خبر مهم:

کد مطلب: ۲۷۷۹۰۴

چهار هورمون که کارمندها را «با خوشحالی» سر کار می‌آورند!

چهار هورمون که کارمندها را «با خوشحالی» سر کار می‌آورند!

ساعت 7 عصر بازی فوتبال آغاز می‌شود. تماشاچی‌های مشتاق از شب قبل در ورزشگاه جمع شده‌اند. تا دیروقت به طبل می‌کوبند و فریاد می‌کشند. خیلی‌ها شب را نمی‌خوابند. تا به‌صدا درآمدن سوت آغاز بازی، هیجان مدام بیشتر می‌شود. همین هواداران پرهیجان، فردا با چشم‌هایی خواب‌آلوده نیم‌ساعت دیر به محل کار می‌رسند! چه‌چیز آن‌ها را با

ساعت 7 عصر بازی فوتبال آغاز می‌شود. تماشاچی‌های مشتاق از شب قبل در ورزشگاه جمع شده‌اند. تا دیروقت به طبل می‌کوبند و فریاد می‌کشند. خیلی‌ها شب را نمی‌خوابند. تا به‌صدا درآمدن سوت آغاز بازی، هیجان مدام بیشتر می‌شود. همین هواداران پرهیجان، فردا با چشم‌هایی خواب‌آلوده نیم‌ساعت دیر به محل کار می‌رسند!

چه‌چیز آن‌ها را با جان‌ودل به ورزشگاه می‌کشاند، اما برای رفتن به محل کار اندکی رمق ندارند؟ چرا حاضرند برای خرید بلیت چندساعت در صف بایستند اما چند دقیقه اضافه‌کار برایشان غیرقابل‌تحمل است؟ آیا هورمون در این داستان نقشی دارد؟ اگر این‌طور است کدام هورمون مسئول تشکیل صف خرید بلیت است؟ آیا می‌شود همین هورمون را در محل کار هم ترشح کرد؟

هورمون‌های دوست‌داشتنی!

بعضی از دانشمندان سعی می‌کنند تمام رفتارهای ما را با ترشح هورمون‌ توجیه کنند. این‌که چرا مادر و فرزند از نگاه اول به هم وابسته می‌شوند یا چرا به‌مرور آتش عشق فروکش می‌کند، شاید به هورمون‌ها ربط داشته باشد.

می‌دانیم که هورمون‌ها لذت‌بخش و اعتیادآور هستند. چرا صبح قبل از هر کار دیگری تلفن همراه خود را چک می‌کنیم؟ چرا اگر گوشی از ما دور شود مضطرب می‌شویم؟ چرا صدای اس‌ام‌اس حالمان را خوب می‌کند؟ چرا حاضریم برای خرید گوشی جدید از خیلی نیازهای دیگر بگذریم؟

هورمون‌ها لذت‌بخش و اعتیادآور هستند.

شاید حتی بتوانیم صف خرید آیفون را با ترشحات هورمونی توضیح دهیم. مردمی مشتاق از ساعت‌ها قبل در صف ایستاده‌اند تا از جمله کسانی باشند که از روز اول آیفون جدید را در اختیار داشتند، شاید به‌دنبال هورمونی خاص باشند تا یک گوشی که در مقایسه با مدل سال قبل خیلی هم خاس نیست!

کارفرماها قطعا دوست دارند کارمندهایشان برای رسیدن به محل کار همین‌قدر هیجان‌زده باشند. اما من هم به‌عنوان کارمند آرزو دارم در جایی کار کنم که برای برگشتن به کار از شدت هیجان تا صبح نخوابم. چنین شغلی چهار هورمون اصلی در بدن ما را نشانه می‌گیرد:

یکم) دوپامین

آیا می‌شود؟ آیا می‌شود؟! یعنی واقعا می‌شود؟! خدای من! دارد اتفاق می‌افتد! ایران دارد بازی را می‌برد! سوت پایان! سوت پایان بازی! بردیم! بردیم! (حجم زیادی دوپامین به خون ما وارد می‌شود.)

دوپامین هورمون موفقیت است. وقتی مدال می‌گیریم، وقتی معمایی را حل می‌کنیم، وقتی چراغ راهنمایی سبز می‌شود، وقتی صدای نوتیفیکیشن می‌آید دوپامین به رگ‌های ما می‌ریزد.

دوپامین فهرمانی ورزش

خوشحالی پیروزی ناشی از ترشح دوپامین است.

این هورمون به‌شدت اعتیادآور است. اگر چندبار در بورس سود کنید و علاوه بر اندکی پول، دوپامین به‌دست بیاورید، معتاد بورس می‌شوید. شاید حتی اگر تمام زندگی خود را از دست بدهید، باز برای برگشتن به بازی پول قرض کنید.

دوپامین می‌تواند خطرناک باشد. اعتیاد به سیگار، قمار و زن‌بارگی ریشه در وابستگی شدید به دوپامین دارد. اما همین هورمون می‌تواند مفید باشد. ترشح دوپامین قدرت یادگیری را به‌شدت افزایش می‌دهد.

دوپامین در محل کار

واضح است که بازی فوتبال یا خرید آیفون چطور به مردم دوپامین می‌دهد. اما تحریک دوپامین در محل کار هم کار مشکلی نیست. با چند قدم ساده می‌توان شرکت را به محلی برای دریافت هورمون توفیق تبدیل کرد.

اولین قدم برای ترشح دوپامین داشتن یک هدف است. نه هدفی گنگ و شاعرانه مثل تبدیل‌شدن به برترین صادرکننده در خاورمیانه. اهدافی ملموس و مشهود. اگر منتظر رخ دادن چیزی نباشیم، با هیچ رخدادی دوپامین ترشح نخواهیم کرد.

اولین قدم برای ترشح دوپامین داشتن یک هدف است.

بعد از تعیین اهداف سازمانی، نوبت به اهداف فردی می‌رسد. آیا کاری هست که برای انجام دادنش لحظه‌شماری کنم؟ آیا با انجام کار، کسی برایم دست خواهد زد؟ آیا کیفیت انجام کار، تاثیری بر دستمزدم دارد؟

حتی دریافت امتیازهای بی‌معنی مثل XP در بازی کامپیوتری و ارتقای درجه یا LVL باعث ترشح دوپامین می‌شود. اگر کارمندها سر سال بتوانند XP خود را نقد کنند یا LVL کارمند (شبیه به درجه در ارتش) تاثیری در کار آن‌ها داشته باشد، دریافت هورمون برایشان بااهمیت‌تر خواهد شد.

دوم) سروتونین

سروتونین هورمونی ساده اما بی‌نهایت جذاب است. با داشتن سروتونین احساس رضایت و خوشحالی می‌کنیم اما بدون آن درمانده و افسرده می‌شویم. به‌همین سادگی. سروتونین درواقع هورمونی است که به‌واسطه افتخار، غرور، مهم بودن و عزیز بودن ترشح می‌شود.

وقتی کسی در را برایتان باز می‌کند، عقب می‌ایستد تا اول شما عبور کنید، روی میزتان قهوه می‌گذارد و از شما می‌خواهد که با او عکس بگیرید، بعد عکس را در صفحه اینستاگرام خود منتشر می‌کند، سروتونین دریافت می‌کنید.

لاکچری لوکس سروتونین

به‌خاطر سروتونین از احساس لاکچری لذت می‌بریم.

سروتونین منابع خوب و بد دارد. بعضی از آدم‌ها با خرید آخرین‌مدل گوشی و ست کردن قاب چرم آن با روکش صندلی ماشینشان سروتونین می‌گیرند. اما مطالعات نشان داده که سروتونین به‌دست‌آمده از خرید‌های لوکس موقتی است. فرد معتاد به سروتونین باید مدام وسایل نو بخرد تا ارضا شود.

اما سروتونین ناشی از ایثار، گذشت و بزرگواری دوام بیشتری دارد. اگر یک‌بار برای نجات جان کسی مدال بگیرید، تا مدت‌ها، حتی شاید تا پایان عمر احساس غرور و مهم‌بودن خواهید داشت.

سروتونین در محل کار

بعضی از مدیران با تحقیر کارمند سعی می‌کنند نشان دهند که حقوق کارمند، خیلی بیشتر از حد لیاقت او است. تحقیر و توبیخ ابزار این مدیران برای کاهش هزینه‌ها است.

اما می‌شود روال کار را کاملا برعکس کرد. تمجیدی کوچک، مثل «عملکرد دیروزت عالی بود» منبعی می‌شود برای دریافت هورمون موفقیت. همین که کارمند حس کند مدیرش از او راضی است کفایت می‌کند.

تمجیدی کوچک منبعی می‌شود برای دریافت هورمون موفقیت.

گفتیم که بدن ما هورمون‌ها را به‌عنوان پاداش می‌پذیرد. یعنی اگر مدیر یا رئیس مجموعه از کار کارمند ابراز رضایت کند، او بجای پاداش نقدی سروتونین دریافت می‌کند، اما همان‌قدر خوشحال می‌شود.

مطالعات نشان می‌دهند که کارمندی که حقوق کم‌تر می‌گیرد و حس می‌کند در محیط کار بیشتر پذیرفته شده، از کارمندی که حقوق بیشتر می‌گیرد ولی حس می‌کند سر کار او را دوست ندارند، رضایت بیشتری دارد. محیط کار شیک و لوکس هم باعث ترشح سروتونین می‌شود.

سوم) اندورفین

پاهایتان درد گرفته، نفس‌نفس می‌زنید، سرتان گیج می‌رود. می‌خواهید روی زمین بیفتید. یک نگاه به قله می‌کنید و بعد به راهی نگاه می‌کنید که از آن بالا آمده‌اید. ادامه می‌دهید؟ یا بازمی‌گردید؟ یک‌باره احساس قدرت می‌کنید. پیش به‌سوی قله!

اندورفین هورمونی است که درد و خستگی را در بدن شما کاهش می‌دهد، برای رسیدن به یک هدف. درد شدید عضلات را می‌پذیریم برای جابجا کردن یک رکورد. تا دیروقت بیدار می‌مانیم برای کشتن غول مرحله آخر.

اندورفین قهرمانی ورزش

به‌خاطر اندورفین، درد شدید را تحمل می‌کنیم.

اگر برای ما چالش طراحی شود، اگر ما را در معرض انتخاب بین ماندن و رفتن بگذارند، اگر قرار باشد بین راحتی و غرور همراه با رنج یکی را انتخاب کنیم، اندورفین به ما می‌گوید «پیش برو.»

اما اندورفین برای ترشح شدن یک شرط دارد. این‌که پیش‌رفتن و تحمل رنج، به یک دستاورد منتهی شود. رسیدن به قله، رسیدن به غذا، رسیدن به خط پایان. بدون وجود دستاورد، هیچ‌کس سختی را به‌آسانی ترجیح نمی‌دهد.

اندورفین در محل کار

تحریک و تهییج اندورفین کاری آسان است. تنها کافی است که دستاوردی برای کارمندان تعریف شود. این دستاورد الزاما انفرادی و مادی نیست.

وقتی اعضای تیم فوتبال در حال تلاش برای زدن گل و فرار از شکست هستند، تماشاچی‌هایی که فریاد می‌کشند، کسانی که پای تلویزیون نشسته‌اند و نیم‌کت‌نشین‌ها هم اندورفین دریافت می‌کنند.

تماشاچی‌ها به‌واسطه دریافت اندورفین می‌توانند گلودرد ناشی از نعره‌هایشان را تحمل کنند.

تماشاچی‌ها به‌واسطه دریافت اندورفین می‌توانند گلودرد ناشی از نعره‌هایشان را تحمل کنند. به خاطر لذت اندورفین است که اگر تیم محبوبتان عقب بیفتد و در آخرین لحظه بازی را ببرد، خیلی بیشتر از یک بازی یک‌طرفه لذت می‌برید.

خندیدن، فکر کردن، خستگی ناشی از کار و پیاده‌روی هم با ترشح اندورفین همراه می‌شود. اینجا هم لازم است هدف و چشم‌انداز چیزی باشد که بتوانیم آن را با چشم ببینیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم.

چهارم) اوکسیتوسین

وقتی یک دوست قدیمی را می‌بینید، وقتی عزیزی به شما زنگ می‌زند، وقتی تصویر خود را در تلویزیون می‌بینید اوکسیتوسین دریافت می‌کنید. اوکسیتوسین هورمونی است غارنشین منزوی را به شهرنشینی اجتماعی تبدیل می‌کند.

هورمون ارتباطی مادر و فرزند، مسئول به‌وجود آمدن عشق و عامل لذت دیدار دوستان قدیمی، همین اوکسیتوسین است.

اوکسیتوسین ورزش قهرمانی

به‌خاطر اوکسیتوسین ورزشکاران شادی خود را با دست دادن یا بغل کردن نشان می‌دهند.

با اوکسیتوسین اعتماد در گروه بیشتر می‌شود و اعضا برای ایثار و گذشت انگیزه پیدا می‌کنند. برای همین در هنگام انجام معامله با هم دست می‌دهیم. تماس فیزیکی باعث ترشح اوکسیتوسین می‌شود و به این شکل راحت‌تر می‌توانیم به هم اعتماد کنیم.

وقتی به کسی چیزی می‌بخشید، شما و او، هر دو اوکسیتوسین دریافت می‌کنید. بعد از دریافت این هورمون هر دوی شما آماده می‌شوید که بیشتر ببخشید. این روند ادامه پیدا می‌کند تا یک جامعه، از موجوداتی منفرد و خودخواه، به بخشندگانی اجتماعی تبدیل شوند.

اوکسیتوسین در محل کار

اگر می‌خواهید کارمندهایی ساکت داشته باشید، که با هم حرف نمی‌زنند، دور هم جمع نمی‌شوند، شوخی نمی‌کنند، سرشان توی کامپیوتر است و از صبح تا شب یک‌ضرب فقط کار می‌کنند، به‌طور کامل اوکسیتوسین را از سازمان خود جدا کرده‌اید.

صبح که می‌آیید با کارمندها دست بدهید. لبخند بزنید. احوالشان را بپرسید. بگذارید کمی حرف بزنند. حتی شاید گله‌وشکایت کنند. اما احساس کنند بخشی از یک خانواده هستند.

دادن هدیه، بخشیدن اشتباه‌ها، موافقت با درخواست مرخصی و هرنوع بخشش دیگر باعث ترشح اوکسیتوسین (در شما و در کارمند) می‌شود. کارمندی که اوکسیتوسین می‌گیرد، راحت‌تر دیگران را می‌بخشد و با مشتری‌ها مهربان‌تر می‌شود.

مهم‌ترین جادوی اوکسیتوسین برگشتن به محل کار برای دیدن دوستان خوب است. اگر هر از گاهی با کارمندها بیرون بروید، دور هم جمع شوید و کباب درست کنید یا در یک کافه بنشینید و چای بنوشید، یا اگر شبکه‌ای اجتماعی برای ارتباط اعضا داشته باشید، اوکسیتوسین کار خودش را می‌کند.

هورمون واقعیت یا فریب؟

شاید فکر کنید تمام حرفی که زدیم، طراحی فریبی بود برای کشاندن کارمندهای بی‌نوا به محل کار. اما این برداشت درست نیست. هورمون فریب نیست، بلکه پاداشی واقعی است. وقتی برای سوارشدن به وسایل شهربازی پول می‌دهید، در واقع هورمون می‌خرید.

تجربه یک خرید نو، تجربه خودروی لوکس سوارشدن، تجربه مدال طلای المپیک و تجربه کوه‌نوردی به‌خاطر هورمون‌ها خوشایند است.

از طرفی کار کردن در شرکتی که از شما قدردانی می‌کند، برایتان هدف می‌سازد، شما را بخشی از خانواده خود می‌داند و کسب تجربه‌های شما را به پاداشی ملموس بدل می‌کند، بی‌گمان خوشایند خواهد بود.

ما فقط هورمون‌ها را دسته‌بندی کردیم تا هرروز صبح به شما یادآوری کنیم که بالبخندی گرم، دست همکاران خود را بفشارید، یا به آن‌ها بیسکوییت تعارف کنید. به‌همین سادگی.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    خیلی عالی بود

  • پوریا

    به نظرم زندگی انسان بر پایه ی هورمون ها ساخته شده و بسیاری از رفتار های انسان ها برای اینه که هورمون دریافت کنند بدون این که بفهمن برای دریافت هورمون تلاش می کنند.

  • ناشناس

    جالب متفاوت و عالی

  • saman

    محتوا عالی بود مخصوصا از نظر اینکه حاشیه نداشت و اصل مطلب رو سریع گفته بود و مثال هاش خیلی واضح تر میکردن مسئله رو(من اولین سایت رو باز کردم که این بود و دیگه بقیه سایت هارو چک نکردم که از نظر علمی درسته یا ن )

  • مهلا

    عالی بود مرسی