به گزارش تجارت نیوز، سیاوش شکریان، وکیل دادگستری در کانادا در بخشی از گفتوگو با تجارتنیوز در پاسخ به این سوال که میزان مشارکت مهاجران در انتخابات کانادا چقدر است، صحبت کرده است.
نرخ مشارکت مهاجرین در انتخابات کانادا کمتر از نرخ مشارکت عموم است
*شما در صحبتهایتان به نرخ مشارکت سیاسی در کانادا در گروههای مختلف اشاره کردید. با توجه به اینکه کانادا یک کشور مهاجرپذیر است و بر پایه حضور و ظهور مهاجرین فعالیت میکند، نرخ مشارکت مهاجرین در این انتخابات به چه شکلی است. این نرخ در مورد جامعه ایرانی به چه صورت است؟
کمتر است. من به صورت مشخص بررسی نکردم که ایرانیها نسبت به کرهایها در کانادا تا چه اندازه رأی میدهند. ولی چیزی که میبینیم و میدانیم این است که نرخ مشارکت مهاجرین در کانادا کمتر از نرخ مشارکت عموم است. ریشه همه اینها به حس تعلق برمیگردد. شما برای اینکه مشارکت سیاسی کنید در وهله اول باید احساس تعلق به آنجا را داشته باشید. در هر جایی که حس تعلق را پیدا کنید احساس میکنید که باید در آنجا مشارکت کنید برای اینکه آینده آنجا شکل بگیرد. به صورت کلی هم کانادا کشور مهاجرپذیری است.
*همین حالا حزب اندیپی گزینهای در انتخابات دارد و قرار است با لیبرالها و محافظهکاران رقابت کند. میشود گفت از این جهت تعلق خاطر برای هندیتبارها برای شرکت در انتخابات کانادا به وجود آمده است. چرا ما حتی یک نماینده در مجلس (که اهتمام ویژهای برای پاسداشت حقوق ایرانیتبارها داشته باشد) نداریم؟ یعنی به آن شکل که خوب فعالیت کند. منظورم این است نمایندهای که از طریق فعالیتهایش جامعه ایرانی به شکوفایی برسد.
این سؤال خیلی سختی است. من مطمئن نیستم موضوعی که شما به آن اشاره کردید درباره هندیها و یا چینیها وجود داشته باشد. این واقعاً یک بحث خیلی پیچیده است و به نظر من بحث خوبی است و باید بشود. ولی اینکه میگویید جامعه ایرانی نمایندهای ندارد که آن را به شکوفایی برساند، اول باید شکوفایی را تعریف کنیم و بعد ببینیم نماینده در بهترین حالتش از پس این شکوفایی که مدنظر ما است برمیآید یا خیر و بعد بین ایرانیهایی که الان هستند نگاه کنیم و بر اساس آن به نمایندگانشان نمره بدهیم.
جامعه ایرانی هم گسسته است و هم نفس گسستگی دارد
*پس به حرف من رسیدیم که عملکرد قابل قبولی ندارند؟
نه لزوما. کوچکترین اقدامی که نماینده یک اقلیت در یک کشور جوان و نسبتاً بیهویت باید انجام دهد تعریف موفقیت و شکوفایی است. این کمترین کار است ولی در عین حال سختترین هم هست. یعنی فکر کنید الان شما اینجا آمدهاید و میخواهید نماینده ایرانیها شوید. فرض کنید همه احزاب هم گفتند بگویید میخواهید نماینده کدام منطقه کانادا باشد و ما آن را میپذیریم. به نظر من اولین وظیفه شما این است که بگویید به عنوان یک نماینده جامعه ایرانی میخواهم برای ایرانی-کاناداییها چه کاری انجام دهم و شکوفایی برای جامعه ایرانی-کانادایی از نظر من به چه معناست.
تمام قصه این است که ما این هدف را در نمایندههای جامعه ایرانی ندیدهایم. یکی از همین نمایندهها زمانی که برجام اتفاق افتاده بود، راجع به آنچه که برای ایران ممکن است رخ دهد صحبت میکرد. در جامعه هم یک ذوقی وجود داشت و بسیاری هم از او حمایت کردند که پرواز مستقیم بین ایران و کانادا راه بیانداریم، سفارت باز شود و خلاصه وضعیت تغییر کند. اما بعد دیدیم که در ایران یک اتفاق دیگری به نام «زن زندگی آزادی» رخ داد و همه به این فرد فحاشی میکردند. این یک مساله واقعاً پیچیده است. برای همین هم فکر میکنم این بندگان خدا که سهل است، از این افراد باهوشتر هم نمیتوانند از پس این مساله بربیایند.
به صورت کلی هم ما ایرانیها آدمهای آسانی نیستیم و بسیار آدمهای عجیب و غریب، پیچیده و با یک سری وزنههای سنگین احساسی هستیم که کنار هم قرار گرفتهایم. ولی یک وجه مشترک در این جامعه وجود دارد. الان اگر یک ایرانی تازه واردی به کانادا بیاید اولین پیشنهاد و توصیهای که یک ایرانی دیگر به او میکند این است که با ایرانیها نگردد و از ایرانیها دوری کن. بعد شما برای جامعهای که این گونه از هم گسسته شده از شکوفایی صحبت میکنید! جامعهای که هم گسسته است و هم در کنار گسستگی، نفس گسستگی دارد که یک نفس بسیار درست است.
این نفس گسستگی در مورد ایرانیهایی که 20 یا 30 سال است اینجا زندگی میکنند میبینیم که نسبت به ایرانیهایی که جدید میآیند میگویند اینها که هستند و چرا در را برایشان باز کردند تا اینها آمدهاند (چرا اجازه مهاجرت به ایرانیهای جدید دادند). البته داخل پرانتز بگویم که این خاصه ایرانیها نیست و هندیها و چینیها هم همین را میگویند. هر کسی که چند دهه در اینجا زندگی میکند حس تعلق بیشتری دارد. ولی اگر ایرانیها را به صورت خاص نگاه کنید میبینید که نه تنها این گسستگی وجود دارد بلکه آن گسستگی به عنوان یک ارزش پذیرفته شده و خودشان هم این را تبلیغ میکنند. یعنی میگوید اینجا نمیروم چون ایرانی زیاد است یا فلانجا نمیروم چون ایرانی است. همین وضعیت در مورد نمایندگان ایرانی هم وجود دارد. یعنی اگر دو نماینده ایرانیتبار فدرال که هر دو از حزب لیبرال هستند را ببینید مشاهده میکنید که کم پیش آمده است که هر دو آنها به صورت همزمان در جایی حضور داشته باشند.
از من بپرسید میگویم موضوعی که برای من به عنوان یک ایرانی مهم است توجه به این نکته است که نماینده من بهترین خصلتها را از من ایرانی بگیرد و تبدیل به یک فرهنگ کانادایی کند. یعنی در فرهنگ کانادایی عشق و محبت و مرام ایرانیها را تزریق کند. من ایرانی بودن را اینگونه تعریف میکنم. فرهنگ عشق و فرهنگ محبت و فرهنگ شعوری که ما از تمام نویسندهها و ادبا و مشاهیرمان آموختهایم. فرهنگ چند هزار سالهای که داریم هم برهمین اساس است. نماینده من باید بتواند این فرهنگ اصیل را گرفته و آن را در فرهنگ نوین کانادایی که تشنه این است که شکل داده شود تزریق کند.
شما هنر کانادا را که نگاه کنید میبینید یک کشور صد و چند ساله است که هنوز به بلوغ فرهنگی نرسیده و احتیاج دارد که بهترینها را از فرهنگهای مختلف بگیرد و آن را به موزاییکی که ادعا میکند به او تعلق دارد تبدیل کند. این دقیقاً موضوعی است که دیگر در فرهنگ ما ایرانیها وجود ندارد.
متن و ویدئو کامل گفتوگوی علی سیاوش شکریان با تجارتنیوز را اینجا بخوانید و ببینید.