کد مطلب: ۴۳۴۱۵۷

اکونومیست بررسی کرد:

اقدامات کدام دولت‌ها در مواجهه با کرونا صحیح است؟ / ۳ درسی که باید از چین آموخت

اقدامات کدام دولت‌ها در مواجهه با کرونا صحیح است؟ / 3 درسی که باید از چین آموخت

اکونومیست در سرمقاله تازه‌ترین شماره خود به نحوه مقابله دولت‌ها با ویروس کرونا پرداخته و به سه درسی که دیگر کشورها باید از چین بیاموزند، اشاره کرده است.

به‌نوشته اکونومیست ، در مساله بهداشت عمومی، صداقت مهم‌تر از امید است. طی هفته گذشته مشخص شد که ویروس کرونا، موسوم به کووید 19 که از ماه دسامبر در چین شیوع پیدا کرده، در سراسر دنیا گسترش خواهد یافت. بسیاری از دولت‌ها اعلام کرده‌اند که این ویروس را مهار خواهند کرد. اما آنها باید بدانند که بهتر است مردم کشورشان را برای هجوم کرونا آماده کنند.

به گزارش‌ تجارت‌نیوز ، آنها در حالی اقدامات لازم بری مبارزه با این ویروس را شروع کرده‌اند که اطلاعات چندانی در مورد آن ندارند.

بر اساس برآوردها، 25 تا 70 درصد از مردم کشورهایی که کرونا در آنها شیوع پیدا کرده، به این ویروس مبتلا می‌شوند. تجربه چین نشان می‌دهد، 80 درصد از افراد مبتلا نشانه‌های خفیفی از این ویروس را دارند، 15 درصد به درمان بیمارستان‌ها و پنج درصد دیگر به مراقبت‌های ویژه نیازمندند.

برخی کارشناسان می‌گویند، ویروس کرونا ممکن است پنج تا 10 برابر کشنده‌تر از ویروس آنفلوانزای فصلی باشد. در بدترین نوع خود، آنفلوانزای فصلی با نرخ 0.1 درصد مرگ‌ومیر، حدود 60 هزار آمریکایی را به کام مرگ می‌کشد. این رقم در سراسر جهان به چند میلیون نفر می‌رسد.

مقامات چینی در هفته‌های ابتدایی شیوع ویروس مخفی‌کاری کردند؛ اشتباهی که موجب شد اثرگذاری ویروس افزایش یابد.

اگر همه‌گیری کرونا مانند یک آنفلوانزای سخت و نرخ مرگ‌ومیر آن 0.1 درصد باشد، رشد اقتصادی جهان طی 12 ماه می‌تواند با دو درصد افت مواجه شود. اگر نرخ مرگ‌ومیر آن بالاتر از آنفلوانزای فصلی باشد، آسیب‌های اقتصادی به‌مراتب بزرگ‌تر خواهند بود. به‌عنوان مثال، طی هفته گذشته شاخص S&P 500 بیش از هشت درصد سقوط کرد. این میزان از افت از زمان وقوع بحران مالی در سال 2008 تاکنون بی‌سابقه بوده است.

با وجود این، تمامی نتایج به اقداماتی بستگی دارد که دولت‌ها برای انجامشان تصمیم‌ می‌گیرند. به‌عنوان مثال در چین، استان هوبئی که شیوع ویروس از آنجا شروع شد، جمعیتی حدود 59 میلیون نفر دارد. در این استان 65 هزار نفر به ویروس مبتلا شدند و نرخ مرگ‌ومیر هم 2.9 درصد بوده است. در دیگر استان‌ها و شهرهای چین اما که جمعیتی بالغ بر 1.3 میلیارد نفر دارد، تنها 13 هزار نفر به ویروس مبتلا شده و 0.4 درصد از مبتلایان جان خود را از دست دادند.

مقامات چینی در هفته‌های ابتدایی شیوع ویروس مخفی‌کاری کردند؛ اشتباهی که موجب شد اثرگذاری ویروس افزایش یابد. اما پس از آن و حتی پیش از آنکه پای کرونا از استان هوبئی به دیگر شهرها باز شود، مقامات دولتی بی‌سابقه‌ترین و گسترده‌ترین قرنطینه‌ها را در طول تاریخ اجرا کردند. کارخانه‌ها تعطیل شدند، وسایل حمل‌ونقل عمومی فعالیت خود را متوقف کردند و به مردم چین دستور داده شد تا از منازلشان خارج نشوند.

چنین اقداماتی موجب افزایش آگاهی مردم و تغییر رفتار آنها شد. بدون اندیشیدن این تدابیر، احتمالا میلیون‌ها نفر در چین به این ویروس مبتلا شده و ده‌ها هزار نفر جان خود را از دست می‌دادند.

سازمان جهانی بهداشت هفته گذشته از این اقدامات و سیاست‌های چین تقدیر کرد. البته این به آن معنا نیست که مدل چینی‌ها در دیگر کشورهای جهان هم جواب می‌دهد. اتخاذ سیاست‌هایی چون قرنطینه هزینه دارد؛ نه‌تنها در بخش تولید، بلکه ممکن است مسئولان در تهیه دارو و خدمات پزشکی برای افرادی که تحت قرنطینه هستند با مشکلاتی مواجه می‌شوند.

هنوز خیلی زود است که بگوییم چنین اقداماتی و پرداخت هزینه‌هایی از این دست در دیگر کشورها هم صحیح است. درحالی‌که چین در تلاش است با کمتر کردن محدودیت‌های قرنطینه به احیای اقتصاد این کشور بپردازد، ممکن است با موج دوم این ویروس مواجه شود.

با توجه به این میزان از عدم قطعیت، تنها تعداد معدودی از دموکراسی‌ها در جهان می‌توانند با روش چین به مقابله با ویروس کرونا بروند و شهرها را قرنطینه کنند.

تلاش دولت‌ها برای پنهان کردن حقایق در مواجهه با ویروس کرونا، بی‌اعتمادی، شایعه‌پراکنی و در نهایت ترس و وحشت را گسترش می‌دهد.

نویسنده اکونومیست از ایران به‌عنوان یکی از کشورهایی که به‌درستی برای مقابله با کرونا تصمیم‌گیری نکرده، نام می‌برد.

در هر صورت حتی اگر کشورها دقیقا مدل چین را کپی نکنند، تجربه مبارزه چینی‌ها با ویروس حاوی سه درس مهم است: صحبت کردن با مردم، آهسته کردنِ روند شیوع ویروس و آماده کردن سیستم‌های بهداشت و درمان برای افزایش تقاضا.

در مورد درس اول، یکی از مثال‌های خوب در این زمینه، مرکز کنترل و پیشگری بیماری در آمریکاست که در تاریخ 25 فوریه به‌شکلی واضح درباره شیوع ویروس کرونا هشدار داد.

به‌ ادعای اکونومیست، بدترین مثال اما به ایران مربوط می‌شود؛ کشوری که در آن معاون وزیر بهداشت، درحالی‌که به این ویروس مبتلا شده در یک کنفرانس مطبوعاتی تلاش می‌کتد تا موفقیت دولت برای کنترل امور و مهار بیماری را نشان دهد.

حتی بهترین تلاش‌ها برای پنهان کردن حقایق در این زمینه، به زیان دولت‌ها تمام می‌شود. چرا که آنها با چنین اقداماتی، بی‌اعتمادی، شایعه‌پراکنی و در نهایت ترس و وحشت را گسترش می‌دهند.

هرگونه سیگنالی مبنی بر اینکه «این بیماری باید به هر قیمتی متوقف شود»، یا «آنقدر وحشتناک است که نباید درباره آن صحبت کرد»، تنها ناامیدی افرادی که برای مقابله با آن تلاش می‌کنند را به‌همراه دارد.

در عین حال، دستپاچه‌تر شدن دولت‌ها، موجب می‌شود روسیه با شایعه‌پراکنی و تئوری‌های توطئه درباره کرونا بیشتر به تردیدها دامن بزند. تئوری‌هایی که قرار است واکنش دموکراسی‌ها به این بیماری را بی‌اعتبار نشان دهد.

بهترین زمان برای آگاه کردن مردم، پیش از شیوع بیماری است.

بهترین زمان برای آگاه کردن مردم، پیش از شیوع بیماری است. برآوردها نشان می‌دهد، کشندگی این بیماری با سن افراد رابطه‌ای مستقیم دارد. افراد بالای 80 سال و کسانی که بیماری‌های خاصی دارند، بیشتر در معرض خطر هستند. افرادی که کمتر از 50 سال سن دارند، خطر کمتری آنها را تهدید می‌کند.

برای آگاهی دادن بهتر است با 80 درصد از جمعیتی که احتمالا با نشانه‌های خفیف این بیماری مواجه می‌شوند، شروع کرد. خوب است که از آنها خواسته شود در خانه بمانند و به بیمارستان‌ها مراجعه نکنند.

باید به مردم آموزش داده شود تا دست‌هایشان را بشویند و صورت خود را لمس نکنند. کسب‌وکارها هم باید اقداماتی انجام دهند. آنها می‌توانند از کارمندان خود بخواهند تا از طریق دورکاری وظایفشان را انجام دهند. این‌ها تجربیاتی است که سنگاپور از دوران شیوع ویروس سارس در سال 2002 کسب کرد.

اما درس دوم آهسته کردن روند گسترش ویروس است. به این‌ ترتیب، سیستم‌های بهداشتی و درمانی کمتر دچار چالش می‌شوند. اگر این ویروس هم مانند آنفلوانزا در دوره‌ها و فصل‌های مشخصی ظهور کند، در آن صورت، با به تاخیر انداختن برخی موارد تا زمستان آینده، ممکن است درمان‌های مناسب یا واکسن برای آن در نظر گرفته شود.

با توجه به میزان نااطمینانی‌ها، دولت‌ها باید در مورد میزان سخت‌گیری‌هایشان تصمیم بگیرند.

زمانی‌که تعداد اندکی به ویروس مبتلا شده‌اند، دولت‌ها می‌توانند مسیرهای رفت‌وآمد افراد و کسانی که با آنها برخورد‌ داشته‌اند را قرنطینه کنند.

اما با شیوع گسترده‌تر ویروس، قرنطینه شهرها، تعطیلی کارخانه‌ها، مدارس و مراکز عمومی از اقداماتی است که دولت‌ها باید انجام دهند.

با توجه به میزان نااطمینانی‌ها، دولت‌ها باید در مورد میزان سخت‌گیری‌هایشان تصمیم بگیرند. علم می‌تواند به آنها کمک کند. منع سفرهای بین‌المللی کمک‌کننده است؛ با این حال مردم ممکن است راه‌های خود برای ورود به کشورها را پیدا کنند.

درس سوم اما به آماده‌سازی سیستم‌ بهداشتی کشورها مربوط می‌شود که شامل برنامه‌های لجیستیکی زمان‌بری است. لباس‌های مخصوص در بیمارستان‌ها، ماسک، دستکش، اکسیژن و دارو از جمله مواردی است که مراکز بهداشتی به آنها نیاز دارند. این مراکز باید برای مواجهه با بیماران مبتلا به این ویروس یا ابتلای کادر پزشکی و پرستاران برنامه‌ریزی کنند.

تاکنون این ویروس به‌خوبی نقاط قوت و ضعف دولت چین را در معرض نمایش گذاشته است. حالا نوبت دیگر کشورهای ثروتمند و در حال توسعه است که نحوه مقابله خود را با آن نشان دهند. طی مدتی که چین با ویروس کرونای جدید دست‌وپنجه نرم کرده، دیگر کشورها فرصت داشته‌اند تا تدابیری بیاندیشند. زمان نشان خواهد داد که آنها چقدر از این آزمون سربلند بیرون می‌آیند.

جدیدترین مطالب این نشریه انگلیسی را می‌توانید در سلسله گزارش‌های اکونومیست ملاحظه کنید.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • مهدی جعفری

    عالی بود