به گزارش تجارت نیوز، فردا، پنجشنبه، روز پایانی نشست فصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و به نظر میرسد قطعنامه شدیداللحن شورای حکام علیه پرونده هستهای ایران در این نشست مطرح و تصویب شود. با رحمان قهرمانپور، تحلیلگر ارشد روابط بینالملل، درباره تاثیر قطعنامه احتمالی شورای حکام بر روند مذاکرات ایران و آمریکا گفتوگو کردهایم.
او در این گفتوگو با بیان اینکه «ما انتظار داشتیم آمریکا در صدور قطعنامه با اروپا همکاری نکند» توضیح میدهد: «کاری که آمریکا میتوانست انجام دهد تا نشان دهد از ادامه روند مذاکرات حمایت میکند این بود که در صدور قطعنامه با اروپا همراهی نکند اما متاسفانه آمریکا از همان ابتدا اعلام کرده است که در صدور قطعنامه با اروپا همراهی میکند.»
او با اشاره به سیاست اروپا برای اثرگذاری بر روند مذاکرات تهران و واشنگتن میگوید: «کشورهای اروپایی یک بازی دوجانبه آغاز کردهاند؛ یعنی هم میخواهند نارضایتیشان از ادامه روند مذاکرات بدون حضور آنها را اعلام کنند و از سوی دیگر قصد دارند مذاکرات ایران و آمریکا و توافق احتمالی را بهنوعی به خواسته خودشان پیوند بزنند. مانند کاری که در اوکراین کردند و تاکنون مانع برقراری صلح در این کشور شدهاند.»
قهرمانپور همچنین تاکید میکند: «اگر قطعنامه صادر و از ایران خواسته شود که در روند همکاری با آژانس سرعت عمل به خرج دهد یا درخواست جدیدی از کشور ما بشود، در این صورت ایران یا با غنیسازی 60 درصد واکنش نشان میدهد یا بخشی از همکاریهایش با آژانس را مجدداً محدود میکند و حتی ممکن است آن را در روند مذاکرات خود با آمریکا تاثیر دهد.» متن کامل گفتوگو بدین شرح است.
***
عمده بودجه آژانس از سوی آمریکا تامین میشود / گروسی نمیخواهد از در دشمنی با تامینکننده نیازهای آژانس دربیاید
*دیدگاهتان درباره بیانیه پایانی نشست فصلی شورای حکام چیست؟ برخی موضع اخیر گروسی را سیاسی و همسو با خواست کشورهای غربی قلمداد میکنند؟
موضع فعلی رافائل گروسی همان موضع مدیر کل آژانس است که در زمان البرادعی و آمانو هم حاکم بوده است. طبیعی است، چراکه عمده بودجه آژانس از سوی آمریکا تامین میشود. زمانی که اسرائیل به نیروگاه اتمی «اوسیراک» عراق حمله کرد، هانس بلیکس، مدیرکل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی، به این اقدام اعتراض کرد و آمریکا بودجه آژانس را قطع کرد، مانند همان کاری که در حال حاضر با سازمان تجارت جهانی انجام دادهاند. زمانی که آژانس به مشکل برخورد، هانس بلیکس مواضع پیشین خود را پس گرفت و آمریکا پول آژانس را پرداخت کرد.
میخواهم بگویم عمده بودجه این سازمان و سازمانهایی نظیر آن از سوی آمریکا تامین میشود و اگر آمریکا بودجه آنها را تامین نکند، در تامین مایحتاج روزمره خود نیز دچار مشکل میشوند و باز میمانند. بنابراین گروسی نیز نمیخواهد از در دشمنی با تامینکننده نیازهای آژانس دربیاید. اما در عین حال وقتی محتوای گزارش آژانس در مورد ایران را مطالعه میکنیم، میبینیم این سازمان تا جایی که امکان داشته سعی کرده وارد موضع شفاف سیاسی علیه ایران نشود و همچنان اعتبار فنی خود را حفظ کند تا اعتبارش زیر سوال نرود. در این مقطع دیدگاههای ایران درست است و آژانس نباید پروندهای را که در سال 2016 حل شده و تهران نیز به آن پاسخ داده است مجدداً مطرح کند؛ یعنی پرونده PMD یا ابعاد نظامی پرونده ایران. البته این اختلاف، اختلاف حقوقی و سیاسی و مسبوق به سابقه است.
آژانس وظایف ایران را بر اساس تفسیر بدبینانه خود مینگرد در حالی که میتواند تفسیر دیگری هم داشته باشد
*فکر میکنم طی همین یکی یا دو سال اخیر بود؟
بله همینطور است. چنانکه اشاره کردم، در گذشته نیز این اختلاف پیش آمده بود و رافائل گروسی و معاونت حقوقی آژانس این ذهنیت را داشتند که اگر آژانس به اطلاعات جدیدی از فعالیتهای هستهای ایران دست پیدا کند، بدون توجه به اینکه آیا کلیت موضوع حل شده است یا خیر میتواند دوباره آن را مطرح کند. یعنی آژانس میگوید به اطلاعات جدیدی دست پیدا کرده است و قاعدتاً آنها را منتشر میکند. اما حرف ایران این است که چون کل موضوع ابعاد نظامی پرونده هستهای ایران با توافق برجام حلوفصل شده است، بنابراین پرداختن به این موضوع دیگر ضرورتی ندارد. از این لحاظ ایران میگوید کار آژانس سیاسی است اما این سازمان بینالمللی با تفسیری که دارد میگوید سیاسی نیست.
موضوع مذکور یکی از اختلافات قدیمی ما با آژانس است، یعنی آژانس وظایف ایران را بر اساس تفسیر بدبینانه خود مینگرد در حالی که میتواند تفسیر دیگری هم داشته باشد. بر اساس قطعنامه 1994، آژانس باید در خصوص برنامه هستهای کشورها اصل را بر حسن نیت قرار دهد که به آن «اعتماد مثبت» میگویند؛ یعنی تا زمانی که تخلفی صورت نگیرد آژانس باید اصل را بر مسالمتآمیز بودن فعالیت کشور مورد نظر قرار دهد. اما متاسفانه از زمانی که پرونده ایران در این نهاد بینالمللی مطرح شده، عمدتاً بنا بر تفسیر بدبینانه با ایران برخورد شده است. یعنی آژانس فرض کرده ایران تخلف کرده است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این در حالی است که طبق حقوق عمومی اصل بر برائت است.
در همین رابطه، اگر به برخورد آژانس با پرونده کشورهایی چون مصر یا کره جنوبی بنگرید، میبینید که اصل بر برائت و حسن نیت گذاشته شده و برخورد مثبتی هم با آنها صورت گرفته است. آژانس تصریح کرده است که دلیلی بر بدبینی به اقدامات این کشورها وجود ندارد، بنابراین پرونده آنها بسته میشود.
در جمعبندی باید گفت، بخشی از دیدگاههای ایران درست است اما بدین خاطر که آژانس در این زمینه مرجعیت دارد و 35 عضو شورای حکام بیشتر به اظهارات آژانس توجه میکنند تا کشور ما، باید به آن توجه کرد. این اختلاف حقوقی وجود دارد و ایران هم بارها آن را بیان کرده است اما قدرتهای بزرگ یعنی اروپا و آمریکا که بیشترین بودجه آژانس را تامین میکنند به آن توجهی نمیکنند.
انتظار داشتیم آمریکا در صدور قطعنامه با اروپا همکاری نکند
*در این میان دو موضع مطرح است؛ موضع نخست میگوید با توجه به در جریان بودن مذاکرات ایران و آمریکا کشورهای اروپایی درصددند تا با تصویب قطعنامه جدید در شورای حکام، روند مذاکرات را مختل و پروسه به جریان افتادن مکانیسم ماشه را تسریع کنند. اما دیدگاه دوم بر این موضوع تاکید میکند که کشورهای غربی یعنی اروپا و آمریکا در همکاری با یکدیگر این قطعنامه را مطرح و تصویب میکنند تا ایران را بیش از گذشته تحت فشار قرار دهند.
شاید ما انتظار داشتیم آمریکا در صدور قطعنامه با اروپا همکاری نکند؛ یعنی کاری که آمریکا میتوانست انجام دهد تا نشان دهد از ادامه روند مذاکرات حمایت میکند این بود که در صدور قطعنامه با اروپا همراهی نکند اما متاسفانه آمریکا از همان ابتدا اعلام کرده است که در صدور قطعنامه با اروپا همراهی میکند، این در حالی است که پیش از این مدیرکل آژانس با ایما و اشاره گفته بود تا زمانی که مذاکرات ایران و آمریکا در جریان است گزارش آژانس منتشر نمیشود. لذا این اقدام آمریکا به روند مذاکرات ضربه میزند.
از سوی دیگر کشورهای اروپایی یک بازی دوجانبه آغاز کردهاند؛ یعنی هم میخواهند نارضایتیشان را از ادامه روند مذاکرات بدون حضور آنها اعلام کنند و از سوی دیگر قصد دارند مذاکرات ایران و آمریکا و توافق احتمالی را بهنوعی به خواسته خودشان پیوند بزنند. مانند کاری که در اوکراین کردند و تاکنون مانع برقراری صلح در این کشور شدهاند. اروپاییها میگویند صلحی که ترامپ میخواهد به آن برسد صلحی است که به ضرر ماست. به نظر من در مورد ایران نیز همین دیدگاه حاکم است؛ یعنی هم به دنبال آن هستند که به آمریکا بگویند بدون اروپا توافق نکند و هم به ایران بگویند که نمیتواند اروپا را نادیده بگیرد.
صدور قطعنامه آسیب جدی به روند مذاکرات میزند / ممکن است مانند دور گذشته پرونده ایران در شهریورماه به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود
اما طبیعتاً فارغ از نیتی که بازیگران دارند و هدفی که دنبال میکنند، به نظر من صدور قطعنامه آسیب جدی به روند مذاکرات میزند. در این میان ممکن است مانند دور گذشته پرونده ایران در شهریورماه به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود و مکانیسم ماشه و قطعنامه هم مانند یک شمشیر دولبه بالای سر ایران قرار بگیرد تا به توافق مورد نظر غرب تن در دهد.
ترامپ با دو شمشیر به ایران فشار میآورد: حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران و مکانیسم ماشه
به طور کلی میخواهم بگویم ترامپ با دو شمشیر و برگ برنده به ایران فشار میآورد: ابتدا اهرم حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران و دیگری اهرم مکانیسم ماشه. تا امروز اهرم اسنپبک یا مکانیسم ماشه را فعال نکرده است اما الان از دو سو به ایران فشار میآورد و ممکن است ایران وادار به واکنش تند شود و روند مذاکرات هم مختل شود.
اگر قطعنامه صادر شود ایران یا با غنیسازی 60 درصد واکنش نشان میدهد یا بخشی از همکاریهایش با آژانس را مجدداً محدود میکند
*احتمال میدهید که این اتفاقات بر دور ششم مذاکرات تاثیر بگذارد؟
اگر قطعنامه صادر و از ایران خواسته شود که در روند همکاری با آژانس سرعت عمل به خرج دهد یا درخواست جدیدی از کشور ما بشود، در این صورت ایران یا با غنیسازی 60 درصد واکنش نشان میدهد یا بخشی از همکاریهایش با آژانس را مجدداً محدود میکند و حتی ممکن است در روند مذاکرات خود با آمریکا آن را تاثیر دهد.