به گزارش تجارت نیوز، جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل بدون حمایت کشورهای چین و روسیه، که تهران آنها را همپیمانان استراتژیک خود در مواجه با جبهه غرب قلمداد میکرد، به پایان رسید. روسیه که با کشاندن پای ایران به جنگ اوکراین تهران را در مقابل کشورهای اروپایی قرار داد، در وانفسای جنگ حتی از حمایتهای لجستیکی از ایران هم دریغ کرد. مجله خبری «فارن پالسی» در شماره اخیر خود به بررسی این موضوع با عنوان «چرا روسیه در این دور از درگیری اسرائیل و ایران در کنار تهران نبود؟» پرداخته است.
یک دهه پیش، به نظر میرسید روسیه به دوران اوج فعالیتهای خود در منطقه خاورمیانه رسیده است. افزایش روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس، انعقاد پیمانهای مهم اقتصادی و استراتژیک با کشورهای منطقه و البته ورود به برخی از منازعات منطقهای در کشورهایی چون سوریه نشان از رویکرد مقامات مسکو برای ایفای نقشی پررنگتر در منطقه خاورمیانه داشت اما در کمال تعجب بسیاری، مسکو برای جلوگیری از سقوط بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در دسامبر ۲۰۲۴ اقدامی نکرد و در جنگ میان اسرائیل و ایران نیز سیاست مسکو نشان دادن بیطرفی روسیه به جای حمایت ملموس از تهران بود. تا آنطور که فارن پالسی مدعی میشود: «خدمات خود را به عنوان یک صلحجو ارائه دهد.»
به باور برخی از تحلیلگران منطقهای انتخاب پوتین نسبت به در حاشیه قرار داشتن در جنگ ایران و اسرائیل ناشی از ضعف مسکو برای ورود به یکی از پرتنشترین منازعات منطقهای است. یعنی وقتی اوضاع رو به وخامت است، روسیه اراده و ظرفیت مداخله در سیاستهای منطقه خاورمیانه به عنوان یک قدرت را ندارد. با این حال، تصمیم به دوری از مداخله، انگیزههای متناقض مسکو را نیز نشان میدهد. منافع روسیه ایجاب میکند که مجموعهای پیچیده از روابط را با بازیگران منطقهای، از جمله دشمنان و رقبای ایران، در دستور کار داشته باشد و به عبارت دیگر با کاهش وابستگی پوتین به ایران، او به دنبال حفظ روابط با رقبای منطقهای تهران است.
توافقی روی کاغذ!
پس از حمله به اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه روابط خود با ایران را به طرز چشمگیری بهبود بخشید. انگیزه عملگرایانه بود و مسکو بسیار بیشتر از طرف دیگر به تهران نیاز داشت. ایرانیها پهپادهای شاهد و فناوری مرتبط با آن را که ادعا میشود برای حمله به شهرها و زیرساختهای اوکراین استفاده شد، در اختیار روسیه قرار دادند. (ایران میگوید این پهپادها پیش از جنگ اوکراین از سوی روسیه خریداری شده بود و تهران نمیدانست که مسکو از این سلاح برای جنگ در کییف استفاده میکند.) ایران همچنین تجاربی که برای دور زدن تحریمهای غرب داشت را با روسیه به اشتراک گذاشت و به «ناوگان ارواح» تانکرهای نفتی مسکو این امکان را داد که از تجربه ایران درس بگیرند. دو کشور همچنین شروع به تقویت زیرساختهای ریلی و بندری کردند تا مسیر تجاری شمال-جنوب را از طریق اوراسیا تقویت کنند.
روسیه همچنین از روابط خود با تهران مزایای غیرمستقیم دیگری هم به دست آورد. حمایت ایران از حماس و حزبالله راه را برای حملات علیه اسرائیل در 7 اکتبر 2023 و درگیری منطقهای متعاقب آن هموار کرد. افزایش خشونت در خاورمیانه توجه بینالمللی را از اوکراین منحرف کرده و بین غرب و بخشهای بزرگی از جنوب جهان خصومت ایجاد کرد؛ این رویکرد تنش را به سیاست داخلی ایالات متحده پیش از انتخابات حساس ریاستجمهوری این کشور که منتج به روی کار آمدن ترامپ شد، تزریق کرد. علاوه بر این، بیثباتی در خاورمیانه معمولاً قیمت نفت را افزایش میدهد که همیشه خبر خوبی برای بودجه فدراسیون روسیه است.
در این میان روسیه نیز تلاش کرد تا حدودی حمایت ایران را جبران کند. بلافاصله پس از ۷ اکتبر، سیاست روسیه به سمت ائتلاف ضد اسرائیلی متمایل شد. هیاتی از حماس در اواخر ماه اکتبر، ظاهراً برای مذاکره در مورد آزادی گروگانهایی که تابعیت روسی داشتند، وارد مسکو شد. در ژانویه ۲۰۲۴، هیاتی از حوثیها با میخائیل بوگدانوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، دیدار کرد و براساس اطلاعات به دست آمده توسط سرویسهای امنیتی ایالات متحده، آژانس اطلاعات نظامی روسیه به شبهنظامیان یمنی در حمله به کشتیهای غربی که از دریای سرخ عبور میکنند، کمک کرده است.
پوتین پس از حمله اسرائیل که منجر به کشته شدن اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در اوت ۲۰۲۴ شد، با آیتالله علی خامنهای، رهبر انقلاب، تماس گرفت تا خواستار خویشتنداری شود. و برخلاف امروز، او با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تماس نگرفت. پس از آن نیز، در حالی که اسرائیل سعی داشت در جنگ روسیه و اوکراین بیطرف به نظر برسد، مسکو در ژانویه ۲۰۲۵ یک قرارداد همکاری امنیتی با تهران امضا کرد. هر چند که این توافق هیچگاه به مرحله اجرا نرسید و در جنگ 12 روزه تهران و تل آویو که زمان به کارگیری توافق فوق بود، روسیه تصمیم گرفت که وارد میدان نشود.
به عبارت دیگر واکنش روسیه به آخرین دور از درگیریهای ایران و اسرائیل نشان میدهد که دوستی آنها با تهران هرگز از نوع «بیحد و مرز» نبوده است. باید به این موضوع توجه کرد اسنادی که روابط دو کشور را تأیید میکنند، هنوز مملو از عبارات مبهم و آرمانی هستند. در پنج ماه پس از امضای قرارداد همکاری امنیتی با تهران، روسیه هیچ کمک نظامی معناداری، مانند سیستمهای موشکی دفاع هوایی برای استفاده علیه جتهای اسرائیلی، ارائه نکرده است. جنگندههای پیشرفته Su-35 که تهران در سال ۲۰۲۳ خریداری کرد، هنوز منتقل نشدهاند و ایران هنوز به هواپیماهای آمریکایی خریداری شده در دهه ۱۹۷۰ متکی است.
سیاست جدید روسیه در قبال ایران
موضع اخیر مسکو در جنگ میان ایران و اسرائیل نشاندهنده دوگانگی عمیقتری نسبت به ایران است. مطمئناً، پوتین حملات اسرائیل را محکوم و ایالات متحده را متهم کرده است که با حملات خود «جهان را به نقطه بسیار خطرناکی رسانده است».
فارن پالسی در ادامه این گزارش این ادعا را نیز مطرح میکند که چشمانداز تغییر رژیم در تهران واقعاً برای کرملین نگرانکننده است. اما از طرف دیگر، یک ایران هستهای به نفع روسیه هم نیست؛ حمایت مسکو از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در سال ۲۰۱۰ نشاندهنده این موضع بود. علاوه بر این روسیه که زمانی برای کاهش هزینههای جنگ با اوکراین به پهپادهای ایرانی نیاز داشت حالا با تولید پهپادهای «شاهد» در خاک خود و با ارتقای کلیدی در این سلاح مانند موتورهای جت و قطعات ناوبری مجهز به استارلینک، نیازی به ایران ندارد.
تصمیم روسیه برای کنارهگیری از جنگ اسرائیل و ایران، شاید با توجه به توافق سال گذشته تهران و مسکو برای برخی تعجبآور به نظر برسد؛ اما با رفتار تاریخی مسکو در منطقه همخوانی دارد.
از زمان مداخله روسیه در سوریه در سال ۲۰۱۵، نیروهای روسی و موشکهای ضدهوایی آنها در حالی که اسرائیل به حزبالله و سایر داراییهای نیابتی ایران در سوریه حمله میکرد، بیطرف بودهاند.
در سپتامبر 2018 یک هواپیمای روسی در جریان حمله اسرائیل بر فراز منطقه لاذقیه مورد اصابت قرار گرفت اما این یک حادثه ناشی از اشتباه پدافند هوایی اسد بود. روسیه از این اشتباه چشمپوشی کرد چرا که قصد ورود به جبهه جدیدی از درگیری را نداشت. سیاست مسکو این بود که از موقعیت تازه به دست آمده خود در سوریه برای تعامل با رقبای ایران، از جمله ترکیه، عربستان سعودی و همچنین، به میزان کمتر، اسرائیل استفاده کند.
کرملین وقتی تصمیم به اعزام نیرو به سوریه گرفت، تاس خود را انداخته بود. اما متعاقباً، در تلاش برای کسب سود دیپلماتیک، رویکردی نسبتاً متعادل اتخاذ کرد. مسکو با گفتگو با همه ذینفعان منطقهای، از جمله ایران، اسرائیل، اسد، مخالفان سوری، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) – که تنها چند نمونه از آنها هستند – سعی در دور زدن رقابتهای محلی داشت.
فارن پالسی همچنین بر این موضوع تاکید دارد: اگر مسکو نسبت به تهران رویکردی دوگانه دارد، پس باید این موضوع را هم عنوان کرد که رهبری و جامعه روسیه به طور کلی رابطهای توأم با عشق و نفرت با اسرائیل دارند. تبلیغاتی که از مسکو سرچشمه میگیرد، اغلب اسرائیل را به عنوان امتداد هژمونی ایالات متحده ترسیم میکند.