موضوعات داغ: # هوش مصنوعی # جام جهانی # آمریکا # آب و هواشناسی # تکنولوژی # اصلاح قیمت بنزین # اقتصاد نفتی # آلودگی هوا
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

چگونه ترامپ با سیاست‌هایش رقابت چین و هند را به همکاری تبدیل کرد؟

چگونه ترامپ با سیاست‌هایش رقابت چین و هند را به همکاری تبدیل کرد؟
دوره دوم ترامپ سوال‌های جدیدی درباره مسیر روابط هند و ایالات متحده مطرح کرده است. علاقه غیرمنتظره ترامپ به موضوع کشمیر و عدم حمایت از هند در میانه درگیری نظامی کوتاه‌مدت با پاکستان در ماه مه، نگرانی‌های هند از هم‌صدایی واشنگتن و اسلام‌آباد را افزایش داد.

به گزارش تجارت نیوز، یکی از ویژگی‌های غیرمنتظره ژئوپلیتیک جدید آسیا، بازگشت هند به صحنه اصلی است. در دوران استعمار، هند تحت سلطه بریتانیا نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به نظم امنیتی منطقه ایفا می‌کرد، از جمله مشارکت قابل توجه در دو جنگ جهانی و سایر درگیری‌ها. اما هند مستقل عامدانه انتخاب کرد که از ایفای چنین نقشی در امنیت منطقه‌ای عقب‌نشینی کرده و این تصمیم را با نام عدم‌تعهد و مخالفت با سیاست‌های بلوک‌های جنگ سرد توجیه کند. هند با قطع ارتباطات خود با سرمایه‌داری غربی به نام سوسیالیسم، این رویکرد ژئوپلیتیکی را تقویت کرد. به این ترتیب، چنین انتخاب‌هایی هند را به تدریج در آسیا به حاشیه راند.

یکه‌تازی هند در آسیا

با پایان جنگ سرد، هند از ایده‌هایی که تقریبا نیم قرن بر طبقه سیاسی‌اش حاکم بود، عقب‌نشینی کرد. این کشور با باز کردن اقتصاد خود در دهه 1990، نرخ رشدش افزایش یافت. پس از آن تحول اقتصادی هند با افزایش هزینه‌های دفاعی همراه بود که باعث شد تا در سال 2024 این بازیگر، ششمین کشور بزرگ در حوزه نظامی قلمداد شود. هند همچنین دارای سومین نیروهای مسلح بزرگ جهان است. قرن بیست و یکم شاهد رشد سریع توانایی‌های فناوری هند، به ویژه در زمینه‌های دیجیتال و مرتبط با آن بوده است. قدرت ملی هند – که در مسیر کاهش نسبی بود – در اوایل قرن بیست و یکم نیز رشد کرد.

با این حال، تنها توانایی‌های ملی برای تبدیل شدن یک کشور به قدرت کافی نیست. آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم نمونه‌هایی از کشورهایی هستند که توانمندی‌های بزرگی داشتند اما به واسطه تمایل به صلح در داخل و شراکت‌های فرعی در ائتلاف‌های تحت رهبری ایالات متحده محدود شده‌اند. تفاوت این است که هند، مانند چین، آرزو دارد که یک قدرت بزرگ جهانی باشد. رشد توانمندی‌های ملی هند با کنار گذاشتن هم‌زمان ایدئولوژی محدودکننده عدم‌تعهد همراه بوده است.

موقعیت هند در مرکز آسیا و در قلب اقیانوس هند به واسطه توانمندی‌های مادی و اراده سیاسی جدید، موجب شد تا این بازیگر به کشوری کلیدی برای تعادل قدرت در منطقه تبدیل شود. در حقیقت، اختراع اصطلاح «هند-اقیانوسیه» به عنوان یک منطقه استراتژیک، به منظور بازگرداندن هند به قلب ژئوپلیتیک آسیا مطرح شد. با این حال، همانطور که موقعیت نسبی هند در آسیا بهبود می‌یابد، متغیرهای سیاسی و اقتصادی آسیا تغییرات سریعی را تجربه می‌کند.

افزایش توانایی‌های نظامی چین، که بر پایه اقتصاد در حال گسترش سریع تعریف شده، شرایط لازم را برای احتمال اولویت یافتن چین در ژئوپلیتیک آسیای فراهم کرده است. تلاش چین برای ادعای برتری طبیعی خود، این بازیگر را نه تنها با ایالات متحده بلکه با همسایگان منطقه‌ای خود نیز در تضاد قرار می‌دهد، بالاخص کشورهایی که حاضر به پذیرش هژمونی پکن نیستند. این تناقض متقاطع—بین چین و ایالات متحده و بین پکن و همسایگانش—مرحله‌ای جدید برای رقابت ژئوپلیتیکی در آسیا ایجاد کرده است.

معامله‌ای که معادلات هند را برهم زد!

در شرایط کنونی آینده این تناقض‌ها به واسطه رویکرد و سیاست پیچیده دونالد ترامپ مبهم‌تر شده است. بدون شک، تصمیم ترامپ در دوره اول خود برای شکستن قالب چین، سیاست‌های ایالات متحده در قبال آسیا را به شکلی جدی متحول کرد. تأکید بر رقابت قدرت‌های بزرگ، چهارچوب‌بندی استراتژی هند-اقیانوسیه، احیای گفت‌وگوی امنیتی چهارجانبه، و فشار برای استراتژی فعال برای مقابله با چین، همگی میراث دوره اول ترامپ بودند. در حالی که جو بایدن با تداوم این سیاست‌ها رقابت با پین را افزایش داد اما همزمان بر اهمیت تعامل پایدار و حفظ چارچوب‌ها برای جلوگیری از تشدید غیرقابل‌کنترل تنش‌های دوجانبه تاکید داشت.

بایدن تعرفه‌هایی که ترامپ علیه چین وضع کرده بود را برداشت و در ازای آن مجموعه‌ای از تحریم‌هایی در حوزه فناوری علیه این بازیگر اعمال کرد. اما بازگشت ترامپ به کاخ سفید بر چشم‌انداز سیاست ایالات متحده در قبال آسیا سایه انداخته است. دولت دوم ترامپ در تلاش برای بازتعادل روابط تجاری، به متحدان و شرکای آسیایی‌اش نیز رحم نکرده و تعرفه‌های قابل توجهی را بر آنها اعمال کرده است. از همین رو امروز روابط اقتصادی ایالات متحده با آسیا اکنون بر اساس مزایای متقابل بازتعریف شده است.

چنین ایده‌ای به حوزه امنیتی نیز گسترش یافته است. تردید ترامپ نسبت به ائتلاف‌ها در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش با افزایش یافت، از همین رو گمانه زنی‌ها درباره معامله بزرگ میان ایالات متحده و چین بر سر تجارت و امنیت در آسیا افزایش یافته است. همچنین در واشنگتن یک استدلال جدید مطرح است که باید بر دفاع از نیم‌کره غربی تمرکز کرد و از هدر دادن ثروت و قدرت در اوراسیا جلوگیری شود.

در این میان نقش هند در منطقه به واسطه پویایی روابطش چین و ایالات متحده تقویت شده است. هند مستقل با تکیه بر یک هدف شروع کرد تا نظم پس از غرب در آسیا را هم‌صدا با چین بسازد؛ امروز، این دو بازیگر در مرز طولانی و مورد اختلاف هیمالیا درگیر تقابل نیمه‌دائم شده‌اند. همانطور که توازن قدرت اقتصادی و نظامی به سرعت به نفع پکن در قرن 21 تغییر کرده، چین رقابت با اولویت‌های سنتی هند در جنوب آسیا را آغاز کرد. پکن به واسطه علاقه اش به منابع و بازارها در امتداد اقیانوس هند تا ساحل آفریقا، موقعیت استراتژیک خود را در مناطق آبی که باور دهلی نو دور از دسترس اژدهای زرد بودند، تقویت کرد.

وقتی رقابت جای خود را به همکاری می‌دهد

فراتر از منطقه، چین تلاش‌های هند برای ایفای نقش برجسته در موسسه‌های جهانی را متوقف کرده است. همکاری اقتصادی هند با چین نتوانسته تنش‌های سیاسی بین دو طرف را کاهش دهد؛ بلکه، کسری تجاری رو به افزایش، تنش‌های اقتصادی جدیدی را ایجاد کرده است. زمانی که هدف ایدئولوژیک طولانی‌مدت هند برای همکاری با چین در آسیا تلخ شد – به‌ویژه پس از درگیری‌های مرزی در سال‌های 2017 و 2020، دهلی نو برای مقابله با پکن به ایالات متحده و متحدان آسیایی‌اش روی آورد.

واشنگتن با هند هم‌صدا شد و با اتخاذ چهارچوب جغرافیایی هند-اقیانوسیه و ایجاد چهارگانه امنیتی نقش چین به عنوان رقیب را برجسته ساخت. حرکت هند به سمت تعادل ژئوپلیتیکی و شراکت با ایالات متحده با احتیاط همراه بود. با این حال واشنگتن سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام داد؛ از جمله تسهیل کنترل‌های صادراتی، تنظیم سیاست‌های منطقه‌ای برای سازگاری با هند و کنار گذاشتن انتظارات از بازپرداخت فوری. همزمان دهلی نو نیز به‌آهستگی حرکت کرده، اما تصمیمات تاریخی خود را برای همکاری با واشنگتن کنار گذاشت.

با این حال، دوره دوم ترامپ سوال‌های جدیدی درباره مسیر روابط هند و ایالات متحده مطرح کرده است. علاقه غیرمنتظره ترامپ به موضوع کشمیر و عدم حمایت از هند در میانه درگیری نظامی کوتاه‌مدت با پاکستان در ماه مه، نگرانی‌های هند از هم‌صدایی واشنگتن و اسلام‌آباد را افزایش داد. تا کنون، هند این‌طور فرض کرد که حضور ایالات متحده امری مسلم است و در صورت لزوم، شدت خواهد یافت. اما امروز این فرضیه درگیر عدم قطعیت‌ها شده است. به همین دلیل هند با لحاظ کردن خروج احتمالی ایالات متحده از آسیا به دنبال معامله‌ای بزرگ با چین است.

هر دو پیش‌بینی، انگیزه‌های بیشتری برای دهلی نو جهت کاهش درگیری‌های نظامی با پکن و از سرگیری گفت‌وگوی سیاسی فراهم کرده است. مدیریت روابط قدرت‌های بزرگ توسط هند در این فرایند شامل تاکید دوباره بر حفظ رابطه با روسیه نیز می‌باشد. اما جنگ روسیه در اوکراین هزینه سیاسی این رابطه در غرب را افزایش داده، در حالی که هند در تلاش است تا مشارکت خود را با اروپا تقویت کند. با این حال، محدودیت‌هایی برای این تنوع وجود دارد. روسیه به‌طور فزاینده‌ای به چین نزدیک شده، گزاره‌ای که احتمالا شراکت استراتژیک دیرینه مسکو با دهلی نو را محدود خواهد کرد.

در نهایت باید گفت، مخالفت دهلی نو با ائتلاف‌های منطقه‌ای ایالات متحده در دوران جنگ سرد، که در قالب اصل عدم‌تعهد اجرایی شد، امروز با تکیه بر دو اصل «استقلال استراتژیک» و «چندجانبه‌گرایی» ادامه دارد. تسلط این مفاهیم در گفتمان هندی با نگرانی‌های ایالات متحده در خصوص عمق تعهد هند به امنیت منطقه‌ای و ارزش شراکت استراتژیک ایالات متحده و هند روبه‌رو است. اما این استدلال از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید برعکس شده است. این ایالات متحده است که اکنون ائتلاف‌ها را تحقیر کرده و به بی‌اعتمادی‌ها دامن می‌زند.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی