گردشگری، صنعتی بدون دود و دودکش!
گردشگری شغل همه افراد جامعه هست. صنعت گردشگری پایه و اساس تمام فعالیتهای تجاری است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم کالا و خدماتی را برای کسبوکار و فعالیتهای تفریحی و سرگرمی دور از محل زندگی فراهم میکند. گردشگری روی صنایع دیگر تاثیر دارد و در کشورهای توسعهیافته یکی از بزرگترین صنعتها بشمار میرود. اگر صنعت
گردشگری شغل همه افراد جامعه هست. صنعت گردشگری پایه و اساس تمام فعالیتهای تجاری است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم کالا و خدماتی را برای کسبوکار و فعالیتهای تفریحی و سرگرمی دور از محل زندگی فراهم میکند.
گردشگری روی صنایع دیگر تاثیر دارد و در کشورهای توسعهیافته یکی از بزرگترین صنعتها بشمار میرود. اگر صنعت گردشگری درست مدیریت شود، همه افراد جامعه از مزایای آن بهره میبرند. مخصوصا در نواحی دور کشور؛ زیرا این صنعت میتواند پایههای اقتصاد منطقه را وسعت بخشد و بازار اشتغال را گسترش دهد.
گردشگری، صنعتی برای تمام فصول
صنعت پویای گردشگری در جهان از دهههای پیش یک روند روبه رشد را طی کرده است. خصوصا در مقاصدی که بسترهای مناسب و زیرساختهای فراهم بوده است.
ازآنجاییکه گردشگران مختلف بودجه و نیازهای متفاوتی دارند، خدمات گسترده و متنوعی برای آنان عرضه میشود. خدماتی از قبیل حملونقل، هتل، آژانسها و کارگزاران تور، تنها بخش کوچکی از مجموعه خدمات فعال در صنعت گردشگری هستند.
درخت تو گر بار صنعت بگیرد، به زیر آوری چرخ گردشگری را
بررسیهای شورای جهانی گردشگری روی تاثیرات اقتصادی و اشتغالی این صنعت، نشان میدهد علیرغم خطراتی که بر سر راه گردشگری در جهان وجود دارد مثل حملات تروریستی، بلایای طبیعی و شیوع بیماریها، این صنعت در ده سال گذشته رشد چشمگیری داشته است و از اقتصاد جهانی پیشی گرفته است.
علاوه بر آن، تا زمانی که سرمایهگذاریهای لازم در زیرساختهای گردشگری انجام شود، این رشد و توسعه ادامه پیدا میکند و این گسترش جهانی، منافع اقتصادی بالایی در زمینههای مختلف به وجود میآورد.
ایران از نظر جاذبههای باستانی و تاریخی جز ده کشور برتر دنیا و از نظر جاذبههای طبیعی جز پنج کشور برتر دنیا است. ولی متاسفانه از نظر پذیرش گردشگر رتبه هفتادم و از نظر جذب درآمدهای ارزی حاصل از گردشگری، رتبه هشتادونه را دارا است.
وطنم، ای شکوه پابرجا!
مطالعات آماری نشان داده که گردش مالی صنعت گردشگری در ایران بهمراتب پایینتر از میانگین جهانی است و ایران نتوانسته به جایگاه شایسته خود در این صنعت دست یابد. ایران از نظر جاذبههای باستانی و تاریخی جز ده کشور برتر دنیا و از نظر جاذبههای طبیعی جز پنج کشور برتر دنیا است. ولی متاسفانه از نظر پذیرش گردشگر رتبه هفتادم و از نظر جذب درآمدهای ارزی حاصل از گردشگری، رتبه هشتادونه را دارا است.
حال این توان عظيم اقتصادی نه بهعنوان یک صنعت قابلچشمپوشی است و نه برای سرمایهگذارها چندان چشمگیر. گردشگری بهعنوان یک صنعت پویا در ایران همواره موانع زیادی بر سر راه خود داشته و ناملایمات زیادی را به خود دیده است.
بر اساس گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری، سهم کل گردشگری ایران در اشتغالزایی، طی سال گذشته 5.6 درصد از کل اشتغال یعنی یکمیلیون و نهصد و سیوهشت هزار و پانصد شغل بوده است. در این گزاریش پیشبینیشده بود که اشتغال در صنعت گردشگری در سال 2016 با رشد 3.8 درصدی به یکمیلیون و چهارصد و بیستوپنج هزار شغل برسد و با رشد سالانه 3.1 درصدی، در سال 2026 تعداد یکمیلیون و نهصد و شصتوهفت هزار شغل، یعنی 6.1 درصد از کل اشتغال را پوشش دهد.
گردشگری میتواند باعث اشتغالزایی و رشد اقتصاد منطقع میزبان شود.
آیا این سیارهِ تنها، بعد از گردشگری جای بهتری خواهد شد؟
جهان دیگر آنقدرها هم یک سیاره تنها (Lonely Planet) نیست، اما منابعی که ما در گردشگری معرفی و تبلیغ میکنیم درخطر نابودی هستند.
وقتی یک جامعه با آغوشی باز و لبخندی گرم پذیرای شما است، خوراک محلیاش را به شما تعارف میکند و گنجینه و ارزشهای کهن سرزمیناش را در اختیار شما قرار میدهد و شما تنها کسی نیستید که از این منابع ارزشمند بازدید میکنید، آیا اطمینان دارید که این ارزشها برای نسلهای بعد محفوظ بماند؟
وقتی مرداب زیبایی را پر از زباله میبینیم و یا منظرهای را که روزی زیبا بود و حالا زیر بلوکهای سیمانی دفن شده است، نظاره میکنیم، تازه یادمان میآید، اگر هرکدام از مقاصد گردشگری حفظ و نگهداری نشوند، جذبه و زیبایی و درنهایت سودآوریشان را از دست میدهند.
پایداری یا ناپایداری؛ مسئله این است!
توسعه زمانی پایدار است که بدون آنکه ظرفیت نسلهای آینده به خطر افتد، نیازهای حال حاضر برآورده کند، بتواند تعادلی در رشد اقتصادی به وجود آورد و همواره رفاه اجتماع و محیطزیست را در نظر داشته باشد.
توسعه پایدار مفهومی است که اولین بار در اواخر قرن بیستم میلادی با هشدار بر عواقب مخرب رشد اقتصادی و جهانیسازی بر روی محیطزیست ظهور کرد و سعی دریافتن راهحلهای ممکن برای مشکلاتی که طی فرآیند صنعتیسازی و رشد جمعیت به وجود آمدند، داشت.
توسعه زمانی پایدار است که بدون آنکه ظرفیت نسلهای آینده به خطر افتد، نیازهای حال حاضر برآورده کند، بتواند تعادلی در رشد اقتصادی به وجود آورد و همواره رفاه اجتماع و محیطزیست را در نظر داشته باشد.
اصول پایداری
اصل پایداری در سه لایه کارکرد دارد. لایه اول محیطزیست که روی محافظت و استفاده معقول از منابع طبیعی تاکید میکند. لایه دوم، اجتماع که هدف آن دستیابی کل جهان به استانداردهایی مشترک در کیفیت زندگی، خدمات درمانی و تحصیلات است. لایه سوم هم اقتصاد که متمرکز بر رشد اقتصادی و برابری بدون آسیب رساندن به محیطزیست و تولید ثروت برای همه مردم است. بسیاری از چالشهایی که بشر با آن روبرو میشود، مانند تغییرات آب و هوایی، کمبود آب، بیعدالتی و نابرابری تنها در سطح جهانی و از طریق توسعه پایدار قابلحل است.
هر صنعتی برای ادامه حیات و گسترش ابعادش، نیازمند ثبات و تداوم است. گردشگری هم بهعنوان یک صنعت پویا از این قاعده مستثنا نیست. درواقع گردشگری پایدار یعنی توسعه پایدار در صنعت گردشگری بهنوعی که بیشترین سودآوری با کمترین آسیب را به بار آورد. به بیانی دیگر، زمانی که منافع گردشگر و مردم محلی باهم تامین شود؛ و ارزش میراث فرهنگی و محیطزیست در نظر گرفته شود، گردشگری پایدار مفهوم پیدا میکند.
هرچند مانند هر صورت دیگری از توسعه، گردشگری هم میتواند مشکلاتی را به وجود آورد، مانند زوال اجتماعی، وابستگی اقتصادی و تخریب اکولوژی. ازاینرو، با پیامدهای ممکن در گردشگری، این صنعت هرگز کاملا پایدار نخواهد بود، اما میتواند به سمت پایداری بیشتر حرکت کرد.
وقتی مرداب زیبایی را پر از زباله میبینیم، تازه یادمان میآید، اگر مقاصد گردشگری حفظ و نگهداری نشوند، زیبایی و سودآوریشان را از دست میدهند.
موانعی با ابعاد مختلف بر سر راه گردشگری پایدار
ایران ازلحاظ جذب گردشگر خارجی نهتنها در بین کشورهای دنیا بلکه در خاورمیانه هم جایگاه شایستهای ندارد. عوامل بازدارنده زیادی مانع شدهاند که فعالیتهای گردشگری در ایران رشد و توسعه کافی داشته باشد؛ ازجمله مهمترین آنها:
- تنشهای سیاسی
- تبلیغات منفی و سیاهنمایی فرهنگی غرب از ایران
- نبود برنامهریزیهای مدیریتی کارآمد در عرصه گردشگری
- محدودیتهای اجتماعی برای گردشگران خارجی
- عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایهگذاری در بخش گردشگری
- تبلیغات ضعیف و عدم آشنایی گردشگران خارجی با ظرفیتهای گردشگری در ایران
گز کردن پیش از پریدن
همیشه بهترین راهحل یک مسئله در علت آن نهفته است. بحرانی که عوامل بازدارنده گردشگری ایجاد کردند هم از این قاعده مستثنا نیست. موانعی که بر سر راه گردشگری قرارگرفتهاند را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
الف- موانع مدیریتی و سازمانی
حوزه مدیریت و سازماندهی بهیقین زیربناییترین بخش هر صنعتی به شمار میرود. هنگامی تلاشهای صورت گرفته درزمینه گردشگری معنا و مفهوم پیدا میکند که یک مدیریت منسجم و کارآمد با برنامهریزیهایی هدفمند در راس آن وجود داشته باشد. در غیر این صورت تمام اقدامات ارگانهای خصوصی مانند کوبیدن آب در هاون خواهد بود. در ابتدا اشاره کردیم که گردشگری یک صنعت کلان و چندبعدی است که با بسیاری از مشاغل دیگر مرتبط است و عملکرد آنان را تحتالشعاع قرار میدهد.
دیریت زیرساختها و طرح و برنامهریزیها توسط بخش دولتی و تولید و ارائه خدمات به گردشگران بیشتر توسط بخش خصوصی صورت میگیرد که نقش بالهای یک پرنده را در این صنعت پویا دارند.
پس هماهنگی لازم بین سازمان گردشگری و سایر سازمانهای دولتی ازیکطرف و سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی از طرف دیگر، ضروریترین قدمها در دستیابی به اهداف ملی در بخش توسعه گردشگری است؛ زیرا مدیریت زیرساختها و طرح و برنامهریزیها توسط بخش دولتی و تولید و ارائه خدمات به گردشگران بیشتر توسط بخش خصوصی صورت میگیرد که نقش بالهای یک پرنده را در این صنعت پویا دارند.
ب- موانع اجتماعی و فرهنگی
یکی از عوامل موثر در پیشرفت و توسعه هر صنعتی، معرفی درست محصولات آن است. مهمترین محصول صنعت گردشگری ارائه خدماتی بهعنوان جاذبههای گردشگری، حملونقل، اقامت و سرگرمی در جهت رضایت کامل مشتریان این صنعت است.
امروزه در ایران، یکی از بزرگترین مشکلات این صنعت، ضعف در اطلاعرسانی و فرهنگسازی است. در خصوص ظرفیتهای گردشگری در ایران نهتنها معرفی و تبلیغات درستی انجام نمیشود، بلکه متاسفانه تبلیغات منفی زیاد و سیاهنماییهای فرهنگی از سمت رسانههای خارجی وجود دارد و یکی از بزرگترین موانع بر سر راه توسعه گردشگری در ایران هستند.
محصول صنعت گردشگری ارائه خدمات در مناطق گردشگری، حملونقل، اقامت و سرگرمی به گردشگران است.
هرچند امروزه اقدامات موثر و کارآمدی در زمینه گردشگری انجامشده است ولی به دلایل تبلیغات منفی و تنشهای سیاسی با غرب خصوصا پس از خروج امریکا از برجام، صنعت گردشگری ایران نتوانسته چنانکه شایسته است به جهان معرفی شود.
تضادی باورنکردنی
به همین خاطر است که اکثر گردشگران خارجی پس از حضور در ایران، آشنایی نزدیک با روحیه شرقی مردم و برخورد گرم و مهماننوازی ایرانیشان و لمس گنجینه عظیم هنر و تمدن ایران که در اقلیمهایی با تضادی باورنکردنی در کنار هم قرارگرفتهاند، با یک شوک فرهنگی مواجه میشوند و سفر به ایران را یکی از بهترین تجربههای گردشگریشان میدانند.
علاوه بر آن، زمانی که گردشگران در ایران هستند، نیاز به وسایل اطلاعرسانی مانند بروشور و ژورنالهای متنوع و نقشه و راهنمای شهری که اطلاعات اماکن مختلف را در اختیارشان قرار بدهد، دارند.
رسانههای داخلی و خارجی ابزارهای قدرتمندی در ترغیب جامعه جهانی و معرفی ایران بهعنوان یک مقصد ارزشمند به شمار میروند که تا به امروز، آنچنانکه بایدوشاید عملکرد موفقی نداشتهاند.
در کنار نیروهای مردمی و غیردولتی که سفیران فرهنگی کشور هستند، رسانههای داخلی و خارجی ابزارهای قدرتمندی در ترغیب جامعه جهانی و معرفی ایران بهعنوان یک مقصد ارزشمند به شمار میروند که تا به امروز، آنچنانکه بایدوشاید عملکرد موفقی نداشتهاند.
ازاینرو، تبلیغات در گردشگری از جهات مختلفی دچار نارساییهایی است. ازآنجاییکه تبلیغات یکی از مهمترین ابزارها برای ترغیب و جذب گردشگر خارجی است، باید همه سازمانها و ارگانهای مربوطه با همکاری و هماهنگی یکدیگر، تصویر درست و شایستهای از ایران را در اختیار گردشگران جهان قرار دهند.
موانع مالی و اقتصادی
سرمایه، تاثیر معناداری در رونق یا رکود یک صنعت دارد. درواقع یکی دیگر از دلایل بیثمر ماندن بسیاری از تلاشها و اقدامات مثبت درزمینه گردشگری، عدم تخصیص سرمایه کافی به این صنعت پرسود است. گردشگری یکی از پررونقترین صنایع حال حاضر در جهان است.
با سیاستگذاریهای اقتصادی درست و سرمایهگذاریهای زیربنایی است که این ظرفیت بزرگ به شکوفایی میرسد. در ایران متاسفانه تلاش کافی برای جذب سرمایهگذاران به این صنعت نشده است و از طرفی دیگر به علت سیاستهای نامناسب بسیاری از سرمایهگذاران، به گردشگری بهعنوان یک صنعت سودآور و بازگشت سرمایه در آن اعتماد ندارند.
کشورهای گرجستان و دوبی به نحو بسیار خوبی از جذب سرمایهگذاران و گردشگران خارجی برای توسعه اقتصاد خود استفاده کردهاند.
درحالیکه جذب سرمایهگذاران خارجی نهتنها ارزش اقتصادی دارد، بلکه بهطور غیرمستقیم باعث ایجاد امنیت در منطقه برای گردشگران میشود. در این میان وظیفه دولت این است که به سرمایهگذاران این اطمینان را بدهد که هر اتفاقی بیفتد گردشگری در اولویت خواهد بود تا اعتماد جایگزین نگرانی شود.
نمونههای دقیق و ملموسی برای این اصل، مقصد توسعهیافتهای مانند دوبی و حتی مقصدی در حال رشد و توسعه با آیندهای درخشان مانند کشور گرجستان هستند.
سرمایهگذاری در صنعت گردشگری، حرکتی خلاف جریان اقتصاد
امروزه با توجه به افزایش نرخ ارز در کشور، صنعت گردشگری در خلاف جریان موجود حرکت کرده و نسبت به سایر صنایع، فضای مناسبتری را برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. بااینکه در دهههای گذشته ایران تاریخ سیاسی پرفرازونشیبی را تجربه کرده است و تصویر نهچندان شایستهای از آن به جهان نشان دادهشده، امروزه جامعه جهانی گردشگری، ظرفیتهای بالای این مقصد ارزشمند را شناخته و بررسیهای دقیقی روی آن انجام داده است. مجمع جهانی اقتصادی در سال 2017 ایران را ارزانترین مقصد گردشگری معرفی کرد. طبق آمار سازمان جهانی گردشگری و یونسکو، ایران جز ده مقصد برتر جهانگردی است.
درزمینه سرمایهگذاریهای کلان خارجی هم تلاشهای زیادی صورت گرفته است؛ مانند کنفرانسی بینالمللی با موضوع سرمایهگذاری در گردشگری و هتلداری که سال گذشته در هتل پارسیان تهران برگزار شد که با استقبال مسئولین و دعوت از فعالان سرمایهگذاری به ورود در عرصه گردشگری ایران همراه شد.
نظرات