موضوعات داغ: # قیمت دلار # بورس کالا # قیمت مصالح # قیمت مصالح ساختمانی # قیمت سکه # پیش بینی بازارها # بازار سهام # عرضه خودرو در بورس کالا
«تجارت‌نیوز» گزارش می‌دهد:

عربستان و مصر؛ چرا رابطه بن سلمان و السیسی به نقطه‌ای بی‌بازگشت رسید؟

عربستان و مصر؛ چرا رابطه بن سلمان و السیسی به نقطه‌ای بی‌بازگشت رسید؟
تنش اصلی ماحصل رویارویی فلسفی میان رهبران عربستان و مصر است. برنامه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، بر تنوع‌بخشی اقتصادی و اصلاحات شایسته‌سالارانه تاکید دارد؛ متغیری که چالشی مستقیم علیه الگوی عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، قلمداد می‌شود؛ الگویی مبتنی بر اقتدار از بالا و اقتصاد تحت سلطه ارتش.

به گزارش تجارت نیوز، تحولات خاورمیانه غالبا بی‌سروصدا و بدون اعلام قبلی رخ می‌دهند. شکاف قاهره و ریاض یکی از همین تغییرات بنیادین است. زمزمه‌های اختلاف اساسی میان دو بازیگر اکنون به عرصه عمومی کشیده شده و یکی از مهم‌ترین اتحادهای خاورمیانه و شمال آفریقا را در هم شکسته است. این گسست که ریشه در تضاد فلسفه‌های حکمرانی دارد، روند تجزیه منطقه را سرعت بخشیده است.

وقتی شکاف‌ها عریان می‌شود!

تنش اصلی ماحصل رویارویی فلسفی میان رهبران عربستان و مصر است. برنامه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، بر تنوع‌بخشی اقتصادی و اصلاحات شایسته‌سالارانه تاکید دارد؛ متغیری که چالشی مستقیم علیه الگوی عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، قلمداد می‌شود؛ الگویی مبتنی بر اقتدار از بالا و اقتصاد تحت سلطه ارتش.

این چند صدایی در سیاست‌های عملی متبلور شد. عربستان از آنچه «سوءاستفاده مصر از رویکرد خلیج فارس بدون اصلاحات معنادار» تلقی می‌کرد، ناامید شد. بین سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹، ریاض حدود ۲۵ میلیارد دلار کمک مالی در اختیار قاهره قرار داد؛ کمک‌هایی که ریسمان نجاتی بود که السیسی خود اذعان کرد مصر را از «غرق شدن» نجات داد. با این حال تا سال ۲۰۲۳، عربستان به‌طور کامل به سیاست «اول عربستان» روی آورد و شرط هرگونه حمایت بیشتر را انجام اصلاحات اقتصادی قرار داد. در چنین شرایطی تفاوت‌ها آشکارتر شد. عربستان به‌سرعت در مسیر خصوصی‌سازی قرار گرفت، در حالی‌که اقتصاد نظامی‌محور مصر اکنون با بدهی فلج‌کننده ۱۶۸ میلیارد دلاری دست‌به‌گریبان است.

همزمان روابط دو کشور به ابزاری برای اِعمال فشار تبدیل شده است. عربستان برای نجات اقتصاد شکننده مصر کارت‌های با اهمیتی در اختیار دارد. حدود ۲.۳ میلیون کارگر مهاجر مصری در عربستان میلیاردها دلار حواله سالانه به کشورشان ارسال می‌کنند. این حواله‌ها بین ۴۴ تا ۶۱ درصد ذخایر ارزی مصر را تشکیل داده و عمدتا توسط جامعه بزرگ مهاجران مصری در عربستان – بزرگ‌ترین دیاسپورای مصری در جهان – تامین می‌شوند. در این میان برنامه «سعودی‌سازی» میلیون‌ها شغل را تهدید کرده و موجب شده تا سرمایه‌گذاری‌های عظیم اما قابل بازگشت عربستان به‌عنوان ابزاری برای فشار در حالت تعلیق باقی بماند. حالا علی‌رغم پیش‌بینی رشد تولید ناخالص داخلی ۴.۷ درصدی تا سال ۲۰۲۶، اقتصاد مصر همچنان آسیب‌پذیر است و این امر آن را به اهرمی در دست ریاض بدل می‌کند؛ نمونه‌اش تصمیم عربستان برای سرمایه‌گذاری در سوریه تحت رهبری احمد الشرع است؛ اهرمی که پادشاهی علی‌رغم اعتراض قاهره بدان متوسل شد.

بازگشت به نقطه صفر

شکاف میان عربستان و مصر بیش از همه در برخوردهای متناقض دو بازیگر به بحران‌های منطقه‌ای نمایان است. زمانی که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به شوخی به تشکیل «کشور فلسطین در خاک عربستان» اشاره کرد، وزارت خارجه مصر بیانیه‌ای تند و بی‌سابقه در دفاع از حاکمیت ریاض صادر کرد. اما این همبستگی نمایشی با واکنش سرد سعودی‌ها روبه‌رو شد؛ چرا که به باور سعودی‌ها؛ مصر عامدانه ماجرا را بزرگ‌نمایی کرده تا زمینه را برای رویارویی عربستان و اسرائیل هموار سازد.

از همین‌رو به باور گروهی از تحلیلگران افزایش اختلاف‌ها میان دو بازیگر، همکاری چندجانبه عربی را فلج کرده است. مصر که متحد تاریخی ارتش سودان محسوب می‌شود، بر لزوم حفظ نهادهای ملی این بازیگر تاکید دارد؛ موضعی کاملا مخالف با خواست امارات که تاکید داشت ارتش سودان «تحت نفوذ اخوان‌المسلمین» است و باید کنار گذاشته شود.

در این میان، نزاع مصر و عربستان به واسطه کارزارهای رسانه‌ای وابسته به دولت‌ها شدت گرفته است. فعالان رسانه‌ای نزدیک به دستگاه اطلاعاتی مصر خاندان سلطنتی سعودی را هدف انتقادهای تند قرار می دهند و ولیعهد را به چالش می‌کشند. در مقابل روزنامه‌نگاران سعودی نیز دست به مقابله‌به‌مثل می‌زنند؛ یکی از آن‌ها که گفته می‌شود به ولیعهد نزدیک است، پایان حکومت السیسی و حتی احتمال زندانی شدن او تا سال ۲۰۲۶ را پیش‌بینی کرد. این جنگ لفظی علنی نشان‌دهنده رسیدن روابط به نقطه بی‌بازگشت است.

در پس این بحران، شکاف ایدئولوژیک عمیق‌تری نیز نهفته است. چشم‌انداز مدرن‌سازی بن‌سلمان چالش مستقیمی برای الگوی ناصری است که دهه‌ها بر مصر حاکم بوده. در میان جوامع عرب، طرح عملگرایانه ریاض در حال پیشی گرفتن از گفتمان ملی‌گرایانه قاهره است و حتی برداشت‌ها از هویت عربی را بازتعریف می‌کند؛ به‌گونه‌ای که برخی سعودی‌ها استدلال می‌کنند مصری‌ها اساسا عرب نیستند بلکه صرفا «مردمان ساکن شمال آفریقا و عربی‌زبان» هستند و بنابراین نه می‌توانند و نه می‌خواهند رهبری خاورمیانه را بر عهده بگیرند.

این رویارویی نشانه یک بازآرایی بنیادین است. تضعیف همکاری‌ها موجب تکه‌تکه شدن اقدامات جمعی اعراب در موضوعات حیاتی از غزه تا مناقشات آبی نیل می‌شود و در نتیجه، نزاع‌های منطقه‌ای به حوزه‌های نفوذ رقیب کشیده خواهد شد. عبدالفتاح السیسی اکنون با معمایی حل‌نشدنی روبه‌روست: بدون کمک‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس، خطر فروپاشی وجود دارد اما پذیرش خواسته‌های عربستان برای اصلاحات – به‌ویژه در ساختار اقتصادی ارتش – اساس رژیم السیسی را تهدید می‌کند.

از همین رو می‌توان گفت احتمالا در سال‌های آینده شاهد تشدید مرحله‌بندی‌شده تنش‌ها خواهیم بود – محدودیت بر نیروی کار، انحراف سرمایه‌گذاری، جنگ رسانه‌ای – بدون گسست کامل. عربستان می‌داند که فروپاشی مصر بی‌ثباتی غیرقابل‌قبولی برای منطقه ایجاد می‌کند و مصر نیز باور دارد که رویارویی مستقیم سقوط اقتصادی‌اش را شتاب می‌بخشد.

با این حال، در حالی‌ که دو کشور در مسیر رویارویی قرار دارند، خاورمیانه در حال ورود به مرحله‌ای مخاطره‌آمیز است. در نهایت، این شکاف خاموش ممکن است تاثیری دگرگون‌کننده‌تر بر منطقه بگذارد و جای انقلاب‌ها یا جنگ‌های پر سر و صدایی که در دهه‌های اخیر تیتر اول رسانه‌ها بودند را بگیرد.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی