کد مطلب: ۶۸۶۳۷۹

در گفتگوی تجارت‌نیوز با علی سعدوندی مطرح شد:

چرا کاهش بهره بین بانکی به ضرر بورس است؟/ بورسی‌ها در مقابل اقتصاد

چرا کاهش بهره بین بانکی به ضرر بورس است؟/ بورسی‌ها در مقابل اقتصاد

به نظر می‌رسد که تغییرات نرخ بهره بین بانکی‌، باعث شده که بورسی‌ها در مقابل اقتصاد کشور قرار بگیرند. یک اقتصاددان به بررسی این مسئله پرداخته است.

به گزارش تجارت‌نیوز ، بالاخره بانک مرکزی تسلیم فشارهای فعالان بورس و دولت تسلیم شد و نرخ بهره بین بانکی را به ۲۱.۱۳درصد کاهش داد. این در حالی است که کارشناسان در این مدت بارها درباره تبعات تورمی این تصمیم هشدار داده بودند. در واقع به نظر می‌رسد که بورسی‌ها در مقابل اقتصاد قرار گرفته‌اند و منافع خود را در جهت مخالف منافع کلیت اقتصاد می‌بینند.

علی سعدوندی، اقتصاددان، درباره داستان نرخ بهره بین بانکی و بورس، با تجارت‌نیوز به گفتگو پرداخت.

نرخ بهره، بهترین روش برای کنترل تورم است

سعدوندی در ابتدا به توضیح سازوکار تاثیر نرخ بهره بر تورم پرداخت و گفت: بهترین روش برای کنترل تورم، استفاده از ابزار نرخ بهره است. در کشورهای دیگر، وقتی نرخ بهره بین بانکی افزایش می‌یابد، نرخ بهره سپرده و تسهیلات هم در همین راستا تغییر می‌کنند. اما در ایران این طور نیست.

وی افزود: افزایش نرخ بهره بین بانکی به دلیل فشار تورمی بوده که باعث شده است حجم مبادلات در بازار بین بانکی بالا برود. بانک مرکزی در این شرایط دو راهکار دارد. اول آنکه منابع خود را به بازار تزریق کند و وضع تورم را به مراتب بدتر کند. در این صورت وارد یک سیکل تورمی می‌شویم که در نهایت تبدیل به ابرتورم می‌شود.

وی ادامه داد: راه دوم هم آن است که بانک مرکزی این منابع را تزریق نکند و اجازه دهد نرخ بهره بین بانکی به صورت طبیعی افزایش یابد. در این حالت، نرخ بازار بین بانکی تا جایی افزایش پیدا می‌کند که به نرخ تورم نزدیک شود. از این مرحله به بعد، هم نرخ تورم و هم نرخ بهره می‌توانند نزولی شوند.

جنجال‌های بی‌دلیل بورسی‌ها

سعدوندی در ادامه به ماجرای اعتراضات بورسی‌ها به افزایش نرخ بهره بین بانکی پرداخت و در این‌باره گفت: متاسفانه در کشور ما خیلی ساده با این مسائل برخورد می‌شود در حالی که پیچیدگی زیادی دارند. مثلا فعالان بازار بورس به این نکته رسیده‌اند که هر وقت نرخ بهره بین بانکی تغییر کرد، جنجالی به پا کنند. در صورتی که نرخ بهره بین بانکی تاثیر چندانی روی بورس ندارد.

وی تاکید کرد که این مسائل بیشتر هیاهو است و به این خاطر است که معترضان بورسی مکانیسم و سازوکار را نمی‌شناسند. سعدوندی همچنین افزود: این دوستان باید توضیح دهند که چرا هر بار با افزایش بهره بین بانکی جنجال درست می‌کنند. سال گذشته هم درباره فروش اوراق این اتفاق رخ داد. حال که فروش اوراق دولتی متوقف شده، آیا بازار توانست رشد کند؟

بورسی‌ها در مقابل اقتصاد قرار دارند؟

این استاد بانکداری و اقتصاد کلان در ادامه به بیان پیامد‌های تصمیم‌ تورم‌زای دولت مبنی بر کاهش نرخ بهره بین بانکی پرداخت. وی تصریح کرد: اگر تورم کنترل نشود، بازار سرمایه از تورم جا می‌ماند و به این ترتیب، افراد دیر یا زود از بازار خارج می‌شوند. به همین دلیل است که برای یک مدت طولانی، بورس شاهد خروج پول حقیقی است و این پول‌ها برای جا نماندن از تورم، وارد بازارهای موازی می‌شوند. بیش از یک سال است که بورس، چه در سطح شرکت‌ها و چه در سطح بازار، از تورم جا مانده است. در حالی که در شرایط عادی، بازدهی بازار حتما باید بیشتر از نرخ تورم باشد.

سعدوندی درباره اصرار بورسی‌ها برای اتخاذ تصمیماتی که بر ضرر اقتصاد کشور است، گفت: این که برخی در بازار سرمایه، خود را در تقابل با اقتصاد می‌بینند، تنها مختص بازار ماست. در همه جای دنیا می‌دانند که تورم‌های بالا باعث جا ماندن بورس از تورم می‌شود. اینکه فعالان بازار ما این موضوع را نمی‌دانند جای تعجب دارد. متاسفانه همه تصمیمات مدیران بازار تحت فشار بورسی‌ها، به ضرر بازار بوده است.

تاثیر تغییرات بهره بین بانکی چیست؟

سعدوندی در پاسخ به این سوال که تغییرات نرخ بهره بین بانکی چه تاثیری بر بورس و کلیت اقتصاد دارد، گفت: از آنجایی که نرخ بهره بین بانکی به باقی نرخ‌ها متصل نیست، تغییر آن تاثیر چندانی روی اقتصاد و بورس ندارد. تغییر این نرخ تنها یک تاثیر حداقلی روی نظام بانکی دارد.

وی ادامه داد: از سوی دیگر، برخی بانک‌ها مثل آینده، سرمایه و ایران زمین، اصلا کاری به نرخ بهره بین بانکی ندارند و منابع مورد نیاز خود را با خلق پول تامین می‌کنند. تا الان هم این روند مخرب هیچ مشکلی برای آنها بوجود نیاورده است.

کاهش بهره بین بانکی باعث رکود و بیکاری می‌شود؟

برخی از مخالفان افزایش نرخ بهره به این نکته اشاره می‌کنند که افزایش این نرخ می‌تواند سبب افزایش رکود و بیکاری در اقتصاد ایران شود. سعدوندی در پاسخ به این ادعا گفت: در طی سال گذشته، نرخ تورم به حدود ۵۵درصد افزایش پیدا کرده و نرخ بهره بین بانکی، سپرده‌ها و تسهیلات تقریبا ثابت مانده‌اند. این باعث شده که نرخ بهره واقعی به شدت منفی‌تر شود. ربط دادن نرخ بهره واقعی منفی ۳۵درصدی به اشتغال و رونق حرف باطلی است. این شرایط به قدری وخیم است که در حال وارد شدن به سیکل ابرتورمی هستیم.

وی در ادامه توضیح داد: حساسیت روی رکود و اشتغال، برای زمانی است که نرخ تورم واقعی، نزدیک به صفر باشد. در این شرایط، افزایش نرخ بهره می‌تواند به رکود بیانجامد و کاهش آن ممکن است باعث رونق اقتصادی شود.

این اقتصاددان همچنین توضیح داد: دلیل بیکاری در ایران، بالا بودن نرخ طبیعی بیکاری است. علت آن هم وجود موانع ورود قوی در کسب و کارها است. سال گذشته، قرار بود اقداماتی در جهت این مانع‌زدایی انجام شود که به جایی نرسید. دلیل بیکاری در ایران، قوانین کار، تامین اجتماعی، مالیات‌ها و مجوزها هستند. تا زمانی که این موارد اصلاح نشود، تغییر نرخ بهره تاثیری روی بیکاری نخواهد داشت.

سعدوندی در پایان گفت: نرخ سپرده باید در شرایط کنونی افزایش پیدا کند. البته باید دید که آمار تورم در مرداد به کجا می‌رسد. اگر تورم نزولی نشده باشد، حتما باید نرخ بهره را بیش از رشد نرخ تورم، افزایش دهیم. یعنی سعی کنیم نرخ بهره واقعی را افزایش دهیم. این اتفاق هم به نفع اقتصاد است هم بازار سرمایه.

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • ناشناس

    مردم اینهمه تحریم‌ها و عذاب الهی و سیل ویرانی را نمی بینند دنبال کاهش نرخ بانکی هستند خدا به خانواده های محترمشان صبر عنایت فرماید چندین نفر جان باختند و چندین نفر مفقود و بی خانمان شدند ما باید صبر داشته باشیم اما نباید به ما دلایل کذایی دهند واقعیت اینست سه سال است مردم دار و ندار خود را گذاشته دیگه درست نیست سایر هزینه ها از فعالین تامین َشود .

  • ناشناس

    واقعاً برای خودم متاسفم که به اینها اعتماد کردم

  • ناشناس

    این پاسخ را به شخصی که از اینکه به بورس اعتماد کرده بود ارسال میکنم این شخص که احتمالا در بورس پول از داده باید بداند در بورس یک روز برد است و یک روز باخت و استراتژی درست اینست که با تحلیل وشناخت از جهت که ارزش سهام‌ ها که حرکت میکند برد ها با ااحتساب هزینه ها بیشتر باشد راسیوی ۷۰ به سی برد است و زیر ۵۰ باخت است یک اصل هم این است که کسیکه وارد بورس میشود باید باخت را بپذیرد وکر نه اگر به همین سادگی میشد پول درآورد همه میلیونر بودند