آیا اعتراضات فرانسه به منزله شکست اصلاحات در برابر پوپولیسم است؟
کابوس مکرون/روایت اکونومیست از اعتراضات جلیقهزردها
اکونومیست در سرمقاله تازهترین شماره خود که در هشتم دسامبر منتشر شده به اعتراضات جلیقهزردها در فرانسه و تضعیف جایگاه امانوئل مکرون پرداخته است.
اکونومیست برای تازهترین شماره خود در هشتم دسامبر دو سرمقاله در نظر گرفته است. در سرمقاله مختص بریتانیا به مسئله خروج این کشور از اتحادیه اروپا میپردازد و در سرمقاله نسخه جهانی که عنوان کابوس مکرون را دارد، تضعیف جایگاه رئیسجمهور فرانسه به دنبال اعتراضات اخیر در این کشور را مورد بررسی قرار میدهد.
به گزارش تجارتنیوز، زمانی که سال گذشته امانوئل مکرون به قدرت رسید، وعده انجام اصلاحات در فرانسه را داد. با بحرانی که اکنون به وجود آمده اما به نظر میرسد این کشور قابل اصلاح نیست. خیابانهای پاریس از خودورهای سوخته و شیشههای خردشده مغازهها پر شده و به دلیل مسدود شدن جادهها، انبارها و جایگاههای سوخت از سوی جلیقهزردها، بخشهای زیادی از جمله حومه شهر پاریس فلج شده است.
به این ترتیب به نظر میرسد، سیاستهای مکرون، مردی که تلاش کرده تا تغییراتی را ایجاد کند، به اندازه روسای جمهور پیشین فرانسه ضعیف بوده است.
انتخاب مکرون در ماه می 2017 خوشبینی و امید را در فرانسه، اروپا و بهطور کلی جهان به دنبال داشت. بسیاری گمان میکردند رئیسجمهور جوان و باهوش با ایدههای نو فرانسه را پویاتر از قبل میکند و در این کشور خبری از وقایعی چون برگزیت، دونالد ترامپ و حکومتهای استبدادی اروپای شرقی نیست.
رئیسجمهور فرانسه فراموش کرده که در دور اول انتخابات فرانسه در سال گذشته، 48 درصد از رایدهندگان به قدری ناراضی بودند که از افراطیها حمایت کردند.
زمانی که این حزب جدید -گروهی از تازهواردان سیاسی- که از سوی رسانههای اجتماعی قدرت گرفته بودند، اکثریت پارلمان را به دست آوردند، انقلاب مکرون غیرقابل توقف به نظر میرسید. او به سرعت برای انجام اصلاحات دست به کار شد. انعطافپذیری بازار کار و اصلاحات آموزشی برای طبقه فقیر در مناطق روستایی از این دست اقدامات بود. او همچنین برای اولین بار از سال 2007 تاکنون موفق شد کسری بودجه را به سه درصد از تولید ناخالص داخلی کاهش دهد.
در طول این مسیر اما مکرون فراموش کرد که او تنها سیاستمدار در یک سیستم دموکراسی است که قرار است رضایت عموم مردم را جلب کند.
غرور او موجب شد، خطاهایی انجام شود. تداوم این خطاهای به ظاهر کوچک مخرب بوده است.
از سوی دیگر مکرون فراموش کرد که در دور اول انتخابات فرانسه در سال گذشته، 48 درصد از رایدهندگان به قدری ناراضی بودند که از افراطیها حمایت کردند. مارین لوپن از حزب راستگرا، ژان لوک ملانشن چپگرا و نامزدهای رادیکال دیگر که کاریزمای چندانی نداشتند، جزو این دسته هستند. این مخالفان جای دوری نرفتهاند و به نظر میرسد، ستیز مکرون با چپگراها اقدامی غیرمنطقی بوده و با بیدقتی انجام شده است. افزایش مالیات بر سوخت، هر چند سیاستی در جهت حمایت از محیط زیست بوده، اما باید با توجه بیشتری انجام میشد. زندگی بسیاری از افرادی که در حومه شهر زندگی میکنند به قیمت سوخت و خودروهایشان وابسته است. در حال حاضر برچسبی که به مکرون، بانکدار سابق را با آن مخاطب قرار میدهند، «رئیسجمهور ثروتمندان» است.
مکرون در پنجم دسامبر، از مواضع خود کوتاه آمد و افزایش مالیات بر سوخت برای سال 2019 را لغو کرد تا به این ترتیب از شدت تنشها بکاهد.
بسیاری از مردم هم با این نظر موافقند و دقیقا به همین دلیل است که تقریبا 75 درصد از مردم از اعتراضات اخیر جلیقهزردها حمایت میکنند. این اعتراضات هم درست همانند کمپین ریاستجمهوری مکرون از طریق شبکههای اجتماعی سازماندهی و رهبری میشوند؛ در غیر این صورت نمیتوانند برنامه کاری منجسمی داشته باشند. به این ترتیب به نظر میرسد که مذاکره با معترضان تقریبا غیرممکن است. تظاهرات اخیر در فرانسه طی 50 سال گذشته بیسابقه بوده است.
مکرون در پنجم دسامبر، از مواضع خود کوتاه آمد و افزایش مالیات بر سوخت برای سال 2019 را لغو کرد تا به این ترتیب از شدت تنشها بکاهد. اما به نظر میرسد این اقدام کافی نبوده و کارساز نخواهد بود. اول آنکه بخشی از تظاهرات کنونی از سوی افراطیهای آشوبگری کنترل میشود که تمایل به سرنگونی نظام سرمایهداری دارند. اکثر معترضانِ معتدلتر هم خواستار استعفای مکرون و پارلمان جدید هستند. همچنین افزایش مالیات سوخت که در ژانویه گذشته اجرایی شده، هنوز لغو نشده است.
نویسنده بر این باور است که واکنشهای دولت میتواند نتیجه معکوس بدهد و تاکنون دولت موفق نشده درگیریها را کاهش دهد. از سوی دیگر، تصویری که این اقدامات از مکرون به نمایش میگذارد این است که او در برابر آشوبهای خیابانی به سادگی عقب مینشیند و این روند میتواند افراد بیشتری را به خیابانها بکشاند. در حال حاضر فشار زیادی بر امانوئل مکرون برای باز گرداندن مالیات بر ثروت وجود دارد. این در حالی است که انجام اصلاحات مد نظر مکرون بعید به نظر میرسد.
اقدامات دشوار بسیاری وجود دارد که مکرون باید انجام بدهد. پروژه بعدی او اصلاح سیستم بازنشستگی فرانسه است که بسیار سخت خواهد بود.
آیا اعتراضات فرانسه به منزله شکست اصلاحات در برابر پوپولیسم است؟ متاسفانه با نگاهی به سایر کشورهای غربی پاسخ به این سوال بسیار ساده است. ترامپ موفق شده با وعدههایی چون کاهش مالیات شرکتهای بزرگ، اقدامی که در بلندمدت انجامشدنی نیست، آرای بیشتری را به خود اختصاص دهد. در ایتالیا ائتلاف پوپولیست که در راس قدرت قرار گرفته وعده کاهش سن بازنشستگی و کاهش مالیات را میدهد. حتی ولادیمیر پوتین در روسیه نیز شجاعت روبهرو شدن با بازنشستگان روس را در سال جاری میلادی نداشت.
مکرون میتواند با پرداخت یارانه بر درآمد اقشار کمدرآمد را به کار بیشتر تشویق کند که به مراتب کمتر از پرداخت بیمه بیکاری است.
با این حال نویسنده معتقد است که هنوز راههایی برای مکرون وجود دارد تا از این وضعیت نجات پیدا کند.
اول آنکه رئیسجمهور فرانسه باید اولویتهای خود را مشخص کند. مکرون میتواند طرح اعتبارات مالیات بر درآمد را آغاز کند. به عنوان مثال پرداخت یارانه بر درآمد میتواند اقشار کمدرآمد را به کار بیشتر تشویق کند. هرچند این اقدام میتواند هزینهای را بر دوش دولت بگذارد اما به مراتب کمتر از پرداخت بیمه بیکاری است. بازگشت مالیات بر ثروت اقدام دیگری است که از خشم اعتراضکنندگان میکاهد.
دومین اقدام این است که دولت مکرون باید در مورد دستاوردهایی که تاکنون داشته و توجه کمتری به آنها شده، توضیح بیشتری به عموم مردم بدهد. از جمله این اقدامات سرمایهگذاری دولت مکرون در زمینه کارآموزی برای افراد جوان است که میتواند قراردادهای نیروی کار جوان با کسبوکارها را طولانیتر کند. واقعیت این است که در دوران ریاستجمهوری امانوئل مکرون نرخ بیکاری 0.5 درصد کاهش یافته؛ هرچند نرخ 9.1 درصدی بیکاری همچنان بالاست.
در مرحله سوم، مکرون باید به تغییرات مربوط به خودش بیندیشد. این تصور از سوی او که فرانسه به دنبال یک رئیسجمهور ژوپیتری بوده، کاملا اشتباه است. آمار و ارقام نشان میدهد که محبوبترین رئیسجمهور در سالهای اخیر ژاک شیراک، فردی سیگاری و الکلی بوده است. نباید فراموش کرد در دورانی که پوپولیستها هر چه میخواهند به زبان میآورند، سیاستمداری که نتواند عموم مردم را متقاعد کند، آنها را درک و به آنها کمک کند، برای انجام اصلاحاتش با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد.
انجام اصلاحات در فرانسه نیاز به نیروی مافوق بشری ندارد، بلکه سیاستمداری با ویژگیهای انسانی نظیر صبر، تواضع و تشویق میتواند اقدامات مورد نظر را انجام بدهد.
نظرات