موضوعات داغ: # قیمت مصالح # قیمت مصالح ساختمانی # مجلس شورای اسلامی # قیمت خودرو # قیمت سکه # قیمت طلا # انرژی پاک # انرژی تجدید پذیر
خبر مهم : بنزین هر سه ماه یک بار گران می‌شود!
محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

محاسبه قیمت نفت خام در قیمت تمام‌شده بنزین به تغییر ساختاری سازمان‌های دولتی در دهه 80 باز می‌گردد!

با نگاه به پالایشگاه‌های به‌روز و کارآمد در جهان می‌توان دید که هزینه تمام‌شده بنزین بدون احتساب نفت در آنها پایین‌تر از هزینه تمام‌شده بنزین در ایران است
بنزین
محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، عنوان کرد: قبل از دهه 1380 پالایشگاه‌ها حق‌العمل‌کاری می‌کردند. درواقع نفت به نوعی «به امانت» در اختیار پالایشگاه‌ها قرار می‌گرفت و در حساب‌وکتاب‌های دولت و پالایشگاه‌ها ثبت نمی‌شد. از دهه 80 زیرمجموعه‌های حاکمیتی دولت با این استدلال که برای افزایش کارایی و ایجاد رقابت باید از حالت «سازمانی» و «حق‌العمل‌کاری» خارج شوند، به ساختار «شرکتی» تغییر یافتند و نفت خام از آن زمان در محاسبه قیمت تمام‌شده بنزین لحاظ شد.

به گزارش تجارت نیوز، پس از ابلاغ مصوبه هیات وزیران مبنی بر سه نرخی شدن بنزین، موضوع «قیمت تمام‌شده بنزین» به‌شدت مورد توجه قرار گرفته است. دولت این رقم را ۵۰ هزار تومان در نظر گرفته که این عدد بسیار نزدیک به رقم واردات، یعنی ۶۰ سنتی است که معاون اول رئیس‌جمهوری عنوان کرده بود.

آن‌طور که ایسنا گزارش داده، محمدرضا عارف، با اشاره به هزینه ۶۰ سنتی واردات بنزین، عنوان کرد که راهبرد اصلی دولت «واردات صفر» است.

در عین حال، گزارش عملکرد پالایشگاه‌ها نشان می‌دهد این رقم حدود ۳۰ هزار تومان با احتساب قیمت نفت خام است. یعنی دولت رقم بنزین حتی با احتساب نفت خام را هم درست محاسبه نکرده و تقریبا همان رقم واردات فرض کرده است.

با این حال، مناقشه بزرگی در این زمینه مطرح است که چرا قیمت نفت خام در یک کشور نفتی، در قیمت تمام‌شده بنزین در پالایشگاه‌های داخلی حساب می‌شود؟ در واقع به بیان دیگر چرا پالایشگاه‌ها دیگر حق‌العمل‌کاری نمی‌کنند؟ چرا دیگر نفت خام را دریافت می‌کنند و در قیمت تمام‌شده بنزین تنها فرایند پالایش و در ادامه هزینه حمل‌ونقل و کارمزد جایگاه در آن لحاظ نمی‌شود؟

چرا اساسا قیمت نفت خام در محاسبات قیمت تمام‌شده منظور می‌شود؟

در همین زمینه تجارت‌نیوز با محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

***

قبل از دهه 1380 پالایشگاه‌ها حق‌العمل‌کاری می‌کردند / نفت «به امانت» در اختیار پالایشگاه‌ها قرار می‌گرفت و در حساب‌وکتاب‌های دولت و پالایشگاه‌ها ثبت نمی‌شد

*به‌طور کلی قیمت تمام‌شده بنزین چگونه محاسبه می‌شود و چرا قیمت نفت خام در آن در نظر گرفته شده است؟

در پاسخ به این مساله ابتدا باید به ساختار گذشته اشاره شود. پیش‌تر، همان‌گونه که بیان شد، سیستم به‌صورت حق‌العمل‌کاری بود؛ به این معنا که دولت نفت خام را در اختیار پالایشگاه‌ها قرار می‌داد و در مقابل، مشتقات نفتی را از آنها دریافت و بابت کاری که پالایشگاه‌ها انجام می‌دادند، اجرت و حق‌العمل پرداخت می‌کرد.

در نتیجه، در دفاتر قانونی یا حساب‌های پالایشگاه‌ها، عنوان «خرید نفت خام» ثبت نمی‌شد و از سوی دیگر، در حساب‌های دولت نیز قیمت فروش نفت خام به پالایشگاه‌ها درج نمی‌شد. درواقع، نفت به نوعی «به امانت» در اختیار پالایشگاه‌ها قرار می‌گرفت و در حساب‌وکتاب‌های دولت و پالایشگاه‌ها ثبت نمی‌شد.

به همین ترتیب، در خصوص مشتقات نفتی نیز قیمت خرید و فروش در دفاتر به شکل معامله مستقل ثبت نمی‌شد و ساختار به این صورت کار خود را انجام می‌داد که اساس آن همان نظام حق‌العمل‌کاری بود.

از دهه 80 زیرمجموعه‌های حاکمیتی دولت با این استدلال که برای افزایش کارایی و ایجاد رقابت باید از حالت «سازمانی» و «حق‌العمل‌کاری» خارج شوند، به ساختار «شرکتی» تغییر یافتند

اما در دهه ۱۳۸۰ تحولات مهمی رخ داد که تنها به حوزه پالایشگاه‌ها محدود نمی‌شد و بسیاری از بخش‌ها را در بر گرفت. در این دوره، زیرمجموعه‌های حاکمیتی دولت با این استدلال که برای افزایش کارایی و ایجاد رقابت باید از حالت «سازمانی» و «حق‌العمل‌کاری» خارج شوند، به ساختار «شرکتی» تغییر یافتند تا بتوانند رقابت کنند.

این یک تغییر ساختاری اساسی بود که رخ داد. در بسیاری از نقاط ازجمله پالایشگاه‌ها نیز اثر نامطلوب داشت.

هدف ظاهری این بود که این نهادها رقابت‌پذیر و کاراتر شوند. پیش از آن، نهادهایی که امروز تحت عنوان «شرکت‌های مادر تخصصی» در حوزه‌هایی مانند راهداری، شهرسازی و… شناخته می‌شوند، عمدتا سازمان‌هایی بودند که بودجه‌ای کار می‌کردند و در قبال انجام کار، حق‌العمل یا بودجه جاری و عمرانی دریافت می‌کردند. پالایشگاه‌ها نیز به همین صورت، زیر نظر وزارت نفت، با نظام حق‌العمل‌کاری فعالیت می‌کردند.

به عنوان مثال، پیش‌تر سازمان بافت‌های ناکارآمد وجود داشت، اما بعد به شرکت مادر تخصصی بازآفرینی تبدیل شد یا مثلا شرکت شهرهای جدید نیز پیش‌تر از سازمان‌هایی بود که بودجه‌ای کار می‌کردند. شرکت‌های آب نیز، در قالب شرکت نبودند و ما سازمان آب منطقه‌ای داشتیم. سازمان‌های آب منطقه‌ای نیز بودجه‌ای و حق‌العمل‌کاری می‌کردند و بودجه‌ای برای پرسنل و هزینه جاری و عمرانی دریافت می‌کردند.

مناسبات سازمان‌های دولتی پس از دهه 80 شرکتی شد / شرکت‌ها زمانی می‌توانستند کارا باشند که بازار آنها رقابتی باشد

با تبدیل این سازمان‌ها به شرکت، مناسبات آنها نیز شرکتی شد؛ یعنی باید در چهارچوب قانون تجارت عمل می‌کردند، هزینه و درآمد خود را به‌طور مستقل ثبت می‌کردند و روشن می‌بود که چه چیزی می‌خرند و چه می‌فروشند و در فضای رقابتی فعالیت کنند. ظاهر قضیه آن بود که این سازمان‌ها رقابت‌پذیر و کارا می‌شوند.

اما مساله آن است که این شرکت‌ها و مجموعه‌ها که پیش‌تر سازمانی کار می‌کردند و اکنون شرکتی شده‌اند، زمانی می‌توانستند کارا باشند که بازار آنها رقابتی باشد. حتی کم کم باید به این سمت می‌رفتند که در عرصه بین‌المللی نیز رقابت داشته باشند.

از آن‌جا که مقیاس آنها بزرگ است و یک یا چند شرکت بیشتر نیستند، برای جلوگیری از ایجاد انحصار باید در سطح بین‌المللی رقابت می‌کردند.

در حوزه پالایشگاه‌ها که تعداد آنها انگشت‌شمار است، اگر قرار بود ساختار رقابتی شکل بگیرد تا باعث شود شرکت‌ها با بهره‌وری بالا کار کنند تا هزینه‌ها کاهش و سود افزایش یابد، باید در مقیاس بین‌المللی با دیگر کشورها رقابت می‌کردند.

باید به‌گونه‌ای عمل می‌شد که دولت جمهوری اسلامی ایران می‌توانست نفت خام خود را به‌جای الزاما تحویل دادن به پالایشگاه‌های تهران، اصفهان و سایر پالایشگاه‌های داخلی، به هر پالایشگاه دیگری در سطح جهان بفروشد و در مقابل، مشتقات نفتی مورد نیاز خود را نیز از هر پالایشگاه کارآمد دنیا خریداری کند. در چنین سیستمی، پالایشگاه‌های داخلی تعهدی نسبت به بازگرداندن مشتقات به دولت نداشتند.

شرکت‌ها و پالایشگاه‌هایی داریم که خیال آنها از خریدار تضمینی جمع است / پالایشگاه‌ها حتی به جای این که در داخل نیز با یک‌دیگر رقابت کنند، با سیستم تبانی و تقسیم بازار، بازار را میان خود تقسیم کردند

اما اکنون از تعهد گذشته است، اکنون شرکت‌ها و پالایشگاه‌هایی داریم که خیال آنها از خریدار تضمینی جمع است. در واقع، در یک سیستم رقابتی نباید اطمینان از وجود خریدار تضمینی برای محصول وجود داشته باشد؛ چراکه دیگر رقابت معنایی ندارد.

مساله خودروسازی‌ها نیز همین است. آنها به دلیل ممنوعیت واردات و موارد دیگر، بازار تضمینی دارند. از این رو نگرانی ندارند و لزومی ندارد به فکر کارایی و بهبود باشند.

همین اتفاق در پالایشگاه‎‌ها نیز رخ داد. پالایشگاه‌ها نیز مطمئن بودند که دولت خریدار محصولات آنهاست. از این رو، حتی به جای این که در داخل نیز با یک‌دیگر رقابت کنند، با سیستم تبانی و تقسیم بازار، بازار را میان خود تقسیم کردند.

پالایشگاه‌ها به ساختار شرکتی منتقل شدند، اما سهام‌دار عمده بسیاری از این شرکت‌ها نیز خود دولت است / خریدار خود در فروش و سود منتفع است

در واقع پالایشگاه‌ها به ساختار شرکتی منتقل شدند، اما سهام‌دار عمده بسیاری از این شرکت‌ها نیز خود دولت است. یعنی خریدار خود در فروش و سود منتفع است. این موضوعات تنها مربوط به پالایشگاه‌ها نیست و تقریبا در مورد تمامی وزارت‌خانه صادق است.

به این ترتیب، تصور اولیه‌ای که بر اساس آن، تبدیل سازمان‌ها و پالایشگاه‌ها به شرکت‌هایی که قرار بود به افزایش کارایی منجر شود، محقق نشد و حتی در مواردی شرایط بدتر شد. درواقع این پالایشگاه‌ها بازارهای انحصاری، شبه‌انحصار و انحصار چندجانبه شکل دادند.

اطمینان از وجود خریدار تضمینی برای مشتقات نفتی باعث شده است که پالایشگاه‌ها ضرورتی برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌ و تکنولوژی‌های جدید، نوسازی تجهیزات و کاهش هزینه‌ها را احساس نکنند

در مورد پالایشگاه‌ها، اطمینان از وجود خریدار تضمینی برای مشتقات نفتی باعث شده است که این واحدها ضرورتی برای سرمایه‌گذاری در فناوری‌ و تکنولوژی‌های جدید، نوسازی تجهیزات و کاهش هزینه‌ها را احساس نکنند.

دسترسی به فناوری‌های روز نیز به دلیل تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی دشوارتر شده و این دشواری دسترسی، در کنار نبود انگیزه درونی برای ارتقای تکنولوژی، منجر به استمرار استفاده از فناوری‌های قدیمی در فرآیند پالایش شده است

از سوی دیگر، دسترسی به فناوری‌های روز نیز به دلیل تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی دشوارتر شده و این دشواری دسترسی، در کنار نبود انگیزه درونی برای ارتقای تکنولوژی، منجر به استمرار استفاده از فناوری‌های قدیمی در فرآیند پالایش شده است. چه لزومی دارد که پالایشگاه تکنولوژی نوین استفاده کند وقتی هر مشتقاتی را با هر کیفیتی تولید می‌کند، خریدار دارد؟ در چنین شرایطی میزان گوگرد بالای مازوت نیز برای پالایشگاه‌ها اهمیتی ندارد، چون خریدار دارد و روی دست آنها نمی‌ماند.

در مورد کیفیت گازوئیل و بنزین نیز همین موارد بیان می‌شود. همین موضوع تغییر نکردن تکنولوژی و فرسوده شدن پالایشگاه‌ها قیمت تمام‌شده را بالا می‌برد.

محاسبه نفت خام در قیمت تمام‌شده بنزین به تغییر ساختاری سازمان‌های دولتی باز می‌گردد / اصولا نباید قیمت نفت خام در قیمت تمام‌شده بنزین لحاظ می‌شد

این موضوع که اساسا در قیمت تمام‌شده بنزین باید قیمت نفت خام محاسبه شود یا خیر، به همان تغییر ساختاری سازمان‌های دولتی بازمی‌گردد. اما اصولا نباید قیمت نفت خام لحاظ می‌شد. اگر قرار بر این بود که رقابتی باشند، باید در سطح جهانی رقابت ایجاد می‌شد و به مبادلات جهانی نفت و مشتقات نفتی ورود می‌کردیم.

حتی اگر قیمت نفت را هم کنار بگذاریم، قیمت تمام‌شده مشتقات نفتی پرهزینه است، چراکه ساختار ناکارآمد است و تکنولوژی قدیمی است

اما فارغ از این موضوع، حتی اگر قیمت نفت را هم کنار بگذاریم، قیمت تمام‌شده مشتقات نفتی پرهزینه است. چراکه ساختار ناکارآمد است و تکنولوژی قدیمی است، دسترسی به تکنولوژی به دلیل تحریم پرهزینه است و همچنین انگیزه‌ای برای بهبود بهره‌وری وجود ندارد چراکه مشتری دائم دارند.

این ناکارآمدی ساختاری موجب شده است که قیمت تمام‌شده مشتقات نفتی در ایران، بدون لحاظ قیمت نفت خام، در مقایسه با پالایشگاه‌های به‌روز جهان بالاتر باشد و در عین حال کیفیت محصولات نیز پایین‌تر از استانداردهای بین‌المللی بماند.

این مساله علاوه بر بخش پالایش، در سایر زیرمجموعه‌های دیگر دستگاه‌های دولتی نیز وجود دارد و ضربه زده است.

برای مثال، در بخش شهرهای جدید، برای این که هزینه-درآمد داشته باشند باید زمین واگذار کنند و شهر جدید ایجاد کنند. یا برای مثال، در گذشته شرکت‌های آب، به‌صورت سازمان‌های منطقه‌ای آب فعالیت می‌کردند و بودجه خود را از دولت دریافت می‌نمودند؛ اما با تبدیل آن‌ها به شرکت، این واحدها باید هزینه و درآمد خود را داشته باشند. در چنین ساختاری، تمایلی برای کاهش مصرف آب در سطح کلان وجود ندارد، زیرا کاهش مصرف، به کاهش درآمد شرکت منجر می‌شود.

از سوی دیگر، تمایل دارند که مصرف آب کسانی که پایین‌تر از الگو مصرف می‌کنند و رعایت می‌کنند، کمتر شود اما در مقابل مصرف پردرآمدها و کسانی که بیش از الگو مصرف می‌کنند، افزایش پیدا کند. افزایش مصرف مشترکان پرمصرف و پردرآمد، به‌دلیل تعرفه بالاتر، درآمد بیشتری برای شرکت فراهم می‌آورد چراکه از نوع نظام تعرفه‌گذاری پلکانی تبعیت می‌کند. شرکت، با استناد به ضرورت تامین هزینه‌ها و پرداخت حقوق کارکنان از محل درآمد خود، انگیزه‌ای برای کاهش کلی مصرف ندارد.

به قول خودشان باید هزینه آنها در بیاید چراکه حقوق را بودجه نمی‌دهد و خود شرکت باید تامین کند. این تالی فاسد در تمام ساختار حاکمیتی ایجاد کرده است. ساختار سازمان‌ها به شرکت تبدیل شده‌اند و از همان زمان به بعد چنین مشکلاتی در پالایشگاه‌ها، بخش برق، آب و … به وجود آمده است.

با نگاه به پالایشگاه‌های به‌روز و کارآمد در جهان می‌توان دید که هزینه تمام‌شده بنزین بدون احتساب نفت در آنها پایین‌تر از هزینه تمام‌شده بنزین در ایران است

*با این اوصاف، در زمینه پالایشگاه‌ها، آیا عملا تفاوتی می‌کند که ایران کشوری نفتی باشد یا نباشد؟ به این معنا که وقتی نفت خام با قیمت مشخص در محاسبات وارد می‌شود، گویی وضعیت به این شباهت پیدا می‌کند که نفت خام وارداتی است.

از یک جنبه، تفاوت وجود دارد؛ زیرا اگر ایران نفت نداشت و ناچار بود نفت خام را وارد کند، در آن صورت احتمالا واردات مشتقات نفتی از پالایشگاه‌های به‌روز و کارآمد جهان، با کیفیت بسیار بالاتر و هزینه کمتر، برای کشور به‌صرفه‌تر بود.

در مقابل، در وضعیت کنونی، نفت خام داخلی به پالایشگاه‌هایی داده می‌شود که به‌دلیل ساختار غیررقابتی، فناوری فرسوده و نبود انگیزه برای بهبود، فرآورده‌هایی با کیفیت پایین‌تر و هزینه تمام‌شده بالاتر تولید می‌کنند.

با نگاه به پالایشگاه‌های دیگر در جهان می‌توان دید که هزینه تمام‌شده بنزین بدون احتساب نفت در آنها پایین‌تر از هزینه تمام‌شده بنزین در ایران است. این درحالی است که کیفیت مشتقات نفتی آنها بالاتر است.

به بیان دیگر، در چنین ساختاری، مزیت نفتی کشور در نظر گرفته نمی‌شود و همین پرهزینه بودن تولید بنزین به همان موضوعات نبود انگیزه برای بالا بردن بهره‌وری و دیگر موارد بیان‌شده برمی‌گردد.

برای مطالعه بیشتر گزارش افزایش قیمت بنزین راه جبران گرانی تولید آن نیست! را در تجارت‌نیوز بخوانید.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی