کد مطلب: ۲۴۱۶۵۶

هفت‌‌خوان بر سر راه زنان کارآفرین

هفت‌‌خوان بر سر راه زنان کارآفرین

زنان نیمی از بار جامعه و اقتصاد را بر دوش می‌کشند. برای حرکت مداوم و درست اقتصاد، نیاز است این بار به‌صورت متوازن حمل شود. اگر وزن بار تنها بر دوش یک جنس، چه زن و چه مرد باشد، توازن اقتصاد از بین رفته و حرکت آن با مشکل روبه‌رو می‌شود. تاریخ نشان داده است

زنان نیمی از بار جامعه و اقتصاد را بر دوش می‌کشند. برای حرکت مداوم و درست اقتصاد، نیاز است این بار به‌صورت متوازن حمل شود. اگر وزن بار تنها بر دوش یک جنس، چه زن و چه مرد باشد، توازن اقتصاد از بین رفته و حرکت آن با مشکل روبه‌رو می‌شود. تاریخ نشان داده است که زنان را نه می‌توان از بطن اقتصاد و جامعه حذف کرد و نه حقوقشان را نادیده گرفت. فرصت برابر در جامعه نه‌تنها حق مسلم هر دو جنس است؛ بلکه به رشد و توسعه نیز کمک می‌کند.

اگر احساس را کنار بگذاریم و صرفا بخواهیم با دید عقلایی به موضوع نگاه کنیم، خواهیم دید حذف هر جنس و یا محدود کردن فعالیت آن در ‌اقتصاد، کاهش تولید‌ ناخالص ‌ملی (Gross domestic product or GPD)، سود کارآفرینی و توسعه را در پی ‌خواهد داشت. کارآفرینی مبحث تازه‌ای نیست و هرروز در اخبار به آن پرداخته می‌شود. صحبت از کارآفرینان جوانی که با ایده‌های خود دنیا را تغییر داده‌اند تا افراد مسنی که توانسته‌اند در دوره‌ای که همه به فکر استراحت هستند، تبدیل به یک میلیونر شوند، این روزها نقل هر روزنامه و سایت خبری است. همچنین این روزها کارآفرینی زنان از مباحثی است که بسیار موردتوجه جهان قرار می‌گیرد.

توسعه، زنان کارآفرین می‌خواهد

زنان نقشی کلیدی در اقتصاد کشورها دارند. این نقش در کشورهای درحال‌توسعه پررنگ‌تر است. چراکه برای رشد و توسعه به آن‌ها نیاز است؛ اما نکته‌ای که وجود دارد این است که در این کشورها برای رشد و بالندگی زنان هزاران مشکل ساختاری و فرهنگی وجود دارد. در کشور ما نیز به‌رغم اینکه پس از انقلاب، زنان با رشد بالایی وارد دانشگاه شدند و برای آموزش آن‌ها هزینه شد؛ اما همچنان نرخ بیکاری زنان بالا است و نقش کم‌رنگ‌تری در اقتصاد کشور دارند.

در کشورهای در حال توسعه برای رشد و بالندگی زنان هزاران مشکل ساختاری و فرهنگی وجود دارد.

این عدم‌توازن نشان‌دهنده آن است که محدودیت‌های فرهنگی و ساختاری قابل‌توجهی در کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری زنان وجود دارد؛ بنابراین یکی از ضروریات اقتصاد ما، درگیرکردن هرچه بیشتر زنان در اقتصاد است. یکی از این راه‌ها، تسهیل کردن مسیر کارآفرینی برای زنان است. باید زنان بتوانند با قبول خطرات مالی و مسئولیت‌های اجتماعی، اخلاقی، روانی و مالی، شرکتی را اداره کنند و با خلاقیت و نوآوری خود، محصولات و خدمات جدید وارد بازار کرده و با رقبا به رقابت بپردازند.

کارآفرینی و ویژگی‌های آن

کارآفرینان چه ویژگی‌های دارند؟ چه چیزی آن‌ها را از سایر افراد جامعه متفاوت می‌کند؟ در ابتدا باید بدانیم که باید چه ویژگی‌هایی را در زنان رشد دهیم تا آن‌ها بتوانند در هیبت یک کارآفرین پا به عرصه‌های اقتصادی بگذارند. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های کارآفرینان، پذیرش مخاطره و ریسک است.

اینکه شما بخواهید هیچ خطری تهدیدتان نکند اما موفقیت بزرگی نیز کسب کنید، امکان‌پذیر نیست. در این صورت بهتر است از جزیره امن خود پا به دریای مواج و طوفانی نگذارید. تا زمانی که ما زنان و دخترانمان را ریسک‌پذیر بار نیاوریم، نباید توقع داشته باشیم که کارآفرینانمان تنها مردان نباشند.

زنان کار‌افرین کارآفرینی نابرابری جنسیتی

علی‌رغم آنکه پس‌از انقلاب میزان ورود زنان به دانشگاه‌ها رشد کرد، اما به دلیل مشکلات متعددی نرخ بیکاری زنان همچنان بالاست.

دومین ویژگی کارآفرینان این است که روحیه استقلال‌طلبی بالایی دارند. این روحیه باعث می‌شود که آن‌ها به کار کردن در یک شرکت به‌صورت روتین بسنده نکرده و بخواهند از خلاقیت خود در راستای ایجاد کسب‌وکاری شخصی استفاده کنند. متاسفانه دختران و زنان ما مستقل بار نمی‌آیند. کارآفرین فردی پرانرژی، باانگیزه، متعهد و ریسک‌پذیر است و تحمل شرایط مبهم برایش دشوار نخواهد بود.

کارآفرینان نیازمند شبکه قوی ارتباطات هستند

طبق تحقیقاتی که انجام‌شده است، هر چه دسترسی به شبکه ارتباطات پیوندهای اجتماعی برای افراد آسان‌تر باشد، دسترسی به منابع اقتصادی و اجتماعی برای افراد بهتر می‌شود. این ارتباطات به‌صورت درون‌گروهی و یا برون گروهی باعث می‌شوند که عناصر موجود در جامعه به یکدیگر متصل شده و کنش‌های اجتماعی تسهیل پیدا کند.

در این میان کارآفرین عضوی از جامعه است که برای پیشبرد اهداف خود، دسترسی به منابع و امکانات و برای بهره بردن از حمایت‌های مالی و اجتماعیِ دیگران، باید شبکه ارتباطی و پیوند اجتماعی قوی و محکمی با سایرین برقرار کند. همان‌طور که پیش‌تر نیز به آن پرداختیم، چیزی که این روابط را تسهیل کرده و درعین‌حال هزینه آن را کاهش می‌دهد، سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی همان روغنی است که برای حرکت آسان چرخ‌‌های اقتصادی لازم است.

چیزی که این روابط را تسهیل کرده و درعین‌حال هزینه آن را کاهش می‌دهد، سرمایه اجتماعی است.

سرمایه اجتماعی می‌تواند به روش‌های مختلف به یک کارآفرین کمک کند. سرمایه اجتماعی امکان دسترسی به فرصت‌های مختلف را برای کارآفرینان فراهم می‌کند. همچنین باعث صرفه‌جویی در زمان می‌شود و فرد کارآفرین مخصوصا اگر زن باشد، با استفاده از سرمایه اجتماعی حمایت‌ها و مشاوره‌های خوبی به سمتش سرازیر می‌شود.

در جوامع درحال‌توسعه این امر بسیار ضروری است. چراکه ممکن است زنان نسبت به مردان سطح دسترسی متفاوت و حتی کمتری به این سرمایه داشته باشند. كارآفرينان زن در مقايسه با كارآفرينان مرد انواع متفاوتي از سرمایه‌های اجتماعی را در مراحل مختلف به کار می‌گیرند.

سرمایه اجتماعی به یاری کارآفرینان می‌آید

سرمایه اجتماعی به عقیده برخی اقتصاددان نخستین بار توسط شخصی به نام هانیفان (Lyda Judson Hanifan) در سال 1919 مطرح شد. هانیفان در آموزش‌وپرورش ایالت ویرجینیا خدمت می‌کرد و معتقد بود که حسن نیت، رفاقت، دوستی و همدردی میان افراد نشان‌دهنده سرمایه ‎اجتماعی است.

این مفهوم توسط جیمز کلمن (James Samuel Coleman) جامعه‌شناس و رابرت پانتام (Robert David Putnam) استاد علوم سیاسی تکمیل شد و چارچوبی نظری و عملی پیدا کرد. مفهوم سرمایه اجتماعی به‌صورت خلاصه این است که ارتباط در اقتصاد و جامعه بسیار مهم است.

مردم با ایجاد ارتباط با یکدیگر دست‌به‌کارهایی می‌زنند که یا به‌تنهایی نمی‌توانند آن را انجام دهند و یا اینکه با هزینه و مشکلات فراوان قادر به انجام آن هستند. مردم از طریق مجموعه‌ای از شبکه‌ها باهم در ارتباط هستند و با دیگر اعضای شبکه،‌ ارزش‌های مشترکی دارند؛ به‌طوری‌که این شبکه‌ها منبعی از نوعی سرمایه را ایجاد می‌کنند.

کارآفرینی زنان کارآفرینی

شبکه‌ها و ارتباطات بین افراد، منبعی برای افزایش سرمایه اجتماعی است. اعتماد یکی از این سرمایه‌های اجتماعی است که شیرازه یک جامعه به حساب می‌آید.

هر چه سرمایه اجتماعی در یک اقتصاد بیشتر شود، امکان موفقیت کارآفرینان آن اقتصاد نیز بیشتر می‌شود. چراکه دسترسی به اطلاعات برای‌شان راحت‌تر و قوی‌تر می‌شود و افراد با آن‌ها بیشتر مشارکت کرده و به آن‌ها اعتماد می‌کنند.

اگر سرمایه اجتماعی پایین باشد، آن‌قدر بی‌اعتمادی در آن اقتصاد بالا است که افراد به‌هیچ‌وجه حاضر نیستند به شخص کارآفرین اعتماد کنند. سرمایه اجتماعی نوآوری و خلق ایده‌های نو را در جامعه افزایش می‌دهد و بستر مناسب برای رشد و توسعه فعالیت کارآفرینان را فراهم می‌کند.

کارآفرینان روستایی و نجات کشاورزی و صنایع سنتی

یکی از راه‌هایی که برای توسعه هر اقتصاد وجود دارد این است که شکاف میان شهر و روستا کاهش پیدا کند. برای از بین بردن این شکاف راهکارهای مختلفی وجود دارد. یکی از این راهکارها توسعه کارآفرینی در روستاها است.

کارآفرینی علاوه بر اینکه یکی از عوامل موثر برای توسعه پایدار است، در ادبیات توسعه به‌عنوان عاملی برای بازسازی و تقویت ساختار اقتصاد روستایی نام‌برده شده است. زنان کارآفرین حلقه‌ای ناگسستنی و مهم برای پیشرفت و سعادتمندی اقتصاد هستند.

کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی علاوه برافزایش درآمد خانواده، به دلیل اینکه شکاف بین خانوارهای شهری و روستایی را کاهش می‌دهد، از مهاجرت روستاییان و تخلیه روستاها جلوگیری می‌کند.

کارآفرینی و اشتغال زنان روستایی علاوه برافزایش درآمد خانواده، به دلیل اینکه شکاف بین خانوارهای شهری و روستایی را کاهش می‌دهد، از مهاجرت روستاییان و تخلیه روستاها جلوگیری می‌کند.
کاهش مهاجرت باعث جلوگیری از تخریب کشاورزی و صنایع سنتی می‌‎شود. نکته‌ای که در مورد کارآفرینی حائز اهمیت است، این است که علاوه بر فراهم‌سازی بستر محیطی و ساختاری، لازم است که ویژگی‌های روان‌شناختی افراد برای گرایش به کارآفرینی را نیز تقویت کرد. عوامل بسیاری در فرآیند توسعه تاثیرگذار هستند که در ادامه به معرفی آن‌ها خواهیم پرداخت.

1- عوامل فردی

یکی از موثرترین عوامل در به وجود آمدن کارآفرینی در یک اقتصاد وجود برخی ویژگی‌های فردی در افراد آن جامعه است. ویژگی‌هایی مثل مخاطره‌پذیری، خلاقیت و استقلال باعث می‌شود فرآیند توسعه کارآفرینی تسهیل شود.

کارآفرینان خودکار هستند، مسئولیت‌پذیرند، پشتکار و انرژی بالایی دارند، از ریسک نمی‌ترسند و دارای عزت‌نفس هستند. نکته‌ای که وجود دارد این است که چگونه چنین افرادی بار بیاوریم؟

زنان کارآفرینی کار‌آفرین women entrepreneurship

پرورش ویژگی‌هایی چون مخاطره‌پذیری، خلاقیت و استقلال باعث توسعه کارآفرینی زنان می‌شود.

در اینجا است که باز پای توسعه به میان می‌آید. ما باید افرادی توسعه‌یافته تربیت کنیم و این کار از مدرسه‌ها و در زمان کودکی آغاز می‌شود. باید تلاش کرد با آموزش، ویژگی‌هایی را که گفتیم در کودکان به وجود آوریم تا در آینده بتوانند در هیبت یک کارآفرین به پیشرفت اقتصاد کمک کنند.

2- عوامل خانوادگی

از مهم‌ترین عوامل موثر در تربیت و پرورش افراد، خانواده است. نهاد خانواده تاثیر مهمی در تمایلات و رفتارهای کارآفرینانه دارد. این موضوع مخصوصا در کارآفرینی زنان تاثیر چشم‌گیری دارد. عواملی چون کافی نبودن درآمد خانواده، بیکاری و نبود رضایت شغلی باعث می‌شود زنان به عرصه کارآفرین وارد ‌شوند. از سوی دیگر عواملی چون نوع تربیت و باورهای حاکم در خانواده باعث تشویق زنان می‌شود.

3- عوامل اقتصادی

قطعا نمی‌توان نقش اقتصاد را در این مسیر نادیده گرفت. اهمیت اقتصاد به‌ویژه زمانی که سخن از کارآفرینی روستاییان به میان می‌آید، پررنگ‌تر می‌شود. اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، بستر فعالیت افراد نیز فراهم می‌شود؛ اما زمانی که اقتصاد اوضاع نا‌بسامانی دارد، نااطمینانی در آن بالا است، تورم لجام‌گسیخته همراه با قدرت خرید پایین و بیکاری زیاد شرایط را نامناسب کرده است، کارآفرینی نیز فراموش می‌شود.

وجود منابع سرمایه‌ای متنوع، فرهنگ مشوق، شرایط باثبات و زیرساخت‌های حمایتی دولت، از عوامل اقتصادی هستند که روند کارآفرینی را تسهیل و تسریع می‌کنند.

4- عوامل اجتماعی و فرهنگی

آداب، رسوم و سنت‌های یک کشور عواملی هستند که هویت آن را شکل داده‌اند و بر روی تک‌تک افراد آن تاثیر گذاشته‌اند. این هویت فرهنگی و اجتماعی در میزان مشارکت زنان در کارآفرینی بسیار مهم هستند. طبق تحقیقاتی که در اقتصاد ایران انجام‌شده است، نابرابری جنسیتی موجود در ایران یکی از عوامل مهم در کاهش کارآفرینی زنان در اقتصاد ایران است.

نابرابری جنسیتی موجود در ایران یکی از عوامل مهم در کاهش کارآفرینی زنان در اقتصاد ایران است.

برخی باورهای کلیشه‌ای، ناهماهنگی انتظارات و نقش زنان در خانواده و جامعه باعث شده است در کشور ما همواره زنان به حاشیه رانده شوند و در عرصه کارآفرینی فعالیت محدودی داشته باشند.
اگر زنی هم بتواند تبدیل به کارآفرینی موفق شود، بیشترین تشویق و مقبولیت را از سوی خانواده و اطرافیانش دریافت می‌کند.

توسعه، سرمایه اجتماعی، کارآفرینی: مثلثی حیاتی برای اقتصاد

توسعه تنها در سایه حضور تمام افراد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی فراهم می‌شود. هر جامعه‌ای علاوه بر سرمایه مالی و انسانی، دارای سرمایه اجتماعی نیز هست که این سرمایه، پیوندها و روابط افراد را بهبود می‌بخشد.

سطح سرمایه اجتماعی در حوزه‌ی کارهایی که مشارکت زنان در آن‌ها بیشتر است، بالاتر از سرمایه اجتماعی در حوزه‌های کاری مردانه است. ساپلتن (Kenneth C. Stapleton) در سال 2009 طبق تحقیقی به این نتیجه رسید که زنان کارآفرین در حوزه‌های کاری زنانه بالاترین سطح سرمایه اجتماعی را به خود اختصاص می‌دهند.

کارآفرینی زنان زنان کارآفرین برنامه‌نویسی

هرچه میزان مشارکت زنان در بازار کار بیشتر شود، سرمایه اجتماعی بیشتر شده و باعث افزایش خلاقیت و نبوغ در محیط‌های کاری می‌شود.

این در حالی است که مردان در حوزه‌های کاری مردانه دارای پایین‌ترین سطح سرمایه اجتماعی هستند. او همچنین بیان می‌کند که هرچه میزان مشارکت زنان در بازار کار بیشتر شود، سرمایه اجتماعی نیز بیشتر شده و این فعالیت، خود باعث افزایش خلاقیت و نبوغ در محیط‌های کاری می‌شود.

از سوی دیگر به دلیل برقراری توازن در هزینه‌های زندگی میان زنان و مردان، حس رفاقت، دلسوزی و همدلی که همگی نشانه‌های سرمایه اجتماعی هستند را افزایش می‌دهد.

حذف زنان از عرصه کارآفرینی

همان‌طور که سیاست‌های غلط برای مدیریت منابع طبیعی منجر به نابودی این سرمایه می‌شود، سیاست‌گذاری‌ها و خط‌مشی‌های نادرست نیز باعث تخریب سرمایه اجتماعی می‌شوند. باوجوداینکه زنان شاغل در اقتصاد ایران در حال افزایش هستند اما کارآفرین زن، بسیار کم است.

به دیگر سخن ما سال‌ها در آموزش زنان سرمایه‌گذاری کردیم، آن‌ها را به دانشگاه فرستادیم، برایشان شغل ایجاد کردیم اما بستر استقلال و کارآفرینی را برای آن‌ها فراهم نکردیم.

باوجوداینکه زنان شاغل در اقتصاد ایران در حال افزایش هستند اما کارآفرین زن، بسیار کم است.

اگر فرهنگ جامعه با زنان رفتار نابرابری داشته باشد، در مقایسه با مردان آن‌ها را ضعیف‌تر توصیف کند، اگر امکان دستیابی به فرصت‌ها و منابع ارزشمند اجتماعی را به خاطر زن بودن محدود کند، در این صورت درکی از جنسیت و هویت در زنان شکل می‌گیرد که خود را موجوداتی ضعیف که فاقد اعتمادبه‌نفس و توانایی است می‌بینند.

این نابرابری جنسیتی درنهایت موجب می‌شود که یک جنس از عرصه کارآفرینی حذف شود و یا با هزاران مشکل در آن فعالیت کند.

مدرنیته بیرونی و یک‌باره محکوم به شکست است

در انتها باید اضافه کنیم که نابرابری جنسیتی در مسائل حقوقی کمتر دیده می‌شود. به‌طور مثال زنان در امور تجاری، افتتاح حساب بانکی، عقد قرارداد بازرگانی، تاسیس شرکت و عضویت در هیئت‌مدیره دارای حقوقی برابر با مردان هستند؛ اما چیزی که بیشتر این نابرابری جنسیتی را در جامعه ما تشدید می‌کند، باورهای فرهنگی و اجتماعی است.

توسعه و پیشرفت در راستای کارآفرینی زنان مستلزم تغییرات درونی است و نباید از بیرون چیزی را به سیستم اضافه کرد همان‌طور که تاریخ پر فراز و نشیب ما نشان داده است، واردکردن دنیای مدرن به‌یک‌باره به اقتصاد و جامعه ایران اغلب با شکست مواجه شده است و به‌خوبی همساز نشده است. درنتیجه این پروسه باید از درون جامعه شکل بگیرد باورهای اشتباه تغییر کنند و برابری جنسیتی نهادینه شود تا موتورهای توسعه به کار بیفتند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.