به گزارش تجارتنیوز، در پایان معاملات امروز بازار سهام قیمت دارا یکم با رشد 7 درصدی به 4 میلیون و 298 هزار تومان رسید.
همچنین طی معاملات امروز 19 میلیون و 32 هزار واحد از این صندوق معامله شد.
مطالعه بیشتر:
ارزش روز دارا یکم 12 شهریور 99 / ریزش 9 درصدی ارزش ETF
فردا صف خرید بالایی داره خبر آمد خبری در راه است
درهرحال من تا۱۴۰۰ صبر میکنم..
اون وقت حتما 10000000 10میلیون میشه
خداکنه بزودی برسه به۵۰۰۰۰ الهی امین یارب العالمین
هه
آره به خدا 7000000نفروختیم حالادنبال 5000000هستیم
باید قیمت حداقل برسه به ۲۶…
دوستان سلام بنظرتون دارا یکم رو بفروشم پول لازمم.
با سلام و ادب
تا حالا هیچ موقع نظرهای من را منتشر نفرموده اید چرا نمی دانم؟
چرا به دنبال حمایت می گردید؟
عملکرد شرکتها باید به نحوی باشد که از تولید حمایت کند؟
وقتی رقابت بر سر کیفیت و کمیت تولیدات باشد روند رشد و کاهش نمادها، منطقی خواهد بود؟
این چه منطقی است که حقوقی حمایت کند؟ حقوقی حمایت کند که تیمهای نوسانگیر و بازیگر، سرمایه ها را به یغما ببرند؟
رشد و اصلاح هر نماد باید بر اساس عملکرد شرکتها باشد، رقابت واقعی ایجاد شود نه اینکه با افزایش خرید و فروش نماد رشد کند خوب معلوم است وقتی غیر منطقی رشد کند غیر منطقی هم ریزش خواهیم داشت.
آنچه در بازار سرمایه بیش از همه چیز ضرورت دارد، اعتماد سازی و ثبات در بازار است نه به این معنی که فقط صعودی باشد بلکه رشد و اصلاح بر مبنای عملکرد واقعی شرکتها و رقابت در کیفیت و کمیت تولید نه بر اساس نوسانگیری و بازیگری و دلالی،
این حجم از نقدینگی مردم در بورس، باید فرصتی در جهت رونق اقتصادی باشد نه اینکه سرمایه مردم توسط نوسانگیرهای حقیقی و حقوقی، به یغما برود.
اقتصاد همیشه از دلال های طمعکار ضربه خورده
خیلی راحت میشود سامانه بورس را ایمن کرد،
چطور تا یک عدد را خارج محدوده قیمت و یا زمان وارد کنیم، سیستم اخطار می دهد.
?اگر شخصی، سهمی را خرید و خواست همان روز بفروشد، در اختلاف خرید و فروش، نهایت سودش به اندازه کارمزد باشد. آبشاری بخرد و بفروشد به هر تعداد و دفعه، ولی در آن سهم، در یک روز هیچ سودی نبرد. اگر با حساب و کتاب خریده یا فروخته، لا اقل یک روز صبر کند تا مشخص شود که نمی تواند آب را گل آلود کند و ماهی بگیرد. خرید و فروش تکراری روزانه هر سهم مجاز باشد، ولی در اختلاف قیمتی نهایتا به اندازه سود کارگزاری و بدون یک ریال سود بیشتر در روز برای حقیقی و حقوقی، سیستم اخطار دهد.
یک سؤال:
اگر میخواهد سود ببرد لا اقل یک روز صبر کند.
صبر و سهامداری اگه خوبه، چرا جلوی نوسانگیری و بازیگری گرفته نمی شود؟
خیلی از حقیقها هم به نوسانگیری روی آورده اند از این بازار اعتماد و خیر و برکت خارج میشود و آه و نفرین مردم گریبان این نامردا را خواهد گرفت. سازمان بورس باید جلوی آنها را بگیرد سامانه را ایمن کند.
ایمن شدن= اعتمادسازی= ثبات در بازار= رشد و اصلاح منطقی و واقعی هرنماد متناسب با عملکرد شرکت در کیفیت و کمیت تولیدات و رقابت سالم
امنیت بازار سرمایه در برابر هر نوع نوسانگیری حتی یک ریال، باعث ثبات و جلب اعتماد، معاملات بر پایه واقعیت و میزان کمی و کیفی تولیدات، خواهد شد و چه تازه وارد و چه قدیمی، چه کارگزاری و چه بازیگر، نمی تواند سوء استفاده کند، سیستم به او اجازه نمی دهد. چطور تا یک عدد را خارج محدوده قیمت و یا زمان وارد کنیم، سیستم اخطار می دهد.
ظاهرا در بورس نوسانگیری و فریب و سرقت سرمایه مردم را تهدید نمیدانند و بالعکس آنرا رونق و جذابیت می دانند. حضور نوسانگیر زالو صفت را که، باعث ایجاد حجم کاذب، اصلاح و رشد بی حساب و کتاب نمادها و ترس و نگرانی در بازار می شود را فلسفه می دانند. این دید و منطق واقعا فاجعه است.
واقعا یک کارشناس از نظر اسلامی و اعتقادی، حضور و موجودیت نوسانگیر را توجیه کند و اگر توجیه پذیر نیست، سیستم را در برابر نوسانگیری، ایمن نمایید.
فریبکاری و دروغ خیر و برکت را از بازار خارج می کند. نگاه منفعت یک طرفه در بازار خطرناک است. در بازار خریدار و فروشنده باید به یکدیگر اعتماد کنند و هر دو دوسود ببرند، فروشنده از کسب روزی حلال و خریدار از کیفیت واقعی محصول.
سازمان بورس که به واقع از هر خرید و فروشی سود میبرد و وظیفه اش حمایت از شرکت و سهامدار است. نباید به نوسانگیر اجازه فعالیت به دهد. هرچند به ظاهر افزایش و تعدد معاملات به سود کارگزاری هاست ولی در حقیقت نابودی سهامدار و رشد و اصلاح بی رویه سهام، خیر و برکت را از بازار خارج میکند، ناله و نفرین مردم وارد بازار می گردد. اعتماد ازبین می رود. از طرفی از نظر اقتصادی نیز باعث تورم کاذب در جامعه می گردد. اگر خوب و منطقی به این موضوع نگاه کنیم فعالیت نوسانگیر هیچ توجیه علمی، اعتقادی و اقتصادی ندارد.
با وجود تیمهای قوی نوسانگیر، که مسؤلیت ایجاد حجم کاذب و رشد و اصلاح بی رویه نماد را بر عهده دارند و سرمایه مردم را به یغما می برند، آیا اعتماد از بین نمی رود؟
آیا اعتمادسازی مهمترین اصل در بازار نیست؟
آیا با وجود نوسانگیر و بازیگر، رشد و اصلاح نمادها منطقی است؟
آیا وجود دلالها طمعکار در هر حوزه ای، یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی ما نیست؟
آیا سامانه بورس در برابر نوسانگیری و بازیگری ایمن است؟
آیا تعداد زیادی از حقیقی ها هم پا به پای حقوقی ها نوسانگیری نمی کنند و سرمایه مردم را به یغما نمی برند؟
چرا سازمان بورس، سامانه را ایمن نمی کند و از سرمابه هایی که باید در جهت رونق اقتصادی صرف شود، محافظت نمی کند؟
با سلام و ادب
چرا به دنبال حمایت می گردید؟
عملکرد شرکتها باید به نحوی باشد که از تولید حمایت کند؟
وقتی رقابت بر سر کیفیت و کمیت تولیدات باشد روند رشد و کاهش نمادها، منطقی خواهد بود.
این چه منطقی است که حقوقی حمایت کند؟ یعنی فقط بخرد تا قیمت رشد کند؟ حمایت کند که تیم های نوسانگیر و بازیگر، سرمایه ها را به یغما ببرند؟
رشد و اصلاح هر نماد باید بر اساس عملکرد شرکتها باشد، رقابت واقعی ایجاد شود نه اینکه با افزایش خرید و فروش نماد رشد کند خوب معلوم است وقتی غیر منطقی رشد کند غیر منطقی هم ریزش خواهیم داشت.
آنچه در بازار سرمایه بیش از همه چیز ضرورت دارد، اعتماد سازی و ثبات در بازار است نه به این معنی که فقط صعودی باشد بلکه رشد و اصلاح بر مبنای عملکرد واقعی شرکتها و رقابت در کیفیت و کمیت تولید نه بر اساس نوسانگیری و بازیگری و دلالی،
این حجم از نقدینگی مردم در بورس، باید فرصتی در جهت رونق اقتصادی باشد نه اینکه سرمایه مردم توسط نوسانگیرهای حقیقی و حقوقی، به یغما برود.
اقتصاد همیشه از دلال های طمعکار ضربه خورده
خیلی راحت میشود سامانه بورس را ایمن کرد،
چطور تا یک عدد را خارج محدوده قیمت و یا زمان وارد کنیم، سیستم اخطار می دهد.
?اگر شخصی، سهمی را خرید و خواست همان روز بفروشد، در اختلاف خرید و فروش، نهایت سودش به اندازه کارمزد باشد. آبشاری بخرد و بفروشد به هر تعداد و دفعه، ولی در آن سهم، در یک روز هیچ سودی نبرد. اگر با حساب و کتاب خریده یا فروخته، لا اقل یک روز صبر کند تا مشخص شود که نمی تواند آب را گل آلود کند و ماهی بگیرد. خرید و فروش تکراری روزانه هر سهم مجاز باشد، ولی در اختلاف قیمتی نهایتا به اندازه سود کارگزاری و بدون یک ریال سود بیشتر در روز برای حقیقی و حقوقی، سیستم اخطار دهد.
یک سؤال:
اگر میخواهد سود ببرد لا اقل یک روز صبر کند.
صبر و سهامداری اگه خوبه، چرا جلوی نوسانگیری و بازیگری گرفته نمی شود؟
خیلی از حقیقها هم به نوسانگیری روی آورده اند از این بازار اعتماد و خیر و برکت خارج میشود و آه و نفرین مردم گریبان این نامردا را خواهد گرفت. سازمان بورس باید جلوی آنها را بگیرد سامانه را ایمن کند.
ایمن شدن= اعتمادسازی= ثبات در بازار= رشد و اصلاح منطقی و واقعی هرنماد متناسب با عملکرد شرکت در کیفیت و کمیت تولیدات و رقابت سالم
امنیت بازار سرمایه در برابر هر نوع نوسانگیری حتی یک ریال، باعث ثبات و جلب اعتماد، معاملات بر پایه واقعیت و میزان کمی و کیفی تولیدات، خواهد شد و چه تازه وارد و چه قدیمی، چه کارگزاری و چه بازیگر، نمی تواند سوء استفاده کند، سیستم به او اجازه نمی دهد. چطور تا یک عدد را خارج محدوده قیمت و یا زمان وارد کنیم، سیستم اخطار می دهد.
ظاهرا در بورس نوسانگیری و فریب و سرقت سرمایه مردم را تهدید نمیدانند و بالعکس آنرا رونق و جذابیت می دانند. حضور نوسانگیر زالو صفت را که، باعث ایجاد حجم کاذب، اصلاح و رشد بی حساب و کتاب نمادها و ترس و نگرانی در بازار می شود را فلسفه می دانند. این دید و منطق واقعا فاجعه است.
واقعا یک کارشناس از نظر اسلامی و اعتقادی، حضور و موجودیت نوسانگیر را توجیه کند و اگر توجیه پذیر نیست، سیستم را در برابر نوسانگیری، ایمن نمایید.
فریبکاری و دروغ خیر و برکت را از بازار خارج می کند. نگاه منفعت یک طرفه در بازار خطرناک است. در بازار خریدار و فروشنده باید به یکدیگر اعتماد کنند و هر دو دوسود ببرند، فروشنده از کسب روزی حلال و خریدار از کیفیت واقعی محصول.
سازمان بورس که به واقع از هر خرید و فروشی سود میبرد و وظیفه اش حمایت از شرکت و سهامدار است. نباید به نوسانگیر اجازه فعالیت به دهد. هرچند به ظاهر افزایش و تعدد معاملات به سود کارگزاری هاست ولی در حقیقت نابودی سهامدار و رشد و اصلاح بی رویه سهام، خیر و برکت را از بازار خارج میکند، ناله و نفرین مردم وارد بازار می گردد. اعتماد ازبین می رود. از طرفی از نظر اقتصادی نیز باعث تورم کاذب در جامعه می گردد. اگر خوب و منطقی به این موضوع نگاه کنیم فعالیت نوسانگیر هیچ توجیه علمی، اعتقادی و اقتصادی ندارد.
با وجود تیمهای قوی نوسانگیر، که مسؤلیت ایجاد حجم کاذب و رشد و اصلاح بی رویه نماد را بر عهده دارند و سرمایه مردم را به یغما می برند، آیا اعتماد از بین نمی رود؟
آیا اعتمادسازی مهمترین اصل در بازار نیست؟
آیا با وجود نوسانگیر و بازیگر، رشد و اصلاح نمادها منطقی است؟
آیا وجود دلالها طمعکار در هر حوزه ای، یکی از بزرگترین مشکلات اقتصادی ما نیست؟
آیا سامانه بورس در برابر نوسانگیری و بازیگری ایمن است؟
آیا تعداد زیادی از حقیقی ها هم پا به پای حقوقی ها نوسانگیری نمی کنند و سرمایه مردم را به یغما نمی برند؟
چرا سازمان بورس، سامانه را ایمن نمی کند و از سرمابه هایی که باید در جهت رونق اقتصادی صرف شود، محافظت نمی کند؟