موضوعات داغ: # ارزهای نفتی # آمریکا # چین # انرژی برق # جامعه # اسرائیل # بنیامین نتانیاهو # ترامپ
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

چرخش هند به سوی چین / رقص اژدها و فیل در سایه جنگ تجاری ترامپ

چرخش هند به سوی چین / رقص اژدها و فیل در سایه جنگ تجاری ترامپ
هند کشوری تازه‌کار در بازی ابرقدرت‌ها نیست. در عصر جنگ سرد دهلی‌نو با پرچم جنبش عدم تعهد، استقلال عمل خود را حفظ کرد. جواهر لعل نهرو، نخست‌وزیر وقت، گفته بود: «ما می‌خواهیم تا حد ممکن از سیاست قدرت‌های متخاصم دوری کنیم؛ همان سیاستی که به دو جنگ جهانی انجامید.» این دکترین باعث شد هند از قید رژیم‌های محدودکننده رها شود و بین مسکو، واشنگتن و پکن تعادل برقرار کند.

به گزارش تجارت نیوز، اخیرا شی جین‌پینگ رئیس‌جمهور چین، میزبان نشست سران «سازمان همکاری شانگهای» (SCO) بود؛ محفلی برای رهبران اقتدارگرا و کشورهایی که تلاش دارند جذب مدار این گروه شوند. سازمان همکاری شانگهای از زمان تاسیس در سال ۲۰۰۱ هیچ‌گاه ابتکار عمل چشمگیری در عرصه بین‌الملل نداشته است. این نهاد همانند گروه بریکس، نشست‌هایش بیشتر به سالنی بزرگ شبیه بود که قدرت‌های ناراضی گرد هم می‌آمدند تا به شکلی نمادین علیه نظم بین‌المللی تحت رهبری آمریکا موضع بگیرند. اما نشست امسال متفاوت بود: این بار نشانه‌ای از پیشرفتی واقعی در تقویت روابط چین و روسیه با هند تحت رهبری نارندرا مودی دیده شد؛ پیروزی‌ای نمادین، اگر نه عملی که آمریکا خود نقش مهمی در تحققش داشت.

تنش با آمریکا؛ نقطه عطف نزدیکی دهلی به پکن

ماجرا از ژوئن آغاز شد؛ زمانی که دونالد ترامپ مدعی شد شخصا میانجی آتش‌بس میان دهلی‌نو و اسلام‌آباد شده است. هند همواره هرگونه میانجی‌گری خارجی با پاکستان را رد کرده و مودی هم برخلاف همتای پاکستانی‌اش، ترامپ را نامزد جایزه صلح نوبل نکرد. کمی بعد، ترامپ تعرفه‌های تنبیهی ۵۰ درصدی علیه هند اعمال کرد – تنها علیه هند – به‌دلیل ادامه واردات نفت روسیه؛ در حالی‌ که چین، ترکیه و دیگر کشورها نیز مقادیر زیادی از همان نفت را از روس‌ها خریداری می‌کنند. آنچه ترامپ را برآشفت، این بود که هند نفت روسی را پالایش و با سودی کلان به اروپا و دیگر نقاط می‌فروخت.

این اقدامات، روابط دهلی و واشنگتن را به سراشیبی تند کشاند. اوج ماجرا هفته گذشته در تیانجین رقم خورد؛ جایی که شی، مودی و پوتین دست در دست هم روی فرش قرمز ظاهر شدند و شی با کنایه گفت: «زمان آن رسیده که اژدها و فیل با هم برقصند.» این نزدیکی، خلاف جریان چندین دهه تلاش پنج رئیس‌جمهور آمریکا برای جذب هند به‌عنوان شریکی پایدار در برابر قدرت فزاینده چین بود؛ تلاشی که ثمره‌اش توافق هسته‌ای غیرنظامی ۲۰۰۸، مشارکت‌های دفاعی و فناوری در حوزه‌هایی چون هوش مصنوعی و هوافضا و شکل‌گیری چهارجانبه امنیتی (کواد) میان آمریکا، هند، ژاپن و استرالیا است.

افول شراکت استراتژیک هند و آمریکا

اکنون این ابتکارات با تهدید جدی مواجه‌اند. هند کشوری غرورآفرین است و ترامپ هم رئیس‌جمهوری غرورمحور؛ ترکیبی نه‌چندان مناسب. ترامپ صبح همان روز در شبکه اجتماعی‌اش نوشت: «به نظر می‌رسد هند و روسیه را به چین واگذار کردیم. امیدوارم آینده‌ای دراز و پررونق در کنار هم داشته باشند.» با این حال، این عقب‌نشینی لزوما یک تغییر ژئوپلیتیکی دائمی نیست. منافع ملی هر کشور همچنان پابرجاست. باید توجه داشت که روابط هند و آمریکا هیچ‌گاه یک اتحاد نظامی رسمی نبوده؛ بلکه بیشتر مجموعه‌ای از فرصت‌ها و جهت‌گیری‌های مشترک بوده است.

در سوی دیگر، نزدیکی هند به چین نیز نمی‌تواند جایگزینی کامل برای رابطه استراتژیک با آمریکا باشد. روابط هند و چین مملو از مشکلات تاریخی است؛ چالش‌هایی چون اختلاف دیرینه بر سر دالایی لاما، مرزهای خونین در دره گالوان، خاطره تلخ جنگ مرزی ۱۹۶۲ و ممنوعیت پرواز مستقیم و مسدود شدن اپلیکیشن‌های چینی چون تیک‌تاک و شرکت‌های مخابراتی هواوی و ZTE در هند.

دهلی‌نو بیش از هر کشوری نگران واردات ارزان چینی است که صنعت نوپای تولید داخلی‌اش را تهدید می‌کند. افزون بر این، نزدیکی راهبردی پکن به اسلام‌آباد و تلاشش برای برتری نظامی در اقیانوس هند–آرام، امنیت بیش از ۱.۴ میلیارد هندی را به خطر می‌اندازد.

چشم‌انداز سیاست خارجی هند

هند کشوری تازه‌کار در بازی ابرقدرت‌ها نیست. در عصر جنگ سرد دهلی نو با پرچم جنبش عدم تعهد، استقلال عمل خود را حفظ کرد. جواهر لعل نهرو، نخست‌وزیر وقت، گفته بود: «ما می‌خواهیم تا حد ممکن از سیاست قدرت‌های متخاصم دوری کنیم؛ همان سیاستی که به دو جنگ جهانی انجامید.» این دکترین باعث شد هند از قید رژیم‌های محدودکننده رها شود و بین مسکو، واشنگتن و پکن تعادل برقرار کند. حتی امروز هم گرایش به «عدم تعهد نوین» در دهلی پابرجاست و اقدامات ترامپ می‌تواند آن را تثبیت کند.

وزیر خارجه هند، اس. جایشانکار، اخیرا به فایننشال تایمز گفت: «مزایای نظم قدیم بیش از حد اغراق‌آمیز است. هند به چیزی فراتر از تکامل تدریجی نیاز دارد؛ چیزی که منعکس‌کننده جهان امروز باشد، نه جهان ۱۹۴۵.» با این همه، نهادهایی چون سازمان همکاری شانگهای و بریکس هنوز فاقد انسجام و ابزار کافی‌ هستند تا یک نظم چندقطبی واقعی خلق کنند. صمیمیتی که در تیانجین دیده شد، بعید است به همکاری‌های عملی مشابه ناتو منجر شود.

پایان نظم تک‌ قطبی

با افول لحظه تک‌ قطبی، موقعیت هند میان چین، روسیه و آمریکا دریچه‌ای به آینده نظم جهانی می‌گشاید. شاید دوران پیش‌رو نه تک‌ قطبی باشد و نه دو‌ قطبی یا چند قطبی، بلکه دوران چندجانبه‌گرایی متداخل باشد: گروه‌های متنوعی از کشورها که بسته به موضوع – تجارت، فناوری یا امنیت – همکاری می‌کنند، حتی خارج از ساختار نهادهای رسمی چندجانبه. پرسش کلیدی این است که این ائتلاف‌های نوین، با آمریکا، در کنار ایالات متحده یا مستقل از آن شکل خواهند گرفت.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی