به گزارش تجارت نیوز، بر مبنای اطلاعات بودجه 1405، ارز ترجیحی حذف میشود. این امر بر قیمت کالاهای وارداتی اثر افزایشی خواهد داشت. پیشاز این لایحه، ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی نظیر برنج، گوشت، حبوبات و… حذف شده بود.
هدف پیشین در تخصیص ارز ترجیحی تأمین امنیت غذایی خانوارها بود. تخصیص ارز ترجیحی در راستای واردات سبد مشخصی از کالاها شامل برنج، گندم، روغن، لبنیات، مرغ و تخممرغ و… صورت میگرفت. در لایحه بودجه 1405، 572 همت از محل اصلاح نرخ ارز ترجیحی برای هدفمندسازی یارانهها در نظر گرفته شده است. این اقدام در راستای جبران افزایش قیمت کالاهای اساسی بدون تخصیص ارز برای واردات این دسته است.
تجارتنیوز در گفتوگو با محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، به حذف ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی در بودجه 1405 پرداخته است که در ادامه میخوانید. او بیان میکند که شرایط ساختاری مانع از تحقق اهداف حذف ارز ترجیحی میشوند.
سیاستهای غلط را نمیشود با یارانه جبران کرد / از سال 1386 تا الان، اگر یارانه 10 برابر شده، قیمتها 100 برابر شدهاند
محمود اولاد، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با تجارتنیوز میگوید: وقتی سیاستی را بارها تکرار میکنیم و موفق نمیشود، نمیشود هر بار نابلدی مجریان را بهانه کرد. باید پذیرفت که آن سیاست غلط است. اجرای سیاستهای غلط را نمیشود با یارانه جبران کرد. در دهه 80 هم آقای احمدینژاد برای جبران سیاستها با یارانه 40 هزار تومانی شروع کرد اما تا ده سال بعد، همهچیز چندین برابر گران شده بود و ساختار اقتصاد بههم ریخته بود، اما یارانه همان مبلغ ماند. از سال 1386 تا الان، اگر یارانه 10 برابر شده، قیمتها 100 برابر شدهاند. یعنی جبران اتفاق نمیافتد.
تصور دوستان این است که با یک بار آزادسازی قیمتها، مسائل برطرف میشوند / استفاده از تعابیری مانند «جراحی خونریزی دارد» شرمآور است / بیش از 30 سال است که گمان میشود تکنرخی شدن ارز همه چیز را حل میکند
او در ادامه میگوید: تصور دوستان این است که با یک بار آزادسازی قیمتها، مسائل برطرف میشوند. استفاده از تعابیری مانند «جراحی خونریزی دارد» شرمآور است. با این قبیل جملات نمیشود آسیب دیدن مردم را توجیه کرد. شیوه درست سیاستگذاری باید افراد آسیبدیده را شناسایی کرده و نحوه جبران را در خود داشته باشد. بیش از 30 سال است که گمان میشود تکنرخی شدن ارز همه چیز را حل میکند. بارها آزمودیم و نتیجهای نگرفتیم. چرا؟ چون ساختار اقتصاد ما معیوب است.
40 درصد تجارت ما در بازاری غیررسمی است که تقاضای ارز بیشتری نسبت به عرضه دارد / بازار رسمی مازاد تجاری دارد و تمایلی به افزایش شدید نرخ ارز ندارد
محمود اولاد بیان میکند: 40 درصد تجارت ما در بخش غیررسمی انجام میشود. چرا که سیاستهایی مانند خودکفایی و ممنوعیت واردات، لیست طویلی از کالاها (2 هزار کالا) را در دستور کار داشتهایم و شرایط را برای قاچاق و ایجاد کولبری و سوختبری فراهم کردهایم. اتفاقا چون واردات این بازار غیررسمی بیشتر از صادرات است، همیشه تقاضایی بیشاز عرضه ارز دارد. در نتیجه این شکاف نرخ ارز همواره در این بازار بالا میرود. بخش رسمی بازار ما (که 60 درصد تجارت ما را تشکیل میدهد) عمدتا نفت و گاز و محصولات پتروشیمی صادر میکند و در مقابل دارو و کالاهای اساسی و ماشینآلات صنعتی وارد میکند. این بازار رسمی مازاد تجاری دارد و تمایلی به افزایش شدید نرخ ارز ندارد.
برای از بین بردن رانت چیزی بیش از حذف ارز ترجیحی نیاز است
این کارشناس اقتصادی بیان میکند: «متولیان بهجای آزادسازی تجارت برای انتقال از بازار غیررسمی به بازار رسمی، در صدد رساندن نرخ ارز به نرخ غیررسمی هستند تا رانت را از بین ببرند؛ اسمش را هم میگذارند بازار آزاد. اما مشکل اینجاست که به محض بالا بردن نرخ رسمی، بازار غیررسمی دوباره جهش میکند تا فاصله خود را حفظ کند. این یعنی شکاف قیمتی دوباره ایجاد میشود و ما در یک چرخهی بیانتها مدام نرخ ارز را بالا میبریم، بدون اینکه به تکنرخی شدن برسیم.
بازی با نرخ ارز فقط به مردم فشار میآورد / واردات در ایران محصولات استراتژیک مثل گندم و دارو و… است که با افزایش نرخ ارز کاهش نمییابد
محمود اولاد میگوید: قاعده این است که با بالا بردن نرخ ارز تراز تجاری به سمت مثبت شدن برود. یعنی با افزایش نرخ ارز صادرات بیشتر شود و واردات کاهش یابد. اما مساله این است که واردات ما محصولات استراتژیک مثل گندم و دارو و… است که با افزایش نرخ ارز کاهش نمییابد. تقاضای واردات کم نمیشود، تقاضا برای صادرات ما هم بالا نیست و افزایش نمییابد. ضمن اینکه صادرات ما هم وابسته به واردات است. این مساله همواره در بازار ما هم هست و بدون آزادسازی تجارت و بهبود ترکیبات صادرات و واردات و مثلا گسترش گردشگری (که اقتصاد نامرئی است) حل نمیشود. گردشگری در شرایطی که نرخ ارز افزایش مییابد میتواند ارز زیادی وارد کشور کند و از تلاطم بکاهد. وقتی هیچکدام از اقدامات لازم برای بهبود وضعیت انجام نمیشود و همهچیز معطوف به بازی با ارز است، فقط به مردم فشار میآید.
وقتی حتی دانه مرغ وارداتی است، یعنی گوشت و مرغ سفره مردم مستقیما با قیمت ارز نوسان میکند
او میافزاید: نتیجه این سیاستها فشار مستقیم به مردم است. تولید ما (حتی در کالاهای اساسی مثل مرغ) به واردات وابسته است. وقتی حتی دانه مرغ وارداتی است، یعنی گوشت و مرغ سفره مردم مستقیما با قیمت ارز نوسان میکند. از طرف دیگر کالاهای وارداتی هم گران میشوند. این ابعاد از گرانی با کالابرگ و یارانه جبران نمیشود. اما واقعیت این است که به دلیل ایرادات ساختاری، حتی اگر ارز ترجیحی را حذف شود، ظرف کمتر از یک سال دوباره آن شکاف قیمتی و رانت بازمیگردد. در این میان فقط مردم رنج میبرند.
چرا واردات کالاهای استراتژیک به دستگاهی سپرده میشود که فقط به افراد خاصی مجوز میدهد؟ / در شرایط نابهسامان روابط بینالمللی و ناتوانی در تجارت آزاد، برای دور زدن تحریمها باید باج داد
محمود اولاد در پایان میگوید: چرا واردات کالاهای استراتژیک به دستگاهی سپرده میشود که فقط به افراد خاصی مجوز میدهد؟ خب مشخص است که رانت و انحصار ایجاد میشود. در شرایط نابهسامان روابط بینالمللی و ناتوانی در تجارت آزاد، برای دور زدن تحریمها باید باج داد. اگر شرایط تحریم نبود، تاجران میتوانستند در مقادیر و مقیاسهای مختلف هر محصولی وارد کنند.