موضوعات داغ: # ترامپ # قیمت سکه # قیمت طلا # قیمت دلار # لاریجانی # آب # واردات خودرو # چین
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

زنگ خطر برای هند به صدا درآمد / چگونه دیپلماسی آبی چین قربانی می گیرد؟

زنگ خطر برای هند به صدا درآمد / چگونه دیپلماسی آبی چین قربانی می گیرد؟
چین مایل است برای اهداف راهبردی خود به مداخلات عظیم زمین‌ساختی دست بزند. مهندسان پیشنهاد داده‌اند چندین تونل ۲۰ کیلومتری در زیر کوه نمچا باروا حفر تا جریان آب رودخانه به‌سوی پنج واحد تولید برق متوالی منحرف شود. این عملیات موسوم به «صاف‌سازی رودخانه»، یکی از جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌های مهندسی کوهستانی در تاریخ بشر است.

به گزارش تجارت نیوز، پروژه سد یارلونگ زانگبو در تبت، نقطه عطفی در مسیر تبدیل چین به یک «هیدرو-هژمون» (hydro-hegemon) است؛ کشوری که قادر است جریان آب رودخانه‌های فرامرزی را به‌نفع اهداف استراتژیک خود دستکاری کند. درحالی‌که پکن این طرح را بخشی از گذار به انرژی تجدیدپذیر و برنامه توسعه تبت معرفی می‌کند، موقعیت مکانی، مقیاس و زمان‌بندی پروژه نشان از انگیزه‌های ژئوپلیتیکی هدفمندی دارد که فراتر از امنیت انرژی هستند.

با افتتاح رسمی این پروژه توسط لی چیانگ، نخست‌وزیر چین، آب به سلاحی استراتژیک در جنوب آسیا تبدیل شده است. این سد که قرار است حتی از سد سه‌دره چین بزرگ‌تر باشد و حدود ۷۰ گیگاوات برق تولید کند، در شرایطی کلید خورده که تنش‌های منطقه‌ای رو به افزایش است. این پروژه جسورانه‌ترین تلاش چین برای تحکیم کنترل بر منابع آبی و جوامع ساکن در فلات تبت به‌شمار می‌رود.

مهندسی کوهستان برای اهداف ژئوپلیتیکی

دامنه پروژه نشان می‌دهد که چین مایل است برای اهداف راهبردی خود به مداخلات عظیم زمین‌ساختی دست بزند. مهندسان پیشنهاد داده‌اند چندین تونل ۲۰ کیلومتری در زیر کوه نمچا باروا حفر تا جریان آب رودخانه به‌سوی پنج واحد تولید برق متوالی منحرف شود. این عملیات موسوم به «صاف‌سازی رودخانه»، یکی از جاه‌طلبانه‌ترین پروژه‌های مهندسی کوهستانی در تاریخ بشر است. پیچیدگی فنی و هزینه تخمینی ۱.۲ تریلیون یوان (۱۶۷ میلیارد دلار)، عزم پکن را نشان می‌دهد؛ آن هم با وجود چالش‌های لجستیکی سنگین در انتقال نیرو و تجهیزات به چنین منطقه دورافتاده‌ای.

برق برای شرق، سلطه برای مرکز

یکی از محرک‌های اصلی این پروژه، سیاست «برق غرب برای شرق» شی جین‌پینگ (xidiandongsong) است که هدف آن، انتقال برق تولیدشده در دره‌های پرشیب تبت به شهرهای شلوغ شرق چین است. تبت اکنون حدود یک‌سوم از ظرفیت برق‌آبی چین را تامین می‌کند و ستون فقرات برنامه انرژی پاک این کشور محسوب می‌شود. برق تولیدی این سد معادل مصرف سالانه برق در بریتانیاست. بازارهای مالی به این پروژه واکنش مثبت نشان دادند؛ سهام شرکت‌های تولید و تجهیزات نیرو مانند Dongfang Electric، Pinggao Group و XJ Electric رشد قابل‌توجهی داشتند. تحلیلگران رشد ۰.۱ واحد درصدی در تولید ناخالص داخلی چین را در فاز نخست ساخت‌وساز پیش‌بینی می‌کنند.

توسعه برای تسلط و پروژه‌ای برای کنترل تبت

پشت این توجیهات اقتصادی، محاسبات راهبردی عمیق‌تری نهفته است. تشکیل شرکت دولتی «گروه یاجیانگ چین» برای مدیریت انحصاری این پروژه، نشان‌دهنده اهمیت امنیت ملی آن برای حزب کمونیست چین است. ژانگ گوچینگ، معاون نخست‌وزیر تاکید کرده که این شرکت بخشی از «راهبرد کلان امنیت ملی و انرژی» است.

این پروژه موجی از زیرساخت‌سازی و صنعتی‌سازی را در تبت به راه انداخته که کنترل سیاسی پکن را بر این منطقه حساس افزایش داده و وضعیت موجود در مناقشات مرزی با هند را به سود چین تغییر می‌دهد.از سال ۲۰۰۰، چین دست‌کم ۱۹۳ پروژه برق‌آبی در تبت ساخته یا مجوز ساخت آن را صادر کرده است؛ ۸۰ درصد از آن‌ها در مقیاس بزرگ یا عظیم طبقه‌بندی می‌شوند. بیش از ۶۰ درصد هنوز در مراحل اولیه هستند، اما اگر اجرایی شوند، بیش از ۱.۲ میلیون نفر آواره شده و صدها مکان مقدس نابود خواهند شد. این توسعه‌طلبی زیرساختی با فعالیت‌های گسترده معدن‌کاری برای استخراج لیتیوم، طلا، مس و عناصر کمیاب همراه است که در خدمت منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی چین قرار دارد.

هزینه انسانی و نابودی فرهنگی

جامعه تبتی بهای سنگینی برای این توسعه پرداخته است. هزاران نفر برای احداث سد و معادن جابه‌جا شده‌اند. مراتع سنتی از بین رفته و معیشت سنتی نابود شده است. مکان‌های مقدس نیز تخریب یا غیرقابل‌دسترس شده‌اند، رخدادی که به روند نابودی هویت فرهنگی تبت دامن زده است. سرکوب معترضان به پروژه سد کامتوک در سال ۲۰۲۴، که به بازداشت صدها نفر انجامید، گواهی روشن از رویارویی سیستماتیک پکن با مخالفت‌های بومی است. در چنین پروژه‌هایی، حذف میراث تبتی صرفا پیامد جانبی نیست، بلکه هدف اصلی محسوب می‌شود.

در این میان زمان اعلام اجرای پروژه سد، چند ماه پس از تعلیق پیمان آب ایندوس توسط هند در واکنش به حمله ای تروریستی، پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی به دنبال دارد. پکن نشان داده که به‌خوبی از آب به‌عنوان اهرم سیاست خارجی در جنوب آسیا استفاده خواهد کرد آن هم در در عصری که تغییرات اقلیمی و کمبود آب تشدید شده، تسلط بر منابع بالادست به اهرم فشار ژئوپلیتیکی تبدیل گشته؛ به‌ویژه علیه رقبایی مانند هند.محل احداث سد تنها ۳۰ کیلومتر با مرز مورد مناقشه چین و هند فاصله دارد و در ژرف‌ترین دره جهان قرار گرفته است. رودخانه یارلونگ زانگبو در این نقطه به‌شدت افت ارتفاع دارد شرایطی ایده‌آل برای تولید برق ایجاد می‌کند، اما در عین حال، به چین قدرتی بی‌سابقه برای کنترل جریان آب به کشورهای پایین‌دست می‌دهد.

پس لرزه جاه‌طلبی‌های چین

رودخانه یارلونگ زانگبو پس از ورود به هند به «براهماپوترا» می‌رسد؛ رودخانه‌ای که زندگی ۱۳۰ میلیون نفر و حدود شش میلیون هکتار زمین کشاورزی در ایالت‌هایی مانند آسام و آروناچال پرادش به آن وابسته است. در بنگلادش، این رودخانه ۵۵ درصد از نیاز آبی کشاورزی و معاش دو میلیون ماهیگیر را تامین می‌کند.

مطالعات دانشگاهی هشدار داده‌اند که سدسازی در مناطق زلزله‌خیز مانند هیمالیا، به فرسایش بستر رودخانه، کاهش ذخایر ماهی و زوال محیط‌ زیست منجر می‌شود. منطقه ساخت سد تنها ۵۰۰ کیلومتر با مرکز زلزله ۸.۶ ریشتری سال ۱۹۵۰ در تبت-آسام فاصله دارد که خطرات پایداری زیست‌محیطی این پروژه را برجسته می‌کند.

به باور ناظران ادامه اجرای پروژه سد توسط چین، علی‌رغم همه مخالفت‌ها، نشانگر چرخشی بزرگ در دیپلماسی آب در جنوب آسیاست؛ جایی که استراتژی‌های خصمانه جایگزین سازوکارهای همکاری هستند. پکن به‌جای واکنش، پیش‌دستی کرده و پیش از آن‌که محدودیت‌های دیپلماتیک جدیدی وضع شود، موقعیت خود را تثبیت می‌کند.

پاسخ هند از طریق پروژه «سیانگ علیا» (Siang Upper Multipurpose Project) نشان می‌دهد که دهلی نو به‌ضرورت اقدامات دفاعی پی برده است؛ اما دموکراسی هند و مقاومت‌های محلی، اجرای پروژه‌های بزرگ را دشوارتر می‌کند. سد ۱۱ هزارمگاواتی برنامه‌ریزی‌شده در آروناچال پرادش نمی‌تواند برتری چین در بالادست را جبران کند. این نابرابری ساختاری، مزیت استراتژیک چین را تثبیت می‌کند.

الگویی خطرناک برای سایر مناطق

سابقه چین در مهار رودخانه مکونگ در جنوب شرق آسیا، زنگ خطری برای آینده هند و بنگلادش به صدا در آورده است. طی دو دهه گذشته، سدهای عظیم چین بر مکونگ باعث تشدید خشکسالی، تخریب اکوسیستم‌ها و فرسایش شدید حاشیه رودخانه در کشورهای پایین‌دست مانند تایلند، ویتنام و کامبوج شده‌اند. الگوی رفتاری پکن در این زمینه، نشان‌دهنده آینده‌ای مشابه برای براهماپوترا است.

از همین رو می‌توان گفت سد یارلونگ زانگبو تنها یک پروژه زیرساختی یا موضوعی دوجانبه میان چین و هند نیست؛ بلکه چالشی بنیادی برای نظم جهانی در مدیریت منابع طبیعی مشترک محسوب می‌شود. چین با بی‌اعتنایی به نگرانی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، در حال ترسیم الگویی برای «هژمونی آبی» است که می‌تواند در آینده‌ای نه‌چندان دور، به منبع اصلی درگیری‌های منطقه‌ای و حتی جهانی تبدیل شود.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی