترل مواردی مانند خواب، غذا خوردن، نفس کشیدن و ضربان قلب در کنار نکات مهمی مانند احساسات مثبت و منفی، توسط این بخش زیرین کنترل میشوند.
قضیه زمانی جالب میشود که بدانید در هنگام مناسب بودن اوضاع و شرایط شما، این بخش پایینی انگیزه و احساسات مثبتی را به دیگر بخشها انتقال میدهد. این اتفاق باعث میشود تا شما توانایی تمرکز بالاتری داشته باشید و بتوانید کنترل خود بر روی اطلاعات ورودی را حفظ کنید.
اما زمانی که شما با پنجمین تصمیم بعد سومین اختلال پیشآمده در کار برای پیدا کردن دهمین داده موردنیاز مواجه میشوید در حالی که لپتاپ شما برای هفتمین بار هنگ میکند (حتی نوشتن این جمله نیز سردردآور بود!)، ذهن شما وحشت کرده و وارد حالت بقا میشود؛ انگار که شما در حال تعقیب شدن توسط یک گرگ هستید.
این ترسی که در ذهن شما ایجاد میشود، شدیدا بر روی عملکرد کاری شما تاثیر خواهد گذاشت. اگر شما در جنگل و تحت تعقیب یک گرگ باشید، حالت بقا قطعا به شما کمک خواهد کرد تا زنده بمانید؛ اما وقتی در دفتر خود نشسته و برای پیشبرد کارها به توجه، بیشتر از هر چیز دیگری احتیاج دارید، حالت بقا تنها شما را آزار خواهد داد.
این حال زمانی بدتر میشود که استرس ایجادشده، عضلههای جلویی مغز را تحتفشار قرار داده و کار کمتری صورت میگیرد؛ درنتیجه استرس شما از حالت قبلی نیز بدتر شده و بیش از بیش، توانایی تمرکز شما را از بین میبرد. این چرخه بینهایت چیزی است که تا پایان کارها ادامه پیداکرده و حتی ممکن است به یک خصوصیت دائمی تبدیل شود.
اثرات حالت بقا در محیط کار
این حالت بقا و اثرات آن، چیزی است که همواره در محیط کار شاهدش هستیم. مدیر یک شرکت ممکن است در حین شرایط نامناسب، در پی فشار استرسها و موجهای ورودی اطلاعات دچار این مشکل شده و وارد حالت بقا شود. در چنین حالتی یک مدیر ممکن است قضاوتهای کوتهفکرانه داشته و سعی کند تا در سریعترین حالت ممکن، به مشکلات خود خاتمه دهد. انعطافپذیری وی در محیط کار از بین رفته و حس شوق و سرحالی خود را از دست میدهد. در نتیجه این اتفاقات، تمرکز وی از هدفهای مهمتر و کلانتر به سمت هر مشکلی که جلوی او ایستاده است تغییر میکند.
در این زمان است که ذهن سعی دارد تا از هرگونه تهدید خارجی فرار کند؛ امکان شکستگی عصبی فرد و پرخاشگری وی افزایش پیداکرده و یا به طور کلی مشکلات پیش رو را نادیده میگیرد. اینجا مشکل مربوط خصوصیت کمبود توجه یا ADT به حداکثر خود میرسد.
حالا که اولین قدم برای مقابله با این مشکل یعنی شناسایی وجود آن را طی کردیم، در ادامه مراحل پیشگیری و مقابله درست با ADT را از زبان دکتر هالوول، توضیح خواهیم داد.
چگونه از قدرت توجه خود مراقبت کنیم
اگر به صورت متداول با فشارهای اضطراب و حجم زیاد اطلاعات مواجه میشوید، لزوما قرار نیست که با کسری توجه و ADT نیز درگیر باشید. راههای متعددی وجود دارند که در صورت پیروی از آنها، علاوه بر کنترل توجه خود و افزایش انگیزه، کیفیت زندگی شما نیز افزایش خواهد یافت.
-
داشتن ارتباطات انسانی
شاید بسیاری از افراد تصور کنند که بهترین راه مقابله با کسری توجه، داشتن لیست بلندبالایی از وظایف آینده باشد تا از این طریق هدف بعدی خود را مشخص کنند. اما راه موثر برای کنترل کسری توجه، چیزی خلاف این کار است.
مهمترین نکته برای کنترل ADT ایجاد محیطی است که در آن، مغز انسان بالاترین بهرهوری خود را داشته باشد. دکتر هالوول بیان میکند که دلایل عصبی وجود دارند که عملکرد بهتر مغز را در محیطهای دارای ارتباط فیزیکی، ثابت میکنند. وقتی شما به صورت دوستانه با همکاران خود ارتباط دارید، حتی در صورت وجود مشکلات سخت، قسمتهای پایینی مغز انرژیهای مثبتی را به عضلههای جلویی آن میفرستند که درنتیجه کارایی شما را افزایش خواهند داد.
در نقطه مقابل، کسانی که در تنهایی و بدون ارتباط با دیگر افراد کار میکنند، بهاحتمال بالاتری به ADT دچار خواهند شد. هر مقدار که ما تنها تر باشیم، بیشتر احتمال دارد که افسرده شویم. درنتیجه بهتر است تا درهرصورت، در فاصلههای 4 تا 6 ساعته با افراد دیگر به صورت رودررو ارتباط داشته و صحبت کنید؛ زیرا مغز شما به این نوع ارتباطات نیاز دارد.
-
توجه به سلامت فیزیکی مغز
دومین اشتباه مهلکی که بسیاری از افراد در معرض ADT مرتکب میشوند، پرهیز از خواب مناسب برای جبران ساعات کاری است. خواب، رژیم و ورزش مناسب از اساسی ترین چیزها برای حفظ کارایی ذهن محسوب میشوند.
شواهد بسیاری در ارتباط با خواب کافی وجود دارد که نشان میدهد کمبود خواب سبب ایجاد مشکل برای تصمیمگیری و خلاقیت میشود. یکی از راههایی که میتوان متوجه شد که بهاندازه کافی میخوابید، این است که بتوانید بدون تنظیم ساعت از خواب بیدار شوید.
همچنین حواس شما باید به رژیم خود نیز باشد. تنها خوردن کربوهیدراتها باعث بهم ریختن سطوح انسولین بدن شما و ازآنجاییکه بدن شما به گلوکز احتیاج دارد، در صورت نداشتن رژیم مناسب، ذهن شما دچار مشکل خواهد شد.
به همین علت، بهتر است مصرف غذاهایی مانند پاستا، ماکارونی و شیرینی که بیشتر شامل شکر و کربوهیدرات میشوند را کنار گذاشته و برای رژیم خود، روی میوه و سبزیجات تمرکز کنید که دارای کربوهیدراتهای مناسبتری هستند. علاوه بر آن سعی کنید غذاهای پروتئین داری مانند تخممرغ را در هنگام صبحانه بهجای نانوپنیر و چای صرف کرده تا عملکرد ذهن شما در بهترین حالت آن باشد.
و نکته آخر برای سلامت ذهن، ورزش است. نشستن بر روی صندلی برای طولانی مدت نهتنها گردش خون به مغز را کاهش میدهد، بلکه مغز شما از دریافت موادهای موردنیازش را هم محروم میکند؛ به همین علت، بهتر است تا با ورزش کردن مرتب در طول هفته موادی مانند اندورفین، سراتونین و دوپامین را مغز خود برسانید. حتی چند بار از پلهها بالا و پایین رفتن و پیادهروی نیز میتواند به ترشح این موادر کمک کرده و درنتیجه باعث ایجاد شرایط ذهنی بهتری شود.
-
برای این خصوصیت خود برنامهریزی کنید
سعی کنید تا محیط کار خود را به بهترین شکل برای خودتان آماده کنید. اولازهمه، بهتر است تا برنامهریزی کاری شما به گونهای باشد که بهترین بهرهوری را از عضلات جلویی مغز خود داشته باشید؛ برای مثال یک قسمت از دفتر خود را مانند میزتان، همواره تمیز نگهدارید. همچنین میتوانید وظایف خود را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنید تا حس پیشرفت بهتری داشته باشید.
سعی کنید که پربازدهترین زمان کاری خود را در طول روز پیداکرده و تمام آن زمان را به کارهای مهم اختصاص دهید؛ یعنی کارهای روزمره و غیرضروری مثل پاسخ دادن به پیامها یا تلفنهای عادی را به ساعتهای دیگری منتقل کنید.
-
قبل از هر چیزی شرایط را بهخوبی درک کنید
درنهایت، قبول کنید که وارد شدن به حالت بقا و سعی بر درک حجم زیادی از اطلاعات، هیچوقت بهینه نیست. همیشه زمانی را برای درک شرایط و اولویتبندی کنار بگذارید و به خودتان فرصت دهید؛ مطمئن باشید که در صورت حفظ آرامش و نگران نبودن برای نتایج، بهترین عملکرد از خود را نشان خواهید داد.
از این طریق و تکرار این روشها در طول زمان، به تواناییهای خود بیشتر اعتماد کرده و درنتیجه اضطراب کمتری را تجربه خواهید کرد.
قبل از آنکه در دام کسری توجه بیوفتید، از آن جلوگیری کنید
حتی اگر به اینجای مقاله رسیدهاید و به عقیده خود از کسری توجه رنج نمیبرید، قبول کنید که این اتفاق ممکن است در شرایط سختی، برای شما نیز پیشبیاید. از طرف دیگر، اگر ADT را تجربه کردهاید، سعی کنید تا آن را برای دوستان و آشنایان خود توضیح داده و آنها را از نحوههای پیشگیری آن مطلع سازید.
از این طریق، حس درک و همدردی بیشتری برای این مشکل ایجاد کرده و میتوانید در زمان مواجهشدن با آن، از اطرافیان خود کمک بخواهید. حتی خود این حس همدردی نیز میتواند از رخ دادن آن جلوگیری کند. در شرایط فعلی، بیش از هر زمان دیگری باید برای مواجهه با اضطراب و فشار روحی آمادهباشیم.
نظرات