در نشست شبکه مهاجرت خاورمیانه مطرح شد:
دلایل مهاجرت چقدر اقتصادی هستند؟
بر اساس آخرین آمارهایی که تا پایان سال 2018 منتشر شده، در حال حاضر، بیش از 260 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد. به عقیده پژوهشگران این حوزه، انگیزههای مهاجران برای ترک کشورشان، بیش از آنکه سیاسی یا مدیریتی باشد، اقتصادی است. اما نیروی انسانی که برای آن سالها زحمت کشیده و روی آن سرمایهگذاری شده، درست در زمان بازدهی کشور را ترک میکند که این مساله میتواند تهدیدی برای کشورها محسوب شود. اما دولتها چطور میتوانند این تهدید را به فرصت تبدیل کنند؟
بر اساس آخرین آمارهایی که تا پایان سال 2018 منتشر شده، در حال حاضر، بیش از 260 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد. به عبارت دیگر از هر 30 نفر ساکن کره زمین، یک نفر مهاجر است. آخرین گزارشها از نرخ مهاجرت در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) هم نشان میدهد که از هر 10 نفر ساکن این کشورها یک نفر مهاجر است. همچنین نسبت مردان به زنان مهاجر در جهان 52 به 48 گزارش شده است.
به گزارش تجارتنیوز، پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف در 17 دیماه 1397 نشستی تخصصی با موضوع «انگیزهها و معضلات مهاجرت اقتصادی» برگزار کرد و پدرام اکبری، پژوهشگر از دانشگاه کافوسکاری ونیز ایتالیا و الیزابتا پراتزلی، پژوهشگر دکتری دانشگاه پادورا / ورونا ایتالیا در آن حضور داشتند.
پدرام اکبری معتقد است که مهاجران از ایران و دیگر کشورهای در حال توسعه، بیش از آنکه دلایل سیاسی و مدیریتی برای ترک کشورشان داشته باشند، انگیزههای اقتصادی دارند. اختلاف سطح ثروتی که به دلیل نابرابری رشد اقتصادی و عدم تعادل در مناطق حاشیهای جهان به وجود میآید، موجب میشود افراد سطح زندگی خود را نسبت به سطح زندگی مردم در کشورهای صنعتی مقایسه کنند و طبیعتا میل مهاجرت به آن کشورها را داشته باشند. به عقیده او انگیزههای مهاجرتی عمدتا بر مبنای بحران انرژی، مشکلات گرمایش زمین و نابرابری تقسیم ثروت است که هر سه به نوعی اقتصادی هستند.
پدرام اکبری میگوید: مهاجران از کشورهای در حال توسعه بیش از آنکه دلایل سیاسی و مدیریتی برای ترک کشورشان داشته باشند، انگیزههای اقتصادی دارند.
بهرام صلواتی، پژوهشگر، با اشاره به خروج نیروی انسانی متخصص از کشورهای در حال توسعه و آمار منتشرشده در این زمینه میگوید: در بیشتر کشورهای مهاجرپذیر، افراد مهاجر در موقعیتهای شغلیای مشغول به کار میشوند که هیچ تناسبی با مدرک تحصیلی آنها ندارد. نیروی متخصص از کشورهای در حال توسعه، کشور خود را ترک میکنند اما بخش عمدهای از این مهاجران در صنعت حملونقل و رانندگی مشغول به کار هستند و این مساله تنها مربوط به مهاجران از کشور ایران نیست. بسیاری از افراد در بدو ورود خود به کشور میزبان برای اینکه بتوانند، نیازهای اساسی خود از جمله اقامت را رفع کنند، با سطح تحصیلات، مهارت و دانش بالا به اولین شغلی که به آنها پیشنهاد داده میشود، پاسخ مثبت میدهند که ما از آن تحت عنوان تله اشتغالی یاد میکنیم. مطالعات هم نشان میدهد که این افراد عمدتا همان مسیر شغلی را ادامه خوهند داد.
در ایران هم آمار و ارقام نشان میدهد، نیمی از ایرانیهایی که کشور خود را ترک میکنند، دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و به این ترتیب بسیاری از آنها در موقعیتهای شغلی باپرستیژ نیستند.
او در پاسخ به این پرسش که آیا خروج نیروی متخصص و ماهر از کشور برای ایران یک تهدید محسوب میشود؟ میگوید: ما دچار فزونی نیروی انسانی مخصوصا در قسمت میانه هرم جمعیت -از 20 تا 35 سال- هستیم. یعنی قسمتی از جمعیت که بازار کار ما قدرت جذب این میزان از نیروی کار را ندارد. بنابراین خیلی طبیعی است که بخشی از نیروی فارغالتحصیل ما با هدف یافتن فرصتهای اقتصادی بهتر مهاجرت کنند.
وی ادامه میدهد: با این حال مطالعات نشان میدهد که این مهاجرت میتواند موقت و چرخشی باشد؛ یعنی رفت و برگشت را به دنبال داشته باشد. بنابراین نکات مثبتی میتواند برای کشور مبداء داشته باشد. اول آنکه فشار از روی بازار کار برداشته میشود و دوم اینکه در دنیای بههمپیوسته امروز، یکی از مهمترین راههای تبادل دانش، تجربه، فناوری و نوآوری این است که نیروی کار متخصص مهاجرت کنند که از آن تحت عنوان چرخش مغزها و نخبهها یاد میشود. به این معنا که افراد برای دستیابی به آخرین فناوریها، راهی جز خروج از کشور و مهاجرت ندارند و سرریز به داخل کشور میتواند یک نکته مثبت برای کشور مبداء باشد.
وی تصریح میکند: نکته منفی در این مورد این است که نیروی انسانی که برای آن سالها زحمت کشیده شده و روی آن سرمایهگذاری شده، درست در زمان بازدهی کشور را ترک میکند. اما واقعیت این است که این مساله ناگزیر است و در تمام دنیا حتی کشورهای پیشرفته هم جذب و اشتغال نیروی کار فارغالتحصیل یکی از چالشها و دغدغههای اصلی دولتهاست. ایران هم تا زمانی که فرصتهای شغلی یا زمینه استفاده نیروی جوان فارغالتحصیل را فراهم نیاورد، شاهد مهاجرت غیرهدفمند و غیرمدیریتشده خواهد بود. به نظر من، بیش از آنکه دولت نگران مهاجرت غیرمدیریتشده باشد، بهتر است به فکر سیاستگذاری و برنامهریزی برای رفت و برگشت و استفاده هدفمند از نیروی انسانی، چه در داخل و چه در خارج باشد.
بهرام صلواتی میگوید: نسبت مردان مهاجر به زنان مهاجر در جهان 52 به 48 است.
صلواتی همچنین در رابطه با زنانه شدن مهاجرت در ایران میگوید: نسبت مردان مهاجر به زنان مهاجر در کل جهان 52 به 48 است. بالطبع در کشور ما هم با توجه به افزایش جمعیت و کلا هرم جمعیتی، سهم زنان و مردان مخصوصا در نیروی جوان تفاوت چندانی ندارد. این پدیده در تمام جهان شایع است و نباید از آن متعجب شد. زمانی که ما میبینیم سهم زنان در نیروی فارغالتحصیل و حضور در دانشگاه افزایش مییابد، در بازار کار هم اوضاع اشتغال و بیکاری زنان بسیار نگرانکنندهتر از مردان است. در نتیجه بخشی از این فشار خودش را در قالب مهاجرت به خارج از کشور و مهاجرتهای تحصیلی و اقتصادی نشان میدهد. در فضای جهانی هم پناهندگی و پناهجویی زنان بسیار شایع است که این مساله به واسطه سوءاستفادههایی که از زنان میشود، قاچاق زنان و از آن تاسفبارتر کودکانی که در مسیر پرخطر مهاجرت به علت فرار از جنگ، فرار از گرسنگی و مسائل اقتصادی دیگر قرار میگیرند، نگرانکننده است.
او این مساله را تهدیدی جدی برای جهان میداند و معتقد است که یکی از چالشهای اصلی موضوع مهاجرت در مقیاس جهانی مهاجرت زنان یا مهاجرت خانواده است که کشورها باید آن را جدی بگیرند.
صلواتی همچنین در پایان، خروج مهاجران افغانستانی از ایران را کاهش ارزش پول ملی ایران میداند. به عقیده او این مهاجران که عمدتا در قالب کانال پناهجویی به کشور ما آمده بودند و به نوعی مهاجر اقتصادی محسوب میشوند، با تغییر شرایط اقتصادی کشور یا به سوی کشور خودشان یا به سمت کشورهای اروپایی مهاجرت میکنند.
او میگوید: با توجه به اینکه برخی مشاغل توسط نیروی کار خارجی تامین میشدند و جمعیت قابل توجهی از افغانستانیها در حال ترکت کشور هستند، پوشش این خلاء نیروی انسانی بسیار دشوار خواهد بود و به نظر میرسد، هنوز اقدامی در این زمینه انجام نشده است.
نظرات