میلاد مرادی: سیوششمین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که اظهارات ابراهیم حاتمیکیا و انتقادات وی، مورد توجه اهالی سینما و عموم مردم قرار گرفت. بعد از این صحبتها بود که مخالفان و موافقان حاتمیکیا، انگشت خود را بر ماشه ابراز تنفرها و محبتها گذاشتند.
به گزارش تجارتنیوز، در کنار تمام انتقادات مطرح شده از سوی این کارگردان معروف، حاتمیکیا در لابهلای صحبتهای خود ادعایی را مطرح کرد که میتوان صحتوسقم این ادعا را نه از دیدگاههای تنگنظرانه آلوده به سیاست، بلکه از منظر علمی بررسی کرد.
«اگر قرار است خانه سینما بعدا به تشکیلات وزارت کار تبدیل شود، من کارآفرینی کردم و یک سال تمام توانستیم عوامل فیلم را در کنار خودمان بهشان رزق برسانیم.» در این نوشتار تنها با این چند جمله 29 کلمهای کار داریم. در بین این 29 کلمه نیز بیشتر بحث بر سر یک کلمه 9 حرفی به نام «کارآفرینی» است.
کارآفرین کیست؟
در ابتدا لازم است گفته شود، نگارنده مطلب تنوع افکار و سلایق را در تمام زمینهها میپذیرد و این اعتقاد را دارد که حتی لاله و لادن -دوقلوهای بههم چسبیده- نیز همانند یکدیگر فکر نمیکردند. چه بسا این دو بزرگوار نیز در بسیاری از جنبهها با هم اختلافنظر داشتند.
با این اوصاف، نگارنده در این نوشتار به دنبال آن است که با عینک علمی، ادعا حاتمیکیا مبنی بر کارآفرین بودن خود را مورد بررسی قرار دهد. کارآفرینی از آن دسته واژههایی است که در چند سال اخیر به ادبیات علمی و عامیانه مردم ورود پیدا کرده است.
وقتی علمیترین واژهها نیز به ادبیات عمومی ورود پیدا کند، اکثر مردم بدون توجه به مفاهیم و معانی علمی، آن واژه را به کار میبرند. کارآفرینی نیز از اینگونه واژهها است.
واژه کارآفرینی به دنبال افزایش میزان بیکاری در چند سال اخیر، به میزان قابلتوجهی از طرف گروهها و افراد مختلف به کار برده شده است. اما دستاوردهای علمی در رشته کارآفرینی، تعاریفی را برای این واژه در نظر گرفتهاند که در ادامه به آن میپردازیم.
واژه کارآفرینی ابتدا در زبان فرانسه در قالب کلمه Enterprendre به کار رفت. بعدها انگلیسیها واژه Entrepreneurship را به کار بردند.
[imp content=”نوآور بودن و پذیرش ریسک از مشخصههای اصلی یک فعالیت کارآفرینانه است. “]
نکتهای که وجود دارد این است که در زبان فارسی بر سر به کار بردن واژه کارآفرینی به جای معادل خارجی آن، اجماع زیادی وجود ندارد. اما به مرور این واژه در ادبیات علمی کشور مورد پذیرش قرار گرفته است.
در یک تعریف علمی آمده است که کارآفرین فردی است که به صورت عمده و به منظور کسب سود و رشد، کسبوکاری را ایجاد میکند که هدف اصلی آن نوآوری و مدیریت استراتژیک است.
همچنین در تعریف دیگری، فرد کارآفرین اینگونه معرفی شده است: کارآفرین فردی دارای ایده و نظری جدید است که از طریق فرایند تاسیس و ایجاد یک کسبوکار و قبول مخاطره، محصول یا خدمات جدیدی را به جامعه خود معرفی میکند.
تعاریف فراوان است. شاید به تعداد افرادی که در مجامع علمی از کارآفرینی صحبت کردهاند، تعریف وجود داشته باشد. اما تمامی این تعاریف با اندکی تفاوت یک سری ویژگیها را برای کارآفرینی در نظر گرفتهاند.
نوآوری، پذیرش ریسک، تولید محصول یا خدمت جدید، استفاده از فرصتها، خلق ارزش و… همگی مشخصههایی هستند که برای واژه کارآفرینی به کار بردهاند. بر پایه این مشخصهها، میتوان کارآفرینی را آغاز و توسعه کسبوکاری دانست که با پذیرش ریسک و مخاطره همراه بوده و در نهایت به تولید محصول یا خدمت جدید ختم شود.
ایجاد شغل یا کارآفرینی؟
براساس این تعاریف، در مورد ادعای حاتمیکیا مبنی بر کارآفرین بودن خود، باید گفت که از منظر پذیرش ریسک، همانطور که خود او نیز در صحبتهایش اشاره میکند، یک سازمان رسانهای از ابتدا از فیلم حاتمیکیا حمایت کرده است. لذا این کارگردان دغدغهای برای تامین مالی فیلم نداشته است.
اگر حاتمیکیا در تامین مالی این اثر هنری، روش جدیدی را به کار میبرد، آنگاه قضیه به گونه دیگری بود. از جنبه نوآور بودن نیز، محصول یا خدمت به روش جدیدی تولید نشده که مشابه آن از قبل وجود نداشته باشد.
درست است که فیلم تولیدشده توسط حاتمیکیا از منظر داوران جشنواره دارای ارزش هنری و لایق دریافت جایزه است، اما این موضوع برای سایر فیلمها و تولیدات هنری نیز صادق است.
در واقع میتوان گفت اگر در فرایند تولید فیلم حاتمیکیا، روش خاصی به کار برده میشد و ارزش افزوده جدیدی به صنعت فیلمسازی اضافه میشد، آنگاه میتوانستیم بر سر نوآور بودن این فیلم صحبت کنیم.
به عنوان مثال، اگر فیلم وی اولین فیلمی در دنیا بود که از خلاقیت «جلوههای ویژه» استفاده میکرد، آنگاه از جنبه نوآور بودن قابل بررسی بود. با این وجود شاید تعریفی که محسن رنانی، اقتصادان ایرانی از کارآفرین ارائه میدهد، ما را به درک موضوع نزدیکتر کند.
وی در مورد تعریف کارآفرین میگوید: درواقع کارآفرین کسی است که در هر جایگاهی، شغل یا رشتهای که حضور دارد، خطشکنی میکند و مرزی را که اطراف خودش دارد یک گام جلوتر میبرد. استاد، معلم، نقاش، صنعتگر و… هرکدام اطراف خود مرزهایی دارند.
وی میافزاید: پس کارآفرین، مدیری خطشکن در حوزه فعالیت خودش است که میتواند اقتصاددانی باشد و تئوری جدیدی بسازد یا میتواند هنرمندی باشد و سبک جدیدی خلق کند یا میتواند صنعتگری باشد که کالای جدیدی ابداع میکند.
[imp content=”هنرمند، موسیقیدان، استاد دانشگاه، خبرنگار و… میتوانند کارآفرین باشند، به شرط آنکه استاندارهای معمول در حیطه کاری خود را تغییر دهند و خلق ارزش کنند. نه آنکه تنها شغلی ایجاد کنند. “]
همانطور که در تعریف این اقتصادداننیز آمده است، هنرمند هم میتواند کارآفرین باشد. اما به شرط آنکه سبک جدیدی خلق کند. چیزی که اثر هنری آقای حاتمیکیا فاقد آن است. این اصلا بدین معنا نیست که این اثرِ هنری، کمارزش است. بلکه در ساخت فیلم، روش یا رویکرد نوینی به کار نرفته است. که در سطرهای بالا برای آن مثال زده شد.
با این وجود، این سوال در ذهن مخاطب ایجاد میشود که حاتمیکیا بنا به چه منظوری خود را کارآفرین نامیده است؟
اشتباه این کارگردان سینمای ایران، در گفتن جمله – یک سال تمام توانستیم عوامل فیلم را در کنار خودمان بهشان رزق برسانیم- است. این همان برداشت اشتباهی است که اکثر ایرانیان و حتی بسیاری از افراد آکادمیک نیز آن را مرتکب میشوند. اشتباهی که در آن کارآفرینی را به جای اشتغالزایی به کار میبرند.
ممکن است ایجاد اشتغال یکی از دستاوردها و نتایج کارآفرینی باشد. اما اشتغالزایی کارآفرینی نیست. البته این برداشت اشتباه نیز ناشی از معادلسازی نه چندان درست این مفهوم در زبان فارسی است. به گونهای، هماکنون بسیاری از محققان عقیده دارند که به جای واژه کارآفرینی باید واژه ارزشآفرینی را به کار برد.
[imp content=”فعالیت کارآفرینانه حتی میتواند به حذف برخی مشاغل نیز بیانجامد. “]
با این حال، کارآفرینی و اشتغالزایی تفاوتهایی دارند که اشاره به آن خالی از لطف نیست. کارآفرینی یک ارزش یا محصول جدید ایجاد میکند. در راستای ایجاد ارزش یا محصول جدید ممکن است شغلهایی نیز خلق شود. این در حالی است که اشتغالزایی با نوآوری و خلق ارزش همراه نیست و معمولا یک سازمان برای توسعه کسبوکار خود افرادی را استخدام میکند.
الزاما هر فعالیت کارآفرینانه منجر به ایجاد شغل نمیشود. بلکه حتی ممکن است برخی از شغلها را هم حذف کند. همانطور که در برخی از کسبوکارهای نوپا این موضوع مشاهده میشود. اما اشتغالزایی بیشتر یک مفهوم پرکاربرد توسط سیاسیون است که در آن حتما باید فردی برای انجام شغلی به کار گرفته شود.
در نهایت میتوان گفت که از منظر علمی، اثر هنری ابراهیم حاتمیکیا توانسته برای مدتی و به صورت پروژهای، برای تعدادی از افراد شغل ایجاد کند. اما نمیتوان از جنبه علمی، عنوان کارآفرینی را به این پروژه یا عنوان کارآفرین را به ابراهیم حاتمیکیا داد. هر چند که نظرها متفاوت است و باز هم به همان جمله اول میرسیم که حتی لاله و لادن نیز همانند یکدیگر فکر نمیکردند.
سلام به همه تجارت نیوزی ها
شاید که آقای حاتمی کیا اگر با مصالحت و کمال ادب روی سن حرف می زد ارزش حرفهایش پایین نمی آمد ولی ذات هرکس را نمی شود تغییر داد …
سلام اقا مصطفی توی ایران تا به جایی وصل نباشی هیچ اتفاقی برات نمیفته بعدشم من نمیدونم این کرکرکس بلورین یا زرین که به قول خودشون با افتخار تقدیم میکنن اصلا چه ارزشی داره یا این تندیس بیجون که جون خیلیها رو گرفته ارزشش داره که از روی هم رد بشیم ؟
البته میدونی که ما ایرانیها چون ملت بزرگی هستیم همیشه هم کارامون بزرگ مثلا جشنوارهایی بی ارزش برلین . ونیز .کن . مونترال و غیرو از ما خواسته که در امور اجرایی به اونها مشورت بدیم یا براشون کلاسهای فوق تخصصی جایزه من دراوری بزاریم البته ما هنوز قبول نکردیم گفته باشم ! خدایا تا کی …
سلام. از وقتی که برای انتقاد از سخت آقای حاتمی کیا گذاشتید! ممنونیم!
اما کاملا مشخص است که از منظر متفاوت و مغرضانه به موضوع نگاه کرده اید!
حالا اینکه از جایی حمایت شده، بالاخره با تولید یه فیلم، ده ها نفر یا صد ها نفر ، و بعد از اون کلی سینما و … رو به پول خواهد رسوند
از طرفی جمله ی ” از جنبه نوآور بودن نیز، محصول یا خدمت به روش جدیدی تولید نشده که مشابه آن از قبل وجود نداشته باشد. ” اینقدر ساده لوحانه نوشته شده است که انگار نه انگار تیم فیلم سازی، وسط جنگ واقعی در حال کار بوده و انگار پشت پرده آبی فقط فیلم برداری انجام شده است.
منصف باشید لطفا.
شما گفتید که یک سازمان رسانه ای حمایت کرده و برای حاتمی کیا ریسک نداره
در صورتی که ریسک در این هست که اگر فیلم بد بسازه دیگر کسی ازش حمایت نمیکنه!
واقعا رستوران زدن کارآفرینی است، اما فیلمسازی کارآفرینی نیست؟
حاتمی کیا بهترین فیلمساز ایرانی است بدون اغراق، شمایید که به دلایل سیاسی توانایی او را نادیده میگیرید!
البته الان که دارم یکسری نظرات رو میخونم متوجه شدم طرفدارهاشون هم نمیتونن یه نقد ساده و منطقی رو بپذیرن.
با قاطی کردن مسائل مختلف تو حوزه ی هنر و سیاست نظرها در مورد فیلم ضعیف و ماورایی آقای حاتمی کیا تغییر نمیکنه. اینکه به آدمای مخالف نظرمون لقبی بدیم که مثلا کوچیکشون کنیم فقط باعث تاسف بیشتر میشه. چطور میتونیم از همه توقع نقدپذیری داشته باشیم وقتی خودمون توانایی تحملش رو توی همچین موضوع کوچیکی نداریم؟
اتفاقا بهترین کار آفرینه چون ملت بیچاره را با فیلمهاش سرکار میزاره
آقای حاتمی کیا نشون دادن توانایی هضم نظر مخالف ندارن و انقدر همیشه مورد تشویق و تمجید قرار گرفتن که نمیتونن بپذیرن ممکنه فیلمی بسازن که با اون همه پشتوانه ی مالی ضعیف باشه! اینهمه کارگران بزرگ توی این کشور هست که بارها کارهاشون نقد شده و منتقدین بهشون رتبه ی پایینی دادن. اگر جای آقایان درویش، مهرجویی، کیمیایی، جیرانی و … بودن پس چیکار میکردن؟ جای تاسفه که همچین کارگردانی نمیتونه یه نقد از کارش بشنوه!
یادمون نره کارگردان “به رنگ ارغوان” و “گزارش یک جشن” امروز داره “چ” “بادیگارد” “به وقت شام میسازه”
دنیا عوض شده یا ادما عوضی شدن؟
اون موقع که روحانی گونی گونی کلمات و تعاریف علم اقتصادو به مسلخ میبرد (و می بره) شما خواص علمی جامعه زیر کدوم درخت خوابیده بودین که یه دفه رگ آکادمیکتون باد کرده؟! اگه برا اونام بلد بودین مو رو از ماست بکشین شاید به صداقتتون شک نمی کردیم. متاسفم برا جامعه ی علمی کشورم که اییینقدر ملعبه اس
باسلام واحترام خدمت سایت تجارت نیوز
از اینکه مطلبی با این بلندی برای چنین موضوعی آماده کردید قابل احترام است البته اگه این مطلب دست نوشته این سایت باشد.
در ابتدا این را اینجا مطرح کنم که موضوع اصلی اینجاست که چرا باید کسی (چه از رسانه ها ، چه از تلویزیون،چه از سایت هایی چون سایت شما و…) از چنین فیلم هایی حمایت نمی شود و همیشه باید سپاه از این فیلم ها حمایت کند؟!
چرا وقتی که فیلمی مثل اهمیت فیلم به وقت شام که در رابطه با قهرمانان کشورمون نقطه ای از اتفاقات صورت گرفته حمایت نشود؟!
اما از اینکه شمااظهار نظر می کنید و میگید که این فیلم با بقیه فیلم ها تفاوتی ندارد!!!
این اولین اشکالشماها وامثال شماهایی که آقای حاتمی کیا در جشنواره مطرح کرد هستید و به نظرمن چنین اظهاراتی نادرست هستند.
اما دررابطه با کارآفرینی :
بله کارآفرینی ایجاد نوعی شغل جدید است و یا خلق ابداعی نوین (روشی جدید) برای ایجاداشتغال است.
البته که آقای حاتمی کیا کارآفرینی کرده اند!
اگر اینطور باشد پس در سینما چه گونه می شود کارآفرینی کرد؟!
درسینما و هنر با چندیدن روش می شود این کار را کرد:
1. ایجاد موضوعی جدید برای فیلم
2. ایجاد جلوه های خاص
3. و مهمتر از همه استخدام افرادی جدید که در انجام گزینه های بالا توانایی را داشته باشند.
درضمن بهتر است که قبل از اظهار نظر از خود اقای حاتمی بپرسین که در این فیلم چه کارآفرینی کردید ، حتما جوابی برای این سوال دارند.
درنهایت جمع بندی باید دید که فردی باتجربه کارگردانی مانند آقای حاتمی کیا چرا از این وضعیت ناراضی هستن که خود ? رییس رسانه ملی هممطرح کردن: حق با ابراهیم حاتمیکیا است!