به گزارش تجارت نیوز، صحبت درباره صحنه هنر معاصر در عربستان سعودی بدون اشاره به گالری «اثر» غیرممکن است. این گالری که در سال ۲۰۰۹ توسط محمد حافظ و همسا سرافی در جده تأسیس شد، از آن زمان به نقاط مختلف گسترش یافت و نقش پررنگی در شکلدهی به بازار هنر کشور ایفا کرده است. علاوه بر آن، آنها «بنیاد اثر» را تأسیس کردند که به هنرمندان سعودی گرنت و فرصتهای رزیدنسی ارائه میدهد و برنامههایی همچون نمایشگاههای هنرمندان جوان را برگزار میکند. حافظ و سرافی، همراه با حمایت مجموعهداران و حامیان هنر، بنیانگذاران صحنه هنری سعودی بودند. این مسیر تا سال ۲۰۱۸ ادامه یافت، زمانی که وزارت فرهنگ تازهتأسیس وارد عرصه شد و با حمایتهای خود، هنر سعودی را به سطحی بالاتر ارتقا داد.
اوایل این ماه، ARTnews با محمد حافظ در بنیاد اثر در ریاض گفتوگو کرد. زمان شلوغی هم بود، زیرا وزارت فرهنگ در حال برگزاری اولین هفته سالانه هنر ریاض بود که گالری اثر نیز در آن مشارکت داشت و چند روز بعد حافظ عازم آرت دبی میشد؛ مهمترین رویداد هنری منطقه. در این مصاحبه، حافظ به تفصیل درباره گذشته و آینده پرقدرت صحنه هنری سعودی سخن گفت.
*صحنه هنر در عربستان سعودی در سال ۲۰۰۹، زمانی که گالری اثر را تأسیس کردید، چگونه بود؟
محمد حافظ: همه این سؤال را میپرسند و من نسخههایی از این سؤال را که فرض میکنند همهچیز از سال ۲۰۰۹ شروع شده، دوست ندارم. وقتی به چنین سؤالی پاسخ میدهم، سعی میکنم آن را طوری مطرح کنم که برای کسانی که هیچگاه به عربستان نیامدهاند هم جذاب و منصفانه باشد.
*من تا سال ۲۰۲۳ در عربستان نرفته بودم، اما از سال ۲۰۰۸ بارها به امارات متحده عربی سفر کرده بودم، زمانی که مدلهایی از موزههای جزیره سعدیات را دیدم. سال بعد دوباره به ابوظبی رفتم، چون دولت نمایشگاه هنر ابوظبی را بر عهده گرفته بود. گالریهای بزرگی مانند Pace و Gagosian برای اولین بار در این نمایشگاه شرکت کردند. ناگهان توجه زیادی به منطقه جلب شد.
در نشستی درباره بازار هنر، کنار من یک مدیر گالری نشسته بود که پیشتر در خانه حراجی کار میکرد. او میگفت: «ما در سال ۲۰۰۸ یا ۲۰۰۹ به دبی آمدیم و شروع به صحبت با مردم کردیم. آنها میپرسیدند: حراج چیه؟ (وای خدای من، ما داشتیم مفهوم خریدن آثار هنری و خانههای حراج را بهشان معرفی میکردیم.)» و من در ذهنم فکر میکردم، یادم هست که پدر و مادرم وقتی من در مدرسه ابتدایی بودم، کاتالوگهای حراج دریافت میکردند. کنار هم روی مبل مینشستند و ساعتها، قلمها و اشیای عتیقه را بررسی میکردند تا تصمیم بگیرند روی کدامیک پیشنهاد بدهند.
*تنها تفاوت امروز با آن روزها این است که حالا آن کاتالوگها روی کاغذ نیستند، آنلاین شدهاند.
یادم هست گوشهای از خانهمان پر بود از این کاتالوگها… و در ذهنم گفتم: «این شخص درباره چی داره حرف میزنه؟» شاید در بعضی نقاط جهان مردم ندانند Sotheby’s یا Christie’s چیست، اما اینجا نه. من اولین اثر هنریام را در دوران دبیرستان خریدم. اولین مواجههام با هنر همین بود. یک اثر هنری را در گالریای در جده دیدم و عاشقش شدم. با فروشنده، یا بهتر است بگویم مغازهدار، صحبت کردم و او مرا به صاحب گالری معرفی کرد.
در دهه 90 میلادی در عربستان گالریهایی وجود داشت
*این اثر هنری قدیمی بود یا جدید؟
یک اثر معاصر از هنرمندی زنده. هزینهاش را طی یک سال و به صورت اقساطی پرداخت کردم. خیلی به آن اثر افتخار میکنم و هنوز هم آن را دارم. این مربوط به دهه نود میلادی است و آن زمان در اینجا گالریهای هنری وجود داشت. هنر همیشه در اشکال مختلف وجود داشته است؛ چه در قالب آنچه امروز صنایع دستی مینامیم، چه کار هنرمندان سنتی. مثلاً هنر «القط العسيري»، نقاشیهای دیواری زنان که در آن، زن خانه دیوار دلخواهش را انتخاب میکرد و با نقوش هندسی رنگارنگ تزئین میکرد. این هنر مدتهاست که وجود دارد و حالا در یونسکو ثبت شده. بنابراین هنر و خلاقیت همیشه اینجا بودهاند.
*امروز صبح داشتم درباره معلقات میخواندم – مجموعهای از اشعار عربی پیش از اسلام که در قرن هشتم نوشته شدهاند.
در سال ۲۰۰۹ که من و همسا گالری را راهاندازی کردیم، بهشدت به هنر علاقهمند شده بودیم. بازاری را میدیدیم که در حال شکلگیری و سازمانیافتن بود. از برنامههای قطر برای موزهها میشنیدیم. از جزیره سعدیات شنیده بودیم. آرت دبی را در ۲۰۰۸ دیده بودم و فکر میکردم: این میتواند یک فرصت باشد. من میدانستم که در کشور خودمان گالری هست، هنرمند هست، ولی هیچکدامشان در این نمایشگاه نیستند. چرا؟ شاید مدل کسبوکارشان ایراد دارد، یا چیزی هست که نیازمند سازماندهی، استراتژی یا نگاه آیندهنگر است. من شروع کردم به فکر کردن به اینکه چطور همه این نقاط به هم وصل میشوند: کیوریتور، نهاد، مجموعهدار، حامی، نهاد غیرانتفاعی. همه این اجزا برایم معنا پیدا کردند و دیدم که هر کدام چه نقشی در ساختن یک بازار هنری و مسیر حرفهای برای هنرمند دارند. با خودم فکر کردم: یک بازار چگونه رشد میکند؟ چه مراحلی را باید طی کرد؟ برگشتم و تصمیم گرفتم گالری را راه بیندازم.
تمرکزمان را بر هنرمندان سعودی گذاشتیم
*این تجربه چگونه بود؟
کار آسانی نبود، چون از همان روز اول تصمیم گرفتیم مثل مشاور هنری در کنار هنرمندان باشیم، خیلی نزدیک و صمیمی با تعداد محدودی از هنرمندان، عمدتاً سعودیها. بعدها وارد فازهایی شدیم که هنرمندان منطقهای و بینالمللی را هم نمایش دادیم، ولی دوباره تمرکزمان را بر هنرمندان سعودی گذاشتیم. حالا هم در حال گسترش لیست هنرمندان هستیم. ولی همه چیز را با تجربه یاد گرفتیم. هیچ معیار محلیای وجود نداشت. ما از گالریهای اروپایی الگو گرفتیم. با آنها تعامل کردیم و تصمیم گرفتیم بسیار انعطافپذیر باشیم و همهچیز را امتحان کنیم تا بفهمیم چطور میخواهیم کار کنیم و به چه چیزهایی توجه کنیم. این ما را از مرحله تمرکز بر تعداد کمی هنرمند و ایجاد تأثیر برای آنها، به سمت اجرای برنامههای آموزشی، ورکشاپ، سخنرانی، دعوت از استادان دانشگاهها و فعالیتهای غیرانتفاعی سوق داد. ما هنرمندان را به رزیدنسی فرستادیم، طرحهای جدیدی تعریف کردیم و گالری را تبدیل به مرکز فعالیت کردیم، چون خلا بزرگی وجود داشت.
تحول صحنه هنر سعودی شامل لحظات بسیار مهم و نقطهعطفهای کلیدی است
*یک روند تحولآمیز بود.
بهنظرم تحول صحنه هنر سعودی شامل لحظات بسیار مهم و نقطهعطفهای کلیدی است. پروژه Edge of Arabia یکی از آنها بود. شورای هنر سعودی که من نایبرئیسش بودم و فعالیتهایی مثل ۲۱،۳۹ هنر جده [نمایشگاه سالانه هنرمندان سعودی] نقش مهمی داشتند. ایجاد وزارت فرهنگ در سال ۲۰۱۸ هم نقطه عطفی دیگر بود. میشود دید که چطور در این لحظات، توجه داخلی و بینالمللی بهشدت تغییر کرد. در کنار همه این تحولات، چیزی که بهشدت برای من الهامبخش بود این بود که چطور دولت، در همکاری با بخش خصوصی، ساختارهایی ایجاد کرد که در نهایت برای همه مفید بود. این مدل واقعاً متفاوت است.
در جاهای دیگر، دولت ممکن است بگوید: «بخش خصوصی که سود خودش را میبرد، پس ما چرا کمک کنیم؟» ولی اینجا مدل بهگونهای است که مثلاً شما گالری دارید، اما دولت میگوید: «چطور میتوانیم کمک کنیم تا کارتان بهتر پیش برود؟» و این فوقالعاده است.
ما در بنیاد اثر همواره به این فکر کردهایم که چطور میتوانیم منابع را طوری تخصیص بدهیم که هنرمندان بیشترین بهره را ببرند. مثلاً از پروژهی رزیدنسی «اثر خانه» که در ریاض راهاندازی کردیم، چندین نمایشگاه مهم در سطح بینالمللی حاصل شده است. هنرمندانی که از آنجا برخاستهاند، حالا در بینالها و نمایشگاههای جهانی شرکت میکنند. این مسیر ساده نبود، ولی ارزشش را داشت.
همچنان به ترویج هنرمندان سعودی اهمیت میدهیم / هنر باید از داخل به بیرون حرکت کند
*آیا فکر میکنید امروز هم هنوز همان فلسفه اولیه را در کارتان دنبال میکنید؟
بله، قطعاً. ما همچنان به ترویج هنرمندان سعودی اهمیت میدهیم. ما همچنان باور داریم که هنر باید از داخل به بیرون حرکت کند، نه فقط کپیبرداری از آنچه که در خارج از کشور اتفاق میافتد. ما باور داریم که در سعودی همیشه ظرفیت و استعدادهای ویژهای وجود داشتهاند، فقط به کمی فرصت و پشتیبانی نیاز دارند تا در سطح جهانی بدرخشند.