موضوعات داغ: # تصادف # خودروهای الکتریکی # پلیس # پلیس راهور ناجا # تصادف # فراجا # تصادف # رئیس جمهور
رضا نصری، کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

نامه‌های ترامپ یک تاکتیک برای تعمیق شکاف میان دولت و ملت در شرایط جنگ اقتصادی است/ سیاست ایران در قبال ترامپ باید پیشگیری همراه با آمادگی باشد

رضا نصری معتقد است: «نامه‌های ترامپ جز یک تاکتیک برای تعمیق شکاف میان دولت و ملت در شرایط جنگ اقتصادی نیست و در واقع، این اقدام با هدف تغییر «تصویر ذهنی» داخلی و بین‌المللی صورت می‌گیرد؛ از یک‌ سو خودش را طرفدار مردم ایران نشان می‌دهد و از سوی دیگر دولت ایران را مقصر اصلی شرایط موجود معرفی می‌کند.»

به گزارش تجارت نیوز، رضا نصری، کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل، در گفت‌وگو با تجارت‌نیوز درباره پاسخ ایران به نامه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، توضیح می‌دهد: «موضع رهبر ایران به معنای بسته شدن کامل درهای دیپلماسی نیست، بلکه تاکیدی بر این نکته است که ایران در تعیین سیاست خارجی خود عاملیت دارد و تسلیم شرایط نخواهد شد.»

او می‌افزاید: «البته این احتمال هم وجود دارد که ایران و آمریکا- در چارچوب یک طرح کلان جهانی یا منطقه‌ای با تضمین طرف ثالث- بتوانند تنش‌ها را مدیریت کنند. در هر صورت، جنگ به دلیل پیامدهای ویرانگر آن برای منطقه و اقتصاد جهانی، به نفع هیچ‌یک از طرفین نیست.»

به عقیده نصری، ایران باید با اتخاذ سیاست «پیشگیری همراه با آمادگی»، ضمن تاکید بر توانمندی‌های دفاعی خود، از دیپلماسی هوشمند برای جلوگیری از درگیری استفاده کند.

متن گفت‌وگوی تجارت‌نیوز با نصری بدین شرح است.

***

برنامه هسته‌ای ایران در اولویت دستور کار ترامپ قرار گرفته است

*اخیراً دونالد ترامپ از ارسال نامه‌ای برای رهبر ایران خبر داده است. او عنوان کرده که ماهیت این نامه درباره موضوعات هسته‌ای ایران است. دیدگاه جناب‌عالی نسبت به این موضوع چیست؟ این نامه در کشاکش طرح میانجی‌گری روسیه در مذاکرات میان ایران و آمریکا ارسال شده است. آیا واشنگتن تا این حد مشتاق مذاکره با ایران است یا هدف دیگری را در لوای ارسال نامه خود به ایران دنبال می‌کند؟

فعلاً محتوای نامه ترامپ منتشر نشده و نمی‌توان تحلیل دقیقی درباره آن ارائه داد. اما نفس ارسال این نامه نشان می‌دهد که برنامه هسته‌ای ایران در اولویت دستور کار او قرار گرفته و احتمالاً با مذاکرات ترامپ با دولت روسیه بی‌ارتباط نیست. به نظر می‌رسد او با این اقدام تلاش دارد آمریکا را به عنوان حامی دیپلماسی و صلح معرفی کند تا در صورت امتناع ایران از مذاکره، تهران را عامل تداوم بحران جلوه دهد. از این رو، واکنش رهبری در افشای این تاکتیک واکنش بسیار هوشمندانه‌ای بود.

اقدامات ترامپ درباره ایران با هدف تغییر «تصویر ذهنی» داخلی و بین‌المللی انجام می‌شود

*به نظر می‌رسد روی صحبت رئیس‌جمهور آمریکا در تمامی پیام‌های ارسالی به مردم ایران باشد و نه مقامات کشورمان؛ وقتی می‌گوید من توافق را ترجیح می‌دهم، یا ایرانی‌ها ملت بزرگی هستند یا اینکه برای آسیب رساندن به ایران تلاش نمی‌کنم. شما نیز این موضوع را می‌پذیرید؟

خیر، این اظهارات با اقدامات عملی او- چه در دوره اول ریاست‌جمهوری و چه در دوره دوم- تناسبی ندارد. مردم ایران از خروج ترامپ از برجام و سیاست‌ فشار حداکثری او آسیب‌های فراوانی دیده‌اند. او حتی در دوران کرونا نیز حاضر به تعدیل فشار حداکثری نشد و عملاً موانع متعددی بر سر راه ورود دارو و واکسن قرار داد. بنابراین، اظهار لطف او نسبت به مردم ایران چیزی جز یک تاکتیک برای تعمیق شکاف میان دولت و ملت در شرایط جنگ اقتصادی نیست. در واقع، این اقدام با هدف تغییر «تصویر ذهنی» داخلی و بین‌المللی صورت می‌گیرد. از یک‌ سو خودش را طرفدار مردم ایران نشان می‌دهد و از سوی دیگر دولت ایران را مقصر اصلی شرایط موجود معرفی می‌کند.

سیاست ایران تاکید بر توانمندی دفاعی و استفاده از دیپلماسی هوشمند برای جلوگیری از درگیری است

*رهبری در دیدار با مسئولان نظام بار دیگر اعلام کردند که پاسخ ایران به مذاکره با آمریکا منفی است. آیا این به معنای بسته شدن تمامی درهای مذاکراتی میان تهران و واشنگتن تا پایان ریاست‌جمهوری ترامپ است؟ آیا جنگ نزدیک است؟

پاسخ منفی رهبر انقلاب به مذاکره تحت فشار، انعکاسی از سیاست اصولی ایران مبنی بر تسلیم نشدن در برابر زورگویی است. این اصل در حقوق بین‌الملل نیز ریشه دارد و در کنوانسیون وین ۱۹۶۹ درباره حقوق معاهدات منعکس شده است. با این حال، این موضع به معنای بسته شدن کامل درهای دیپلماسی نیست، بلکه تاکیدی بر این نکته است که ایران در تعیین سیاست خارجی خود عاملیت دارد و تسلیم شرایط نخواهد شد. همچنان این احتمال وجود دارد که ایران و آمریکا- در چارچوب یک طرح کلان جهانی یا منطقه‌ای با تضمین طرف ثالث- بتوانند تنش‌ها را مدیریت کنند. در هر صورت، جنگ به دلیل پیامدهای ویرانگر آن برای منطقه و اقتصاد جهانی، به نفع هیچ‌یک از طرفین نیست. معتقدم ایران باید با اتخاذ سیاست «پیشگیری همراه با آمادگی»، ضمن تاکید بر توانمندی‌های دفاعی خود، از دیپلماسی هوشمند برای جلوگیری از درگیری استفاده کند.

روسیه از میانجی‌گری میان ایران و آمریکا سود می‌برد/ ایران برخلاف اوکراین بزرگ‌تر از آن است که دیگران بر سر آن معامله کنند

 *دلیل ورود روسیه به امر میانجی‌گری میان ایران و آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا تهران در قِبال کی‌یف، میان مسکو و واشنگتن مبادله شده است؟

روسیه به‌ عنوان بازیگری که منافع خود را در همکاری با ایران و حفظ توازن در برابر غرب می‌بیند، از میانجی‌گری سود می‌برد. این اقدام می‌تواند تلاشی برای تقویت جایگاه مسکو در نظم نوین جهانی باشد. ایران نیز- برخلاف اوکراین- بزرگ‌تر از آن است که دیگران بر سر آن معامله کنند، اما در عین‌ حال باید سیاست خود را به‌ گونه‌ای تنظیم کند که به پل اتصال میان مسکو و واشنگتن در مسیر عادی‌سازی روابط‌شان تبدیل نشود. از این‌ رو، معتقدم ایران باید از میانجی‌گری مسکو استقبال کند، به‌ گونه‌ای که عاملیت و نقش مستقل خود را در شکل‌گیری مناسبات جدید حفظ کند.

از همین حالا مشروعیت اروپا در استفاده از مکانیسم ماشه را به چالش بکشیم

*آقای نصری، در کشاکش ارسال نامه ترامپ به ایران و طرح موضوع میانجی‌گری روسیه، تهدید اروپا به فعال کردن مکانیسم ماشه نیز مطرح است. چقدر امکان دارد اروپا این مکانیسم را فعال کند؟ سیاست ایران در این زمینه باید چگونه باشد؟

در مورد مکانیسم ماشه نیز بر این باورم که ایران باید سیاست «پیشگیری همراه با آمادگی» را دنبال کند. در این چارچوب، پیشگیری و آمادگی به معنای تقویت همکاری با متحدان، حفظ کانال‌های گفت‌وگو با اروپا برای کاهش و خنثی‌سازی این تهدید، و در عین حال ارسال هشدارهای لازم در خصوص پیامدهای احتمالی چنین اقدامی از سوی اروپاست. همچنین، ضروری است از هم‌اکنون مشروعیت توسل اروپا به مکانیسم ماشه، از منظر حقوقی، به چالش کشیده شود. به‌ عبارت‌ دیگر، افکار عمومی جهان باید آگاه شود که کشورهای اروپایی از نظر حقوقی صلاحیت استفاده از این سازوکار را ندارند و مبادرت آنها به چنین اقدامی می‌تواند تبعات سنگینی برای منطقه و رژیم عدم اشاعه داشته باشد.

چین همواره رویکرد محتاطانه‌ای اتخاذ می‌کند

*به نظرتان دلیل سکوت چین در شرایط فعلی چیست؟ آیا پکن به سیاست سکوت خود در قبال ایران همچنان ادامه خواهد داد؟

چین همواره، به دلیل تمرکز بر ثبات اقتصادی و پرهیز از ورود مستقیم به تنش‌های منطقه‌ای، رویکرد محتاطانه‌ای اتخاذ کرده است. اما این رویکرد هرگز به معنای بی‌تفاوتی یا بی‌توجهی پکن نیست. در صورت هرگونه تنش گسترده در منطقه، تجارت و انرژی چین نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد. پکن به‌ عنوان یک شریک استراتژیک برای ایران، در صورتی که منافعش به خطر بیفتد، احتمالاً از اهرم‌های سیاسی خود برای حمایت از تهران استفاده خواهد کرد. در عین حال، باید تاکید کرد چین نسبت به موضوع NPT نیز حساسیت زیادی دارد و چنانچه رژیم عدم اشاعه به مخاطره بیفتد، ممکن است با برخی از مواضع کشورهای غربی نسبت به ایران همراهی کند.

کشورهای عربی منطقه در دوره دوم ترامپ اشتراک منافع بیشتری با ایران احساس می‌کنند

*وزیرخارجه و نخست‌وزیر قطر اخیراً در گفت‌وگویی، اسرائیل و کشورهای غربی را از هر گونه حمله نظامی علیه ایران برحذر داشته است. کشورهای عرب‌زبان، ایجاد هرج‌ومرج منطقه‌ای پس از حمله به ایران را برخلاف مصالح خود نمی‌دانند. آیا این سیاست تمامی اعراب است یا برخی از اقدام نظامی یا افزایش تحریم‌های ایران استقبال می‌کنند؟

اظهارات نخست‌وزیر قطر بازتابی از نگرانی واقعی کشورهای عربی نسبت به پیامدهای بی‌ثباتی و هرج‌ومرج منطقه‌ای در صورت وقوع جنگ است. این نگرانی‌ها به‌ویژه در میان کشورهایی که وابستگی اقتصادی بالایی به ثبات بازارهای انرژی، تجارت منطقه‌ای و سرمایه‌گذاری‌های خارجی دارند، بیشتر احساس می‌شود. از آنجا که هرگونه درگیری گسترده می‌تواند مسیرهای تجاری را مختل کند، امنیت انرژی را به خطر بیندازد و اقتصادهای وابسته به ثبات منطقه‌ای را دچار آسیب‌های جدی کند، برخی از این کشورها بیش از گذشته در پی مهار تنش‌ها از طریق دیپلماسی هستند. تفاوت دوره دوم ترامپ با دوره اول او در این است که این بار کشورهای عربی منطقه اشتراک منافع بیشتری با ایران احساس می‌کنند و این ظرفیت را دارند که در کاهش تنش‌ها نقش مثبت‌تری ایفا کنند. در این چارچوب، اظهارات نخست‌وزیر قطر را می‌توان رویکردی مسئولانه و هوشمندانه به منظور هشدار درباره پیامدهای بالقوه جنگ و تاکید بر ضرورت دیپلماسی برای مدیریت بحران قلمداد کرد.

غرب پس از سوریه و لبنان به دنبال کاهش وابستگی عراق به ایران با اهرم اقتصاد است

*با وجود اینکه عراقی‌ها در تسویه‌حساب‌هایی که از نظر صادرات برق و گاز ایران صورت می‌گیرد کوتاهی می‌کنند، تهران همچنان به ادامه صادرات این دو کالای اساسی به همسایه غربی خود ادامه داده است؛ اما اخیراً مقامات کاخ سفید معافیتی را که برای این صادرات وجود داشت متوقف کرده‌اند. آیا این روند در ادامه تشدید تحریم‌های ایران پیشه شده است؟

بله، تصمیم کاخ سفید برای لغو معافیت صادرات برق و گاز ایران به عراق را می‌توان بخشی از سیاست تشدید فشار حداکثری آمریکا علیه ایران دانست. در همین راستا، اخیراً مقاله‌ای در مجله «فارن افرز» با عنوان «ایران ممکن است عراق را از دست بدهد» انتشار یافته که در آن به‌ طور مفصل بر لزوم تلاش آمریکا برای کاهش نفوذ ایران در عراق تاکید شده است. نویسندگان این مقاله استدلال می‌کنند که ایران و گروه‌های هم‌پیمانش- پس از کاهش نفوذ در لبنان و سوریه- اکنون به اقتصاد عراق وابسته هستند. بنابراین، به اعتقاد آنها، واشنگتن می‌تواند با بهره‌گیری از دیپلماسی سخت، تهدید، تحریم و عملیات اطلاعاتی، نفوذ ایران بر بغداد را تضعیف و ضربه دیگری به موقعیت راهبردی تهران وارد کند. به نظر می‌رسد همین دیدگاه در محافل تصمیم‌گیری آمریکا نیز حاکم است، به‌ گونه‌ای که لغو معافیت‌ها را بخشی از یک راهبرد کلان برای محدود کردن منابع مالی ایران و کاهش نفوذ منطقه‌ای آن تلقی می‌کنند.

*تشدید تحریم‌های ترامپ، به صفر رساندن صادرات نفت ایران و امکان برخورد نظامی میان ایران و اسرائیل در زمره سیاست‌های برخورد با تهران و غرب جای می‌گیرد یا فقط واشنگتن و تل‌آویو از این سیاست پیروی می‌کنند؟

این سیاست عمدتاً از سوی آمریکا و اسرائیل دنبال می‌شود. در این میان، کشورهای اروپایی ممکن است به هر طرف متمایل شوند. به این معنی که ممکن است برای ترمیم روابط خود با واشنگتن با سیاست فشار حداکثری ترامپ همراهی کنند یا اینکه- در راستای آنچه «خودکفایی استراتژیک» می‌نامند- موضع معتدل‌تری نسبت به ایران اتخاذ کنند. تاکنون شواهد حاکی از آن است که آنها با سیاست فشار حداکثری همسو بوده‌اند و سعی دارند با بهره‌گیری از ابزارهای دیپلماتیک خود، نشان دهند همچنان در مناسبات بین‌المللی موضوعیت دارند. 

*اگر روزی ایران و آمریکا بتوانند پای میز مذاکرات اختلافات خود را تا حدودی حل‌وفصل کنند، برخورد کشورهایی چون روسیه یا اسرائیل که منافع خود را در دشمنی تهران و واشنگتن می‌بینند به چه صورت پیش خواهد رفت؟

از نظر اسرائیل، هرگونه کاهش تنش میان ایران و آمریکا یک تهدید جدی به حساب می‌آید، چراکه راهبرد کلان تل‌آویو مبتنی بر تضعیف قدرت ایران در منطقه است. به همین دلیل، اسرائیل همواره از طریق ائتلاف‌های سیاسی، لابی‌گری و مدیریت فضاهای رسانه‌ای، در پی ایجاد موانع برای نزدیکی تهران و واشنگتن است. در عین‌ حال، نوع واکنش روسیه به این موضوع بستگی به نحوه تنظیم سیاست خارجی ایران در موازنه با شرق و غرب دارد. اگر ایران بتواند در مسیر عادی‌سازی روابط با آمریکا، ضمن حفظ عاملیت خود، همکاری‌اش با روسیه را ادامه دهد، مسکو احتمالاً درصدد بهره‌برداری از فضای جدید برای تقویت جایگاه خویش برخواهد آمد؛ اما چنانچه این نزدیکی منجر به تضعیف منافع راهبردی روسیه شود، ممکن است مسکو برای حفظ نقش ژئوپولیتیک خود وارد عمل شود.

*دیدگاه‌تان درباره بالا گرفتن تنش‌ها میان ایران و ترکیه چیست؟ کدام کشورها از افزایش کشمکش میان تهران و آنکارا سود می‌برند؟

تنش میان ایران و ترکیه می‌تواند به سود قدرت‌هایی باشد که در پی تضعیف جایگاه این دو کشور در منطقه هستند. آمریکا و اسرائیل، در بسیاری از موارد، از تشتت منطقه‌ای نفع می‌برند؛ چراکه اختلاف میان قدرت‌های همسایه، مانع شکل‌گیری ائتلاف‌ها و ساختارهای امنیتی مستقل منطقه‌ای می‌شود. از این‌ رو، ایران و ترکیه باید از طریق دیپلماسی و گفت‌وگو، زمینه‌های اختلاف را مدیریت کنند و اجازه ندهند روابط‌شان دچار تنش جدی شود. هرگونه درگیری میان این دو قدرت مهم منطقه‌ای، هم به زیان آنها و هم به زیان ثبات منطقه است.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی