شاخص بورس چیست و چه کاربردی دارد؟
حتما تا به امروز در مورد بالا یا پایین رفتن شاخص بورس شنیدهاید. مثلا در روز چهارشنبه (۱۴ اسفندماه ۱۳۹۸) شاخص بورس با ۱۰۹۴۴ واحد افزایش به ۵۵۵،۱۸۱.۵۸ واحد رسید. معنای این عدد چیست؟ چه میشود که شاخص بالا و پایین میرود؟ آیا پایین آمدن شاخص اتفاق بدی است؟ چه وقت برای خریدن سهم مناسبتر
حتما تا به امروز در مورد بالا یا پایین رفتن شاخص بورس شنیدهاید. مثلا در روز چهارشنبه (۱۴ اسفندماه ۱۳۹۸) شاخص بورس با ۱۰۹۴۴ واحد افزایش به ۵۵۵،۱۸۱.۵۸ واحد رسید.
معنای این عدد چیست؟ چه میشود که شاخص بالا و پایین میرود؟ آیا پایین آمدن شاخص اتفاق بدی است؟ چه وقت برای خریدن سهم مناسبتر است؟ وقتی شاخص رشد کرده یا کاهش یافته است؟
معنای شاخص کل بورس
همان طور که از اسم این موجود برمیآید، شاخص یک معیار است برای سنجیدن وضعیت عمومی بازار. شاخص کل از بررسی تعداد مشخصی سهم (سهمهای شاخصساز) تشکیل میشود. طبیعی است که در این شاخص ارزش تمام شرکتها برابر نیست و وزن شرکتها در شاخص کل متفاوت است.
فرض کنید شاخص کل در ابتدای یک سال 1000 واحد باشد. در پایان سال شاخص به 1250 واحد میرسد. یعنی اگر کسی تمام سهمهای شاخص را خریده بود در پایان سال 25% سود میکرد. البته ممکن است تمام سهمها به طور مساوی 25 درصد رشد نکرده باشند، اما میانگین وزندار رشد آنها 25 درصد باشد.
وقتی تمام شاخصها پایین میآیند، یعنی اوضاع بورس رو به وخامت میرود. به این بازار، بازار خرسی میگویند.
برای نمونه وقتی میگوییم شاخص امروز 360 واحد افت داشت، یعنی بهطور میانگین قیمت سهمهای شاخصساز %0.42- تغییر کرده است. این در حالی است که برخی از سهمها رشد و برخی دیگر سقوط داشتند.
چرا شاخص کل تغییر میکند؟
شاخص کل نشاندهنده رفتار عمومی تمام فعالهای بازار است. اگر سرمایهگذاران به بازار سهام اقبال نشان بدهند، سمت خریدار کمی سنگینتر از سمت فروشنده میشود. این عدم تعادل شاخص را به سمت بالا هدایت میکند.
اما خروج سرمایهها از بازار میتواند شاخص را به سمت پایین بکشد. در مجموع شاخص کل نشان میدهد که سرمایهدارها چقدر به بازار سرمایه امید بستهاند.
شاخص کل نشان میدهد که سرمایهدارها چقدر به بازار سرمایه امید بستهاند.
حالا فرض کنید که قیمت هیچ سهمی تغییر نکند. آیا باز هم ممکن است شاخص بورس تغییر کند؟ بله! با تغییر در مقدار سود شرکتها. البته در واقعیت هرگز این اتفاق رخ نمیدهد. چرا که تغییر در سود هر سهم قطعا بر روی قیمت سهام تاثیر خواهد گذاشت.
شاخص قیمتها
همان طور که گفتیم در شاخص کل، هم قیمت سهمها و هم سود سهم تاثیر دارند. اما یک ملاک دیگر وجود دارد که به کمک آن میشود فقط تغییرات قیمت را دنبال کرد. به این شاخص شاخص قیمتها میگویند.
اگر شاخص قیمتها 1 درصد رشد کند، یعنی میانگین قیمتهای هر برگه سهم بهطور میانگین 1 درصد رشد داشته است.
برای کسانی که میخواهند از خریدوفروش سهم در کوتاهمدت سود بگیرند، شاخص قیمتها از شاخص کل مهمتر است.
شاخص هموزن
همان طور که گفتیم سهم شرکتهای بزرگ در شاخص کل بیشتر از سهم شرکتهای کوچک است. به این دلیل اگر سهم چند شرکت بزرگ رشد کند اما دیگر سهمها رشد چشمگیری نداشته باشند، ممکن است شاخص کل بالا برود.
برای همین ممکن است شاخص کل ما را فریب بدهد. مثلا زمانی که با سقوط شرکتهای بزرگ، شاخص کاهش پیدا میکند، هرچند اوضاع عمومی بازار مثبت و خوب بوده است.
دستکاری این شاخص کار دشواری است و نمیشود با حمایت از چند سهم آن را تغییر داد.
برای همین بررسی کردن شاخص هموزن خالی از لطف نیست. در این شاخص تمامی شرکتها وزن مساوی دارند.
به خاطر وزن مساوی تمام نمادها، دستکاری این شاخص کار دشواری است و نمیشود با حمایت از چند سهم آن را تغییر داد. به همین دلیل عدهای از تحلیلگرها برای بررسی حال عمومی بازار، شاخص هموزن را ملاکی مناسبتر میدانند.
شاخصهای دیگر
به غیر از شاخص کل، شاخص قیمت و شاخص هموزن چند شاخص دیگر هم وجود دارد که با مطالعه آنها میشود به وضعیت عمومی بازار پی برد. در نظر گرفتن تمام این عوامل به درک درستی از حال بازار منجر میشود.
شاخص 50 شرکت فعالتر
شاخص 50 شرکت فعالتر شاخصی است که از 50 شرکت با بیشترین حجم معاملات ساخته میشود. این 50 شرکت، شرکتهایی با بیشترین ضریب نقدشوندگی هستند. چرا که بیش از دیگر سهمها خریدوفروش میشوند.
در این شاخص شرکتهایی با نقد شوندگی پایینتر حضور ندارند. ممکن است شاخص کل پایین بیاید، اما اوضاع بازار خوب باشد. شاخص 50 شرکت فعالتر میتواند این عامل را به نمایش میگذارد: وضع سهمهایی که خریدوفروش میشوند چطور است؟
شاخص 30 شرکت بزرگتر
این شاخص فقط نشاندهنده 30 شرکت بزرگتر است. یعنی شرکتهایی که بیشترین ارزش بازار (تعداد سهم ضرب در قیمت سهم) را دارند.
در یک بازار گاوی، قیمتها به طور عمومی بالا میروند.
فرض کنید شاخص کل مثبت است، اما شاخص هموزن نه. این اختلاف را چطور توجیه میکنید؟ اگر به شاخص 30 شرکت بزرگتر نگاه کنید میتوانید دلیل این اختلاف را درک کنید.
شاخص صنعت
این شاخص فقط به شرکتهای صنعتی توجه دارد. صنایعی مثل فلزات اساسی، پتروشیمی و خودروسازیها. در این شاخص بانکها، بیمهها و شرکتهای خدماتی نقش ندارند. این شاخص بیشتر از فعالان بازار سرمایه برای سیاستگذارها اهمیت دارد.
این شاخص فقط به شرکتهای صنعتی توجه دارد. در این شاخص شرکتهای خدماتی نقش ندارند.
البته شاید شما هم بتوانید از این شاخص استفاده کنید و جهت سرمایه خود را هدایت کنید. آیا بهتر است در بین شرکتهای صنعتی به دنبال مورد خوب سرمایهگذاری بگردید، یا در بین شرکتهای خدماتی؟ فراموش نکنید که حتی در بدترین شرایط اقتصادی هم موردهای سرمایهگذاری فوقالعاده وجود دارند.
سرمایهگذاری بر مبنای شاخص
اگر شاخص مثبت باشد، باز هم میشود در بازار ضرر کرد. در یک بازار نزولی (خرسی) نیز میشود به سود رسید. شاخص به تنهایی به شما نمیگوید که اوضاع هر مورد سرمایهگذاری به طور مجزا چطور است.
اما دو نوع سرمایهگذاری وجود دارد که میتواند به طور مستقیم با شاخص کل در ارتباط باشد. اولی سرمایهگذاری بر اساس شاخص (Index Investing) نام دارد. در این نوع سرمایهگذاری فرد سعی میکند که تغییرات شاخص را به سبد خودش وارد کند. این سبد با بالا رفتن شاخص بالا میرود و با پایین آمدن آن ضرر میکند.
برای این کار به تعداد زیادی سهم نیاز است. موثرترین کار این است که یک پرتفو از تمام سهمهای شاخصساز تشکیل شده باشد. شاید یک شخص حقیقی نتواند سرمایه لازم برای این کار را فراهم کند. برای همین صندوقهای سرمایهگذاری مشترک (Mutual Fund) ابزار خوبی برای این کار هستند.
دومین سرمایهگذاری بر مبنای شاخص، سرمایهگذاری معکوس یا خرسی است. در این صندوق سعی میشود که عکس تغییرات شاخص در سبد وارد شود. به این ترتیب که سرمایهگذار سهمی که ندارد را میفروشد تا در آینده پول آن را پرداخت کند. به این ترتیب اگر قیمت سهم کم بشود، او سود میکند. در بازارهای خرسی از این نوع سرمایهگذاری استفاده میکنند.
نظرات