کد مطلب: ۳۱۴۰۱۳

اکونومیست این هفته چه موضوعاتی را بررسی کرد:

رقابت خطرناک آمریکا و چین چه پیامدهایی دارد؟

رقابت خطرناک آمریکا و چین چه پیامدهایی دارد؟

اکونومیست در تازه‌ترین شماره خود که در بیستم اکتبر منتشر شده به بررسی دو مساله رقابت چین و آمریکا و خطر آن برای جهان و همچنین دلایل دوری کردن شرکت‌های خارجی از عربستان سعودی می‌پردازد.

اکونومیست سرمقاله تازه‌ترین شماره خود که در بیستم اکتبر منتشر شده را به رقابت میان چین و آمریکا اختصاص داده است.

به گزارش تجارت‌نیوز، طی قرن گذشته، رویکرد آمریکا به چین مبتنی بر همگرایی بوده و این یکپارچگی سیاسی و اقتصادی، نه تنها چین را ثروتمندتر کرده بلکه این کشور را تا حدی در مسیر دموکراسی و لیبرالیسم و کثرات‌گرایی قرار داده است. علی‌رغم بحران‌هایی چون تقابل با تایوان در سال 1996 یا سقوط هواپیمای جاسوسی در سال 2001، آمریکا همواره بر این باور بوده که چین در نهایت به عنوان یک «ذینفع مسئول» به نظم جهانی پایبند خواهد شد.

جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها مدت‌هاست که برای مقابله و شکست چین با یکدیگر رقابت می‌کنند.

امروز اما این همگرایی میان آمریکا و چین از میان رفته و این کشور برای آمریکا تبدیل به یک رقیب استراتژیک، یک بازیگر خشن و قانون‌شکن شده است. دولت ترامپ چین را به اختلال در سیاست و فرهنگ کشورش، سرقت مالکیت معنوی و تجارت غیرمنصفانه متهم می‌کند و بر این باور است که چین نه تنها به دنبال رهبری آسیاست، بلکه سودای نفوذ و سلطه بر جهان را دارد. آمریکا همچنین چین را به دلیل نقض حقوق بشر در داخل و سیاست خارجی‌اش محکوم می‌کند.

در ماه جاری میلادی، مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا هشدار داد که چین در حمله‌ای تمام‌عیار علیه ایالات متحده شرکت داشته است. واقعیت این است که این رویکرد تنها به پنس و رئیسش دونالد ترامپ محدود نمی‌شود. جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها مدت‌هاست که برای مقابله و شکست چین با یکدیگر رقابت می‌کنند. این رویکرد در میان دیپلمات‌ها، تجار و نیروهای مسلح آمریکا که چین یک رقیب جدید ایدئولوژیک و استراتژیک است از اواخر دهه 40 میلادی شروع شد. از سوی دیگر، استراتژیست‌های چینی مدت‌هاست که بر این باورند، آمریکا به صورت مخفیانه و سری مانع رشد این کشور می‌شود. از این رو، چین با مخفی کردن نقاط قوت خود و کمین برای فرصت‌ها به مقابله با ایالات متحده پرداخته است.

رشد اقتصادی چین، دو برابر سریع‌تر از رشد اقتصادی آمریکاست و سرمایه‌گذاری‌های پکن در تکنولوژی‌های پیشرفته چون هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و فناوری‌های زیستی برای ایالات متحده ترسناک است.

بحران 2008 افول آمریکا و رشد چین را به دنبال داشت و این روند موجب شد چینی‌ها از استراتژی پیشین خود، یعنی مخفی کردن نقاط قوت و فرونتی دست بکشند. اکنون رویای رئیس‎جمهور چین، شی‌جین‌پینگ، تبدیل شدن به قدرتمندترین کشور دنیاست. چینی‌ها دیگر بر این باورند که آمریکایی‌ها ریاکارانی هستند که چین را متهم به هر آنچه خود انجام می‌دهند، می‎کنند.

از نگاه گراهام آلیسون از دانشگاه هاروارد، اینکه هژمونی‌هایی نظیر ایالات متحده و قدرت‌های روبه‌رشد همچون چین در یک چرخه رقابت‌طلبی قرار می‌گیرند، عمیقا هشداردهنده است.

آمریکا از اینکه همه جریانات در جهان به نفع چین است، می‌هراسد. رشد اقتصادی چین، دو برابر سریع‌تر از رشد اقتصادی آمریکاست و دولت در تکنولوژی‌های پیشرفته نظیر هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و فناوری‌های زیستی سرمایه‌گذاری می‌کند. این روند برای آمریکا به شدت ترسناک است؛ چرا که اقداماتی که ایالات متحده در حال حاضر به دلیل نقض حقوق بشر علیه چین انجام می‌دهد، در آینده دیگر عملی و امکان‌پذیر نیست.

اقتصاد چین در مقایسه با کانادا و مکزیک وابستگی کمتری به ایالات متحده دارد.

واقعیت این است که هنجارهای حاکم بر چگونگی درک ابرقدرت‌ها در حال تغییر است و با انتظارات جدیدی که به وجود آمده، تغییر دوباره آنها بسیار سخت خواهد بود. از این رو، برای حفظ منافع بشریت، چین و آمریکا باید به درکی صلح‌آمیز از یکدیگر برسند، اما این مساله چطور امکان‌پذیر است؟

به عقیده نویسنده، ترامپ و دولت او سه اصل را به خوبی و درستی می‌دانند: اول آنکه آمریکا باید قدرتمندترین باشد تا امنیت بیشتری را برای جهان به ارمغان بیاورد. دوم رویکرد ترامپ برای بازتعریف انتظارات مربوط به رفتار چین است. سیستم تجاری امروز موفق نشده تا مانع شرکت‌های دولتی چین برای از بین بردن مرز میان منافع تجاری و منافع ملی شود. سوم آنکه به نظر می‌رسد توانایی منحصربه‌فرد ترامپ در نشان دادن بی‌توجهی‌اش به عقیده عمومی تاثیرگذار بوده است. اگرچه او سیاستمداری ثابت‌قدم و حرفه‌ای نیست اما موفق شده با قلدری توافق‌نامه‌هایی را با کانادا و مکزیک امضا کند.

با این حال چین نمی‌تواند به راحتی تحت فشار قرار بگیرد. اقتصاد این کشور در مقایسه با کانادا و مکزیک کمتر به ایالات متحده وابسته است. از سوی دیگر، شی‌جین‌پینگ به سادگی از رویای خود برای به قدرت رسیدن دست بر نمی‌دارد. به همین دلیل است که آمریکا علاوه بر تاکتیک به یک استراتژی نیاز دارد.

از این رو ترامپ باید به طور مستقیم ارزش‌های آمریکایی را ترویج کند. او به شدت نسبت به ارزش‌هایی که آمریکا پس از جنگ جهانی دوم به نهادهای جهان تزریق کرده، بی‌توجه بوده است و به آنها احترام نمی‌گذارد و اگر همین مسیر را ادامه دهد، نقش اخلاقی و نیروی سیاسی آمریکا نابود می‌شود. از سوی دیگر این استراتژی باید به گونه‌ای باشد که به چین اجازه دهد به شکل صلح‌آمیزی به رشد خود ادامه دهد. این روند به این معناست که نفوذ چین گسترش می‌یابد؛ بنابراین تبدیل شدن این کشور به رقیب آمریکا اجتناب‌ناپذیر است. به لحاظ تجاری نیز آمریکا باید این سیاست را در پیش بگیرد که همکاری‌های اقتصادی‌اش با اتحادیه اروپا و ژاپن را ادامه دهد. ترامپ نباید متحدانش را رها کند و بالعکس باید به دنبال پرورش متحدان و دوستان جدیدی نظیر هند و ویتنام باشد. واقعیت این است که در برابر مزیتی که چین از افزایش قدرت اقتصادی و نظامی خود کسب کرده، این اتحادها بهترین منبع حفاظت آمریکا محسوب می‌شوند.

چرا شرکت‌های خارجی از عربستان دوری می‌کنند؟

علی‌رغم ثروت‌های نفتی عربستان سعودی و وزرایی که همگی در آمریکا تحصیل کرده‌اند و به زبان انگلیسی تسلط دارند، اما قتل‌عام‌های قرون‌وسطایی -کشته شدن جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد رژیم- شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران را از انجام فعالیت اقتصادی در این کشور ناامید کرده است.

به عقیده نویسنده، ثروت نفتی عربستان آنچنان که خود سعودی‌ها گمان می‌کنند برای غربی‌ها جذابیت و اهمیت ندارد. سرمایه‌گذاری خارجی در عربستان طی سه سال گذشته، سالانه 5.7 میلیارد دلار بوده و این رقم برابر با سرمایه‌گذاری خارجی در قزاقستان است. همین دلایل برای خروج و انصراف تجار، دیپلمات‌ها و سرمایه‌گذاران کافی است تا در واکنش به قتل جمال خاشقجی، از شرکت در کنفرانس سرمایه‌گذاری ریاض موسوم به «داووس در صحرا» انصراف دهند.

اگرچه عربستان قتل این روزنامه‌نگار را پذیرفته اما واقعیت این است که دستان این حکومت به خون یمنی‌های بسیاری آلوده است به‌گونه‌ای که جهان اکنون با بزرگ‌ترین بحران انسانی در این منطقه مواجه است.

به همین دلیل شراکت با رژیم دیکتاتوری که در تمام امور و جنبه‌های زندگی شهروندان دخالت می‌کند بسیار زیاد است. از سوی دیگر، کنگره آمریکا و حتی جمهوری‌خواهان ارشد هم انتقادات بسیاری به حکومت سعودی وارد می‌کنند و نسبت به کاهش و محدود کردن فروش تسلیحات نظامی به عربستان هشدار داده‌اند.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    راه حل مسئله ازدواج یکی از دختر های آقای ترامپ با یکی از پسرهای فامیل آقای شی‌جین‌پینگ است. بنظر می رسد در دنیای امروز بجای رفتارهای مبتنی بر عقلانیت و انسان مدار، رجعتی به مثلاً دو تا سه قرن قبل شده و در حال حاضر دنیا دارای حاکمان مقتدر است نه ملت های مقتدر.