«تجارتنیوز» گزارش میدهد:
وعده اتمام خاموشیها در تابستان ۱۴۰۴؛ آرزوی محال علیآبادی یا برونسپاری تولید برق به مردم؟
وزیر نیرو وعده اتمام خاموشیها در تابستان سال 1404 را داده است. اما تحقق این وعدهها با توجه به کمبود 24 هزار مگاواتی برق و زیرساختهای ناکافی غیرممکن به نظر میرسد.
موضوع کمبود برق به بیان بسیاری از کارشناسان، به مرحله بحران رسیده است. موضوعی که همچنان برخی مسئولان آن را ناترازی میدانند، اما بسیاری این کلمه را سرپوشی برای کمبود قلمداد میکنند. حال با توجه به وضعیت قطعیهای برق در زمستان، بسیاری از کارشناسان دیگر نه از کمبود برق، بلکه از بحران نبود برق برای توصیف وضع موجود سخن به میان میآورند.
هاشم اورعی، عضو هیات علمی دانشگاه شریف، در دی ماه سال جاری در یک برنامه تلویزیونی در پاسخ به این سوال که ناترازی انرژی به چه معناست، گفت: «ناترازی واژه درستی نیست. کمبود واژه مناسبی است، اما کشور از کمبود هم گذشته و در حوزه انرژی وارد مرحله بحران شده است.».
در حالی که کارشناسان وضعیت را اینگونه ترسیم کردهاند؛ مسئولان نظر دیگری دارند.
تابستان 1404 خاموشیها برطرف میشود؟
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در بازدید از طرح های آبرسانی در شوشتر، درباره برطرف شدن مشکل قطعی برق در تابستان 1404 گفت: انتظار میرود تابستان سال آینده مردم دیگر شاهد بیبرقی نباشند. برنامه گستردهای را برای رفع مشکل ناترازی انرژی در دست اقدام است که در تابستان سال 1404 مطلقا مشکلی وجود نداشته باشد.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری نیز 4 بهمن ماه در یک برنامه تلویزیونی در مورد نتایج سفر خود به خوزستان گفت: در حال حاضر، صنایع و پتروشیمیها از قطع برق و گاز گلایهمند هستند، زیرا کشور مجبور است که گاز را برای نیروگاههای برق و جبران کمبودها مصرف کند. اما در سال آینده، دیگر این مشکل برای پتروشیمیها و کارخانهها وجود ندارد.
وی ادامه داد: این بدان معناست که درآمد این صنایع میتواند بسیار بیشتر از سطح کنونی باشد. علاوه بر آن، مردم نیز دیگر با مشکلاتی مانند خاموشی، کمبود برق و مسائل مرتبط با سرمایش و گرمایش مواجه نمیشوند. برنامهها و اهدافی در دستور کار قرار دارد و تمام فشار گذاشته شده تا ناترازیها از بین برود. خدا کمک کند که شرمنده مردم عزیز نشویم!
از صحبتهای این دو مقام مسئولان میتوان نتایج متعددی گرفت، اما شاید بتوان گفت که مسئولان احتمالا نمیتوانند وعدههای خود را با آمار و ارقام تطبیق بدهند و همه برنامهها را به خدا واگذار کردهاند یا شاید تامین برق را به مردم واگذار کرده و دیگر نگران تامین آن نیستند.
آمار از تداوم خاموشیها سخن میگویند
با توجه به اظهارات وزیر نیرو میتوان نتیجه گرفت که کمتر از هفت ماه دیگر قرار است مردم و صنایع خاموشی را به خاطرات بسپارند. در همین زمینه، ابتدا لازم است که به میزان ناترازی موجود در صنعت برق پرداخته شود.
وزیر نیرو در جلسه کمیسیون انرژی مجلس در 16 دی ماه سال جاری، رقم ناترازی برق برای تابستان آتی را ۲۴ هزار مگاوات عنوان کرد.
همچنین، الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، در مراسم رونمایی از سند راهبردی فرهنگسازی مالیاتی در آبان ماه سال گفت: در کشور 20 هزار مگاوات کسری برق وجود دارد و پروژه تامین ٣٠ هزار مگاوات برق با سرمایهگذاری خارجی آغاز شده و قرار بر این است که ظرف 1.5 سال آینده تکمیل شود.
به گفته او، این سرمایهگذاری در بخش پنلهای خورشیدی و در انرژیهای تجدیدپذیر است. در این زمینه از سرمایهگذاران داخلی و خارجی دعوت شده و چینیها در حوزه پنلهای خورشیدی نقش اول را دارند.
این قرارداد، همان برنامهای است که دولت در نتیجه جبران کمبود برق در سر دارد. قراردادی که ابتدا قرار بود با واردات گسترده پنلهای خورشیدی از چین، تا پایان دولت چهاردهم مشکل ناترازی را حل کند. اما به نظر میرسد که مسئولان خیال کردهاند که 24 هزار مگاوات برق یعنی بیش از دو سوم قرارداد مذکور، قرار است تا تابستان سال 1404 وارد شبکه شود!
برای تجهیز نیروگاههای خورشیدی به سرمایه فراوانی نیاز است. با اینکه برق نیروگاههای تجدیدپذیر زودتر وارد مدار میشود اما پنل، اینورتر و تجهیزات دیگر مورد نیاز این نوع انرژیها گرانتر از نیروگاههای حرارتی موجود است.
در کنار گرانی تجهیزات، با این که برق حاصل از نیروگاههای تجدیدپذیر، سریعتر از برق تولیدشده در نیروگاههای حرارتی وارد مدار میشود، اما تقریبا وارد مدار شدن 24 هزار مگاوات برق ظرف 7 ماه تقریبا غیرممکن است.
به نظر میرسد مسئولان بدون توجه به زیرساختهای گازی موجود، به انرژیهای تجدیدپذیر روی آوردهاند که گرانتر از سرمایهگذاری در زیرساختهای فعلی است. این اقدام شاید به خودی خود اقدام مطلوبی باشد اما حداقل بیش از یک تا دو سال زمان میبرد تا برق حاصل از تجدیدپذیرها وارد مدار شود.
پیشتر آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با تجارتنیوز عنوان کرد: وارد مدار شدن 30 هزار مگاوات برق تجدیدپذیر تا پایان دولت چهاردهم شبیه یک آرزو و رویاست. در واقع، زیرساخت و ظرفیت لازم برای این کار وجود ندارد.
به گفته او، موضوع فقط ساخت پنل خورشیدی نیست. باید زیرساخت انتقال برق هم وجود داشته باشد و به نظر میآید این زیرساخت فعلا وجود ندارد. اگر تمام امکانات کشور محقق شود، میتوان احتمالا ۱۵ تا ۲۰ هزار مگاوات را تا پایان دولت وارد مدار کرد.
آرزوهای محال یا برونسپاری تولید برق به مردم؟
مسئولان ابتدا ورود 30 هزار مگاوات برق به مدار را وعده میدادند و ذرهای به غیرواقعی بودن این وعده شک نداشتند. حال این بار گمان کردهاند که دوسوم از وعده ارائهشده را تا تیر ماه سال آینده میتوانند وارد مدار کنند تا کشور دیگر درگیر خاموشیها نباشد.
موضوع مهم دیگر این است که شاید مسئولان نقش برونسپاری را به قدری پررنگ دیدهاند که دیگر نیازی به تامین برق موردنیاز همه مردم نمیبینند. در حال حاضر، مشترکان به اصطلاح پرمصرف برق موظف به احداث نیروگاه خورشیدی یا خرید از بورس برق بوده و صنایع نیز ملزم به احداث نیروگاه هستند.
آن طور که مهر گزارش داده، عبدالرضا حسینیمهر، مجری طرح توسعه نیروگاههای خورشیدی شرکت توانیر، در آذرماه سال جاری عنوان کرد: چنانچه مشترکان خانگی بیش از ۲.۵ برابر الگو، برق مصرف کنند موظف به احداث نیروگاه خورشیدی یا خرید از بورس برق هستند.
همچنین صنایع تحت عنوان ماده چهار قانون مانعزدایی از صنعت برق، ملزم به احداث نیروگاه شدند تا برق مورد نیاز خود را تامین کنند. در شرایطی که این اتفاق نیفتد، صنعت برق کشور هیچ تعهدی برای تامین برق آنها ندارد.
تامین برق پایدار یکی از وظایف اصلی وزارت نیروست که به عنوان یک نهاد حاکمیتی، مسئولیت برنامهریزی، توسعه و مدیریت شبکه برق را بر عهده دارد. واگذاری این وظیفه به صنایع و مردم، به معنای شانه خالی کردن دولت از مسئولیتهای خود است.
چگونه تهاتر نفت با پنلهای خورشیدی به موضوع برونسپاری تولید برق و اتمام خاموشیها گره میخورد؟
کریم کبیری، رئیس کمیته انرژیهای تجدیدپذیر، در مورد تامین مالی هدف احداث ۳۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر تا سه سال آینده به ایلنا گفت: اگر منابع مالی مورد نیاز برای هر مگاوات تقریبا ۳۵۰ هزار یورو در نظر گرفته شود، برای ۳۰ هزار مگاوات، ۱۰ میلیارد دلار مورد نیاز است که با تهاتر نفت و یا هر مسیر دیگر باید تامین شود.
نکته مورد توجه در این اظهارات، اشاره به تهاتر نفت با تجهیزات نیروگاههای تجدیدپذیر است. با توجه به سرآمد بودن چین در فروش پنلهای خورشیدی و فروش نفت ایران به چین، به نظر میرسد که یکی از جدیترین گزینههای ایران تهاتر نفت با پنلهای خورشیدی است.
شاید بتوان گفت که موضوع واردات پنلهای خورشیدی با هزینههای کم و در قالب تهاتر با نفت، به کام مقامات دولتی مزه کرده است. به گونهای که هم مردم و صنایع را ملزم به استفاده از این خدمات کرده و هم با برونسپاری وظایف خود به مردم، دیگر میتوانند به راحتی وعده کاهش خاموشیها را بدهند.
در واقع میتوان گفت که وعده کاهش خاموشیها، شاید نوعی برونسپاری باشد. بدین گونه که یا صنایع و مردم برق موردنیاز خود را خودشان از طریق خرید پنلهای خورشیدی فراهم یا به قیمتهای گرانتر از بورس انرژی خریداری کنند. در غیر این صورت، خود مردم مسئول نبود برق هستند.
مسئولان، نفت را با پنلهای خورشیدی تهاتر کرده و حال فکر میکنند به سرعت میتوانند برق حاصل از نیروگاههای خورشیدی را وارد مدار کنند، یا حتی قرار است که پنلهای خورشیدی را به مردم و صنایع بفروشند و این گونه کمبود برق را ظرف چند ماه و با برونسپاری مشکلات به مردم حل کنند!
مسئولان در چنین شرایطی میتوانند به راحتی جلوی دوربین بیایند و از کاهش خاموشیها خبر بدهند، چراکه آنها وظایف خود را انجام دادهاند. حال اگر برق صنایع یا مشترکان قطع شود، مشکل خود مردم است؛ آنها پیشتر موظف به تولید برق بودند!
برای مطالعه بیشتر گزارش «تهاتر نفت با پنلهای خورشیدی!/ توسعه انرژیهای تجدیدپذیر به اقتصاد سیاسی گره خورد؟» را بخوانید.
نظرات