موضوعات داغ: # پیش بینی بازارها # بازار سرمایه # حمله اسرائیل # کالابرگ # اربعین # قیمت مصالح # قیمت مصالح ساختمانی # بازار سهام
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

تغییر نقشه انرژی خاورمیانه / وقتی آمریکا به بهشت سرمایه‌گذاران عرب تبدیل می‌شود

تغییر نقشه انرژی خاورمیانه / وقتی آمریکا به بهشت سرمایه‌گذاران عرب تبدیل می‌شود
با تغییر روابط و کاهش تدریجی واردات نفت خام آمریکا از خلیج فارس، تمرکز همکاری‌ها در حوزه انرژی نیز به سمت سرمایه‌گذاری‌های دوجانبه تغییر یافته است؛ به‌گونه‌ای که ایالات متحده به مقصدی مهم برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های ملی نفت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تبدیل شده است.

به گزارش تجارت نیوز، روابط دوجانبه میان آمریکا و کشورهای خلیج فارس در حال حاضر از چارچوب سنتی انرژی و امنیت فراتر رفته و حوزه‌های متنوع‌تری را در بر می‌گیرد، از همین رو در سفر اخیر ترامپ به خلیج فارس، توافقات کلیدی در زمینه تقویت جریان سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز میان دو طرف به امضا رسید.

با تحول این روابط و کاهش تدریجی واردات نفت خام آمریکا از خلیج فارس، تمرکز همکاری‌ها در حوزه انرژی نیز به سمت سرمایه‌گذاری‌های دوجانبه تغییر یافته است؛ به‌گونه‌ای که ایالات متحده به مقصدی مهم برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های ملی نفت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تبدیل شده و این شرکت‌ها در راستای توسعه سبد دارایی‌های جهانی خود، آمریکا را در کانون توجه قرار داده‌اند.

پروژه‌های راهبردی پادشاهی‌ها

در شرایط کنونی شرکت‌های ملی نفت خلیج فارس فراتر از پروژه‌های بزرگ گاز مایع طبیعی و دارایی‌های پتروشیمی سرمایه‌گذاری کنند. این نکته به‌ویژه در شرایطی اهمیت دارد که این شرکت‌ها در حال حفظ سطح هزینه‌های سرمایه‌ای (Capex) خود هستند؛ حتی در زمانی که شرکت‌های آمریکایی بازنگری در پیش‌بینی‌ها، کاهش هزینه‌ها و تجدیدنظر در میزان رشد تولید خود را در دستور کار قرار دادند. برخلاف بسیاری از شرکت‌های فعال در حوزه نفت و گاز، به نظر می‌رسد شرکت‌های ملی نفت کشورهای خلیج فارس (NOCs) مصمم به ادامه سرمایه‌گذاری در دوران رکود کنونی هستند. آن‌ها پروژه‌های راهبردی داخلی را به‌سمت تکمیل پیش می‌برند و هم‌زمان سبد دارایی‌های خارجی خود را گسترش می‌دهند.

در میان این فعل و انفعال‌ها، اعلام خبر همکاری شرکت زیرمجموعه XRG متعلق به شرکت ملی نفت ابوظبی (ADNOC) با شرکت دولتی ADQ امارات و شرکت سرمایه‌گذاری خصوصی Carlyle برای خرید شرکت «سانتوس» استرالیایی و دارایی‌های مرتبط با گاز طبیعی مایع (LNG) آن، بیش از همه توجه‌ها را جلب کرد.

در مقیاس کوچکتر، ورود قطر انرژی (QatarEnergy) به بازار الجزایر در همکاری با شرکت «توتال انرژیز» نیز قابل تامل بود، جایی که این دو شرکت سهمی ۴۹ درصدی در میدان نفتی «آهارا» را به‌صورت مشترک دریافت کردند.

همچنین پس از سفر دونالد ترامپ به خلیج فارس در ماه مه، شرکت آرامکوی عربستان اعلام کرد قصد دارد پالایشگاه موتیوا (Motiva) را که بزرگ‌ترین پالایشگاه آمریکا و تحت مالکیت کامل آرامکوست، توسعه داده و یک مجتمع پتروشیمی یکپارچه به آن اضافه کند.

سایر توافق‌ها، مانند اعلام تمایل ADNOC برای ساخت تاسیسات جذب و ذخیره کربن (CCS) در آمریکا، جایگاه شرکت‌های ملی نفت خلیج فارس را به‌عنوان سرمایه‌گذاران پررنگ در صنعت انرژی جهانی تقویت می‌کند.

بهشت سرمایه‌گذاران عرب!

اگرچه ایالات متحده دیگر بازار اصلی صادرات انرژی از خلیج فارس نیست، اما به‌طور فزاینده‌ای به مقصدی راهبردی برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های انرژی خلیج فارس تبدیل شده است. امارات متحده عربی هدف‌گذاری کرده تا ارزش دارایی‌های انرژی خود در ایالات متحده را تا سال ۲۰۳۵ به ۴۴۰ میلیارد دلار برساند. در این میان بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای که در اواخر سه‌ماهه دوم رخ داد، بعید است از جذابیت خاورمیانه برای شرکت‌های بزرگ انرژی آمریکا بکاهد — شرکت‌هایی که حضورشان برای برنامه‌های رشد نفت و گاز منطقه بسیار کلیدی است.

نمونه‌ای برجسته از این روند، ورود شرکت آمریکایی EOG Resources — «ای‌اُجی ریسورسز» یکی از بازیگران بزرگ شیل آمریکا — به بخش اصلی صنعت نفت ابوظبی است. همکاری با شرکت‌های بین‌المللی همواره ابزاری کلیدی برای شرکت‌های ملی نفت خلیج فارس جهت دستیابی به فناوری‌های پیشرفته و توسعه توان تخصصی در فرآیندهای ارزش‌افزا بوده است.

از آنجا که توسعه منابع غیرمتعارف گاز طبیعی، یکی از اولویت‌های شرکت ملی نفت ابوظبی برای تحقق هدف خودکفایی گازی امارات تا سال ۲۰۳۰ به‌شمار می‌رود، ورود یک شرکت تخصصی در حوزه شیل مانند EOG نشان‌دهنده عزم جدی شرکت ملی نفت ابوظبی برای گسترش دانش فنی و توسعه منابع غیرمتعارف است؛ گزاره‌ای که با سرمایه‌گذاری در بخش‌های اصلی گاز طبیعی ایالات متحده برجسته شده است.

شرکت‌های بزرگ نفت و گاز آمریکا و حتی شرکت‌های مستقل مانند EOG از دیرباز در سطح جهانی فعال بوده‌اند و هیچ نشانه‌ای از کاهش این روند در آینده نزدیک یا دور به چشم نمی‌خورد.

اگرچه چارچوب سنتی «انرژی در برابر امنیت» که پایه روابط انرژی میان آمریکا و کشورهای خلیج فارس بود، در حال کم‌فروغ شدن است، اما نوعی تازه از روابط انرژی دوجانبه، به‌نظر می‌رسد تازه در حال شکل‌گیری است.

111 ak3921

دغدغه‌ای به نام امنیت انرژی

در سال‌های اخیر، کشورهایی مانند مصر و عراق به‌طور مداوم در تابستان با کمبود انرژی مواجه بوده‌اند؛ بالاخص در بازه زمانی زمانی که مصرف برق به دلیل استفاده گسترده از دستگاه‌های تهویه مطبوع به اوج می‌رسد.

با گذشت زمان، کشورهای دیگری در منطقه نیز به این فهرست اضافه شده‌اند؛ از جمله ایران و کویت که در گرمای تابستان دچار کمبود برق شده‌اند. در سال ۲۰۲۵، بحرین برای نخستین بار محموله‌های گاز طبیعی مایع (LNG) وارد می‌کند تا خلا ناشی از کاهش تولید داخلی را جبران کند. در بیشتر کشورها، کمبود گاز طبیعی دلیل اصلی قطعی‌های برق در فصل تابستان است، با این تفاوت که در کویت، ظرفیت تولید برق به سقف رسیده و گاز تنها محدودیت نیست. کمبودهای عرضه دلایل متنوعی دارند، اما روند کلی این پدیده رو‌به‌گسترش، رشد پیوسته تقاضای انرژی در منطقه را نشان می‌دهد.

بر اساس آمار جدید مؤسسه انرژی (Energy Institute)، مصرف گاز طبیعی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۷.۵ درصد از کل مصرف جهانی را تشکیل داده است. این میزان، منطقه منا را پس از آمریکای شمالی و آسیا-اقیانوسیه به سومین مصرف‌کننده بزرگ گاز در جهان تبدیل کرده است. این روند به عوامل متعددی وابسته است، از جمله وفور منابع محلی، یارانه‌های انرژی، و رشد جمعیت. ادامه افزایش تقاضا برای گاز حاکی از آن است که سهم مصرف منطقه ممکن است تا پایان دهه جاری به ۲۴ درصد نیز برسد.

در حالی‌ که برخی کشورهای ثروتمند منطقه تلاش می‌کنند تولید گاز خود را افزایش دهند تا امنیت انرژی داخلی را تقویت کنند، کشورهایی مانند مصر، عراق، ایران و بحرین یا از منابع کافی برخوردار نیستند یا در توسعه آن‌ها عقب مانده‌اند.

مصر می‌تواند گاز خط لوله‌ای از اسرائیل وارد کند، کویت عمده محموله‌های LNG خود را از قطر دریافت می‌کند و امارات نیز با استفاده از خط لوله دلفین حدود ۲۰ درصد از نیاز گازی خود را از قطر تامین می‌کند؛ اما این نمونه‌ها بیشتر استثنا هستند تا قاعده.

به‌نظر می‌رسد در آینده نیز تعداد این استثناها چندان افزایش نیابد. به‌عنوان مثال، توافق واردات گاز خط لوله‌ای از قطر در سال ۲۰۳۲ به پایان می‌رسد، تنها دو سال پس از موعد تعیین‌شده امارات برای رسیدن به خودکفایی گازی. بحرین نیز دائما تلاش دارد از طریق یک خط لوله به عربستان متصل شود تا گاز ارزان وارد کند، اما این طرح هنوز به پیشرفت قابل توجهی نرسیده است. کشورهای دارای منابع غنی گاز، علاقه بیشتری به استفاده از این منابع برای اهداف با ارزش‌افزوده بالا نشان داده‌اند؛ به عنوان نمونه در عربستان، برای پشتیبانی از فرایندهای هوش مصنوعی پرمصرف یا در قطر، برای توسعه صادرات گاز طبیعی. در هر دو مورد، استفاده از گاز برای این اهداف، ارزشی بسیار بالاتر از فروش ارزان آن به کشورهای همسایه از طریق خطوط لوله را دارد.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی