به گزارش تجارتنیوز، یکی کارتنخواب بوده و یکی بیکار. گاهی راه میروند و گاهی به نقطهای خیره میشوند. گویی در دنیای دیگری هستند و آنجا آرامترند. بیمارانی که مشکلات مالی راهشان را به بیمارستان روانی رسانده. در ساختمانهایی با حصار و قفلهای بسیار و به دور از هیاهوی شهر.
زخمی که سر باز میکند
همین اجاره خانهها و نداشتن قدرت خرید، زخمی است که روزی سر باز میکند و ممکن است برخی را تا پای سکته و بیماریهای روانی بکشاند. به برخی شوک وارد میشود و برای برخی آرام آرام اختلالاتی ایجاد میشود. سرانجامٍ برخی بستری در بیمارستان است و آنطور که پزشکانشان میگویند گاهی آنقدر دارو میخورند که مانند یک جسم بیحرکت میشوند.
ایرج یکی از کسانی است که در بخش روان یکی از بیمارستانهای تهران بستری است. خودش میگوید حالم خوب است اما پزشک معالجش این حرف ایرج را تائید نمیکند.
۶۴ سال دارد و سه هفتهای میشود که در بخش روان بیمارستان بستری شده است. با جملههای کوتاه حرف میزند و بین هر کدام به فکر فرو میرود. گاهی میان جملههایش میگوید: «سوالت را دوباره بپرس، یادم نیست چی پرسیدی.»
مشکلات مالی، اضطراب شدیدی برایش ایجاد کرده. بیخوابی دارد و بعضی از اتفاقات را به صورت مقطعی فراموش میکند. کمی زمان میبرد تا یادش بیاید.
یک پسر ۳۳ ساله و بیکار دارد. بازنشسته است. اجاره خانهاش دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان شده و پرداخت آن برایشان سخت است. با اضطراب میپرسد هزینه بیمارستان را بیمه میدهد؟ همین که پزشکش میگوید نگران نباش بیمه پرداخت میکند، ساکت میشود.
امیر هم یکی دیگر از بیمارانی است که مشکلات مالی نقش زیادی در بستری شدنش در بیمارستان روانی داشته است. بیهدف راه میرود. تلفنی که در سالن بخش است را برداشته، شمارهای نمیگیرد و دوباره سر جایش میگذارد. انگار یادش میافتد کسی آنسوی خط منتظرش نیست.
۳۱ سال دارد و میگوید: «پدرم فوت کرده است. از سال ۹۶ بیکارم و هزینه خوراک و لباسم را برادرم پرداخت میکند. بیمه این یکی دو ماه را برادرم از داییام قرض گرفته. راستش فکر و خیال مالی ولم نمیکند. صداهایی هم میشنوم که میگویند از اینجا برو، میترسم.» میان حرفهایش بارها عذرخواهی میکند و میگوید خودم را گناهکار میدانم.
پزشک امیر از شرح حال او میگوید: «توهم، دلشوره و اضطراب دارد. بیشتر اوقات خواب است آنقدر که دارو میخورد. داروها را قطع کند بیماریاش بر او غلبه میکند.»
یکی دو بیمار دیگر هم معرفی میکند و میگوید مشکلات مالی تاثیر زیادی در وضعیت فعلی آنها داشته است. شاهرخ یکی از آنهاست که ۳۳ سال دارد و بیکار است. از حمایت مالی خانوادهاش هم خبری نیست. کم کم به سمت اعتیاد کشیده شد. خودش هم میگوید: «این اواخر برای خرج زندگی و موادم دزدی هم میکردم.»
آن یکی بیمار کارتنخواب بوده و حالا اینجا بستری است. کنارش که بنشینید درباره نظریههای فروید مسلط حرف میزند. هنوز حالش خوب نشده اما خودش میگوید: «دلم میخواهد از این قفس خارج شوم.» پزشکش میگوید حالش خوب شود هم جایی ندارد برود، دوباره به خیابان و پارک برمیگردد.
اگرچه بیماران دیگری برای اسکیزوفرنی و سایر بیماریهای روان اینجا بستری هستند اما به گفته پزشکان عامل اصلی بستری شدن این چند نفر، مشکلات و مسائل مالی است. آنطور که یکی از این پزشکان میگوید زخم اصلی این بیماران مشکلات اقتصادی است. بیمارانی که یا بیکار هستند یا میزان درآمد آنها آنقدر کم است که نمیدانند با این درآمد اجاره بدهند یا خرج خورد و خوراکشان را بدهند و یا بدهیهایی که بالا آوردهاند.
برخی اکنون بین ۱٫۵ تا ۳.۵ میلیون تومان حقوق میگیرند. اما بر اساس گزارش سازمان تامین اجتماعی، متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود هفت میلیون تومان در ماه است. البته این رقم در شهرهای بزرگتر، بیشتر هم میشود.
تاثیر فقر روی روان و جسم افراد
رضا شیرالی، روانپزشک و دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان به تجارتنیوز میگوید: «باید توجه داشت که سلامت روان توسط چه عواملی میتواند مختل شود. برخی از بیماریهای روانپزشکی میتواند ژنتیکی باشد. همچنین تجربیات فرد در دوران ابتدایی زندگی نیز در شکلگیری شخصیت فرد اثر دارد. این موارد خارج از کنترل فرد است، اما مسائلی هم در اجتماع شکل میگیرد که سلامت روان را تحت تاثیر قرار میدهد.»
او درباره میزان جدی بودن اثر فقر روی روان افراد میگوید: «فقر و نابرابری میتواند سلامت جسم و روان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در کنار فقر باید ببینیم آیا این بحران همه اقشار جامعه را در برگرفته است و یا قشر خاصی را. در آنصورت بحث نابرابری هم به میان میآید.»
این روانپزشک ادامه میدهد: «افراد باید علائم ابتدایی بیماریهای روانپزشکی را بشناسند و به موقع به پزشک مراجعه کنند تا از پیشرفت آن جلوگیری کنند. اگر فرد بیش از دو هفته به طور دائم احساس غمگینی و اضطراب داشته باشد و این حالتها روی زندگی او اثر بگذارد (مثل ارتباطات فردی) باید این علائم را جدی گرفت.»
افزایش بیماریهای روان طی سه سال اخیر
شیرالی در ادامه از افزایش مراجعات بیماران روان به روانپزشکان میگوید: «در سه سال اخیر شوکهای اقتصادی زیادی داشتیم که هرچه میگذرد نتایج آن را بیشتر میبینیم. در این مدت ابتلا به بیماریهای روان، مراجعه و شکایت مردم از مسائل اقتصادی بیشتر شده است.»
او با بیان اینکه برخی نیز اقدام به خودکشی میکنند، ادامه میدهد: «میزان خودکشی در کشورهای دیگر با بحرانهای اقتصادی بالا میرود. در ایران هم یا این اتفاق افتاده یا باید منتظر این نتایج باشیم. در کشور ما به دلایل فرهنگی و حتی مسأله بیمه، خانوادهها خودکشی را با نام دیگری عنوان میکنند. چون بعضی از بیمهها هزینه فردی که خودکشی کرده را پرداخت نمیکنند، بنابراین خانوادهها ترجیح میدهند با عنوان مسمومیت فرد را بستری کنند.»
آمار دقیقی از میزان خودکشی و علت آن در کشور نداریم اما آنطور که فروردین ماه خبرگزاری رکنا نوشت تنها در یک روز ۸۴ نفر در تهران اقدام به خودکشی کردند که ۱۰ نفر از آنها فوت کردند. البته این آمار عجیب را هیچ مرجع رسمی تائید نکرده است.
همچنین سال گذشته نیز اعتماد به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «در هشت ماه نخست سال ۱۳۹۸، تعداد کل قربانیان خودکشی در کشور ۳ هزار و ۴۴۴ نفر بوده است، اما این آمار در مدت مشابه سال ۱۳۹۹ با ۴.۲ درصد افزایش به حدود ۳ هزار و ۵۹۰ نفر رسیده است.»
گفتنی است پیگیریهای تجارتنیوز تا لحظه انتشار این گزارش برای آمار خودکشی از وزارت بهداشت بینتیجه ماند.
دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان در پایان میگوید: «به نظر میرسد وزارت بهداشت به اندازهای درگیر مسائل کرونا شده که سلامت روان افراد را فراموش کرده است. در شرایطی که بیماریهای روان تحت ثاثیر مسائل اقتصادی و کرونا به شدت رشد داشت.»
آنچه مشخص است بالا رفتن هزینههای زندگی و تاب نیاوردن برخی از مردم زیر بار این هزینههاست. یکی کارش به فشار خون بالا و سکته میرسد و یکی گوشه بیمارستان روان دور خودش میچرخد و آن یکی خودکشی را انتخاب میکند.
سلام
وضعیت بسیار خراب است
و افعان ها هم قوز بالاقوز شده اند.
از ایران ویرانه ای بیش نمانده …وقتی میخواهی کشوری را ویران کنی زن و اموزگار و اسطوره هایش را از بین ببر
هویتش را از بین ببر دیگر هر چه میخواهی ببر
چرا یکی نیست به داد ما برسه واقعا من که دارم احساس بی ارزشی میکنم رفتم خواستگاری دختره حتی حرف زدنمم بلد نبودم دو دقیقه نشد از اتاق اومدیم بیرون چون حرفی به ذهنم نمیرسید تا قانعش کنم خیلی مسخره بود، موقع صحبت صدام میلرزید،همه حرفهایی که خیلیا واسه آیندشون با همسر آیندشون میزنند از عهده من برنیومد بخاطر همین که دختره از حرفام چیزی نفهمید بهم جواب رد داد خودشم بعدا گفته بود که متوجه منظورمون نشده اینطوری شد که اصلیترین جلسه و موقعیت و از دست دادم و اینکه خیلی بهش علاقه داشتم بعضی وقتها خودمو با پسرخاله هام یا هم سن و سالهای خودم مقایسه میکنم میبینم که من نمیتونم مثل اونا عاقل و دانا باشم و خوب و منطقی حرف بزنم با اینکه ۲۵سالمه ولی الکی قدو هیکلم بزرگ میشه،ای خدااااا این چه زندگیه؟ایکاش خلق نمیکردی تا عذاب بکشم.خیلی خوب از علائم خودم میدونم که روانی هستم این چه ظلمیه در حق امثال من که نمیتونم مثل بقیه زندگی خوب داشته باشم اجتماعی باشم،مثل بچهای احمق رفتار میکنم،تو به یاد آوردن خاطرات مشکل دارم، سیاست ندارم،تمرکز ندارم.از دنیا سیر شدم و نمیدونم که برم روانپزشک یا نه؟برم خوب میشم؟یکی از عموهام خودکشی کرد و فکر کنم اونم مشکل روانی داشت بابام هم این مشکلو داره و رفتار و حرف زدنش مثل بچه های احمقه فراموشی داره دست خودشم نیست میدونم.اون یکی عموم هم به زنش خیانت کرد.ایکاش یه علمی بود تا دکترا از تولید بچه های روانی جلوگیری میکردند اونایی که ارثی روانی میشن کاش قبلش تشخیص میدادن تا از به دنیا آمدنش جلوگیری کنند چون تحملش خیلی سخته.
به قران مثل خودتم ۲۵ سالمه بدبختم هیشکیو ندارم
میگن داروی ضد افسردگی داره کم یاب میشه از پس تو جوانها مصرفش داره میره بالا یکی از دلایلی که آمار طلاق تو دهه هفتادیها بیشتر از دهه شصتیها شده همین وضعیت بد اقتصادی هست که حتی با داشتن درآمد ولی ناکافی بودن آن برای گذران زندگی موجب این حجم از طلاق در دهه هفتادی ها شده این نکته را باید متذکر شد که جمعیت دهه هفتادی کمتر از دهه شصتی هستش ولی میزان طلاق بیشتر که همین آمار دختران مطعلقه دهه هفتادی موجبات بروز افسردگی و خودکشی و فحشا شد
من موجرم آپارتمان کوچکم در شهرستان که به66 م.ت. رهن کرده بودم، امسال به 160 م.ت افزایش داد. می گویم آخر پدرآمرز! 100 م.ت برای ما که کارمند هستیم مگر در طول 10 سال هم قابل پس انداز هست که شما چنین رقمی را در یک سال از ما می خواهید؟ می گوید من به این کاها کاری ندارم. آخر کسی نیست به داد مردم برسد. یعنی فیاد رسی نیست… انگار آخرالزمان شده ….
ای کاش به روز حساب و کتاب اعتقاد داشتند !!!!!!!!
مسولین این تجارت نیوز
یکی از عوامل اصلی این موضوع اند
دارم قیامت رو میبینم که خداوند تک تک مسولین رو صف کرده درباره این افراد از اونها باز خواست میکند بیدار شوید مسولان از خدا بترسید
اینا اگر به قیامت اعتقاد داشتن و اگر وجود داشت از تو زرنگ تر بودن و الان کارشونو درست انچام میدادن.
سال 99 دقیقا بیش از 7 نفر از دوستان میلیاردی ما مردن بر تورم و ضرر و زیان . فروش و سپس خرید گرانتر دوباره فروش و خرید گرانتر . / هر شخصی یا شرکتی دو یا سه بار در طول کارش سه بار فروش کند و سپس گران جایگزین کنید صد در صد ورشکسیته میشه . اینروزها فقط شرکتهای دانش بنیان خوب پیشرفت میکنند چون هیچ ناظری ندارند و همینها تا 5 سال دیگه کشور رو میزنن زمین .
عمق فاجعه ی مشکلات روحی فراتر از این حرفاست …
آیا شنونده ای هست؟ آیا غیر این است که انسان با روح زندگی میکند؟ چرا ما در شناخت اولویت هایمان دچار سردرگمی شده ایم؟ چرا همیشه هیجان و احساسات کاذب بر عقلانیت مقدم است؟ با این فرمان به کدامین آینده شتابان می رویم، این ره به ترکستان نیز ختم نخواهد شد.
نه بابا ما تو مملکت خودمون فقر نداریم فقر تو آمریکا و اروپا هست اینجا بدبختی و فساد و اختلاس و رانت هست اونم برای آقایون درجه یک نظام