ارزش کل بورس معادل قیمت چند سکه است؟ هرچند اخیرا نرخ سکه به دلار وابستهتر شده، اما چون سیاستگذار کمتر در آن مداخله میکند، بهتازگی در تحلیل وضع بورس مورد توجه برخی محافل قرار گرفته است.
به گزارش تجارتنیوز، بررسیهای آماری نشان میدهد ارزش کل بازار سهام، شامل بورس و فرابورس که در اوج خود، ۱۹ مردادماه، به ۸۸۷ میلیون سکه تمام رسیده بود، در حال حاضر ۵۸۲ میلیون سکه برآورد میشود. این متغیر در ۱۸ شهریورماه یعنی تنها یک ماه پس از آغاز روند اصلاح بورس، به سقف قبلی در سال ۹۲ رسید.
عقبنشینی قیمت سهام از اواسط مردادماه پس از صعود ۳۰۰ درصدی این نماگر از ابتدای سال ۹۹، فضای متفاوتی را میان تحلیلگران و البته فعالان بازار ایجاد کرد. در این شرایط برخی سهامداران، با مشاهده نخستین نشانههای اصلاح، سرمایه خود را از بازار خارج کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. این گروه احتمالا در انتظار افت هر چه بیشتر قیمتها و ورود مجدد به گردونه معاملات سهام با بروز نشانههای مجدد رونق هستند. برخی اما این اصلاح قیمتی را لازمه بازار و طبیعی قلمداد کردند و صبورانه به انتظار نشستهاند.
در میان اهالی بازار اما بحث مقایسه بورس ۹۹ با بورس سال ۹۲ و احتمال تجربه مجدد یک اصلاح طولانیمدت داغ است. هر چند جهش سودآوری ناشی از رشد نرخ ارز و تورم در کنار ورود پرشتاب پولهای تازه در هر دو دوره سبب رشد افسارگسیخته قیمت سهام شده اما وضعیت نامتوازن نسبت قیمت به درآمد، شرایط بازارهای رقیب، اوضاع و احوال سیاسی کشور و قیمتهای جهانی وجه تمایز بازار در دو بازه مورد بررسی است.
افول ارزش سکهای بورس به اوج ۹۲
برای بررسی وضعیت بازار سهام در سالهای اخیر، ارزش کل بازار در مجموع بورس و فرابورس را بر مبنای قیمت سکه محاسبه شده است. قیمت سکه از آنجا که کمتر مورد مداخله سیاستگذار قرار میگیرد، نسبت به قیمت ارز از نرخ واقعیتری برخوردار است. هر چند در ماههای گذشته جهتگیری عمومی در بازار سکه نیز بیشتر از آنکه از اونس طلا تاثیرپذیر باشد به نرخ دلار وابسته بوده است.
همانطور که در نمودار نیز مشاهده میشود ارزش کل بازار سهام (بورس و فرابورس) که در اوج ۱۹ مردادماه به ۸۸۷ میلیون سکه تمام نیز رسیده بود، در حال حاضر ۵۸۲ میلیون سکه تمام برآورد میشود. نکته جالب توجه آن که متغیر مورد بررسی در ۱۸ شهریورماه یعنی تنها یک ماه پس از آغاز اصلاح به سقف قبلی در سال ۹۲ رسید و در روزهای گذشته نزول بیشتری داشته است. در این میان پرسش این است که آیا بازار سهام بیش از سطوح فعلی ارزش دارد یا مانند سال ۹۲، اصلاح بلندمدتی را تجربه میکند و هفت سال طول میکشد تا قله پیشین را تجربه کند؟
شباهتهای دو دوره بورسی
در اینجا قصد نداریم ارزندگی یا گران بودن سهام را مورد بررسی قرار دهیم. آنچه پیداست جهش قابلتوجه قیمت سهام در هر دو دوره عمدتا به دلیل جهش نرخ ارز و تورم در کنار ورود پرشتاب پولهای تازهای رخ داده است و به شباهت انکارنشدنی بازار سهام در دو سال گذشته با سال ۹۲ تبدیل شده است. جهش نرخ دلار و به دنبال آن تورم عمومی قیمت محصولات شرکتهای بورس در هر دو دوره سبب رشد اسمی سودآوری بنگاههای اقتصادی شد و در نهایت به دلیل سیل خروشان پولهای ورودی به گردونه معاملات سهام، قیمتها را بیش از آنچه باید صعودی کرد. صفکشی برای دریافت کدهای معاملاتی در هر دو بازه زمانی به «تیتر یک» بسیاری از مراجع خبری تبدیل شد و هیجان حرف اول را میزد. اما پس از اوجگیری بورس در دی ۹۲، اصلاح طولانیمدت بر بازار سهام تحمیل شد و در سال ۹۳ شاهد افت بیش 20/86 درصدی نماگر اصلی بورس تهران بودیم تا عنوان منفیترین سال تاریخ بورس تهران به سال ۹۲ اختصاص پیدا کند. اما آیا چنین وضعیتی پس از رشد ۹۰۰ درصد شاخص سهام در یک سال و نیم گذشته بار دیگر تکرار میشود؟
P/ E نامتوازن گروهها
یکی از مشخصههای بورس در سال ۹۲، رشد عمومی قیمتها بود. در آن سال نسبت قیمت به درآمد یا همان P/ E از رقم تاریخی ۶ مرتبه به ارقامی بیش از 8/5 مرتبه رسید. نکته قابلتوجه اما P/ E یکدست تمامی صنایع و اختلاف ناچیز این رقم در گروههای کوچک و بزرگ بازار بود. در حال حاضر اما هر چند P/ E فوروارد بازار به 19/6 مرتبه رسیده است اما شرکتهای کوچک بازار دارای نسبت قیمت به درآمد ۲۷ مرتبه و شرکتهای بزرگ P/ E فوروارد 17/9 مرتبه را به خود اختصاص دادهاند که نشان از رشد بیشتر قیمت این شرکتها دارد. در این میان برخی گروهها حتی از نسبت قیمت به درآمدهای چهار رقمی نیز برخوردارند. (نسبت قیمت به درآمد یا همان P/ E نشان میدهد برای هر ریال سرمایهگذاری، سهم مزبور چقدر سود میسازد. مثلا نسبت ۵ بیان میکند برای کسب یک ریال سود باید ۵ ریال سرمایهگذاری کرد.) این توزیع غیریکنواخت میتواند نویددهنده پتانسیل بزرگان بازار برای حمایت از شاخص کل باشد.
بازارهای جهانی در کف
یکی دیگر از تفاوتهای مهم دو دوره سال ۹۲ و سالهای ۹۸ و ۹۹، وضعیت قیمت نفت و فلزات در بازار جهانی است. اواخر سال ۹۲ قیمتهای جهانی کالاها در اوج خود قرار داشتند. بهعنوان نمونه هر بشکه نفت خام بیش از ۱۰۰ دلار دادوستد میشد. مس نیز سال ۹۲ از ۷ هزار دلار در هر تن عبور کرده بود. سایر فلزات نیز وضعیتی مشابه داشتند. در ادامه اما از تابستان ۹۳ شاهد آغاز دوران ریزش قیمت کامودیتیها بودیم؛ بهطوری که در فاصله کمتر از یک سال هر بشکه نفت به کمتر از ۳۰ دلار نیز رسید. مس نیز به میانه کانال ۵ هزار دلاری به ازای هر تن سقوط کرد. از اینرو بورس کالامحور تهران با سهم بیش از ۵۰ درصدی شرکتهای کالایی، به شدت تحت تاثیر افت قیمتهای جهانی قرار گرفت که طبیعی نیز به نظر میرسید. در حال حاضر اما قیمتها در بازار جهانی به دلیل تنشهای بیپایان دو قدرت اقتصادی جهان یعنی چین و آمریکا و البته پاندمی کووید-۱۹ در سراسر دنیا در سطوح نازلی قرار دارد و اثر آن بر بازار سهام نیز تا حد زیادی پیشخور شده است. از این رو وضعیتی بدتر از وضعیت فعلی پیشبینی نمیشود و نمیتوان اثر بیشتری بر شرکتهای کالامحور که شاخصساز نیز هستند، در نظر گرفت.
محرکهایی در بازارهای رقیب
یکی از عوامل تشدیدکننده افت قیمت سهام پس از دیماه ۹۲ اما بالارفتن نرخ سود بانکی و جذاب شدن بازار پول برای صاحبان نقدینگی بود؛ جایی که بعضا بانکها نرخهای سود فراتر از ۲۵ درصد نیز به سپردهها اختصاص میدادند. در حال حاضر اما نرخ سود سپردههای کوتاهمدت بانکی در محدوده ۱۰ درصد قرار دارد و ارادهای نیز برای افزایش این نرخ دیده نمیشود. در بازار ارز نیز رفتار بازارساز در روزهای اخیر نشان داد تصمیمی قاطع برای مدیریت اصولی بازار ارز وجود دارد. در عین حال میتوان به نرخ ارز اشاره کرد.
در حال حاضر نرخ دلار نیما حدود ۲۱ هزار تومان و ارز آزاد حدود ۲۷ هزار تومان است. نرخ نیما مبنای فروش و سودآوری شرکتهای بورسی است و نزدیک شدن این نرخ به دلار آزاد پس از برداشته شدن سقف قیمتی در این سامانه میتواند محرک رشد قیمت سهام باشد.
تفاوت محسوس دو دوره از منظر سیاسی
در حوزه سیاسی نیز شرایط با سال ۹۲ کاملا متفاوت است. در آذرماه ۹۲، توافق موقت ژنو موجی از خوشبینی سیاسی مبنی بر رفع تحریمها میان فعالان اقتصادی ایجاد کرده بود.
در ادامه اما با طولانی شدن مذاکرات هستهای، تاثیر مثبت خود را از دست داد و بالعکس سیگنالی نزولی به بازار سهام ارسال کرد.
در حال حاضر اما شدیدترین تحریمها علیه ایران اعمال شده و در نتیجه بدترین سناریوی ممکن در حوزه سیاسی مدنظر صاحبان نقدینگی قرار گرفته است. در نتیجه در حوزه سیاسی تنها مخابره یک سیگنال مثبت است که میتواند بازار سهام را دستخوش تغییراتی کند که آن نیز به جذابتر شدن این بازار برای سرمایهگذاران میانجامد.
منبع: دنیای اقتصاد
من تازه واردم این مقاله به من اینو فهماند که سال ۹۲دولت رکبی زده و حالا در ۹۹با مقیاس بزرگتر همان کار را انجام داده.حالا من بد بین که قبل از ورود به بورس و درخواست این یا اون نه میگفتم. اینقدر سماجت کردن خانم بچه که فلانی اینقدر سود کرده و فلانی اونقدر .ومن زیر بار نرفتم.همیشه میگفتم این سود کرده یکی باید ضرر کرده باشه.چطور ممکنه همه سود باشند .که یک بی عقل تر از خودم گفت میخوان همه رو پولدار کنن و اینجا پول ساخته میشه.همانطور که رییس قبلی میگفت پول بخار میشه.سرتون درد نمیارم بالاخره کد بورسی گرفتم.و فهمیدم کی ضرر میکنه.خیلی این مقاله آموزنده است.ممنون
سال 92 ارزش بازار 340 هزار میلیارد بود که میشود340 میلیون سکه.نه 800 یا 500 میلیون .یک چیز دیگر ارزش بازار در سال 92 نصف نقدینگی آن سال بود ولی الان ارزش بازارا سهام دو برابر نقدینگی است عاقلان دانند اگر شاخص بعد 4 سال قله سال 92 را فتح کرد اینبار پس از چند سال قله دو میلیون واحدی را فتح خواهد کرد
این خبر دروغ است چون ارزش بازار در سال 92 به رقم 340 هزار میلیارد تومان رسید که با سکه یک میلیون آن زمان به 340میلیون سکه میرسیم نه 500 یا 800 میلیون .دوم اینکه ارزش بازار سهام در سال 92 با آنهمه رشد تقریبا نصف نقدینگی در آن سال بود اما ارزش بازار در سال 99 دو برابر نقدینگی کشور است .نتیجه گیری اگر بازار سهام بعد 4_5سال سقف شاخص در سال 92 را پس گرفت این بار پس از 10 سال شاخص دوباره قله دو میلیون واحدی را پس میگیرد.با این نرخ دلار شاخص کل نباید بیش از یک میلیون رشد میکرد
بازار فراز و نشیب زیاد داره مخصوصا توی این شرایط
لطفا تجارت نیوز واقعیت ها را کتمان نکن
من نمیفهمم ، مگر تعداد شرکت های بورس در سال 92 با سال 99 یکیه؟
همین شستا میدونید چه عظمتی داره و چقدر بر شاخص تاثیر میذاره که در سال 99 به بورس اضافه شده؟ کاری به باقی شرکت های اضافه شده ندارم .
چطور باید بورس 92 ، معادل سکه ای سال 99 باشه ؟ اونم با وجود اضافه شدن شرکت های جدید و همچنین ارزش افزوده ی شرکت های بورسی که درمجموع درآمد های چند ده میلیارد دلاری دارن
یا من کلا اشتباه میکنم؟
خخخخخخخ
تشکر بخاطر این مقاله آموزنده و نکات قابل توجهی که اشاره کردین. اما بنظرم معیار سکه برای ارزش گذاری بورس با توجه به تاثیر کووید 19 بر تشدید افزایش قیمت طلای جهانی شاید چندان درست نباشد.
این آخر زور آمریکاست
هر چند الان اوضاع افتضاحه ولی
بدتر از این نمیشه
بر اساس گزارشات بالا الان همه عوامل رشد صعودی بورس مهیا شده یعنی هر موردی که باعث روند نزولی بورس در سال ۹۲شد در سال ۹۹برعکس شده قیمت دلار بیشتر داره میشه خوشبینی اقتصادی در عرصه بین المللی وجود ندارد کم کم با مهار شدن ویروس کرونا شاهد افزایش قیمت های جهانی فلزات و مواد نفتی خواهیم بود بانک مرکزی برخلاف قبل نرخ سود را کمتر کرده و بر تامین نقدینگی از بورس تاکید دارد و……سیاست دولت فعلی و دولتی که سال دیگر بر سرکار خواهد آمد مبنی بر اقتصاد درون گرا و مبتنی بر بازار سرمایه است و آینده خوبی در انتظار بازار سرمایه است
بسیار عالی و منحصر بفرد سپاس از انتشار این مطلب ارزشمند. درک درستی از بورس ارائه دادید.
توجه به این نکته هم لازمه که تا سال نودو نه شرکتهای جدید زیادی به بورس اضافه شده اند.
دقیقا ، شاخص 99 با شستا و چند تا شرکت جدیدی که از 92 به بعد اضافه شدن ، یه چیز دیگه شده ، پس این 887میلیون سکه معادل همون 582میلیون سکه میشه تقریبا . چون شرکت های بورس نسبت به 92 خیلی بزرگتر شده .
شما نمیتونی بگی مثلا اگه 400 شرکت در سال 92 معادل 582میلیون سکه شدن ، الان با 650 شرکت هم باید معادل 582میلیون شرکت باشن .
مثل اینه که بگی قیمت پراید با دنا باید یکی باشه.
تازه جدای از این افزایش سرمایه از آورده نقدی و سود انباشته که معمولا صرف گسترش شرکت میشه باید لحاظ بشه