به گزارش تجارت نیوز، در سالهای اخیر، نام ایران بارها در نقشه کریدورهای ترانزیتی بینالمللی تکرار شده است. از مسیر شمال–جنوب که قرار است هند را به روسیه و اروپا برساند تا کریدور زنگزور که پلی تازه میان قفقاز و خلیج فارس تصور میشود. اما واقعیت زمینی چیز دیگری است. ایران با وجود موقعیتی استثنایی در قلب اوراسیا، هنوز نتوانسته نقش تاریخی خود را در ترانزیت جهانی بازیابی کند. کارشناسان علت را بیش از آنکه در نبود زیرساخت ببینند در بیمدیریتی و پراکندگی تصمیمگیریها جستوجو میکنند.
مدیریت نامنسجم مرزها باعث اختلال در کریدورهای ترانزیتی شمال _ جنوب و شرق _ غرب شده و تجار کشورهای همسایه گاهی مسیرهای طولانیتر اما راحتتر را انتخاب میکنند که این وضعیت بر تجارت و رقابتپذیری ایران اثر منفی دارد.
زیرساختهای نیمهکاره و وعدههای بیپایان برای کریدورهای ترانزیتی
کریدورهای ترانزیتی شمال _ جنوب بیش از دو دهه است که مطرح شده. این طرح قرار بود بار هند را از طریق خلیج فارس و خاک ایران به روسیه و سپس اروپا برساند و زمان حمل کالا را به نصف کاهش دهد. اما هنوز حلقه کلیدی آن، خط ریلی رشت _ آستارا، نیمهتمام مانده است. به همین دلیل، بارها به جای ریل از جاده منتقل میشود و مزیت اصلی کریدور از دست میرود. مقامات آذربایجان چشم انتظار اقدام ایران هستند، اما تهران همچنان درگیر تعللهای اجرایی است.
در جنوب نیز پروژه راهآهن چابهار _ زاهدان که میتواند بنادر ایران را به آسیای میانه متصل کند، بارها به تعویق افتاده است. نتیجه آنکه کشورهای همسایه به دنبال مسیرهای جایگزین میروند و جایگاه ایران در معادلات ترانزیتی کمرنگتر میشود.
مرزهایی با چند فرمانده
اگر زیرساختی آماده باشد، باز مرزهای ایران به گلوگاه تبدیل میشود. کامیونها و محمولهها باید روزها در پایانهها منتظر بمانند. دلیل اصلی این معطلی نه کمبود امکانات، بلکه مدیریت چندپاره است. گمرک، سازمان راهداری، مناطق آزاد و نهادهای امنیتی هر کدام ساز خود را میزنند. هیچ فرماندهی واحدی وجود ندارد و دستورالعملها گاه در تضاد با یکدیگرند.
امین ترفع، رئیس مرکز امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی، بارها هشدار داده که این پراکندگی نهادی جریان کالا را متوقف کرده است. تصمیمات مقطعی، مانند محدودیتهای سوختی یا مقررات ضدقاچاق، بدون هماهنگی اجرا میشود و همین امر روابط ایران با همسایگان را دچار تنش میکند.
زنگزور؛ فرصت یا تهدید؟
کریدور زنگزور یکی از مسیرهایی است که میتواند جایگاه ایران را تقویت کند. این گذرگاه، ایران را به دریای سیاه و مدیترانه وصل میکند و از سوی دیگر به ارمنستان امکان دسترسی به خلیج فارس را میدهد. اما اختلافات دیرینه باکو و ایروان و نبود اعتماد سیاسی، سایه سنگینی بر این پروژه انداخته است.
برای ایران، زنگزور فرصتی حیاتی است، اما نبود دیپلماسی فعال و نگاه بلندمدت، این مسیر را هم به میدان رقابتهای ژئوپلیتیکی بدل کرده است.
رقبای منطقهای جلوتر میروند
همزمان با تعلل ایران، همسایگان با سرعت در حال پیشرویاند. عراق با حمایت ترکیه، قطر و امارات پروژهای ۱۷ میلیارد دلاری به نام جاده توسعه را آغاز کرد. ترکیه که از کریدور آیمک کنار گذاشته شد، اکنون میکوشد از طریق خاک عراق جایگاه تازهای برای خود بسازد.
از سوی دیگر، هند، عربستان و امارات با همراهی اروپا کریدور آیمک را پیش میبرند؛ طرحی که عملا ایران را دور میزند. این مسیر هرچند با چالشهای جدی روبهروست، اما پیام روشنی دارد که بازیگران جهانی ترجیح میدهند بر ایران تکیه نکنند.
سیاست خارجی پرریسک، اقتصاد بینصیب
ایران در سالهای اخیر بیش از آنکه به توسعه ترانزیت فکر کند، درگیر سیاستهای پرریسک خارجی و تحریمها بوده است. همین امر باعث شده کشورهای منطقه به دنبال مسیرهای جایگزین باشند. تحریمها ایران را از رقابت فعال در کریدورها بازداشته و به جای همکاری منطقهای، رقابتهای غیرسازنده شکل گرفته است.
پیامدهای بیمدیریتی
ترکیب زیرساختهای نیمهکاره، مدیریت چندپاره و سیاست خارجی پرریسک پیامدی روشن دارد. ایران با وجود همه ظرفیتها، از قافله کریدورها عقب مانده است. در حالی که کشورهای همسایه در حال جذب سرمایههای چند میلیاردیاند، ایران درگیر صفهای طولانی کامیونها در مرز و پروژههای نیمهتمام ریلی است.
کریدورها تنها خطوط ریلی و جادهای نیستند. آنها شریانهای اقتصادی و سیاسیاند که میتوانند جایگاه کشورها را در نظم جهانی تغییر دهند. ایران هنوز میتواند به قلب تجارت اوراسیا تبدیل شود، اما تنها در صورتی که بر سه مانع اصلی یعنی تکمیل فوری زیرساختهای حیاتی، ایجاد فرماندهی واحد در مرزها و بازتعریف سیاست خارجی بر مبنای همکاری و اعتماد غلبه کند.
برای مطالعه بیشتر گزارش سهم ایران از میدان گازی شاهدنیز معادلات را تغییر میدهد؟ را در صفحه تجارتنیوز بخوانید.
سه مشکل اساسی ما را زمین گیر کرده است
۱- تحریمها که بواسطه برخی اهداف سیاسی حاصل شده اند و هیچ کشوری بخصوص همسایگانش از این راه و روش ایران راضی نیستند و علت تمام این عقب ماندگی ها تنش و حسادتی است که بین اصولگرا و اصلاح طلبها حاصل شده است و همین کشمکشها تصمیمات مدیریتی مثبت را نا ممکن می کند ، یعنی هر طیف به ضرر دیگری سنگ اندازی می کند
۲- خالی شدن صندوق ارزی کشور که قربانی تاخت و تازهای بی حاصل شده است و هر جا هم که عزم بر این می شود تصمیم درستی گرفته شود نبود اعتبارات مالی آن را نیمه تمام رها می کند
۳- برخی رانت ها و دزدی ها که جا خوش کرده و جزئی جدا ناپذیر تبدیل شده است
سلام . تمام این بد بختی ها و گرفتاری ها ،ریشه در تحریمهایی است که در نتیجه سیاست ورزی اشتباه ،دامن ملت ایران را گرفته.و نتیجه آن چند سال آینده خود را بیشتر نشان خواهد داد.تنها نسل ما آسیب ندیده ،که آسیب نسلهای آینده بیشتر خواهد بود.
پس چی شدوعده رئیس جمهور که قرار بود با کارشناسان مربوطه تمام مشکلات کشور راحل کنند؟
چرا خودمون گول میزنیم هیچ ریس جمهوری تا حالا نتونسته مشکلات ملت وکشور کم کنه و نمیتونه مگر اینکه تحریمها برداشته بشن وگرنه همینطور که تا حالا درست نشده بلکه متاسفانه روزبهروز بدتر هم میشه
به جای فکر ترانزیت کالا و تولیدات دیگر کشورها بودن فکر تولیدات و ساخت و ساز کارخانجات در ایران باشید. چین و هند و روسیه و اتحادیه اروپا پول به کسی نمیدهند.
هند و چین و روسیه و اتحادیه اروپا میخواهند حمل و نقل بین المللی انجام دهند و تمام کشورهای کوچک سرراه باید همکاری کنند. چرا این کوچولوها فکر میکنند ثروت هنگفت در راه است و بهرمند میشوند. کشورهای بزرگ پول مجانی به کسی نمیدهند.
این همه مطلب که گفته شد نشان از فساد مدیریتی در کشور هستش، وگرنه
سالهاست که خط ریلی رشت به آستارا در حد حرف مانده است.
ایران نیاز به مسولان و سرداران با صلابت و شجاع در امورات داخلی و خارجی برای پیشرفت سریع دارد،
یه حرف حق
شما معابر داخل شهرهای کشور رو ببین بعد حدس بزن که کوریدور ممکنه کی به سرانجام برسه .
اینا فقط شعار و دل خوشکنک هستن.