خبر مهم:

کد مطلب: ۱۸۸۶۴۴

دکتر علم صالح در گفتگو با تجارت‌نیوز

جمعه برجامی؛ ترامپ در برجام می‌ماند یا نه؟

جمعه برجامی؛ ترامپ در برجام می‌ماند یا نه؟

اگر با نگاهی کارشناسانه به معادلات بین‌المللی و عواقب خروج آمریکا از برجام بنگریم، ملاحظه می‌کنیم که خروج آمریکا از برجام برای ترامپ بهای گزافی دارد و این سوال مطرح می‌شود که برای ترامپ می‌صرفد که این بهای گزاف را بپردازد؟

برجام یکی از پربحث‌ترین مسایل سیاسی-اقتصادی سال‌های اخیر در ایران و طرف‌های مورد توافق آن است. ترامپ بارها برجام را مورد حمله قرار داده و با اعلام قصد خروج از آن به کرات این توافق را تهدید کرده است. اما اگر با نگاهی کارشناسانه به معادلات بین‌المللی و عواقب خروج آمریکا از برجام بنگریم، ملاحظه می‌کنیم که خروج آمریکا از برجام برای ترامپ بهای گزافی دارد و این سوال مطرح می‌شود که برای ترامپ می‌صرفد که این بهای گزاف را بپردازد؟

به گزارش خبرنگار تجارت‌نیوز ، برای پاسخ به این سوال به سراغ یکی از کارشناسان برتر مسائل سیاسی رفته‌ایم.

دکتر «علم صالح»، استاد روابط بین‌الملل و خاورمیانه‌شناسی دانشگاه لنکستر بریتانیا، عضو هیات رئیسه انجمن مطالعات خاورمیانه بریتانیا و فعال در حوزه‌های مطالعات امنیت، روابط بین‌الملل و سیاست خاورمیانه در پاسخ به سوال فوق، گفت‌وگویی با تجارت‌نیوز داشته است که به آن می‌پردازیم.

علل پافشاری ترامپ بر ضعف برجام

ترامپ در آخرین سخنرانی رسمی در حوزه برجام، به طور کلی این توافق را زیر پا نگذاشته و به لحاظ قانونی موضوعات مربوط به آن را روی دوش کنگره نهاده است. ضمن اینکه آخرین سخنرانی او بیش از این‌که مربوط به برجام باشد، به افزایش قدرت ایران از لحاظ نظامی و نفوذ آن در منطقه ربط داشته و بر این اساس برجام را نیرویی که منجر به تقویت بیشتر ایران در منطقه و جامعه جهانی خواهد شد، دانسته است.

ترامپ دچار تعارضی میان آن‌چه می‌خواهد و آن‌چه می‌تواند انجام دهد، شده است.

بدین ترتیب آخرین سخنان رسمی ترامپ در قبال برجام چند دلیل می‌توانند داشته باشند: اولین مورد مسائل شخصی وی است؛ ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به شدت با اوباما جدال و اختلاف فکری داشته و با بهانه برجام به شدت به او حمله می‌کرده است. لذا به رغم پذیرفتن طرف‌های مورد توافق و پایبندی و احترام کامل ایران به برجام، نمایش عملکرد مناسب توافق جامع هسته‌ای در حال حاضر برای ترامپ موضوع جالبی نخواهد بود.

این در حالی است که زیر پا نهادن این توافق بین‌المللی برای ترامپ در موقعیت فعلی امری بسیار دشوار است و انجام این کار توان بسیار بالایی می‌طلبد. لذا هم‌اکنون ترامپ دچار تعارضی میان آن‌چه می‌خواهد و آن‌چه می‌تواند انجام دهد، شده است.

موضوع دوم پس از مسایل شخصی ترامپ، بحث سیاست‌های داخلی آمریکاست. بدون شک ترامپ پیش از هر چیز نیم‌نگاهی به انتخابات بعدی دارد. بر این اساس ایجاد یک دشمن و تهدید خارجی لازمه سر و صداهای انتخاباتی و بازی‌های کنگره‌ای و جنگ میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان آن خواهد بود. لذا ترامپ برای انتخابات دوره بعد نیازمند موضوعی امنیتی است که خود را به عنوان قهرمانی که توانایی کنترل آن موضوع را داراست، نشان دهد.

اعتراض ترامپ به برنامه اتمی ایران ربط چندانی به موضوع برجام و برنامه اتمی نداشته و نگاه شخصی، سیاست‌های داخلی، معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده‌اند که ترامپ، ایرانی مقتدر به لحاظ نظامی، اقتصادی و سیاسی را برنتابد.

پس از نابودی و شکست داعش، تهدید داعشی از بین رفته و آمریکا به دنبال یک دشمن منطقه‌ای در خاورمیانه است که به نظر می‌رسد در حال حاضر گزینه‌ای بهتر از ایران در این منطقه وجود ندارد. بدین ترتیب وجود دشمن خارجی مثل ایران برای به سرمنزل مقصود رساندن سیاست‌های داخلی آمریکا و نمایش ترامپ جهت حفاظت از منافع آمریکا علیه کشوری که برای این منافع خطرساز خواهد بود، لازم است.

موضوع سوم به منافع منطقه‌ای ترامپ بازمی‌گردد. دو متحد ترامپ در منطقه -اسراییل و عربستان- دشمنی و رقابت شدید و عمیقی نسبت به ایران دارند و آمریکا برای حفظ منافعش در منطقه نیازمند رضایتمندی این دو متحد است. بر این اساس مصالح مشترک اقتصادی، امنیتی، نفتی، مالی و ژئواستراتژیکی که آمریکا با این دو کشور دارد، ممکن است این بار نیز منجر به بروز رفتار خصومت‌آمیز ترامپ -حداقل در کلام و شاید اندکی هم در عمل- نسبت به ایران شود.

موضوع بعدی که توضیح‌دهنده یکی از علل عملکرد فعلی ترامپ در قبال ایران است، به مسایل بین‌المللی بازمی‌گردد. قدرت یافتن روسیه هم‌راستا با قدرت روزافزون ایران در منطقه به لحاظ نظامی و اقتصادی، شکست اخیر داعش و نفوذ بالای روسیه در سوریه و ایران موضوعاتی‌اند که با در نظر گرفتن معادلات بین‌المللی منافع آمریکا در منطقه خاورمیانه را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند.

لذا همان‌گونه که اعلام شد، اعتراض ترامپ به برنامه اتمی ایران ربط چندانی به موضوع برجام و برنامه اتمی نداشته و نگاه شخصی، سیاست‌های داخلی، معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده‌اند که ترامپ، ایرانی مقتدر به لحاظ نظامی، اقتصادی و سیاسی را برنتابد.

توانستن خواستن نیست!

پاسخ این پرسش که آیا ترامپ می‌تواند برجام را لغو کند، قطعا آری است اما نکته‌ای که نباید فراموش شود این است که در سیاست صرفا توانستن کافی نیست و عواقب و نتایج عمل موید موفقیت یا عدم موفقیت آن است.

خروج آمریکا از توافق نه تنها اثر منفی بر ایران نخواهد گذاشت، بلکه به منزوی شدن خود آمریکا خواهد انجامید.

بدین ترتیب این سوال مطرح است که آیا با خروج آمریکا از برجام مصالح این کشور حفظ یا بهتر خواهد شد؟ به وضوح مشخص است که اروپا و سایر شرکای اقتصادی مهم ایران کاملا به برجام پایبند خواهند ماند. از طرفی لغو برجام از سوی آمریکا و ایجاد تحریم‌های جدید ضربه آنچنانی به ایران نخواهد زد چرا که ایران در شرایط خیلی بدتر توانسته تا حد قابل توجهی بر مشکلات اقتصادی‌اش فایق آید.

حال با در نظر گرفتن این موضوع که تقریبا تمام جامعه جهانی و کلیه شرکای اقتصادی ایران -به جز آمریکا که البته ایران در 40 سال اخیر هیچ وقت با این کشور رابطه‌ای نداشته که حال قطع رابطه بتواند اثر خاصی داشته باشد- موافق برجام هستند، خروج آمریکا از توافق نه تنها اثر منفی بر ایران نخواهد گذاشت، بلکه به منزوی شدن خود آمریکا خواهد انجامید. ضمن این‌که این اقدام می‌تواند زمینه‌ساز نزدیکی بیشتر ایران به جامعه جهانی به لحاظ اقتصادی و استراتژیک -بالاخص به روسیه و چین- شود که جمله این اتفاقات مبین سیاست‌های غلط آمریکا علیه ایران خواهند بود.

عارضه مهم بعدی که پس از لغو برجام دامن‌گیر آمریکا خواهد شد، زیر سوال رفتن شدید اعتبار بین‌المللی و دیپلماتیک این کشور در معاهدات آتی‌اش است. این مسئله زمانی پررنگ‌تر می‌شود که بحث کره شمالی مطرح می‌شود. آمریکا چگونه می‌تواند با کره شمالی به مذاکره بنشیند، در حالی که سیاست‌گذاری‌هایش نشان داده به معاهدات پایبند نیست و اقدامات غیرقابل پیش‌بینی دارد؟

بدین ترتیب با لحاظ کردن موارد بالا به این نتیجه می‌رسیم که آمریکا برای لغو برجام باید بهایی بپردازد که سودی در پی آن نیست، در حالی که منافع ایران پس از خروج آمریکا از برجام بیش از ضررهای این اقدام خواهند بود.

اروپا دیگر خام آمریکا نمی‌شود

موضوع مهم دیگری که در بحث برجام مطرح می‌شود این است که بسیار بعید به نظر می‌رسد رابطه کشورهای اروپایی با ایران در پسابرجام صرفا مربوط به مسایل مالی و اقتصادی باشد، چرا که ارزش تفاهم‌نامه‌های منعقدشده میان ایران و این کشورها در قیاس با اقتصادهای بزرگی مثل آلمان، انگلیس و فرانسه بسیار ناچیز می‌نماید. به عبارت دیگر اگر صرفا مسئله مالی توافق مد نظر این کشورها بود، به راحتی می‌توانستند ایران را کنار بگذارند.

مسئله بسیار پیچیده‌تر است، تمام این کشورها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در معاهده برجام دخیلند و در نهایت با این اقدام بر مشروعیت خود در مقابل جامعه جهانی و افکار عمومی مردم کشورهایشان صحه خواهند گذاشت. کشورهای اروپایی خوب می‌دانند که اقدامات پیشین آمریکا در سیاست‌های خارجی -از جمله حمله به عراق، محور شرارت خواندن ایران و جنگ با افغانستان- غلط بوده و نباید دوباره وارد چنین اشتباهات تاریخی شوند، خصوصا زمانی که هیچ بهانه‌ای وجود ندارد.

فرجام برجام

بدون تردید آمریکا تلاش خواهد کرد که تحریم‌های جانبی بیشتری علیه ایران اعمال کند اما همان‌گونه که اعلام شد اثرگذاری این تحریم‌ها بر ایران بسیار کمتر خواهد بود. تحریم‌های آمریکا علیه ایران پیشینه‌ای 40 ساله داشته و تحریم‌های بیشتر نیز نمی‌توانند فشار بیشتری به ایران وارد کنند.

در حال حاضر آمریکا بهانه‌ای برای لغو برجام ندارد ولی با وادار کردن ایران به اشتباه در تلاش است، بهانه‌ای به دست آورد.

تنها اتفاق اقتصادی مهم این بحث، معامله ایران با بوئینگ است که اگر ترامپ بخواهد آن را لغو کند -که بعید به نظر می‌رسد این کار را انجام دهد- علاوه بر زیر سوال رفتن مشروعیت تعهدات و دیپلماسی کشورش، باید هزینه‌های سنگینی در قبال این لغو بپردازد.

موضوع دیگری که در حوزه برجام بااهمیت است، تلاش آمریکا برای برانگیختن و ایجاد عکس‌العمل منفی و نامعقول از سوی ایران است که از آن بهانه‌ای بسازد تا بتواند بدون پرداخت هزینه به راحتی زمینه‌ساز لغو این توافق شود. به عبارت دیگر در حال حاضر آمریکا بهانه‌ای برای لغو برجام ندارد ولی با وادار کردن ایران به اشتباه در تلاش است، بهانه‌ای به دست آورد.

ضمن این‌که تظاهرات اخیر مردم ایران نمی‌تواند دستاویزی برای ترامپ در جهت لغو برجام باشد. آمریکا بارها ارجحیت مصالحش را بر مصالح مردم ایران نشان داده و بارزترین مثال این رفتار، کودتای 1953 علیه مصدق است.

ضمن این‌که کشورهای زیادی در منطقه حضور دارند که دموکراسی در آن‌ها برقرار نیست و حقوق بشر را رعایت نمی‌کنند اما آمریکا روابط بسیار خوبی با آن‌ها دارد. جهان به خوبی دوگانگی سیاست‌های آمریکا و استفاده ابزاری از آن‌ها را درک کرده و در چنین شرایطی بهانه قرار دادن عدم رعایت حقوق بشر در ایران برای لغو برجام از سوی آمریکا، موضوع قابل قبولی نیست.

از سوی دیگر پس از تظاهرات داخلی مردم ایران، تشکیل جلسه شورای امنیت شکست بزرگی برای ترامپ بوده و جامعه جهانی بیش از پیش متوجه غیرعقلانی بودن رفتار وی شده است. بسیاری از نمایندگان حاضر در این جلسه به آمریکا گوشزد کرده‌اند که این موضوع هیچ ربطی به شورای امنیت نداشته و نشان‌دهنده غرض‌ورزی و رفتار غیرعاقلانه، غیرقانونی و خلاف عرف روابط بین‌الملل این کشور بوده است.

بهترین عکس‌العمل ایران در قبال رفتار غیرعقلایی ترامپ، خونسردی و ادامه مسیر خود است. ضمن این که ایران نباید وارد مذاکره جدیدی در خصوص بازنگری برجام شود چرا که در حال حاضر در بهترین شرایط قرار گرفته و جامعه جهانی نیز برجام را مشروع دانسته است.

مصاحبه و تنظیم: پانیذ نوربخش

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.

  • شهروند

    این تحلیل به جهت ناآشنایی تخصصی آقای دکتر با علم سیاست و علم قراردادها و حقوق ایالات متحده، متاسفانه با گمانه زنی غیر علمی و غیر دقیق انجام شده است. تصمیم کیری در شورای امنیت موضوع برد و باخت و شکست و پیروزی نیست. اعضای مشخصی دارد، با حق وتو که نتیجه تصمیم گیری را گاهی با توجه به موضوع و کشور می توان با توجه به مسئله توازن و عدم توازن قوا در جهان از پیش پیش بینی کرد.از سوی دیگر، ایالات متحده در هیچ تصمیمی، خسارات ناشی از نقض قراردادی که برای آن توجیه قانونی خود را دارد معیار قرار نمی دهد. اگر چنین بود که عمر دیوان داوری ایران ایالات متحده چنین دراز نبود. به نظرم در مصاحبه و تحلیل مسائل روز شما یا کارشناس محترم باید مشخص بفرمایید که تحلیل محدود به دریچه دید و دانش و دریافت کارشناس محترم است. در این گفتگو سه مبحث جنگ و تحریم و برجام و شورای امنیت و اقدامات یک و چندجانبه و اقدامات اطراف برجام همگی خلط موضوع شده است.