به گزارش تجارتنیوز، هر ۴۵ دقیقه باید پیاده شوند. به اتوبوس بعدی برسند. هزینه بلیت بدهند. سوار اتوبوس جدید شوند و بخوابند. سوز سرمای شب آنها را هل میدهد که خودشان را زودتر به اتوبوس برسانند.
بیآرتی خوابی تنها راهی است که برایشان مانده. یک صندلی در اتوبوس برای آنها خانهای است ارزان در پایتخت! اما همین خانه ارزان برایشان در ماه ۳۶۰ هزار تا ۷۵۰ هزار تومان خرج دارد. اتوبوسخوابها شغل و درآمد دارند، اما نه آنقدر که بتوانند رهن و اجاره یک خانه در تهران را بدهند.
[imp content=”طولانیترین مسیر، انتخابی هوشمندانه برای بیآرتی خوابی است؛ یکی خط آزادی-تهرانپارس و دیگری خط راهآهن-تجریش.”]
صندلی آخر اتوبوس سرپناهی گرم
ساعت ۲۳:۴۵ دقیقه و دمای هوا سه درجه سانتیگراد است. یکی یکی به ایستگاه اتوبوس میآیند، پیر، جوان و حتی کودک! سامانه اتوبوس تندروی تهران هر شب میزبان آنهاست. یکی از ساعت ۱۲ شب به اتوبوس پناه میبرد و آن یکی ساعت یک صبح. بستگی به سردی هوا دارد.
طولانیترین مسیر، انتخابی هوشمندانه برای بیآرتی خوابی است. دو خط اتوبوسرانی خانه آنهاست؛ یکی خط آزادی-تهرانپارس و دیگری خط تجریش-راهآهن.
خط آزادی_تهرانپارس طولانیتر است. اتوبوس خوابها میتوانند ۴۵ دقیقه بخوابند. پس دفعات کمتری خط عوض میکنند و پول کمتری میدهند. اما دمای هوای اتوبوس این خط فقط سه درجه است. مشابه هوای بیرون.
خط تجریش_راهآهن کوتاهتر است. حدود ۳۵ دقیقه. هم زمان خوابشان کوتاهتر است، هم باید دفعات بیشتری پیاده و سوار شوند. اما بیآرتیهای این خط گرم است. دمای هوای آن ۲۴ درجه است. با صندلیهای سالم و روکشهای مخملی.
راننده بیآرتی هم میگوید: «اینجا بهتر از خط آزادی-تهرانپارس است. اتوبوسهای آنجا به درد نخور و سرد است. همه طور آدم اینجا میخوابند حتی کودک ۱۲ ساله.»
مسافران خط تجریش هر کجای اتوبوس که بنشینند گرم و نرم است. اما در خط آزادی-تهرانپارس فقط صندلی آخر گرم است. موتورِ انتهای اتوبوس حکم بخاری را دارد. مسافران خوابآلود سرعت قدمهایشان را بیشتر میکنند تا صندلی آخر اتوبوس را بگیرند.
[imp content=”همه معتاد نیستند. هر کدام کاری دارند اما زورشان به اجارهخانه نمیرسد.”]
همه اتوبوسخوابها معتاد نیستند
کت رنگ و رو رفته و کهنهای به تن دارد. دستهایش تا انتهای مسیر بهم قفل است. آمده که امشب هم مثل شبهای دیگر در اتوبوس بخوابد. میگوید زن و فرزندانش در خانه پدرزنش هستند اما خودش شبها برای خوابیدن آواره اتوبوسهاست.
دستمال کاغذی را نشان میدهد و میگوید: «روزی ۱۰۰ هزار تا ۱۵۰ هزار تومان از اینها میفروشم. متادون هم مصرف میکنم. این پول خرج خودم میشود و دیگر چیزی از آن برای اجاره نمیماند. برای یک جایخواب حداقل باید شبی ۵۰ هزار تومان بدهم، اما نمیصرفد. اگر خانه داشتم این وضع و روزگارم بود؟»
آن یکی با کلاه کاسکت و لباس مرتبش شب در اتوبوس میخوابد. یکی دیگر کت مخمل تمیزی به تن دارد و خط تجریش-راهآهن را برای خواب انتخاب کرده. تمایلی به حرف زدن ندارند و ترجیح میدهند فقط بخوابند.
راننده میگوید: «روزها هر کدام جایی مشغول هستند و شب اینجا پناه میگیرند. فکر نکنید همه معتاد هستند. هر کدام کاری دارند.» اما انگار زورشان به اجارهخانه نمیرسد و حالا بیآرتی خوابی را انتخاب کردهاند.
ظرفیت گرمخانهها کمتر از بیخانمانها؟
بر اساس گزارشها ۶۰ تا ۷۰ درصد از درآمد خانوارهای شهری صرف هزینه مسکن میشود. گرانی مسکن در یک سال اخیر بسیاری را به حاشیه شهر راند اما برخی حتی هزینه حاشیهنشینی را هم ندارند، چراکه به گفته اسماعیل حسینزهی، نایب رئیس کمیسیون عمران مجلس «تهران بر اساس آمار و ارقام گرانترین پایتخت جهان» در بحث مسکن است.
اگرچه برخی را گشت خدمات اجتماعی میبرد اما آنطور که راننده میگوید تعدادشان زیاد است و برخی همچنان شبها ساکن بیآرتی هستند.
پیگیریهای تجارتنیوز برای اطلاع از وضعیت گرمخانههای تهران به جایی نرسید. آمار دقیق و رسمی هم از تعداد بیخانمانهای شهر تهران در دست نیست. براساس آمارهای غیررسمی در سال ۹۸ تعداد بیخانمانها شهر تهران بین ۱۴ تا ۱۵ هزار نفر بود.
این در حالی است که محمد امین توکلی زاده، معاون اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران آبان ماه سال جاری گفته بود: «ظرفیت گرمخانههای تهران ۲ هزار نفر است.»
یعنی حدود ۱۳ هزار نفر دیگر باید دنبال جای دیگری برای خواب باشند. برخی کارتنخواب میشوند و برخی هم گورخواب. تعدادی هم راه دیگری را انتخاب کردهاند و آن بیآرتی خوابی است.
[imp content=”خواب شبانه بیآرتیخوابها حداقل ۵ تا ۶ بار قطع میشود. هر بار باید پیاده و سوار اتوبوس بعدی شوند.”]
زمان طلایی برای بیآرتی خوابی
پایانه تجریش_راهآهن ۴۰ ایستگاه دارد. مسیری که در روز بیش از یک ساعت طول میکشد اما شبها فاصله اول و آخر خط فقط ۳۵ دقیقه است. ۳۵ دقیقه طلایی برای خوابیدن و رسیدن به انتهای خط و سوار اتوبوس بعدی شدن.
راننده میگوید: زمانی که میتوانند بخوابند متفاوت است. «بستگی دارد چقدر توقف داشته باشیم.» اما شب است و اتوبوس در بیشتر ایستگاهها توقف ندارد. اگر در این بین مسافرانی بخواهند پیاده شوند یک امتیاز برای آنهاست چون یکی یا دو دقیقه بیشتر میخوابند.
پایانه آزادی_تهرانپارس هم ۲۷ ایستگاه دارد و هر بار حدود ۴۵ دقیقه طول میکشد تا اتوبوس به انتهای خط برسد.
خواب شبانه بیآرتی خوابها حداقل ۵ تا ۶ بار قطع میشود. هر بار باید پیاده و سوار اتوبوس بعدی شوند. مسافران خط تجریش-راه آهن شانس بهتری دارند. چون بعد از پنج دقیقه راه رفتن در سرما میتوانند روی صندلی گرم بنشینند.
اما مسافران خط آزادی-تهرانپارس، این شانس را ندارند. هم بیرون سرد است و هم اتوبوسی که دوباره سوارش میشوند.
به انتهای خط که میرسند راننده صدایش را بلند میکند و میگوید: «بیدار شوید، رسیدیم.» اما گرمای اتوبوس خوابشان را عمیق کرده است، بیدار نمیشوند جز با سقلمه زدن راننده به پهلویشان.
راننده باید هر طور شده آنها را انتهای مسیر پیاده کند. مسافران نمیتوانند در اتوبوس بمانند تا راننده دور بزند و آنها بیدار نشوند. راننده میگوید: «دوست ندارم آنها را پیاده کنم اما رئیسم گفته اگر انتهای خط یک نفر از آنها در اتوبوس باشد اخراج میشوی.»
اما اوضاع هم همیشه خوب پیش نمیرود و همین پیاده و سوار شدن آنقدر اتوبوسخوابها را آشفته میکند که به گفته یکی از رانندگان کار به چاقوکشی هم رسیده که راننده آنها را پیاده نکند.
برخی تا ساعت پنج صبح حدود هفت یا هشت بار در رفتوآمدند. برخی هم پنج بار رفتوآمد دارند به این امید که بتوانند در روز بخشی از این بیخوابی را جبران کنند.
بلیت طلایی برای چند ساعت خواب!
بلیت اتوبوس و بیآرتی در روز ۱۴۰۰ تومان است و در شب سه هزار تومان. افرادی که در بیآرتی میخوابند برای مسیر تجریش-راهآهن دست کم باید ۱۵ هزار تومان و حداکثر ۲۴ هزار تومان پرداخت کنند.
مسیر آزادی-تهرانپارس که طولانیتر است و هزینه آن دست کم ۱۲ هزار تومان و حداکثر ۱۸ هزار تومان است. هزینهای کم برای سرپناهی گرم در شبهای سرد زمستانی پایتخت!
الله اکبر الله اکبر
اشتباه نکنید، بیآرتی خوابی کار خوب شهرداریست/ اپوزیسیون سیاهنمایی میکند
چند اتوبوس بیآرتی در محلی که مصرفکنندگان بیخانمان تجمع میکنند شب تا صبح روشن میایستد تا شب را در سرما نخوابند
با توجه به اینکه گرمخانهها باز هستند ولی معتادین با توجه به قوانین گرمخانه(عدم مصرف دخانیات) استقبال نمیکنند، تدبیر شهرداری تهران اینگونه است که بیآرتیها را در سطح شهر روشن و ایستاده نگهدارند تا معتادها در سرما نخوابند (بدون هیچ هزینهای)
#سواد_رسانه
پدرجان گویا اصلا متن را نخواندی. راننده گفته در ایستگاه آخر همه نفرات را پیاده می کنه البته چون مجبوره که پیاده کنه
خدایا ……
فقط مسئولین رو فحش ندین .خود ماهم اگه وجوهات شرعی خودمون رو میدادیم .یعنی حتی نصف جامعه خمس خودشون رو بدن هیچ فقیری نبود.توی نیویورک هم شاید میلیون ها بی خانمان باشه.خوب مردم براشون چکار کردن.ماهم بی تفاوتیم
گفتی نیویورک کردی کبابمون. غم نیویورک و ژنو و وین و … کشت ما را.
شما مثل اینکه اینجا زندگی نمیکنی اقا. خمس و زکات بدیم که کیا بخورن؟؟؟. مگه از این همه ثروتی که تو این مملکت هست چیزی بمردم داده میشه؟. مگه مردم کم کمک میکنن.؟
ای غرق در هزار غم بی دوا وطن
کاش مساجد جا میدادن واسشون???
حالم بد شد از این خبر
متاسفم ،خدایا به دادمون برس فقط خودت به داد ملت برس خدایا…
واااقعا جای تاسف داره. این همه ثروت تو این مملکت داریم. البته باید بنویسم (دارن)ولی باید شاهد هزاران مشکل از این قبیل اتوبوس خواببها رو شاهد باشیم
واقعا دلمون کباب شد مگه میشه شب اینطورخوابید وطی روزهم کارکرد چرامسعولین اجازه نمیدن گوشه ای ازمسجد به اینها اختصاص داده بشه مگه مسجدخانه خدا نیست پس چراباید بااین همه مسجد بنده خدا چنین سرگردان بماند
بخدا دروغه ، من هرشب دارم میبینم که این بنده خداها موقع سوار شدن اتوبوس حتی کارت هم نمیزنن ، پولشون کجا بود . ۲۵۰۰۰ تومن! چقدر قرار با این اخبار کاسب بشید ، دروغ به این عجیبی
تو محله ما یه عده راننده توی این سرما تو ماشین خودشون میخوابن مسافر کش هستن لااقل شهرداری در دستشویی پارک ها رو نبنده کسی از روی خوشی دستشویی پارک نمیره معتادها هم انسان هستن کمکشون کنید خوب شوند
ای دمت گرم داداش
خیلی ناراحت کننده است ،هرچند تعداد مهاجرین به پایتخت رو به افزایش است و بیشتر به خاطر کسب در آمد کاذب به پایتخت مهاجرت میکنند ولی کاش دولت هم تدبیری باندیشد برای اشتغال در استانها که جوانان از فرط بی کاری وارد پایتخت نشوند و این مشکلات به وجود نیاید
ناراحت کننده است. به این بی پناهان باید آموزش داد.
کسیکه برای کار میاد تهران نتیجه اش میشه این. مگه تهران چقدر گنجایش داره؟؟؟؟ مگه تهران چقدر دست فروش میخواد؟ روستای خودشون مگه زمین نداره تا روش کار کنن پول در بیارن؟ کار و ازدواج در شهر غریب نتیجه اش میشه این که حتی آشنایی را نداری تا به خانه اش بروی. بهتر است برگردند شهر یا روستای پدری شان که هم خانه هست هم کار هم فامیل هم هوای پاک و عدم شلوغی! کمی فکر کنیم.
درود بر شما بسیاری مال همین شهرند .
هیچ موجودی از آسایش هجرت نمی کند بدانید هر کوچی برای حفظ بقاست مانند پرندگان مهاجر .
وقتی جامعه به افزایش فرزند آوری تشویق می کند وقتی بدون تفکر شعار می دهد وقتی برای حفظ آبروی ساختگی با افراد خاطی و دزد و رانت خوار و درصد بگیر هر امضا برخورد نمی شود خروجی اش دره های فقر قشری است که دزدی و پست فطرتی را نیاموخته اند و جز خدایشان پشتیبانی ندارند .
لابد مجبورن میان
واقعا شعور نداری
سینا جان . ای کاش زمین داشتند و به اندازه کافی محصول بدست می آوردند و با نرخ مناسب در جامعه بدون واسطه و دلال به فروش می رساندند.این آرزوی همه ماست.به عنوان یک باغدار بزرگ با محصول سیب و انگور باید عرض کنم برای باغداری و کشت مزرعه نیاز به آبی کافی ، کود ،سموم گیاهی و تلاش فراوان است .اگر سرما زدگی محصول و باران بی موقع صورت نگیرد. قیمت آب ، کود و بخصوص سموم بسیار بالاس.بیش از ۶۷ درصد درآمد حاصل از فروش محصول هزینه این ۳ مورد هستش .۳۳ درصد باقیمانده به اندازه حقوق ۷ ماه یک آبدارچی در سال پر محصول نیست.بنده سه بار ۱۰ چرخ سیب زرد رو به میدان تره بار فرستادم آورده سود برایم ۳۳ میلیون تومان بوده عزیزم.
قضاوت نکن مرد مومن. نفست از جای گرم بلند میشه. به جز تهران اقتصاد تمام شهر را خوابیده. اصلا خیلی ها از ترس همان آشنا هایی که می گویی به تهران پناه می اورند که شرمنده نباشند . کار کردن روی زمین؟