تبعیض در کار؛ بعضیها «برابرتر» هستند
بیشتر مردم تصور درستی از تبعیض در محیط کار ندارند. در نظر آنها نبود تبعیض یعنی تمام کارمندها برای انجام کار مشابه دستمزد مشابه بگیرند. این تعریف گنگ است و در دنیای واقعی هرگز به کار نمیآید. چرا که هرگز نمیتوان گفت مقالهای که من مینویسم از هر نظر شبیه به مقالات خانم وروانی، آقای
بیشتر مردم تصور درستی از تبعیض در محیط کار ندارند. در نظر آنها نبود تبعیض یعنی تمام کارمندها برای انجام کار مشابه دستمزد مشابه بگیرند. این تعریف گنگ است و در دنیای واقعی هرگز به کار نمیآید. چرا که هرگز نمیتوان گفت مقالهای که من مینویسم از هر نظر شبیه به مقالات خانم وروانی، آقای دولتی یا دیگر همکاران ما در آکادمی تجارت است. کاری که انجام میدهیم، تحصیلات ما و البته توافق ما با مدیریت یکسان نیست. طبیعی است که دستمزد هیچکدام از ما برابر نباشد.
اما در محیط کار ممکن است موارد تبعیضآمیزی شکل بگیرد که با اصول اخلاقی و انسانی در تضاد باشد. این تبعیضها از جلسه مصاحبه، استخدام، در حین خدمت و در زمان پایان همکاری پیش میآیند. در این مقاله میخواهیم به برخی از موارد خطرناک تبعیض (discrimination) به عنوان خشت اول فساد سازمانی اشاره کنیم.
1) تبعیض جنسی
تبعیض جنسی هر نوع رفتار مثبت یا منفی در محیط کار است که ریشه جنسیتی داشته باشد. این تبعیضها در دو قالب کلی تبعیض جنسی شرورانه و تبعیض جنسی خیرخواهانه قابل دستهبندی هستند.
این تبعیضها در دو قالب کلی تبعیض جنسی شرورانه و تبعیض جنسی خیرخواهانه قابل دستهبندی هستند.
تبعیض جنسی شرورانه مواردی از تبعیض هستند که فرد به خاطر جنسیت خود آزاری میبینید. مثلا اگر مدیر مجموعه سعی کند از قدرتش برای آزار جنسی کارمندی استفاده کند، مرتکب تبعیض جنسی شرورانه شده است. در مقابل پرداخت حقوق بیشتر، بخشش سادهتر اشتباهها یا ارائه خدمات اضافه ظاهری خیرخواهانه دارد. این رفتارها عموما مقدمهای هستند برای شرارت.
تبعیض جنسی در استخدام
«به یک تولیدکننده محتوا مرتبط با بازار تلفن همراه (فقط خانم) نیازمندیم.» از خود سوال کنید چرا فقط خانم؟ آیا خانمها بهتر میتوانند در مورد گوشیهای تلفنهمراه مقاله بنویسند؟ آیا میتوانید به این کارفرما اعتماد کنید؟
در مواردی درخواست نیروی خانم توجیه عقلانی دارد. میتوانیم درک کنیم که چرا نجاتغریق در استخر بانوان، معلم ورزش در مدرسه دخترانه یا پرستار بخش زایمان باید خانم باشند. اما در مواردی که هیچ توجیهی وجود ندارد، درخواست نیروی خانم علامت مثبتی نیست.
باید بدانید چرا کارفرما از شما سوالی را میپرسد.
بعضی از پرسشها در روز مصاحبه احتمال دارد پرچمهای قرمزی باشند برای تبعیض جنسی. «گفتید مجرد هستید؟ آیا برنامهای هم برای ازدواج دارید؟» «با خانواده زندگی میکنید یا تنها؟ همخانه دارید؟» «چقدر در مورد روابط شخصی خود آزاد فکر میکنید؟»
شوخیهای جنسی (با شما یا با کارمند دیگر در حضور شما)، تماس فیزیکی (آغوش، لمس یا گرفتن دست)، نگاههای معنادار یا هر رفتار دیگری که نشانههای جنسیتی و غیرحرفهای داشته باشد، پرچم قرمزی آشکار برای کار نکردن در شرکت بهحساب میآید.
تبعیض جنسی در طول کار
به دلیل ساختار خاص اجتماعی، رفتارهایی خیرخواهانه بهطورکلی پذیرفته شده هستند. مثلا وقتی همکار مرد برای همکار خانم غذا میگیرد یا بعد از کار او را به خانه میرساند، معمولا کسی تصوری منفی نمیکند.
تشخیص این که آیا رفتارهای خیرخواهانه مقدمهای برای شرارت هستند کار دشواری نیست. منظور این نیست که اگر کارمندی به همکارش علاقه پیدا کند، مرتکب جنایت شده است. اما با کمی هوشیاری بهسادگی میشود تفاوت علاقه قلبی و آزار جنسی را تشخیص داد.
تبعیض جنسی در پایان همکاری
تبعیض جنسی میتواند در پایان همکاری هم دیده شود. سادهترین حالت وقتی است که کارمند بهخاطر تن ندادن به خواستههای شرورانه اخراج میشود. اما موارد پیچیدهتری هم وجود دارند. مثلا وقتی صاحبکار کارمندش را اخراج میکند با این هدف که خارج از محیط کار بتواند به آزار او بپردازد.
یک مورد دیگر اخراج کارمند بهخاطر بارداری است. این مورد ممکن است در نگاه اول جنسیتی به نظر نیاید. اما از آنجا که هیچ مردی دچار این مشکل نمیشود، در فهرست تبعیضهای جنسی قرار میگیرد. در مواردی کارمندها به خاطر ازدواج کردن هم اخراج میشوند. شاید چون آزار دادن آنها دشوارتر میشود. تبعیض جنسی در مواردی برای مردها هم رخ میدهند.
2) تبعیض قومی
همانند تبعیض جنسی، تبعیض قومی هم دو نوع شرورانه و خیرخواهانه دارد. وقتی کارمند بهخاطر قومیتی خاص (بلوچ، کرد، ترک و…) استخدام نمیشود، یا وقتی رئیس با همشهریهای خودش رفتار متفاوتی دارد، سازمان اسیر تبعیض قومیتی شده است.
در مواردی تبعیضهای قومیتی دلیلی منطقی دارند. اگر قرار باشد در یک سریال کسی نقش دونالد ترامپ را بازی کند، یک بوشهری سیهچرده بهترین انتخاب نیست. همچنین برای مترجمی زبان کردی، کردها اولویت خواهند داشت.
اما در بیشتر موارد تبعیضهای مثبت و منفی قومی توجیه عقلانی ندارند و مصداق بارز نژادپرستی بهحساب میآیند. تبعیض دینی هم مصداقی است از تبعیض قومی. باز هم منطقی است که معلم دینی اقلیتهای مذهبی، مسلمان نباشد. اما منطقی نیست که معلم ورزش نتواند ارمنی باشد.
حتی در کشورهای توسعهیافته هم این مورد به چشم میخورد. قوانین ضدایرانی در آمریکا، رفتارهای ضد مسلمانان در اروپا و رفتارهای ناشایست با مهاجران در نقاط مختلف جهان از مصادیق تبعیض است.
3) تبعیض جسمی
در برخی از مشاغل افراد برای انجام ماموریت خود به یک توانایی جسمی نیاز دارند. مثلا گوینده رادیو باید بتواند صحبت کند و خلبان از قدرت بینایی بهرهمند باشد. اما بررسیها نشان میدهد در مشاغلی که چنین حساسیتهایی ندارند هم معلولین سختتر میتوانند کار پیدا کنند. با این که فرقی نمیکند نویسنده روی صندلی بنشیند یا ویلچر.
مصدومیت و معلولیتهای موقت هم در مواردی دلیل اخراج کارمندان میشوند. در این موارد سازمانها بجای آن که مشکل پیشآمده را درک کنند و به کارمند مرخصی استعلاجی بدهند، او را اخراج میکنند. برایم سوال است که آیا مدیری که کارمند را به خاطر بیماری اخراج میکند، اگر مریض شود استعفا میدهد یا خیر؟ در مواردی کهولت سن یا جوان بودن کارمند دلیل این نوع تبعیض است.
قدم اول؛ درک موقعیت تبعیض
بیشتر مردم وقتی با موقعیت تبعیض مواجه میشوند، آن را بهعنوان «شرایط بد» در محیط کار میپذیرند. اما پذیرش موقعیتهای تبعیض جنسی، قومی و جسمی باعث میشود که شرایط برای دیگر زنان، اقلیتها و بیماران «بدتر» شود.
معلولها به سادگی از عهده بسیاری از کارها بر میآیند.
قبل از هر کاری، هر اقدامی و هر واکنشی فرد باید بداند که مورد تبعیض قرار گرفته است. در این شرایط حتی اگر ساعتکاری و دستمزد فرد با همه همکارانش یکی باشد چیزی تغییر نمیکند. بعد از آن که فرد شرایط تبعیض را درک کرد، بسته بهشدت تبعیض واکنشهای لازم متفاوت خواهد بود.
چرا تبعیض پیش میآید؟
از نظر اقتصادی، تبعیض از صف بهوجود میآید. هر جا که صفی تشکیل میشود، تبعیض هم بهوجود میآید. مثلا وقتی تعداد خانهها از متقاضیان مسکن کمتر باشد، تبعیض مسکن (Housing discrimination) بهوجود میآید.
در این نوع تبعیض با افراد برای خرید یا اجاره مسکن رفتار متفاوت میشود. مثلا وقتی تعداد خانهها کم باشد کسانی که صاحب فرزند هستند، مجردها، افراد مسن، اقلیتهای مذهبی یا هر کس دیگر در پیدا کردن خانه دچار مشکل میشود.
هر جا که صفی تشکیل میشود، تبعیض هم بهوجود میآید.
در بازار کار هم وضعیت متفاوت نیست. از آنجایی که نرخ بیکاری همواره عددی بزرگتر از صفر است، صاحبین مشاغل همواره باور دارند که برای هر موقعیت شغلی بیش از یک متقاضی وجود دارد. برای همین جسارت تبعیض پیدا میکنند.
از طرف دیگر ضعف قوانین ضدتبعیض (Anti-discrimination law) دلیل جسور شدن کارفرماها است. معمولا کارفرما نیروی خود را به بهانهای غیر از باردارشدن اخراج میکند. قانون در مقابل در بسیاری از تبعیضها سکوت میکند یا حتی از این تبعیضها حمایت میکند! (قانون ممنوعیت ورود زنان به زیردریاییهای نظامی در بریتانیا، یا پذیرش انحصاری دانشجویان پسر در یک رشته بهخصوص در دانشگاهی مختلط در ایران.)
تبعیض و سکوت
طبیعتا فمنیستها در مورد تبعیضهای جنسیتی حساسیتهای خاص خود را دارند. مستقل از این دیدگاه، هیچکس نباید در مقابل تبعیضهایی که به جنایت منجر میشوند سکوت کند. این که در مقابل لمس و تجاوز و آزار جنسی در محیط کار سکوت نکنیم، هیچ ارتباطی به فمنیسم ندارد.
اما تا زمانی که قانون بهطور شفاف در مقابل تبعیض ایستادگی نکند، قربانیان تبعیض از ترس بیکار شدن شهامت ایستادگی و مقابله را پیدا نخواهند کرد.
شاید با خودتان بگویید که من مردی سالم و تهرانی هستم و هیچ تبعیضی علیه من اعمال نخواهد شد. اما هر کس بالاخره یک تفاوتی با دیگران دارد. یکی قدش کوتاهتر یا بلندتر است، یکی رنگ چشمش فرق دارد، یکی مجرد است و دیگری ازدواج کرده، یکی فرزند دارد دیگری نه.
کارفرمای شرور بالاخره راهی برای اعمال تبعیض و فشار بر کارمندانش پیدا میکند. به همین دلیل هر فرد وظیفه دارد در مقابل تبعیضهایی که علیه دیگران اعمال میشود بایستد و از آنها حمایت کند.
نظرات