موضوعات داغ: # استان سیستان و بلوچستان # مرز # اروپا # شادی # رئیس جمهور # نرخ بهره بین بانکی # آینده بازار مسکن # اجاره بها مسکن

تهران تشنه راه حل اشتباه/ حفر چاه عمیق به جای منابع آب ژرف؟

درحالی که می‌توان از منابع آب ژرف و بارورسازی ابرها برای مقابله با چالش کم‌آبی تهران استفاده کرد،‌ وزارت نیرو به دنبال روش بسیار خطرناک حفر چاه عمیق رفته، آن هم در شرایطی که آبخوان‌های تهران به مرز ورشکستگی رسیده و پایتخت درگیر بحران "فرونشست زمین" است!

به گزارش تجارت نیوز، در پی کاهش بارش‌ها و بحران کم‌آبی در سال‌های اخیر، وضعیت سدهای تأمین‌کننده آب تهران به شدت وخیم شده است. طبق آخرین آمار، سدهای مهم تهران که منابع آب شرب این کلان‌شهر را تأمین می‌کنند، اکنون در وضعیت بحرانی قرار دارند و میزان ذخایر آب آن‌ها به حد پایینی رسیده است. به‌ویژه سدهای لار، لتیان و امیرکبیر که سهم عمده‌ای از تأمین آب تهران را به عهده دارند، به دلیل کاهش بارندگی‌های سال‌های گذشته و کم‌آبی منابع آبی، با افت چشمگیر ذخایر آب روبه‌رو شده‌اند.

متاسفانه طی سال‌های گذشته در اقدامی قابل تامل و با وجود اینکه راهکارهای مختلف و بدون پیامدهای منفی و مخرب برای تامین آب تهران وجود داشته، شاهد حفر 50 حلقه چاه عمیق با هزینه 300 میلیارد تومانی در سال 401 در تهران بودیم که آب استحصال شده از این چاه‌ها، وارد شبکه آبرسانی سراسری تهران شده است.

با این حال، وزارت نیرو مجدداً تصمیم گرفته برای جبران کمبود آب در تهران، اقدام به حفر 50 حلقه چاه جدید در مناطق مختلف تهران کند! این تصمیم قابل تامل در حالی مطرح شده که تهران از مدت‌ها پیش با کاهش منابع آب زیرزمینی مواجه بوده و برداشت بی‌رویه از سفره‌های آب زیرزمینی، سبب افت سطح آب چاه‌ها و خشکی منابع آب زیرزمینی در بسیاری از مناطق و فرونشست شدید زمین شده است.

برخی کارشناسان محیط زیست و منابع آب معتقدند که حفر چاه‌های جدید در شرایط کنونی نه‌تنها راه‌حلی پایدار برای بحران کم‌آبی تهران نخواهد بود، بلکه می‌تواند مشکلات بیشتری را ایجاد کند. برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی می‌تواند موجب کاهش کیفیت آب، نشست زمین و حتی خطر خشکی کامل برخی سفره‌های آب زیرزمینی شود. به همین دلیل، بسیاری از متخصصان پیشنهاد می‌دهند که وزارت نیرو به جای تمرکز بر حفر چاه‌های جدید، باید به دنبال راهکارهای بلندمدت و پایدارتر مانند مدیریت مصرف، استفاده از منابع آب غیرمقطعی و احیای منابع آبی مانند تالاب‌ها و رودخانه‌ها باشد تا از بحران کم‌آبی در تهران جلوگیری شود.

در رابطه با این موضوع، گفت‌وگویی را با محسن اربابیان؛ مجری اسبق طرح بارورسازی ابرها داشتیم که در ادامه، مشروح آن تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم می‌شود:

* آقای اربابیان! درحالی که تهران نزدیک به مرحله مرگ آبخوان شده و شدت و وسعت فرونشست در این استان در برخی نقاط به 25 سانتی‌متر در سال نیز می‌رسد! با این حال متاسفانه شاهد طرح پیشنهاد حفر چاه‌های جدید در تهران هستیم؛ به نظر شما با توجه به شرایط آبخوان‌های تهران و بحران فرونشست در تهران این کار منطقی است؟

در مورد کمبود آب تهران و وضعیت سدهای لتیان و کرج، باید گفت که کاهش ورودی آب در این فصل طبیعی است. در زمستان معمولاً ورودی سدها به حداقل می‌رسد زیرا بارش‌ها باید به‌طور منظم انجام می‌شدند تا سطح ورودی مطلوبی حفظ شود که این اتفاق نیفتاد اما اینکه آیا میزان کمبود آب امسال نسبت به میانگین فصلی پایین‌تر است، نیاز به بررسی دارد که تاکنون فرصت بررسی آن را نداشته‌ام.

در سال1400 ـ 1401، موضوع حفر 50 چاه برای تأمین 30 میلیون مترمکعب آب در تهران با هزینه‌ای معادل 300 میلیارد تومان مطرح شد؛ در آن زمان، آقای مهندس شفیعی، مدیر آب منطقه تهران، از من خواست که درباره این موضوع مشورت کنم. راهکاری که ارائه دادم و همچنان معتبر است، بحث بارورسازی ابرها بود.

بهترین زمان اجرای این روش از آبان تا اردیبهشت است، به‌ویژه در دی و بهمن که شرایط سرمایی زمین امکان بارش مطلوب را با کمترین هزینه فراهم می‌کند.

در سال 1401 اعلام کردیم که با این روش و صرفاً با 10 میلیارد تومان می‌توانیم حدود 100 میلیون مترمکعب آب تأمین کنیم. با توجه به افزایش قیمت‌ها، احتمالاً اکنون برای این کار(حفر چاه) 500 میلیارد تومان در نظر گرفته‌اند! اما ما می‌توانیم با روش بارورسازی با یک‌سوم مبلغ 500 میلیارد تومان، سه برابر حجم مورد انتظار را تامین کنیم! البته، اکنون در اواخر فصل بارش هستیم. برای اجرای این طرح و آماده‌سازی دستگاه‌ها حدود 20 روز زمان نیاز است و این درحالیست که ما از فرصت طلایی بارورسازی عبور کرده‌ایم.

* چرا درحالی که می‌توان با هزینه بسیار کمتر از روشی مانند بارورسازی ابرهای استفاده کرد،‌ مدیران ما به سمت روش‌های پرهزینه و با عوارض خطرناک مانند فرونشست زمین می‌روند؟

مشکل اساسی در تصمیم‌گیری‌های این حوزه، عدم آشنایی مدیران با راهکارهای علمی و کارشناسی است. معمولاً زمانی که بحران ایجاد می‌شود، متخصصان دعوت به همکاری می‌شوند اما این دعوت به کار هم به‌صورت رسمی نیست و تا الان اقدامی از سوی وزارت نیرو انجام نشده است، هرچند برخی ارگان‌های دیگر درخواست اجرای طرح را به ما داده‌اند؛ اما سوال اصلی ما این است که چرا با وجود سازمان‌های علمی و مدیریتی توانمند از جمله سازمان توسعه و بهره‌وری منابع آب جوی، چرا نباید از راهکارهای مدون و صحیح استفاده کنیم؟!

در مورد حفر 50 چاه در تهران، این روش علاوه بر هزینه‌بر بودن، برای آبخوان‌های تهران بسیار خطرناک است چرا که آبرفت تهران تحمل این حجم از برداشت آب زیرزمینی را ندارد و برداشت بی‌رویه از منابع زیرزمینی می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری داشته باشد.

در بهمن 1400، پیشنهادی به آقای مهندس رضوی، مدیرعامل وقت آب و نیرو که متولی انتقال آب طالقان به تهران است، ارائه شد که تأمین آب آشامیدنی استان تهران از منابع کمتر شناخته‌شده کوهستان‌های البرز مرکزی را بررسی کند و “دکتر بوستان‌مهر” ارائه دهنده این پیشنهاد تاکید داشت که این طرح می‌تواند جایگزین مناسبی برای بهره‌برداری نادرست از منابع آب زیرزمینی باشد.

پس از ارائه نامه در بهمن 1400 به شرکت نیرو، انتظار پاسخ می‌رفت اما پس از 6 ماه بررسی‌های متعدد توسط مشاوران مختلف، نتیجه‌ای حاصل نشد و این موضوع به فراموشی سپرده شد!

2 ماه بعد، از طریق آقای ابوترابی، نماینده استان اصفهان در مجلس، نامه‌ای خطاب به آقای محرابیان و ریاست مجلس، آقای دکتر قالیباف، ارسال شد. در این نامه، موضوع طرح تأمین آب آشامیدنی استان تهران از “منابع نادیده گرفته‌شده” مطرح شد.

در پی این مکاتبات، مجلس از طریق دفتر مطالعات زیربنایی، پاسخی ارائه کرد که نشان می‌داد این پاسخ را وزارت نیرو ارائه کرده است! در این پاسخ ادعا شده بود که تمامی منابع آبی در البرز مشخص هستند و هیچ منبعی نادیده گرفته نشده است.

وزارت نیرو ادعا می‌کند که بارش‌های سالانه کشور حدود 400 میلیارد مترمکعب است که از این میزان، تنها 30 درصد در منابع آبخوان‌ها، رودخانه‌ها و پشت سدها ذخیره می‌شود و مابقی تبخیر می‌شود و نامه‌ای که دفتر مطالعات زیربنایی مجلس به ما رساند نیز بر مبنای همین ادعا بود.

این در حالیست که کارشناسانی که بیش از 60 سال در حوزه زاگرس و البرز فعالیت داشته‌اند، معتقدند که بخشی از این آب‌ها به اعماق زمین نفوذ کرده و در لایه‌های زیرسطحی ذخیره می‌شود. آن‌ها بر این باورند که می‌توان با روش‌های ژئوفیزیکی، این منابع را شناسایی و از بخش‌هایی از دامنه استخراج کرد. این رده‌بندی‌های آب وارد آبخوان‌ها نمی‌شود و در سطح زمین نیز وجود ندارد لذا به همین دلیل به آنها منابع کمتر شناخته شده می‌گوییم.

در سال 1400، طرحی برای بهره‌برداری از این منابع پیشنهاد شد که طی 3 سال، نقاطی در البرز مرکزی شناسایی و با حفاری‌های افقی و شیب‌دار، آب‌های محبوس در سازندهای سخت استخراج می‌شد. این طرح شامل احداث یک کلکتور در حاشیه اتوبان بود که با حداقل تملک اراضی، آب استخراج‌ شده را منتقل می‌کرد. اگر این پروژه در همان زمان اجرا شده بود، امروز با بحران ناترازی منابع و مصارف آب مواجه نبودیم.

ناترازی به این معناست که ورودی منابع آبی با میزان مصرف یکسان نیست. ورودی شامل بارش‌ها و منابع آبی تأمین‌ شده است، در حالیکه خروجی به میزان مصرف مردم و صنایع مربوط می‌شود. راهکار مقابله با این بحران، برنامه‌ریزی اصولی و استفاده از روش‌های علمی و کارشناسی است. بدون مطالعات دقیق و تصمیم‌گیری‌های سنجیده، نمی‌توان مشکل کمبود آب را برطرف کرد.

یک مثال ساده برای توضیح این موضوع بزنیم: فرض کنید آموزش‌وپرورش می‌خواهد برای پنج سال آینده برنامه‌ریزی کند که چه تعداد مدرسه نیاز دارد. این کار بدون اطلاعات سازمان ثبت احوال که میزان تولدهای سال جاری را ثبت می‌کند، امکان‌پذیر نیست. وقتی بدانیم در یک سال چه تعداد نوزاد تولد شده‌اند، می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که در 5 یا 6 سال آینده چه تعداد مهدکودک، پیش‌دبستانی و مدرسه ابتدایی نیاز خواهیم داشت. از طرف دیگر، آمار مرگ‌ومیر هم نشان‌دهنده وضعیت کاهش جمعیت است.

حال فرض کنید کسی که مسئول این برنامه‌ریزی است، به این داده‌ها توجهی نداشته باشد و به‌ یک‌باره در مهر ماه، هنگام ثبت‌نام دانش‌آموزان، متوجه شود که کلاس کم دارد! در چنین شرایطی، آموزش‌وپرورش مجبور می‌شود کلاس‌های دو یا سه شیفته برگزار کند! در حالیکه اگر چهار یا پنج سال پیش پیش‌بینی‌های لازم انجام شده بود، امکان ایجاد ظرفیت مناسب وجود داشت. این روند باید به‌طور مداوم و مستمر انجام شود. بحث آب هم دقیقاً همین‌طور است.

بعد از ماجرای نامه‌ای که به وزارت نیرو ارسال شده بود و پاسخی که به ما دادند این موضوع تا حدودی جمع شد؛ در این بین، با هماهنگی برخی نمایندگان مجلس، مانند آقای نیکزاد، تماسی با آقای جوانبخت، معاون آب وزارت نیرو، گرفته شد. در نهایت، تصمیم بر این شد که بنده شخصاً به دیدار آقای جوانبخت بروم و توضیحاتی ارائه کنم.

در این جلسه، توضیحاتم را ارائه دادم و آقای جوانبخت نیز استقبال کرد. پس از آن، موضوع به آقای کاویان‌پور ارجاع شد. چند روز بعد، از دفتر آقای کاویان‌پور با من تماس گرفتند و خواستند درباره این موضوع توضیح دهم، اما من گفتم که این توضیحات قبلاً ارائه شده و همان مباحث مربوط به آب‌های ژرف و منابع آب زیرزمینی است.

“آب‌های ژرف” قبل از آنکه به اعماق زمین نفوذ کنند، از طریق شکاف‌های زمین در دامنه کوه‌ها می‌توانند استخراج شوند. بنابراین، بار دیگر تماس‌هایی برقرار شد اما متأسفانه بازهم نتیجه‌ای حاصل نشد. در ادامه، آقای دکتر بوستان مهر که چند ماهی در سال 1403 درگیر این موضوع بود، دوباره به مأموریت دیگری رفت و هیچ اقدامی پیش نرفت! او نه توانست قراردادی ببندند و نه کار خاصی انجام دهد و در نتیجه، ما نیز دستمان بسته ماند.

* روش بارورسازی ابرها تا چه اندازه در رفع تشنگی و تامین آب پایدار پایتخت می‌تواند موثر است؟

در کنار کار بر روی آب‌های ژرف، روی روش بارورسازی ابرها نیز کار کردیم. در این روش، زمان کمتری برای اجرای طرح نیاز است زیرا می‌توان از ظرفیت‌های موجود مانند سدها و آبخوان‌ها استفاده کرد. بر اساس آمار سازمان هواشناسی، میانگین بارش کشور 230 میلی‌متر است و این سازمان مدعی است که بارورسازی ابرها می‌تواند بین 10 تا 15 درصد افزایش بارندگی ایجاد کند. ما این رقم را پذیرفتیم، هرچند معتقدیم که روش‌هایی وجود دارد که می‌توانند تأثیر بیشتری از 15 درصد داشته باشند.

حال اگر این 400 میلیارد متر مکعب بارش سالانه، 15 درصد افزایش یابد، میزان افزایش برابر با 60 میلیارد متر مکعب خواهد بود!

از این مقدار، بر اساس الگوی موجود، 30 درصد یعنی 18 میلیارد متر مکعب قابل استحصال است. این رقم را مقایسه کنید با آنچه برخی ادعا می‌کنند که می‌توان صرفاً یک میلیارد متر مکعب آب از زمین استخراج کرد. اگر این ادعا را به 50 نقطه یعنی 50 حلقه چاه تقسیم کنیم، باید در هر ثانیه یک متر مکعب آب استخراج شود که از نظر فنی و عملی امکان‌پذیر نیست و اصلاً مطرح شدن چنین ارقامی توهین است.

* بارش‌های مورد نیاز طرح بارورسازی چه زمانی اتفاق می‌افتد؟

بارش‌ها از آبان آغاز می‌شود و تا اردیبهشت سال بعد ادامه دارد، اما اوج آن در آذر، دی و بهمن است؛ تهیه‌ تجهیزات حرفه‌ای حدود 20 روز زمان می‌برد و این در حالیست که هنوز تصمیمی در این زمینه گرفته نشده است. ما تلاش خود را کرده‌ایم. اگر بخواهیم از روش‌های کلاسیک استفاده کنیم، گزینه‌هایی مانند هواپیما یا پهپاد برای بارورسازی ابرها وجود دارد اما نیاز به ابر داریم. در روش‌های غیرکلاسیک مانند یونیزاسیون و بی‌رزونانس در آب، ما آزمایش‌هایی انجام داده‌ایم و نتایج آن‌ها را گزارش کرده‌ایم و در این روش‌های نیازی نداریم که صرفاً ابر باشد.

هدف ما آبیاری بیابان‌ها برای کشاورزی تابستانی نیست بلکه می‌خواهیم سدها را پُر کنیم و این فرآیند به‌طور مکرر انجام شود تا در نهایت، منابع آب برای کشاورزی، شرب و سایر نیازها تأمین شود لذا باید در زمان مناسب این کار انجام شود اما اکنون تا حدی زمان را از دست داده‌ایم.

*آیا هنوز امکان اقدام برای بارورسازی ابرها وجود دارد؟

بله! همچنان می‌توان اقدام کرد اما آیا از پیک بارش عبور کرده‌ایم؟ بله، احتمالاً چنین است. گلایه‌ی ما از وزارت نیرو این است که چرا در زمان مناسب اقدام نشد. وقتی مسئله را مطرح کردیم، آقای جوانبخت در پاسخ به همکاران ما گفته که «من این حرف‌ها را باور ندارم!»

بنده همان‌جا به دوستم گفتم که به او بفرمایید ابتدا گزارش‌های ما را مطالعه کنند! گزارش‌های ما مبتنی بر مستندات، فیلم، تصاویر، عکس‌های هوایی و نقشه‌های ماهواره‌ای است. این داده‌ها نشان می‌دهند که چه اتفاقاتی رخ داده است.

ما در این گزارش‌ها تحلیل نکرده‌ایم، بلکه مستندات را ارائه داده‌ایم تا مشخص شود چه اقداماتی انجام شده و نتایج آن چه بوده است. سال گذشته هم اقداماتی بسیار محدود انجام شد که هدف اصلی آن سد لتیان و سد کرج بود. بررسی‌ها نشان می‌دهد که پرشدگی سدهای لتیان و کرج در سال گذشته بیش از 80 درصد بوده، در حالی که سایر سدهایی که در اولویت نبوده‌اند، حداکثر تا 30 درصد پر شده‌اند.

ما در کشور، رادار و تجهیزات لازم را داریم، متخصصان توانمند نیز حضور دارند و تمامی این روش‌ها مورد آزمایش و اجرا قرار گرفته‌اند. همین حالا، ما با دانشگاه خوارزمی در حال اجرای یک پروژه در این زمینه هستیم. رادارهای مورد نیاز آماده‌اند، اما چرا اجازه‌ی فعالیت داده نمی‌شود؟ چرا نباید بخش خصوصی وارد عمل شود؟

در گذشته، توسعه‌ جوی کاملاً به‌صورت داخلی انجام می‌شد اما اکنون که نیاز به برون‌سپاری است، چرا این کار به‌صورت کنترل‌شده صورت نمی‌گیرد؟ به‌جای اینکه همه‌ی راه‌ها را ببندید و افراد مجبور شوند به‌صورت غیررسمی و زیرزمینی فعالیت کنند، بهتر است مناطق را پهنه‌بندی کرده و هر پهنه را به یک گروه متخصص واگذار کنید. این‌گونه، هم کار تحت نظارت خواهد بود و هم سرمایه‌گذاری و رونق اقتصادی شکل خواهد گرفت.

اگر این اقدامات به‌طور کامل اجرا شود، می‌شد حداقل 15 درصد از کمبود آب را جبران کرد. این میزان معادل 18 میلیارد مترمکعب آب در کشور است که با توجه به نیاز سالانه‌ی 140 میلیارد مترمکعبی، می‌تواند بخش مهمی از مشکل کم‌آبی را حل کند البته، این رقم براساس روش‌های کلاسیک به دست آمده است.

معتقدیم که با استفاده از فناوری‌های نوین مانند لیزر، امواج صوتی و یونیزاسیون، می‌توان عملکرد بهتری داشت و آب بیشتری را استحصال کرد.

نمی‌گوییم که می‌توان صددرصد آبی را که از کشور عبور می‌کند، ذخیره کرد اما اگر بتوان حتی 10 تا 20 درصد از بارش‌های سالانه را مدیریت کرد، این میزان می‌تواند به 400 تا 800 میلیارد مترمکعب آب برسد. در این صورت، نه‌تنها کمبود آب جبران می‌شود، بلکه می‌توان به مرحله‌ی صادرات نیز رسید.

اما برای تحقق این هدف، باید با برنامه‌ریزی، مدیریت و نگاه حاکمیتی پیش رفت، نه اینکه بدون هیچ برنامه‌ای صرفاً دعا کنیم و از خداوند بخواهیم که باران رحمتش را نازل کند. خداوند قطعاً یاری‌رسان خواهد بود اما زمانی که ما نیز قدمی برداریم و اقداماتی انجام دهیم، خداوند سبب‌ساز است، این ما هستیم که باید ابزارها و امکانات خود را به کار بگیریم تا از نعمت‌های او به‌درستی بهره ببریم.

* تا الان درباره روش‌های تولید آب صحبت شد اما با توجه به اینکه مصرف آب در کشور ما بیش از سرانه متوسط جهانی است آیا در این حوزه نیز راهکار علمی و عملی وجود دارد؟

در مورد مصرف، ما نامه‌ای به وزارت نیرو ارسال کردیم و راه‌حلی برای مدیریت مصرف ارائه دادیم. در این راه‌حل پیشنهاد شد که از اتصال کد ملی افراد به کد پستی واحدهای مسکونی استفاده شود. با این کار، می‌توان برای هر واحد مسکونی یک کنترل هوشمند نصب کرد. در حال حاضر، شرکت‌های مختلفی در زمینه تولید این تجهیزات فعالیت دارند، اما بازار مشخصی برای آن‌ها تعریف نشده است. حال اگر چنین بازاری ایجاد شود، حجم عظیمی از فرصت‌های اقتصادی شکل خواهد گرفت.

ما نگفتیم که این کار باید یک‌شبه انجام شود، بلکه تأکید کردیم که این فرایند به‌تدریج اجرایی شود. نامه ما به شرکت فاضلاب کشور ارسال شد، اما آنجا اعلام کردند که این طرح اجرایی نیست. در حالی که پیشنهاد ما مشخص بود: به ازای هر نفر، روزانه 100 تا 150 لیتر آب رایگان در نظر گرفته شود و مصرف مازاد، به‌صورت آزاد محاسبه شود.

این پیشنهاد بر مبنای سخنان آقای محرابیان در مجلس هنگام اخذ رأی اعتماد در سال 1400 استوار بود؛ محرابیان اعلام کرده بود در سال 1399، حدود 8 میلیارد مترمکعب آب شُرب مصرف شده است. تقسیم این میزان آب بر 80 میلیون نفر و 365 روز سال، که به میانگین مصرف روزانه 300 لیتر به ازای هر نفر می‌رسد.

با توجه به این داده‌ها، پیشنهاد شد که هر خانوار بر اساس کد پستی مشخص شده و میزان مصرف آن از طریق کنتورهای هوشمند کنترل شود. این سیستم می‌تواند تعداد افراد ساکن را از طریق اتصال کد ملی‌ها به کد پستی تشخیص دهد و بر اساس آن، میزان مصرف رایگان و مصرف مازاد را تعیین کند.

در حال حاضر، در قبوض آب ساختمان‌های تجمیعی، مقدار مصرف بر اساس تعداد واحدها تقسیم می‌شود، بدون در نظر گرفتن تعداد ساکنان هر واحد اما با اجرای سیستم کنترل هوشمند، این مشکل برطرف می‌شود و مصرف هر واحد به‌صورت دقیق محاسبه خواهد شد.

البته، ممکن است یک فرد دارای چندین خانه باشد که در این صورت، هر کد ملی به چند کد پستی متصل خواهد شد اما در نهایت، این روش کمک می‌کند تا 150 لیتر مصرف رایگان برای هر نفر تأمین شود و مصرف مازاد، با نرخ آزاد محاسبه شود.

در این میان، مثالی مطرح شده بود که فردی قبض آب 4 میلیون تومانی دریافت کرده و وزارت نیرو اعلام کرده که هزینه واقعی مصرف او 11 میلیون تومان بوده، اما دولت 7 میلیون تومان یارانه پرداخته است! در این شرایط، چرا دولت نباید این یارانه را در مسیر توسعه مدیریت مصرف هزینه کند؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیش از 90 درصد مردم، مصرفی کمتر از 150 لیتر در روز دارند. برای درک این مقدار، کافی است تصور کنید که این میزان معادل 7.5 دبه 20 لیتری آب برای هر نفر در روز است! که در بسیاری از موارد، حتی از میزان نیاز واقعی هم بیشتر است. در نتیجه، این رقم قابل کاهش بوده و در آینده می‌توان آن را به 100 لیتر در روز نیز رساند اما ابتدا باید با رقم 150 لیتر شروع کرد و سپس به‌تدریج اصلاحات لازم را انجام داد.

یکی دیگر از پیشنهادات، طرح “لوله در لوله” است که میزان آب 300 لیتر در روز که سرانه مصرف هر نفر است آب آشامیدنی و تصفه شده است اما در این طرح گفته می‌شود که از این 300 لیتر شاید 10 لیتر برای شرب باشد و مابقی برای سایر مصارف از جمله شست و شو و… است.

پیشنهاد این بود که در داخل لوله‌هایی که آب شرب است، آب بهداشتی تصفیه شده باشد و این لوله در داخل لوله بزرگ‌تری باشد که آن آب شرب نیست. با توجه به هزینه‌های بالای تصفیه آب شرب، این طرح ممکن است هزینه‌ها را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. در صورت اجرایی شدن این روش، امکان برطرف شدن برخی مشکلات موجود در شبکه‌های آبرسانی وجود خواهد داشت.

راه حل دیگر این بود که آب را فقط برای شرب تصفیه کنیم و این آب تصفیه شده را در پک‌های مختلف از بطری نیم لیتری تا 50 لیتر و… توزیع کنیم که گفتند این مسئله امنیتی می‌شود و خطر دارد و.. درحالی است که بسیاری افراد همین الان هم برای شرب از آب معدنی استفاده می‌کنند.

*و سخن پایانی؟

مشکل اینجاست که در کشور، همواره با کمبود منابع مانند انرژی، آب، و سوخت مواجه‌ایم اما چرا این مشکلات حل نمی‌شوند؟! وزرا تغییر می‌کنند، رئیس‌جمهورها تغییر می‌کنند اما بدنه میانی مدیریتی که در تصمیم‌گیری‌ها تأثیرگذار است، همیشه ثابت می‌ماند!!

پس مسئولیت این کم‌کاری‌ها بر عهده کیست؟ چرا برخی مسؤلان میانی بسیار کلیدی باید همیشه در حاشیه امن بمانند و به هیچ‌کس پاسخگو نباشند؟!

سؤال من این است که آیا مسولان حوزه آب کشور یا مدیرکل برنامه‌ریزی کلان آب از این مسائل بی‌اطلاع بوده یا راه‌حلی نداشته است که در نهایت، کار به جایی رسیده که گفته‌اند «چاه بزنیم!» و بعد هم مصاحبه کرده‌اند که «تا کی باید چاه بزنیم و تا کی باید سراغ مدیریت مصرف برویم؟» دوره این‌گونه شعارهای فرار به جلو دیگر گذشته است.دوره‌ی این حرف‌ها تمام شده!

باید پذیرفت که کم‌کاری شده، باید از مردم عذرخواهی کرد و راه را برای جوانان و متخصصانی که اشتیاق به کار دارند باز گذاشت تا اقدامات عملی انجام شود. حداقل چند کارشناس را بپذیرید که ممکن است حرف‌هایشان از شما صحیح‌تر باشد. درست نیست که انسان خود را عقل کل بداند زیرا ضرر این طرز تفکر را مردم با کمبودها و مشکلات متحمل می‌شوند.

چند هفته پیش، آقای وزیر نیرو به طالقان رفت و از پروژه‌ی انتقال آب بازدید کرد. گفته می‌شود که این پروژه تا هشت یا 9 ماه دیگر به بهره‌برداری خواهد رسید همچنین، 1500 میلیارد تومان برای تکمیل این مسیر اختصاص داده‌اند اما سؤالی که پیش می‌آید این است که این مسیر چه میزان آب را تأمین خواهد کرد و تکلیف سایر مسیرها چیست؟!

در نهایت، در زمینه برنامه‌ریزی برای حل مشکلات آبی، مدیران باید زمان بیشتری برای تفکر و ایجاد راه‌حل‌های مناسب اختصاص دهند. استفاده از اتاق‌های فکر و مشورت با افراد متخصص می‌تواند کمک بزرگی باشد. مسئولان باید به تدریج افراد کارآمدتر و جوان‌تر را به مسئولیت‌ها برگزینند تا راه‌حل‌های جدید و نوآورانه به طور مؤثرتری پیاده‌سازی شود.

به طور کلی، ناترازی موجود در مدیریت منابع به دلیل سوء مدیریت است و نه مصرف بیش از حد. با توجه به رشد جمعیت و نیازهای روزافزون، برنامه‌ریزی صحیح برای استفاده بهینه از منابع ضروری است.

منبع: تسنیم

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی