کد مطلب: ۴۸۳۹۷۰

معرفی برندگان جایزه نوبل اقتصادی ۲۰۲۰

معرفی برندگان جایزه نوبل اقتصادی ۲۰۲۰

دو اقتصاددان امریکایی، پاول میلگرام و رابرت ویلسون برای مشارکت مهمی که در «تئوری مزایده» و «ابداع قالب‌های تازه برای حراج» داشتند، برنده جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۰ شدند.

به گزارش تجارت‌نیوز ، دو اقتصاددان امریکایی، پاول میلگرام و رابرت ویلسون برای مشارکت مهمی که در «تئوری مزایده» و «ابداع قالب‌های تازه برای حراج» داشتند، برنده جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۰ شدند. آکادمی نوبل اعلام کرده که «این دو نفر نوآوری‌هایی در زمینه استفاده بهینه از منابع اندک داشته‌اند.»

پاول میلگرام متولد ۱۹۴۸ در دیترویت و دانش‌آموخته دانشگاه استنفورد است و هم‌اکنون در این دانشگاه تدریس می‌کند. رابرت ویلسون نیز در سال ۱۹۳۷ در ژنو، ایالت نبو به دنیا آمده، تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد گذرانده و اکنون استاد برجسته دانشگاه استنفورد است. این دو توانستند قالب‌های حراجی را برای کالاها و خدماتی طراحی کنند که فروش آنها به روش سنتی دشوار است.

از جمله کالاهایی که فروش آن به روش سنتی دشوار است. فرکانس‌های رادیویی، واگذاری شرکت‌های حفاری نفتی به بخش خصوصی و به صورت کلی موضوعاتی است که احتمال «تبانی» بین فروشنده و خریدار وجود دارد و در صورت تبانی نیز می‌توانند مشکلاتی را برای افراد به وجود آورد. نمونه مشکلات فروش یا واگذاری برخی کالاها و خدمات را حتی در کشور خودمان نیز می‌توان مشاهده کرد؛ واگذاری فرکانس‌های ۷۰۰ و۸۰۰ مگاهرتز به صداوسیما و عدم آزادسازی آن برای افزایش سرعت اینترنت. این دو اقتصاددان برای حل مشکلات اینچنینی نظریه خود را تعمیم دادند که برای آن نیز برنده نوبل شدند.

بر اساس آنچه آکادمی سلطنتی علوم سوئد منتشر کرد با یافته‌های این دو استاد اقتصاد، مزایده‌ها در قالب جدید و به نمایندگی از فروشنده و با انگیزه‌های خوب برای جامعه به مزایده گذاشته شوند. عمده کارکرد این تحقیقات در بهینه کردن روش مزایده برای فروش فرکانس‌های رادیویی توسط دولت به اپراتورهای تلفن همراه در امریکاست. به نظر می‌رسد در چند سال اخیر آکادمی نوبل افرادی را برای جایزه نوبل انتخاب می‌کند که تحقیقات یا یافته‌های‌شان در راستای بهبود زندگی افراد و افزایش سطح رفاه باشد، چراکه سال گذشته نیز نوبل اقتصاددان به صورت مشترک به ۳ اقتصاددانی که تحقیقات گسترده‌ای در خصوص «راهکارهای کاهش فقر در جهان» کردند، اهدا شد.

رابرت ویلسون، برنده نوبل اقتصاد امسال ‌نخستین کسی است که چارچوبی برای مزایده کالاهایی با ارزش مشترک ایجاد کرده است. او برای تشریح تئوری خود به مفهومی به نام «نفرین برنده» یا «طلسم برنده» اشاره می‌کند. در یک حراجی روند کار این‌گونه است که افراد ابتدا ارزش شیء را پیش‌بینی می‌کنند و بعد بر اساس اینکه شیء چه ارزشی برای آنها دارد، قیمتی را پیشنهاد می‌کنند. طبعا برای اینکه فرد ضرر نکند، قیمتی کمتر از ارزش پیش‌بینی شده توسط خودش را پیشنهاد می‌کند. «نفرین برنده» پدیده‌ای است که می‌تواند در حراج‌هایی با اطلاعات ناقص اتفاق بیفتد. این مفهوم به ‌طور خلاصه اشاره به ضرر یا سود کمتر از انتظار برنده حراج دارد. در صورتی که تخمین برنده از ارزش کالا بیشتر از ارزش واقعی آن باشد، سود برنده کمتر از انتظار او خواهد بود و حتی ممکن است متضرر شود. به این ضرر یا سود کمتر از انتظار فرد برنده، نفرین برنده گفته می‌شود.

نفرین برنده زمانی شدت می‌گیرد که ارزش کالا برای شرکت‌کنندگان در حراج یکسان باشد اما هیچ‌کدام ارزش دقیق کالا را ندانند. در این صورت احتمالا به دلیل قانون اعداد بزرگ، میانگین قیمت پیشنهادی افراد نزدیک به ارزش واقعی کالاست. در چنین شرایطی برنده کسی است که قیمتی بیشتر از ارزش واقعی کالا پیشنهاد داده باشد و این باعث می‌شود، برنده ضرر کند یا سودی کمتر از آنچه انتظارش را داشت ببرد.

آقای ویلسون با استفاده از مفهوم «نفرین برنده» عنوان می‌کند که «در بیشتر حراجی‌ها و مزایده‌ها، پیشنهاد‌دهندگان دارای ارزش‌های مشترک و شخصی هستند به عنوان مثال هنگام خرید خانه، خریداران در مورد آنچه شخصا در مورد امکانات رفاهی دوست دارند همچنین ارزش بازار در خانه فکر می‌کنند.» اینجاست که پای «پاول میلگرام» دیگر اقتصاددان برنده جایزه نوبل امسال به میان کشیده می‌شود. آقای میلگرام برای مقابله با این ترکیب از ارزش مشترک و خصوصی یک مزایده یا حراج نظریه‌ای ارایه کرد تا این موضوع را تشریح کند که «نفرین برنده» در چنین مواردی چگونه عمل می‌کند. او دریافت که مردم در مزایده‌هایی که قیمت‌ها در آنها کم و زیاد می‌شود، کمتر از مزایده‌هایی که از ارقام بالا شروع می‌شود و به ارقام پایین‌تر می‌رسد، شرکت می‌کنند. بر اساس متن انتشاری آکادمی نوبل، ویلسون نشان داد چرا برگزارکننده‌های مزایده به قیمتی پایین‌تر از ارزش کالا رضایت می‌دهند؛ چراکه آنان نگران نفرین برنده هستند: به معنای پرداخت زیاد و از دست دادن کالا.

ویلسون در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص اینکه آخرین چیزی که از یک حراجی خریداری کردید، چه بوده؟ گفت:«من هرگز به صورت فعالانه در حراجی شرکت نمی‌کنم.» شاید قدری عجیب باشد که یک تئوریسین اقتصادی در خصوص حراجی، خودش تا به حال حراجی را تجربه نکرده است.

کاربرد در زمان تخصیص منابع

تعریف اولیه علم اقتصاد «تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود است». یافته‌های ویلسون و میلگرام می‌تواند قالبی ارایه کند تا خدمات و کالاهایی که به هر دلیلی کمیاب هستند یا در انحصار گروه و طبقه‌ای خاص قرار دارند به صورت عادلانه‌ای در اختیار سایرین قرار گیرد و فرآیند انتقال آن نیز شفاف باشد. الوین راث، برنده نوبل ۲۰۱۲ در خصوص برنده شدن همکارانش در دانشگاه استفورد به نیویورک‌تایمز گفت:«این دو تنها نحوه درک حراج را تغییر نداده‌اند بلکه نحوه حراج چیزها را نیز دستخوش تغییر کرده‌اند.» به باور او این دو نفر از بزرگ‌ترین تئوریسین‌های امروزی اقتصاد هستند.

ویلسون در بیان نظریه خود عنوان می‌کند که اغلب افراد از مناقصه می‌ترسند و فکر می‌کنند به «نفرین برنده» منتهی می‌شود حتی اگر کمبود اطلاعاتی برای دو طرف جریان در مناقصه باشد. اما مزایده پیشنهاد‌دهنده از هر دو ارزش مشترک و خصوصی کالای مورد مزایده با خبر است. به عنوان مثال اگر می‌خواهد خانه بخرد در مورد امکانات رفاهی، میزان دسترسی و به ‌طور کلی هر آنچه به ارزش خانه مربوط می‌شود با خبر است. این دو اقتصاددان در خصوص «بهینه‌ترین ساختار حراجی» تحقیق کرده‌اند که می‌تواند بر مزایده هر کالایی از اشیای عتیقه تا جت شخصی تاثیر بگذارد. به اعتقاد ویلسون، رفتار مردم در حراجی‌هایی که قیمت‌ها از بالا شروع شده و به پایین می‌رسد نسبت به حراجی‌هایی که قیمت‌ها از پایین شروع شده و به بالا می‌رود، متفاوت است.

منبع: اعتماد

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.