خبر فوری:

فونیکس - هدر اخبار
کد مطلب: ۲۷۵۰۷۶

آموزش استراتژی‌های سرمایه‌گذاری

آموزش استراتژی‌های سرمایه‌گذاری

تصور کنید از سال 87 تا 97 ماهی 100 هزار تومان پس‌انداز کرده باشید. بعد از یک سال 1 میلیون و 200 هزار تومان داشتید. پولی که با آن می‌توانستید یک آیفون 1 و یک ساعت سیتیزن بخرید. ده سال می‌گذرد و 12 میلیون پس‌انداز می‌کنید. خب، حالا می‌توانید یک آیفون ایکس و یک اپل

تصور کنید از سال 87 تا 97 ماهی 100 هزار تومان پس‌انداز کرده باشید. بعد از یک سال 1 میلیون و 200 هزار تومان داشتید. پولی که با آن می‌توانستید یک آیفون 1 و یک ساعت سیتیزن بخرید. ده سال می‌گذرد و 12 میلیون پس‌انداز می‌کنید. خب، حالا می‌توانید یک آیفون ایکس و یک اپل واچ بخرید. دقت کنید. یک آیفون و نه ده آیفون! چه اتفاقی افتاد؟ چرا ارزش پس‌انداز یک‌ساله و ده‌ساله هیچ فرقی نداشت؟ آیا پس‌انداز کردن کار معقولی نیست؟ آیا بجای پس‌انداز یک سرمایه‌گذاری استراتژیک می‌تواند شرایط را تغییر دهد؟

اول باید یک‌چیز را مشخص کنیم. آیا به دنبال یک استراتژی سرمایه‌گذاری «خوب» هستیم یا «بهترین» استراتژی سرمایه‌گذاری ممکن را می‌خواهیم؟ آیا از اساس چیزی به نام بهترین استراتژی وجود دارد؟ آیا لازم است برای سرمایه‌گذاری خود استراتژی داشته باشیم؟ برای پیدا کردن جواب این سوال‌ها با ما همراه باشید!

بیایید یک استراتژی داشته باشیم!

شاید معنای سرمایه‌گذاری استراتژیک برایتان گنگ و مبهم به نظر بیاید. اجازه بدهید یک مثال بزنم شاید قضیه کمی روشن شود:

سکه گران می‌شود. بعد از مدتی کسانی که سکه دارند تصمیم می‌گیرند دارایی خود را نقد کنند. قیمت پایین می‌آید. پایین آمدن قیمت موج دوم خریداران را به بازار می‌فرستد. با فشار تقاضا قیمت دوباره بالا می‌رود.

استراتژی سرمایه‌گذاری

بیشتر مردم با بالارفتن قیمت‌ها به‌یاد خرید می‌افتند.

احمد در اولین رشد قیمت سکه می‌خرد. مینا وقتی قیمت‌ها برای اولین بار نزولی می‌شود خرید می‌کند. ابراهیم در دومین رشد قیمت به بازار می‌رود. مریم از قدیم سکه داشته، با دومین رشد قیمت سکه‌های خود را نقد می‌کند.

چه چیز باعث می‌شود که این آدم‌ها رفتارهایی متفاوت انجام دهند؟ آیا آن‌ها برای خود استراتژی دارند، یا تنها تحت تاثیر هیجان است که به بازار پاسخ می‌دهند؟

استراتژی سرمایه‌گذاری چیست؟

استراتژی سرمایه‌گذاری شامل مجموعه‌ای از قواعد، باورها، اقدامات و ارزش‌ها می‌شود که مسیر سرمایه‌گذاری هر فرد را تا رسیدن به هدف مشخص می‌کنند.

ممکن است بگویید هدف هرکس حداکثر سود است؛ اما این حرف درست نیست. برخی به‌دنبال حداکثر سود در زمانی کوتاه هستند، برخی دیگر می‌خواهند در بلندمدت «سود نهایی» را حداکثر کنند، ولو با پذیرش زیان موقتی. برخی حداقل ریسک را می‌خواهند برخی از ریسک‌پذیری لذت می‌برند.

برخی به‌دنبال حداکثر سود در زمانی کوتاه هستند، برخی دیگر می‌خواهند در بلندمدت «سود نهایی» را حداکثر کنند.

حتی هستند کسانی که هدفشان از سرمایه‌گذاری حداکثر سود نیست. مدیر یک باشگاه ورزشی به دنبال قهرمانی است نه مقایسه جوایز با سود حاصل از فروش بازیکنان. هدف برادران رایت لذت پرواز بود. نه حراج پروازهای لحظه آخری.

بیایید برخی از معروف‌ترین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری را با هم مرور کنیم.

  • استراتژی سرمایه‌گذاری گله‌ای

یک گله گوسفند در حال چریدن هستند. یکی از گوسفندها دارد علفی تازه می‌خورد. گله به‌یک‌باره به سمتی می‌دود. گوسفند موردنظر نمی‌داند چرا گله جابجا شد؛ اما به دنبال آن‌ها می‌دود. ولو به قیمت از دست دادن علف تازه و خوشمزه خودش.

برخی از سرمایه‌گذاران هیچ استراتژی‌ای ندارند. می‌خرند و می‌فروشند. بدون آن‌که بدانند سهامی که می‌خرند مربوط به چه شرکت‌هایی است. این افراد ممکن است سود یا زیان کنند؛ اما باید بدانند که سودهایشان تنها به بخت‌واقبال مربوط بوده نه به شم قوی آن‌ها در سرمایه‌گذاری.

این افراد همیشه در صف هستند. یا همراه دیگران صف ایستاده‌اند که خرید کنند یا می‌خواهند چیزی که دیروز در صف خریده‌اند را بفروشند.

  • استراتژی سرمایه‌گذاری بخر - نگه‌دار

برخی بر این باورند که قیمت همه‌چیز بالاخره یک روز جهش می‌کند؛ مثلا یک زمانی می‌آید که سکه از 3 میلیون در مدتی کوتاه برسد به 4 میلیون. کسانی که بعد از پرش به بازار حمله می‌کنند (گله‌ای) شاید چند صدهزار سود یا زیان کنند؛ اما کسی سود اصلی را می‌برد که سکه را قبل از پرش قیمت خریده بود.

استراتژی سرمایه‌گذاری

زمین یک روز گران می‌شود. اما کی؟ مشخص نیست!

این افراد موارد سرمایه‌گذاری را به قصد فروش نمی‌خرند. می‌خرند که نگه‌ دارند. شاید ده سال یا بیست سال. زمین، طلا و سهام، فرقی نمی‌کند. این سرمایه‌گذارها بجای قیمت‌ها، به دنبال ارزش‌ها هستند. آن‌ها چیزی را می‌خرند که ارزش زیادی دارد، اما قیمتش ارزان است. بعد مدتی طولانی صبر می‌کنند تا دنیا هم به ارزش خرید آن‌ها پی ببرد. مثل کسی که در دهه 1920 نقاشی‌های پیکاسو و سالوادور دالی را خریده بود.

  • استراتژی سرمایه‌گذاری بلند-کوتاه

یک کشاورز می‌داند قیمت بادام در حال کاهش است. (مثلا از نوبر تا اشباع‌شدن بازار) اما قیمت برنج دارد افزایش پیدا می‌کند. کشاورز هنوز بادام‌هایش را برداشت نکرده. ترس کاهش روز‌به‌روز قیمت بادام او را آزار می‌دهد. از طرف دیگر او می‌خواهد با فروش بادام، برنج بخرد اما هر روز قیمت برنج بالا می‌رود.

او می‌تواند الان برنج را نسیه (پرداخت سه ماه بعد) بخرد اما بادام را به‌صورت پیش‌فروش (تحویل سه‌ماه بعد) بفروشد. وقتی برنج گران شود، او به خاطر ارزان خریدن برنج سود می‌کند. همچنین وقتی بادام ارزان شود، او بادام را گران‌تر فروخته است. بعد از مدتی این کشاورز بجای کاشت بادام، تصمیم می‌گیرد بادام را گران بفروشد و سر فرصت از دیگران ارزان خریده و تحویل دهد. با این استراتژی او به یک سرمایه‌گذار بلند- کوتاه تبدیل خواهد شد.

  • استراتژی سرمایه‌گذاری تکانه‌ای

فرض کنید مسئول خرید رئال مادرید هستید. به‌احتمال‌زیاد سعی می‌کنید بهترین بازیکنان فوتبال جهان را بخرید و ضعیف‌ترین بازیکنان خود را بفروشید؛ اما اگر به این رویه ادامه دهید، به‌زودی ورشکست خواهید شد. به‌بیان‌دیگر برای ساختن ثروت باید بهترین بازیکنان خود را بفروشید و بازیکنان جوان و رو به رشد را بخرید.

یک استراتژی سرمایه‌گذاری دیگر شامل گران خریدن و گران‌تر فروختن است.

اما برخی باور دارند که ارزان‌خریدن و گران‌فروختن سودآور نیست. شما در فاصله زمانی بین خریدوفروش خود باید پول خرج کنید؛ مثلا دستمزد بازیکن جوان، هزینه تمرین، اقامت، سفر، آموزش و… یک استراتژی سرمایه‌گذاری دیگر شامل گران خریدن و گران‌تر فروختن است. مثل تیمی که نیمار را با قیمتی بالا جذب می‌کند و او را گران‌تر از قیمت خریدش با باشگاهی دیگر می‌فرستد. یک تیم می‌تواند این کار را در طول یک فصل انجام دهد، بجای آن‌که منتظر بماند تا دنیا به ارزش‌های استعدادی جوان پی ببرد، شاید هم نبرد.

  • استراتژی سرمایه‌گذاری ساز مخالف

ساز مخالف، درست در نقطه مقابل استراتژی گله‌ای قرار می‌گیرد. در این استراتژی وقتی همه به یک مورد سرمایه‌گذاری علاقه نشان می‌دهند، فرد آن را می‌فروشد. در مقابل وقتی همه فروشنده‌اند او خرید می‌کند.

مثلا وقتی همه در‌به‌در دنبال این هستند که سکه طلا بخرند چون قیمت دارد روز‌به‌روز بیشتر می‌شود، سرمایه‌گذار سکه‌هایش را با قیمت بالا عرضه می‌کند. وقتی قیمت پایین آمد و همه وحشت‌زده به دنبال فروشنده هستند، فرد سکه‌های مردم را با قیمت ارزان می‌خرد.

در بازار سهام، سرمایه‌گذار ساز مخالف، در صف خرید می‌فروشد و هرگز وارد صف نمی‌شود. وقتی همان سهم صف فروش شد، فرد سهمی که فروخته را با قیمتی کم‌تر می‌خرد. (عموم مردم در صف خرید آرزو می‌کنند بتوانند خرید کنند و در صف فروش از خدا می‌خواهند دارایی‌شان فروش برود.)

  • استراتژی سرمایه‌گذاری سود تقسیمی

چه از تکانه‌ها را دنبال کنید، چه ساز مخالف بزنید، تا اینجا تنها به قیمت‌ها توجه داشته‌ایم، نه به سود سرمایه‌گذاری. در این حالت سرمایه‌گذار از بالا رفتن قیمت سهام سود می‌برد نه از سود تقسیمی شرکت.

اما برخی از سرمایه‌گذارها مستقل از قیمت، به دنبال دریافت سود تقسیمی هستند. برای آن‌ها پیش‌بینی سود شرکت از هرچیزی مهم‌تر است.

برای این افراد شرکتی که سود تقسیمی خوب، منظم، قابل پیش‌بینی و رشدکننده دارد یک مورد سرمایه‌گذاری مطلوب است. در این حالت سرمایه‌گذار باید بهره انتظاری خود را تعریف کند؛ مثلا اگر توقع داریم سالی 25 درصد سود کنیم، شرکتی که هر سال یک‌چهارم قیمتش را به شکل سود تقسیم کند و سودش سالانه دست‌کم به‌اندازه تورم رشد کند، خوب است.

  • استراتژی سرمایه‌گذاری دریپ

نه اشتباه ننوشتم. منظورم دریپ است نه دریبل! دریپ یا DRIP ربطی به فوتبال ندارد و اصطلاحی کاملا مالی است. Dividend Reinvestment Plan یا برنامه سرمایه‌‌گذاری مجدد سود تقسیمی یکی از استراتژی‌های رایج در بین سرمایه‌گذاران است.

استراتژی سرمایه‌گذاری

با فروش گندم می‌شود زمین زراعی خرید.

در بیان ساده این استراتژی سرلوحه کار کسی است که از پول حاصل از فروش گندم، زمین زراعی بیشتر بخرد. دقت کنید اگر قیمت زمین بالا برود او از افزایش قیمت زمین‌هایش سود می‌برد. اگر قیمت زمین ارزان شود او زمین بیشتری خریداری می‌کند. پس او از ریسک نوسان قیمت زمین‌های زراعی در امان خواهد بود.

  • استراتژی خرید پلکانی

می‌خواهید 10 میلیون تومان را در بازار طلا سرمایه‌گذاری کنید. الان قیمت طلا 100 هزار برای هر گرم است. می‌توانید به بازار بروید و 100 گرم طلا بخرید و به خانه بازگردید. اگر بعد از ده روز قیمت طلا بشود 102 هزار تومان، 200 هزار سود می‌کنید اما اگر بشود 98 هزار، 200 تومان ضرر کرده‌اید.

حالا فرض کنید بجای خرید 100 گرم طلا، هرروز 1 میلیون تومان خرید کنید. اگر قیمت هرروز کمی بالا برود تا به 102 هزار تومان برسد، شما درنهایت سود می‌کنید؛ اما اگر بعد از 10 روز قیمت طلا به 98 هزار تومان رسیده باشد، شما بیشتر از 100 گرم طلا دارید. درست است که در صورت رشد قیمت سود کم‌تری نصیب شما می‌شود اما به همان میزان ریسک کاهش قیمت هم برایتان کم‌رنگ‌تر می‌شود.

  • استراتژی میانگین‌گیری هزینه ریالی

ماهی 500 هزار تومان سهم می‌خرم! این یک جمله، یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های سرمایه‌گذاری است. فرض کنید این ماه سهم شرکت موردعلاقه من 500 تومان باشد. این ماه هزار سهم از این شرکت می‌خرم.

ماه بعد قیمت سهم به 400 تومان می‌رسد. حالا با 500 تومانم 1250 سهم می‌خرم. ماه بعد قیمت به 600 می‌رسد، 833 سهم می‌خرم. باز قیمت به 500 باز می‌گردد. هزارتای دیگر می‌خرم.

در ماه اول با دو میلیون تومان می‌توانستم 4000 سهم بخرم؛ اما الان 4083 سهم دارم؛ یعنی 41 هزار و 500 تومان سود کرده‌ام.

در این استراتژی برخی ممکن است عملکرد بهتری از دیگران داشته باشند. اگر و فقط اگر کمی خوش‌شانس‌تر از دیگران باشند.

  • استراتژی متنوع‌سازی

تمام تخم‌مرغ‌هایت را در یک سبد نگذار! شاید این جمله به‌عنوان یکی از اصول سرمایه‌گذاری به گوش شما خورده باشد؛ اما خوب است بدانید متنوع‌سازی تنها یکی از استراتژی‌های سرمایه‌گذاری است.

در این مدل فرد موارد متنوع سرمایه‌گذاری را انتخاب می‌کند: سهام خودروسازی و پالایشی، یک زمین زراعی، مقداری طلا و سرمایه‌گذاری در یک نمایشگاه خودرو.

کسی که می‌خواهد 100 تخم خود را در 20 سبد بگذارد، باید 20 سبد بخرد.

متنوع‌سازی می‌تواند افقی باشد: خرید سهام تمام شرکت‌های پالایشگاهی. می‌تواند عمودی باشد: سهام شرکت پرورش گاو، تولید شیر، تولید لبنیات و فروشگاه زنجیره عرضه محصولات لبنی.

این روش خالی از ایراد نیست. دقت کنید کسی که می‌خواهد 100 تخم خود را در 20 سبد بگذارد، باید 20 سبد بخرد. تخم‌مرغ چقدر گران شود که پول سبدها در بیاید؟

از خوبی‌های داشتن استراتژی

داشتن استراتژی، خود یک اقدام استراتژیک است. برای این که از هیجانات بازار به دور باشید، بهتر است اصول و قواعد خود را قبل از مواجه‌شدن با تابلوی قیمت‌ها تعیین کنید؛ مثلا شاید قصد کنید که هرگز بر روی شرکت‌های زیان‌ده سرمایه‌گذاری نکنید؛ اما وقتی قیمت سهم 50 درصد کاهش داشته و می‌دانید که به‌سادگی می‌شود 10 درصد سود کرد، به‌سختی می‌توانید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید.

بعد از مطالعه و انتخاب استراتژی، پایبندی به اصول فردی کاری بی‌اندازه دشوار است. شاید خودمان را فریب بدهیم و بگوییم به خاطر تغییر در شرایط بازار، تغییری استراتژیک ایجاد کرده‌ایم؛ اما درواقع داریم از یک الگوی قدیمی سرمایه‌گذاری به نام استراتژی گله‌ای پیروی می‌کنیم.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.