به گزارش تجارت نیوز، «ترامپ علاقه دارد کارهای نشدنی را تا رسیدن به هدفش دنبال کند.» این جملات را مجید رئوفی کارشناس حوزه انرژی که درباره مناسبات حوزه چین نیز پژوهشهایی انجام داده در گفتوگو با تجارتنیوز بیان میکند.
او با تاکید بر لزوم سرمایهگذاری تهران بر مناسبات با پکن توضیح میدهد: «باید قبل از اینکه ترامپ مشکل جدیدی ایجاد کند و برای ما و چینیها دردسرآفرین باشد، به یک راهحل درست و اصولی دست پیدا کنیم.»
این کارشناس حوزه انرژی همچنین میافزاید: «اگر همچنان تحریمهای ترامپ برقرار باشد، شرکتهای بزرگ چینی وارد همکاری با ایران نخواهند شد. بنابراین حتماً همکاریهای ایران و چین در بخش خرید نفت خام و حتی مواد معدنی و محصولات پتروشیمی، با وجود ترامپ آسیبپذیر است.»
او خاطرنشان میکند: «البته با وجود رویه نادرست و ناصواب ترامپ علیه ایران، حتی در بدترین شرایط هم میزان واردات نفت خام چین از ایران صفر نشد.»
متن کامل گفتوگوی تجارتنیوز با مجید رئوفی را در ادامه خواهید خواند.
***
اگر نتوانیم سازوکار مدونی را با ترامپ پیش ببریم، ممکن است با چالشهای عمدهای روبهرو شویم
*ارزیابی شما درباره به قدرت رسیدن مجدد دولت ترامپ و اظهارات ماه گذشته او مبنی بر اینکه صادرات نفت ایران را به صفر میرساند، چگونه است؟ این ترس وجود دارد که اگر تهران پای میز مذاکرات مورد نظر رئیسجمهور آمریکا ننشیند، حتی چین نیز دیگر خریدار نفت ایران نباشد. دیدگاه شما دراینباره چیست؟
ایران تجربهای را مقابل چشمان خود از دور نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ دارد. چهار سال نخست ریاستجمهوری او موجب شده است عموم کشورها با واقعبینی بیشتری سیاستهایشان با آمریکا را تنظیم کنند؛ چراکه دوره بسیار خاصی بود و با دورههای گذشته روابط آمریکا با چین و روابط آمریکا با کشورهایی مثل ایران تفاوت داشت.
ترامپ نشان داده است که میتواند فشار حداکثری را تا بالاترین درجه اعمال تا به هدف مدنظر خود دست پیدا کند، البته باز هم تجربه کردهایم که به نتیجه غایی مد نظر خود نرسید. اما تا جایی که توان داشت، از صادرات نفت ایران جلوگیری کرد. هرچند در همان فضا چین همچنان همکاری خود با ما را حفظ کرد. یعنی در آن دوره حتی با وجود فشار حداکثری ترامپ و اطرافیان تندرو او که در همراهی با گروههای اپوزیسیونی که در کشورمان جایگاهی ندارند تحریمهایی علیه تهران اعمال میکرد، یک دریچه برای ایران باقی ماند.
به طور کلی به خاطر اقدامات غیرقابل پیشبینی ترامپ در آن دوره و با توجه به اینکه او دیگر به دور سوم انتخاباتی نیز فکر نمیکند، قطعاً اهدافش را قدرتمندتر از دور قبل پیگیری میکند که یکی از این اهداف میتواند تحت فشار قرار دادن تهران باشد. او در این دوره مجلس نمایندگان و سنا را نیز همراه خود دارد.
ترامپ بهرغم خواست نهادهای قدرت در ایالات متحده روی کار آمد و رأی مردم آمریکا را به دست آورد. بنابراین، غره به این موضوع و اینکه نگران رأی دور بعد نیست، با آزادی عمل بیشتری برنامههای خود را با همکاری دو نهاد قانونگذاری ایالات متحده یعنی مجالس سنا و کنگره آمریکا پیگیری میکند. نکته مهمتر آنکه در این دور از ریاستجمهوری ترامپ، کشورهای اروپایی و حتی چین در تلاشاند تا جای ممکن روابطِ روی ریل و برنامهریزیشدهای با آمریکا داشته باشند. همه این موارد نشان میدهد اگر ما نتوانیم سازوکار مدونی را با ترامپ پیش ببریم، ممکن است با چالشهای عمدهای روبهرو شویم.
باید بسیار هوشمندانه، متمرکز و با برنامه با آمریکا روبهرو شویم
نباید فراموش کنیم که وضعیت اقتصادی کشور با چند سال تورم بالا همراه بوده و در منطقه، موقعیت بسیار خوب چهار سال قبل خودمان را هم نداریم. برای تصمیمات درست، باید واقعبینانه به موضوعات نگاه کنیم و بدانیم شرایط متفاوتی حاکم است. به یاد داشته باشیم که یکی از مهمترین دلایل شکست ترامپ در انتخابات پیشین، وقوع کرونا و موضوعات پیرامون آن بود. ترامپ پیدایش و گسترش این بیماری را زیر سر چینیها میداند و همین موضوع انگیزهای برای او ایجاد کرده است تا برخورد متفاوتی با پکن داشته باشد.
با همه این اوصاف، ما در موقعیت پیچیدهای قرار داریم. از یک طرف نمیتوانیم همه پیوندهایی را که با چین برقرار کردهایم کنار بزنیم و پای میز مذاکره با آمریکا و متحدانش بنشینیم، مانند اتفاقی که در برجام افتاد و موجب شد چینیها نسبت به ایران بعد از برجام رفتار متفاوتی داشته باشند- در آن دوره چینیها معتقد بودند که ایران تمایل بیشتری به غرب داشته است- از سوی دیگر نمیتوانیم با ترامپ هم کجدار مریز پیش برویم. زیرا اتفاقاتی که طی چهار سال گذشته در منطقه و ایران و جهان افتاده است، مخصوصاً جنگ روسیه با اوکراین، حمایتهایی که بایدن از اوکراین داشت و اتفاقاتی که در غزه رخ داد، روند سیاستهای جهانی را به گونه دیگری شکل داده است. با کنار گذاشتن همه مولفههایی که برشمرده شد، میبینیم که ما در موقعیت پیچیدهای هستیم و باید بسیار هوشمندانه، متمرکز و با برنامه با آمریکا روبهرو شویم.
به چین اطمینان بدهیم که در صورت توافق با ترامپ، پکن را کنار نمیگذاریم
از یک طرف باید به چین این اطمینان خاطر داده شود که حتی در صورت توافق با غرب، همچنان رابطه با این کشور ادامه خواهد داشت و مشکلی از جانب ایران در رابطه با چین پیش نمیآید. یعنی هم روابط مستقیم و هم روابطی که پکن با کشورهای منطقه چون امارات، عربستان، قطر و… دارد، دچار خلل نمیشود و هم اینکه تلاش کنیم به شرایط پایدارتری در روابط تهران-پکن برسیم.
بهویژه اینکه برای کشور ما تنها شرایط ژئوپولیتیکی منطقهای نیست که تغییر کرده است. ما در داخل کشورمان نیز موقعیت متفاوتتری نسبت به چهار سال قبل داریم. ناترازیهایی که در کشور داریم ناترازیهایی نیست که بتوانند طی سه سال دیگر بدون جذب سرمایه و تکنولوژی و با دست روی دست گذاشتن رفع شود. قطعاً در صورت تشدید تحریمها از سوی ترامپ، ما وضعیت سختتری پیدا خواهیم کرد، چراکه تاسیسات و امکانات کشور به سمت فرسوده شدن میرود.
بنابراین ما نمیتوانیم شرایطی را که طی یک دهه گذشته با آن مواجه بودیم همچنان ادامه دهیم. به طور کلی باید برای مشکلاتمان با ترامپ چارهای بیندیشیم؛ زمان غروب هستهای در اکتبر ۲۰۲۵ فرا میرسد و حتماً آمریکا و اروپا این زمان را به عنوان یک زمان مهم مد نظر قرار دارند- زمان فعال شدن احتمالی مکانیسم ماشه- ما نمیتوانیم چشمانمان را به روی این موضوع مهم و کلیدی ببندیم. فشارها بر ایران نیز افزایش پیدا کرده است.
بر همین اساس هم هست که میگویم ما باید به راهحل پایدارتر و تثبیتشدهتری در روابطمان با کشوری مانند چین دست یابیم و مسائلمان را با غرب حلوفصل کنیم. البته نباید فراموش کرد که تمرکز اصلی ترامپ روی چین خواهد بود و تلاش برای پایان جنگ روسیه و اوکراین و همچنین نامه به ایران برای آغاز مذاکرات جدید، در امتداد تلاش ترامپ برای تمرکز روی چین تعریف میشود.
همکاریهای ایران و چین در بخش خرید نفت خام و حتی مواد معدنی و محصولات پتروشیمی، با وجود ترامپ آسیبپذیر است/ حتی در بدترین شرایط هم میزان واردات نفت خام چین از ایران صفر نشد
*شما در صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که حتی در صورت توافق با غرب نیز ما باید رابطهمان با پکن را کمافیالسابق و با همان کیفیت حفظ کنیم، اما در حال حاضر این نگرانی بیشتر از جانب چین در میان است. آیا چینیها با وجود فشارهای ترامپ همچنان خریدار نفت ایران هستند؟ بعد از برجام، این چینیها بودند که تقریباً رابطهشان با ایران را به حداقل رساندند.
حتماً این نگرانی وجود دارد، اما دنیای امروز با دنیای چهار سال قبل متفاوت است. دو جنگ مهم طی سالهای اخیر رخ داده است. جنگ روسیه و اوکراین و بحرانی که در فلسطین با حمله اسرائیل به غزه پیش آمد و شرایط را تا حدی تغییر داد. از سوی دیگر ترامپ تمرکزش را به اعمال تعرفه بر محصولات صادراتی از چین و مکزیک و کانادا معطوف کرده است و احتمال اینکه با رئیسجمهور چین سر میز مذاکره مجدد- به غیر از توافق ناپایدار ۲۰۲۰- بنشینند وجود دارد و با این اوصاف اگر همچنان تحریمهای ترامپ برقرار باشد، شرکتهای بزرگ چینی وارد همکاری با ایران نخواهند شد.
بنابراین حتماً همکاریهای ایران و چین در بخش خرید نفت خام و حتی مواد معدنی و محصولات پتروشیمی، با وجود ترامپ آسیبپذیر است. اما میخواهم مجدداً به این موضوع اشاره کنم که با وجود رویه نادرست و ناصواب ترامپ علیه ایران، حتی در بدترین شرایط هم میزان واردات نفت خام چین از ایران صفر نشد؛ در شرایطی که ترامپ، شرکت ملی نفت چین را تهدید به تحریم کرد و همزمان هواوی و ZTE را نیز تحریم کرد، چینیها از جدیت تصمیم ترامپ اطلاع پیدا کردند و دریافتند که با تحریم ZTE احتمال تحریم ساینوپک و CNPC نیز وجود دارد. بنابراین میزان واردات نفتشان از ایران را کاهش دادند، اما آن را هیچگاه به صفر نرساندند. پالایشگاههای مستقل چینی خریدار نفت ایران شدند و میزان صادرات نفت تهران به پکن صفر نشد. اما اینکه رئیسجمهور آمریکا بتواند بر میزان صادرات نفت ایران به چین تاثیر بگذارد، محتمل است و ما باید آمادگی آن را داشته باشیم.
منتظر تصمیمات خلقالساعه ترامپ باشیم که میخواهد هر کار نشدنی را انجام دهد
*گفتید با توجه به اینکه دور سومی برای ریاستجمهوری ترامپ وجود ندارد، او تمامی تصمیمات خود را در همین دوره چهارساله دنبال خواهد کرد.
باید گفت در همین شرایطی که ترامپ وارد کاخ سفید شده است، امکان هر اتفاقی وجود دارد. ترامپ علاقه دارد کارهای نشدنی را تا رسیدن به هدفش دنبال کند. دیدار با رهبر کره شمالی در چهار سال نخست ریاستجمهوریاش بر همین اساس صورت گرفت. او میخواهد اولین نفری باشد که این کار را در قبال ما انجام میدهد و بگوید من بعد از ۴۰ و اندی سال با ایران رابطه اقتصادی برقرار کردم.
البته مذاکره و حل شدن مشکلات اقتصادی ما بدان معنا نیست که رابطه نرمالی با آمریکا داشته باشیم. همین که رابطه تحت کنترلی داشته باشیم و دشمنیمان را هم مدیریت کنیم، میتوانیم میزان فعلی صادرات نفتمان به چین را حفظ کنیم و اگر به چین صادرات نداشته باشیم، میتوانیم مجوز صادرات نفت به هند یا اتحادیه اروپا را به دستآوریم.
مهم این است که بتوانیم نفتمان را در شرایطی که قیمت نفت در جایگاه مناسبی قرار دارد، و دنیا در حال رفتن به سمتی است که شاید طی ۱۰ سال آینده از ارزش اقتصادی این کالای ارزشمند کاسته شود، صادر کنیم. یعنی اگر بتوانیم تنش را با ایالات متحده کنترل کنیم، روش بهتری برگزیدهایم.
من مثالی هم برای این موضوع دارم. در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، بندر چابهار از تحریمهای ایالات متحده معاف شد تا هند همچنان بتواند در این بندر حضور داشته باشد. البته موضوع معافیت چابهار به این خاطر بود که آمریکا بتواند اهداف امنیتی و ژئوپولیتیکی خود را دنبال کند و هند در توازن با چین در این منطقه قرار بگیرد. زیرا چین در بندر گوادر پاکستان حضور دارد و حضور هندیها در چابهار نوعی توازن در اقیانوس هند برقرار میکرد.
میخواهم بگویم پارامترهایی وجود دارند که میتوانند مسائل را تعدیل کنند، اما اگر سیاست ترامپ بر ادامه جنگ تجاری تشدیدشده با چین باشد و از سوی دیگر مشکلات ترامپ با ایران حل نشود، امکان اینکه صادرات نفت ما دوباره به کمتر از یک میلیون بشکه نفت برسد نیز وجود دارد و باید چنین سناریویی را مد نظر داشته باشیم و برایش برنامهریزی کنیم.
تخفیفهای نفت ایران به چین آنقدر زیاد نیست که در رسانهها ذکر میشود/ روسیه بالاترین تخفیفی که اعمال میکند در محدوده ۱۰ تا ۱۱ دلار است و این رقم برای ایران کمتر است
*ما در حال حاضر با تخفیف زیاد نفتمان را به چین میفروشیم.
این تخفیفها آنقدر زیاد نیست که در رسانهها ذکر میشود.
*الان چند درصد است؟
روسیه بالاترین تخفیفی که اعمال میکند در محدوده ۱۰ تا ۱۱ دلار است و این رقم برای ایران کمتر است.
قیمت تمامشده نفتی که ما استخراج میکنیم کمتر از ۱۰ دلار است/ با هر قیمتی بخواهیم نفت صادر کنیم، به نفعمان است
*روسها به طور مستقیم نفت را در اختیار چین قرار میدهند اما با ایران با لشکری از واسطهها، قیمت تمامشده فروش نفت و پولی که به دستش میرسد، بسیار کم است.
اما با این همه، عدد قابل ملاحظهای است و چقدر خوب که این کار را انجام میدهیم. قیمت تمامشده نفتی که ما استخراج میکنیم کمتر از ۱۰ دلار است و بر همین اساس با هر قیمتی بخواهیم آن را صادر کنیم، به نفعمان است. ما همین حالا در محدوده قیمتی بالاتر از 60 دلار نفت صادر میکنیم، در حالی که ماههای گذشته، این عدد بالای 70 دلار بود. طبعاً متناسب با قیمتهای جهانی نفت، این رقم تغییر میکند. این اعداد خوبی است.
ظاهراً صادرات نفت ایران در محدوده ۶.۱ میلیون بشکه قرار گرفته است
*میزان نفت روزانه صادراتیمان چند میلیون بشکه است؟
نمیتوان عدد دقیقی اعلام کرد ولی طبق ارزیابی موسسات مرتبط، این آمار در یکی دو ماه اخیر مقداری افت کرده و ظاهراً در محدوده ۶.۱ میلیون بشکه قرار گرفته است. البته، آخرین گزارش اوپک میگوید ایران در فوریه 2025 به اوج این چند سال در تولید نفت خام نزدیک شده است.
*دلیل پایین آمدن نرخ صادرات نفت ایران چه بوده است؟
چند دلیل وجود دارد. ما بعد از تحریمهای ترامپ در دور قبل، مخازن ذخیره استراتژیکی را در چین اجاره کرده بودیم. اگر به یاد بیاورید در آن دوره، عمده نفتکشهایمان با تمام ذخایرشان روی آب قرار داشتند و ما نمیدانستیم با نفتهای تولیدیمان چه کنیم. حالا بخشی از آن ذخایر وارد بازار چین شدهاند.
علاوه بر این، طی ماههای اخیر تقاضا در چین نیز به دلیل عرضه بالاتر خودروهای الکتریکی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر کاهش پیدا کرده است. با آمدن ترامپ هم چینیها تا حدودی دست به عصا شدهاند. با این حال ما هنوز با رقم خوبی در حال صادرات نفتمان هستیم و درآمدهایمان نیز درآمدهای مناسبی است. اما اینکه تا چه زمانی برقرار باقی بماند نیز مساله مهمی است.
رابطه با چین میتواند مشکلگشای اقتصاد ایران باشد به شرطی که مشکلاتمان با ترامپ را حل کنیم
*ایران و چین طی سالهای پس از برجام توافقی تحت عنوان «توافق ۲۵ ساله» امضا کردند که گفته میشود بخشی از طرح بزرگ «کمربند و راه» چین در جهان است. این توافق در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارد؟
یکی از بزرگترین مسائل ما در رابطه با چین که در دیدار مقام معظم رهبری از نمایشگاه تولیدات ایرانی نیز به آن اشاره شد، این بود که همکاریهای بیشتری با این کشور داشته باشیم.
در مورد چه چینی صحبت میکنیم؟ در مورد چینی صحبت میکنیم که در سال ۲۰۲۴، پنج درصد رشد اقتصادی داشته است. چین در سال ۲۰۲۳، ۲۱۶ گیگاوات به ظرفیت انرژی خورشیدی خود اضافه کرد. این رقم را با کل ظرفیت خورشیدی و بادی ایران مقایسه کنید که کمتر از یک گیگاوات است. این رکورد را نیز در سال ۲۰۲۴ جابهجا کرده و در این سال هم کشور چین، ۲۷۷ گیگاوات به رقم ظرفیت انرژی خورشیدی خود افزوده است.
این رقمها، ارقام کوچکی نیستند. به آنها دقت کنید. این کشور تا پایان سال گذشته میلادی ظرفیت کل انرژی خورشیدیاش ۸۹۰ گیگاوات بود. ظرفیت انرژی بادی چین هم ۵۲۰ گیگاوات است. در مورد چینی صحبت میکنیم که در روابط تجاریاش با ایالات متحده به رقم ۶۰۰ میلیون دلار رسیده است. کشوری که با وجود همه تعرفهها روی خودروهای الکتریکی و سلولهای خورشیدی به رقم ۶ تریلیون دلاری در صادراتش رسیده است. کشوری که اخیراً برنامه هوش مصنوعی Deep Seek آن توانسته چت جیپیتی را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به ریزش سهام حوزه هوش مصنوعی آمریکایی شود. همکاری با این کشور میتواند منجر به حلوفصل بسیاری از مشکلات ایران بهویژه در حوزه انرژی پاک و سلولهای خورشیدی شود.
ما به این انرژی نیازمندیم و آقای پزشکیان نیز دستور داده است کنسرسیومی تشکیل شود تا ما بتوانیم با کمترین میزان سرمایه، نیاز کشور در زنجیره تامین را مرتفع کنیم و ناترازی بخش برقمان را تا حدودی بهبود ببخشیم؛ طبق سند توافق ۲۵ ساله، ما حتی میتوانیم در حوزه معدن هم همکاری داشته باشیم. نقشه اجرایی آن تهیه و مشخص شده است با چه مکانیسمی باید با آن کار کرد.
با فرستادن فردی در قامت سفیر که اساساً چین را نمیشناسد و سابقه دیپلماتیک هم نداشته است، بدون بهرهبرداری از موقعیتهای موجود، فرصت را در مناسبات تهران و پکن از دست دادهایم
*در این شرایط و با وجود تحریمهای ترامپ ما میتوانیم همکاریمان را با چینیها حفظ کنیم؟
برای پاسخ به سوال شما ابتدا اجازه دهید این نکته را یادآور شوم که با فرستادن فردی در قامت سفیر که اساساً چین را نمیشناسد و سابقه دیپلماتیک هم نداشته است، بدون بهرهبرداری از موقعیتهای موجود، چه فرصتی را در مناسبات تهران و پکن از دست دادیم. البته به نظر میرسد همین مشکل در دستگاههای سیاستگذار در تهران نیز وجود داشته باشد؛ مثلاً در همین حوزه خودروهای برقی هیچ برنامهای برای استفاده از پتانسیلهای کشوری مانند چین تدارک دیده نشده است. امیدوار بودیم با انتخاب یک سفیر مناسب بتوانیم مقداری از مشکلاتمان را کم کنیم که خبر رسیده یک سیاستمدار دیگر که تخصصش در حوزه داخلی است، به عنوان سفیر ایران به چین اعزام خواهد شد. بنابراین مساله اصلی در تعامل به چین به داخل بازمیگردد.
اما در پاسخ به پرسش شما، میخواهم به این موضوع نیز اشاره کنم که در دولت نخست ترامپ، محصولات پتروشیمی ما هم تحریم شدند اما این محصولات را صادر کردیم و عملاً تحریم مهمی اتفاق نیفتاد؛ چراکه محصولات پتروشیمی همچون نفت خام، قابل ردیابی نیستند. شما آنها را در بازارهای ثانویه میفروشید. یعنی مانند نفت نیست که گرید مشخصی داشته باشد و مجبور باشید در پالایشگاههای به خصوصی آن را به فروش برسانید و ما حتی در شرایط تحریمی نیز این محصولات را در بازار چین و کشورهای دیگر عرضه کردیم. بهعلاوه، ما مقدار زیادی پول در چین داریم که میتوانیم در بخش خورشیدی آنها را با چین تهاتر کنیم.
باید قبل از اینکه ترامپ مشکل جدیدی ایجاد کند و برای ما و چینیها دردسرآفرین باشد، به یک راهحل درست و اصولی دست پیدا کنیم
اما به نظر میرسد لَختی جسارت در سیستم تصمیمگیری ایران و نبود شجاعت در تصمیمسازیهایی که شامل مدیران ارشد کشور میشود، موجب شده است نتوانیم تصمیم درستی اتخاذ کنیم و کار را روی زمین پیش ببریم. طی هفتههای گذشته آقای زنگنه سخنرانی داشت و برای حل بزرگترین مشکل ایران در حوزه ناترازیهای برق، مطلبی درباره استفاده از انرژیهای خورشید و پاک بیان کرد. به نظرم مناسب است که دولتمردان، آن ایده را با دید خریدار بررسی کنند. باید قبل از اینکه ترامپ مشکل جدیدی ایجاد کند و برای ما و چینیها دردسرآفرین باشد، به یک راهحل درست و اصولی دست پیدا کنیم.