به گزارش تجارتنیوز، داروی نسیه در داروخانه، اتوبوسخوابی، ویلچر فروشی و… همه اینها روی دیگر فقر است که حالا در جامعه خود را نشان میدهد.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، در تابستان امسال نرخ بیکاری جمعیت ١۵ ساله و بیشتر ٩/۶ درصد بوده که نسبت به فصل بهار ١۴٠٠، ۸/. واحد افزایش داشته است.
البته درآمد بسیاری از شاغلان نیز کفاف هزینههای جاری را نمیدهد. حداقل حقوق وزارت کار سال ۱۴۰۰، دو میلیون و ۶۵۵ هزار تومان است و قیمت کالا و خدمات هم افزایشی است. شرایطی که گذران زندگی را برای برخی سخت کرده است. حالا برخی حتی هزینه دارو را قسطی به داروخانه پرداخت میکنند.
درمان قسطی!
«صاحب یک داروخانه قدیمی در جنوب تهران، دفترچهای را ورق میزند و ۵ صفحه نشانم میدهد از فهرست نسیهبگیرهای دارو؛ ۳۷ نفر. جلوی اسم هر نفر، رقم بدهکاریاش را نوشته؛ ۱۰۰ هزار تومان، ۴۵۰ هزار تومان، ۷۵۰ هزار تومان، ۴ میلیون و ۳۲۷ هزار تومان… . صاحب داروخانه، ساکن همان محل است، نسیهبگیرها هم اغلب، ساکن همان محل. همه را میشناسد.» این بخشی از گزارش روزنامه اعتماد است که بر اساس آن برخی به درمان قسطی روی آوردهاند.
در ادامه این گزارش آمده است که حتی برخی از کارمندان داروخانه ۱۳ آبان برای کمک به بیماران بخشی از حقوق خود را برای کمک به بیماران نیازمند میبخشند. پولی که ممکن است بخشی از هزینه داروی یکی از بیماران شود یا حتی هزینه رفتوآمد آنها!
اتوبوسخوابی در پایتخت!
فقر اما تنها به درمان قسطی ختم نمیشود. هفته گذشته نیز تجارتنیوز در گزارشی از اتوبوسخوابی و بیآرتی(BRT) خوابی نوشت: «۱۲ هزار تا ۲۵ هزار تومان هزینه یک شب بیآرتی خوابی در تهران است. بسیاری به جای اجاره خانه اینجا میخوابند. البته بیآرتی خوابی چندان هم راحت نیست، حداقل تا صبح باید پنج بار اتوبوس عوض کنند و چند دقیقه بین هر بار پیاده و سوار شدن سرما را تحمل کنند.»
بر اساس این گزارش هزینه اجاره مسکن بالا رفته و برخی شبها به اتوبوس پناه میبرند تا آنجا بخوابند و شب را به صبح برسانند.
ویلچرفروشی معلولان
اواخر مهرماه نیز تجارتنیوز در گزارشی از ویلچرفروشی معلولان نوشت. « مستمری افراد دارای معلولیت که تحت پوشش بهزیستی هستند، هر نفر حدود ۳۵۰ هزار تومان است، آنقدر ناچیز که به سختی میتوانند گذران زندگی کنند.»
بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان گفته بود: «در دوره کرونا و با این تورم افسارگسیخته، شرایط زندگی برای برخی از معلولان آنقدر سخت شده که به ویلچرفروشی روی آوردهاند.»
به نظر میرسد شرایط اقتصادی حلقه را بر خیلیها تنگ کرده است. حالا دیگر فقر چهرههای جدیدی از خود در خیابانهای شهرها نشان میدهد.
در پاسخ خانمی که نوشتن نمیتونن کامپیوتر واسه بچه هاشون بخرن برو خدا را شکر کن که یه خونه ۶۰ متری تو تهران داری که کم کمش ۲ میلیارد پولشه بعضی ها هستن که یه تیکه کارتون هم گیرشون نمیاد روش بخوابن یارو با زن وبچه داره زیر پل میخوابه وخدار راشکر کن که پسرت سربازه حداقلش این که دولت خرج خورد وخوراکش را میده وماهی هم ۳یا ۴ میلیون بهش حقوق میده من خودم از ۱۰ سالگی هم درس خوندم هم کار کردم متولد ۶۹ هستم فوق دیپلم الکترونیک گرفتم ولی رفتم کار ساختمانی سال ۹۲ عروسی کردم بدونه کمک یه نفر وبدونه اینکه یه ریال وام بگیرم سختی زیادی کشیدم شکر خدا الان هم یه ماشین ۲۰۰میلیونی ویه خونه ۸۰ متری واسه زن وبچه ام درست کردم یه پسر ۷ ساله دارم از زندگیم هم راضی هستم از ۱۰ سالگی هم رو پا خودم بودم خدا را شکر در حد خودم کمبودی ندارم شما تا کی زنده هستی تا پشت وانه بچه هات باشی چرا نفیفرستیشون کار من خودم سال ۸۵ خرج دانشگاه ولپ تاب وکل هزینه های خودم را خودم تامین کردم الان هم چون خودم نداری کشیدم نمیزارم بچه ام نداری بکشه بجای یه لپ تاپ ۲تا داره کمبودی واسش نزاشتم ولی در ضمن با بازار آشناش کردم از سال ۹۵ یه مغازه لوازم التحریر و خرازی واسه خانمم و بچه ام باز کردم الان خدا را شکر بچه ام دیگه میتونه تنهایی بچرخوندش وقدر پول هم میدونه از بچگی تو مغازه بزرگ شده بدونه کار وزحمت آسایش به دست نمیاد شمایی که بچه هات میخوان از ایران برن پس وضعیت مالی تون خوبه دیگه واسه چی دم از نداری میزنی من خودم ۵۰۰کیلومتر راه میزنم میام تهران کار اگه کار نباشه مسافر کشی تو تهران میکنم شبها تابستون تو گرما وزمستون تو سرما تو ماشین میخوابم دور از خونه نا شکر هم نیستم.به وقت کار کار میکنم به وقت تفریح هم با خونه میچرخم کل ایران هم گشتم با اینکه سختی میکشم از زندگیم هم راضی هستم و خدا را شکر میکنم که کارمند نشدم اول مهر ویه هفته قبل عید قرفه میزنم تو دو هفته اندازه حقوق یه سال کارمندی درامد دارم
ارین.اکبری.نوشتین.متواد۶۹هستین.الان.۳۰ساله.هستین.اینقدر.نوشتی.چدارم.چه.کردم.بعیدمیدونم.توسی.سال.بتونی.اینکاروبکنی.پس.دروغ.نگو.حتمن.ارث.رسیده.بهت
واقعا نمی دوانم باید چی بگم!
چی بگم از کشوری که روی دریای ازمعادن لنگر اندخته وحال روز مردمش نباید ابن باشد.تاریخ همه چیز را خواهد نوشت .خدا هم هست بترسید از کسی که جزخداهیچ پناهی ندارد .از خدا بترسید.
بعضی ها تا ی چیزی میشه فورا میگن چشم مسعولین روشن. فکر میکنی مسعول کیه از کرات دیگه آمده نه عزیزم از خودت همین مردمه منتها این روزها دیگه غیرت و انسان دوستی و هم نوع دوستی دیگه وجود نداره مسعولین اینقدر پوست روشون کلفت شده که شفاف دروغ میگند کجای روزگار آدمی که صفره رنگین منگین براش نیندازند فکر گرسنه هاست کدوم یک از مسعولین ما دنبال خونه اجاره کردن هستند کدومشون آخره برج که میشه ماتم سرتا پاشون را میگیره که ای وای اجاره این ماه را چیکار کنم ووووووو خواهر من بنده جوانیم را تو جبهه گذراندم چند سال پی در پی تو جبهه بودم بسگی شبها گرسنه خوابیدم و خجالت خانواده را کشیدم بلند شدم رفتم هرجایی که بگی از بنیاد سپاه استانداری دفتر نماینده گی ی نامه با هزار بدبختی رسوندم ب دفتر رعیس جمهور جناب روحانی ی روز از دفترش زنگ زدن اولش باورم نشد بعدشم گفتند ما کاری نمیتونیم بکنیم ته حرفشون این بود ب درک که نداری میخواستی نری جبهه اینا که میگم با کلی مشکل و پیگیری اتفاق افتاد نه ی شبه و ی ماهه آره خواهرم از کدوم مسعول حرف میزنی درضمن پرونده سابقه جبهه من در سپاه اصفهان روبروی بیمارستان الزهرا موجود است
هرچی میخونم میبینم ی نفر رضایت نصبی ازین وضع نداره!! اینا چه قلطی دارن میکنن؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چشم مسولین روشنتر فوری همه چیزو تکذیب میکنن اینطور که پیش میره باید منتظر بدتر از اینا باشیم عیبی نداره خونوادههای خودشون تواروپا وامریکا صفا میکنن مردم رو حساب نمیکنن
درعصر هجرهم وضع معیشتی مردم اینقدر اسف بارنبود وهیچ امیدی هم به اینده نیست
اگر ی صندوق مردمی و قابل اطمینان در ایران بود هر ایرانی فقط ۱۰۰۰ تومن هر ماه اونم فقط ی روز واریز میکرد مشکلات خیلی از خانواده ها حل میشد
کشور کم ذخایر داره اگر یک هزارمش خرج مردم میشد وضع این نبوداونجوری پولارو میخورن یک ریال هم بهکسی نمیدن
خیلی غم انگیزه جای تاسف داره،بعضیا دارن لذت میبرن این مردم بیچاره در عذابن
سلام دررد من را شما مردم عزیز نمی توانی درمان کنی به خیره پول می دهید به ما نمی دن می گن شوهر داری شوهر که دربه در دنبال کاره گاه هست گاه نیست دو سال قطع درمان کردم چون بخوام برم کرایه می چاپه یی خانواده باید دنبال من اسیر شن . مریضی ام اس چیزی نیست که منو از پا در بیاره کل خانواده اسیر میشن .و من واقعا شرمنده خانواده ام شدم .از خودم گذشتم .حال برای پسرم کامپیتور لازم زندگیش است .تا ادامه تحصیل بده تا فرمانداری نامه بردم .هیچ کس به دادم نرسیده خونه ۶۰ متری تو جنوب شهر دارم ولی فرش مبل نه ….فقط دل خوشیم اینکه به بچه هام بگم مستاجر نیستیم خدهرا شکر کنید !بهشون وعده میدم درست میشه .۵ نفر در ۶۰ متری دیگه بقیه را خودتان تصور کنید زندگی سویتی ….به اورگانها که مراجعه می کنی می گن خونه داری شوهر داری پسرهات بزرگن چی بگم از دیوار بکنم بخورم ..که پسر بزرگم به دلیل نداری رفت سرباز هستش اون هم یی مشکل هیچ کس به داد هیچ کس نمی رسه ! اخه این زندگی هست که ما اییرانیها باید بکنیم .مرگ تدریجی ..نه خوشی نه لباس نوع ونه پول کافی از هر نفسمون زدیم که ابرو داری کنیم .دولت باید کامپتور پسر منو بخره نه دست گدایی باز کنم .بچه ای که درسش فقولاده خوب هستش ..نه که ۳ میلیون شده ۶۰ میلیون از کجا بیارم اینده بچه هام خراب داره میشه من عمرمو دادم تا اینجا رسیدند .هر دو تصمیم دارند از ایران برن همین..این اینده ایران ……
ب