موضوعات داغ: # آمریکا # اپل # استان کهگیلویه و بویراحمد # تعطیلی ادارات # تعطیلی مدارس # کالاهای وارداتی # خرید نقره # قیمت شمش نقره
علی واعظ، تحلیلگر مسائل بین‌الملل، در گفت‌وگو با «تجارت‌نیوز»:

در دولت ترامپ فقط یک نفر به فکر مذاکره با ایران است؛ خود ترامپ!

تحلیلگر مسائل بین‌الملل معتقد است: در دولت ترامپ تنها یک نفر علاقه‌مند به رسیدن به یک توافق برد-برد با ایران است و او شخص رئیس‌جمهور آمریکا یعنی خود ترامپ است. هیج فردی از اطرافیان او مانند ترامپ انگیزه دستیابی به توافق با ایران را ندارند.

به گزارش تجارت نیوز، «اگر در طرف مقابل درک درستی از اینکه ترامپ چه می‌خواهد وجود داشته باشد آن وقت می‌توان سیاست بهتری را در مذاکرات پیش رو با ایران تبیین کرد چرا که ترامپ علاقه‌مند به اقدامات نمایشی است. مانند دیداری که با رهبر کره شمالی داشت. علاقه‌مند به توافق‌هایی است که از عمق زیادی برخوردار و یا فنی نیستند اما او را در شرایطی قرار می‌دهند تا ادعا کند دستاورد‌هایی داشته است که هیچ رئیس‌جمهوری توانایی دستیابی به آن‌ها را نداشته است.»

علی واعظ، تحلیلگر مسائل بین‌الملل و مسئول میز ایران در گروه بین‌المللی بحران با اشاره به مطالب بالا، در رابطه با میانجی‌گری کشور‌های دیگر برای انجام یک گفت‌وگوی دوجانبه میان تهران و واشنگتن معتقد است: «گفت‌وگو از طریق واسطه برای ترامپ شاید در گام نخست و برای هماهنگ کردن یک دیدار راهگشا باشد اما در نهایت راه به جایی نمی‌برد. بنابراین دیدار مستقیم با رئیس‌جمهور جدید آمریکا جزئی از ملزومات دیپلماسی رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده است.»

واعظ در خلال گفت‌وگو با تجارت‌نیوز بر این موضوع تأکید می‌کند که «با ترامپ نمی‌توان به یک توافق ۱۵۹ صفحه‌ای مانند برجام رسید بلکه با او باید به یک توافق یک صفحه‌ای رسید و در عین حال باید به امتیازاتی دست یافت که فراتر از امتیازاتی باشد که در توافق با بایدن و یا اوباما به دست آمد؛ اگر به این شکل باشد در اینصورت تهدید ترامپ تبدیل به یک فرصت می‌شود چرا که او تنها رئیس‌جمهوری است که در طول ۴۶ سالی که از عمر جمهوری اسلامی سپری شده می‌تواند کنگره را تسلیم سیاست‌های خود کند.»

او همچنین در رابطه با امکان مخالفت کنگره با هر گونه توافقی میان ایران و آمریکا نیز خاطرنشان می‌کند: «اگر ترامپ به یک توافق با ایران دست پیدا کند ممکن است که بعضی از جمهوری‌خواهان در کنگره اعتراضاتی را مطرح کنند اما به هیچ وجه از توافق او جلوگیری نمی‌کنند. این در حالی است که اوباما و بایدن حتی نمی‌توانستند خواب این شرایط را ببینند که کنگره دخالتی در امتیازاتی که به ایران داده می‌شود، نداشته باشد.» مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

***

در حال حاضر فاکتور ایران در مسائل میان آمریکا با روسیه از اهمیت چندان زیادی برخوردار نیست

*مقامات روسیه و آمریکا طی هفته‌های اخیر دیداری در ریاض با هدف بررسی آتش‌بس در جنگ مسکو با کی‌یف داشتند. آیا ایران یکی از کارت‌های بازی این دیدار بود؟

فکر نمی‌کنم در حال حاضر فاکتور ایران در مسائل میان آمریکا با روسیه از اهمیت چندان زیادی برخوردار باشد. برای اینکه این رابطه‌ای است که محدودیت‌های خودش را پیش از این نشان داده است و اگر آمریکا بخواهد از فشار حداکثری دولت دوم ترامپ بر ایران اطمینان داشته باشد باید بر چین متمرکز شود و نه روسیه. اما در نهایت بعید نیست اگر روسیه و آمریکا بتوانند در موضوع اوکراین به اتفاق نظری دست پیدا کنند، پس از آن توافقات دیگری هم داشته باشند. در این صورت اعمال محدودیت بر همکاری‌های نظامی میان روسیه و ایران یکی از این موارد است. اما همانطور که اشاره کردم به نظرم هنوز برای صحبت در این مورد و رسیدن به این مرحله زود است. در حال حاضر سد بزرگ، یافتن راه‌حلی برای گذر از بحران اوکراین است و پس از آن ممکن است با کارت ایران هم بازی شود.

اطرافیان ترامپ تلاش خواهند کرد تا او را به سمت فشار حداکثری علیه ایران سوق دهند

*وضعیت ایران در منطقه و جهان را به چه صورت ارزیابی می‌کنید؟

قابل پیش‌بینی بود که اگر ایران پیش از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ نتواند به یک کانال ارتباطی با او دست پیدا کند و وعده‌ای را برای توافق با رئیس‌جمهور جدید آمریکا روی میز قرار دهد تا از بازگشت فشار حداکثری علیه خود جلوگیری کند، اطرافیان ترامپ تلاش خواهند کرد تا او را به سمت فشار حداکثری علیه ایران سوق دهند.

در دولت ترامپ فقط شخص ترامپ خواهان توافق برد-برد با ایران است

**منظور شما از اطرافیان ترامپ مارکو روبیو و ونس است؟

در دولت ترامپ تنها یک نفر علاقه‌مند به رسیدن به یک توافق برد-برد با ایران است و او شخص رئیس‌جمهور آمریکا یعنی خود ترامپ است. هیج فردی از اطرافیان او مانند ترامپ انگیزه دستیابی به توافق با ایران را ندارند. اطرافیان رئیس‌جمهور آمریکا فشار حداکثری را به عنوان یک وسیله برای دستیابی به یک غایت نهایی دنبال نمی‌کنند بلکه آن را هدف نهایی می‌دانند و خواهان به زانو درآوردن و یا تغییر نظام در ایران هستند. البته استیو ویتکاف که گفته می‌شد ممکن است مسئولیت پرونده ایران در دولت ترامپ را بر عهده بگیرد با دیگر مقامات دولت او تفاوت‌هایی دارد و هم‌نظر با رئیس‌جمهور آمریکا است. از این لحاظ که بار ایدئولوژیکی که بر روی دوش دیگر اعضای کابینه ترامپ است برای این فرد چندان مهم و حائز اهمیت نیست.

دونالد ترامپ با همه اشکالاتی که به او وارد است خواستار یک توافق با ایران است

**سپردن پرونده ایران به ویتکاف که هنوز منتفی نشده است؟

ویتکاف در حال حاضر مسئولیت دو پرونده بسیار حساس و حجیم دیگر را بر عهده دارد زیرا پرونده‌های اوکراین و غزه به این فرد سپرده شده است. بنابراین این اطمینان وجود ندارد که بتواند مسئولیت پرونده ایران را نیز بپذیرد. البته معاون او یعنی مورگان اورتگاس از بزرگترین دشمنان رسیدن به توافق با ایران است. اما به صورت کلی باید به این نکته هم توجه کنیم که در جمهوری اسلامی یک مشکل اساسی وجود دارد و آن هم این است که کاری که در دولت ترامپ انجام می‌شود را جدی‌تر از اظهارات شخص رئیس‌جمهور آمریکا قلمداد می‌کنند. یعنی به جای اینکه به سخنان ترامپ توجه کنند به عملکرد دولت او که متشکل از تمامی وزرا، معاونان و مشاوران است می‌نگرند و نمی‌توانند از فرصتی که میان اظهارات ترامپ و همچنین اطرافیان او وجود دارد استفاده کنند. باید بپذیریم که دونالد ترامپ با همه اشکالاتی که به او وارد است خواستار یک توافق با ایران است که نشانه‌های آن هم در دولت نخست او و هم در دولت دوم، به وضوح قابل مشاهده است.

مشکل ایران این است که به عملکرد دولت ترامپ بیش از گفته‌های ترامپ توجه می‌کنند

*یعنی نگاه ایران به این موضوع است که موجب شده از فرصت مذاکره استفاده نشود؟

بله همینطور است. پس از تحولات یک ساله و‌ اندی اخیر در منطقه، غرب از این زاویه به ایران نگاه می‌کند که موقعیت ایران تضعیف شده و اگر بخواهند در شرایطی که فشار حداکثری علیه ایران اعمال شده پای میز مذاکره با غرب بنشینند تنها نتیجه آن استفاده تبلیغاتی ترامپ از این موقعیت است. یا اینکه باعث خواهد شد تا شرایط رئیس جمهور جدید آمریکا به ایران تحمیل شود. این دیدگاه درستی نیست و در طول زمان تنها موجب تضعیف بیشتر ایران خواهد شد.

باید بپذیریم که با از دست دادن فرصت پیش رو ایران در گوشه رینگ و در شرایط تضعیف شده‌تر، گزینه‌های غیرجذاب‌تری خواهد داشت. معتقدم در حال حاضر چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم باید کاری که کانادا، مکزیک، پاناما و کلمبیا در ماه نخست ریاست‌جمهوری ترامپ انجام دادند را ایران هم انجام دهد؛ همه این کشور‌ها با تهدید تعرفه‌های بالاتر از سوی رئیس جمهور جدید آمریکا مورد تهدید قرار گرفتند. اما با برقراری یک تماس سطح بالا با دونالد ترامپ و ارائه امتیازات محدود توانستند شرایطی را ایجاد کنند که تهدیدات‌ علیه‌ آنها معلق شود.

این گمان وجود دارد در صورتی که ایران وعده یک دیدار میان پزشکیان را به ترامپ بدهد، رئیس جمهور جدید آمریکا حاضر شود تا فشار حداکثری علیه ایران را معلق کند، حتی با وجود مخالفت تمامی اطرافیان خود. این پیشنهاد هم می‌تواند به صورت مستقیم از سوی ایران ارائه شود و یا از طریق واسطه‌ای مانند‌ امیر قطر یا محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی.

در حال حاضر مقامات جمهوری اسلامی منتظر هستند که سه کشور اروپایی نمایندگانشان را به واشینگتن بفرستند تا درک بهتری از استراتژی ترامپ برای مذاکره پیدا کنند. اما از این جهت که هنوز مسئول پرونده ایران در دولت ترامپ مشخص نیست سفر مقامات سه کشور اروپایی به واشنگتن هم صورت نگرفته است و زمان گرانبها نیز در حال از دست رفتن است؛ با توجه به نزدیک شدن به موعد استفاده از مکانیسم ماشه زمان واقعاً یک مؤلفه حیاتی در روند پیش رو است.

هر فردی غیر از ویتکاف حتماً به اروپایی‌ها فشار خواهد آورد که از مکانیسم ماشه نه در تابستان سال آینده بلکه در همین بهار پیش رو علیه ایران استفاده کنند

به نظر من رویکرد اشتباهی است که مقامات ایران منتظر باشند یک نماینده ویژه از سوی ترامپ مشخص شود و این نماینده ویژه بخواهد دیدگاه‌های دولت او را برای اروپایی‌ها تبیین کند تا آن‌ها نیز به نوبه خود این کار را برای ایرانی‌ها انجام دهند. از دیدگاه بنده هر فردی غیر از ویتکاف حتماً به اروپایی‌ها فشار خواهد آورد که از مکانیسم ماشه نه در تابستان سال آینده بلکه در همین بهار پیش رو علیه ایران استفاده کنند.

در حال حاضر بهترین سیاست و استراتژی استفاده از علاقه ترامپ برای ملاقات با همتای ایرانی او نسبت به تغییر روند فشار حداکثری است

خواسته‌های آمریکا در واقع غنی‌سازی صفر و توافقی است که با لیبی به دست آمد که شاهد بودیم براساس ان لیبی برنامه هسته‌ایش را جمع کرد و به خارج از این کشور فرستاد. بنابراین صبر کردن برای اینکه رتبه‌ پایین‌تر سیاست آمریکا – مسئول پرونده ایران – مشخص شود تا مقامات تهران براساس آن تصمیم‌گیری کنند اشتباه فاحشی است. به گمان من در حال حاضر بهترین سیاست و استراتژی استفاده از علاقه ترامپ برای ملاقات با همتای ایرانی او نسبت به تغییر روند فشار حداکثری است.

اما با این حال می‌دانم با توجه به رابطه‌ای که میان ایران و دونالد ترامپ وجود دارد و با توجه به هزینه سیاسی دیپلماسی نمایشی با ترامپ بسیار بعید است که مسئولین در ایران به این رویکرد تن دهند در حالی که یک تلفن ساده و یک ملاقات می‌تواند از ضرر بسیار تأسف‌باری که دولت ترامپ متوجه ایران می‌کند، جلوگیری کرد.

هیچ سناتوری در کنگره یارای اعتراض به توافق ترامپ با ایران را نخواهد داشت

*از دیدگاه شما در این برهه زمانی، ایران و آمریکا بدون حضور هیچ میانجی و یا حلقه واسطی باید پای میز مذاکرات دو جانبه بنشینند. موضوعی که برخی از دیپلمات‌های ایرانی نیز به آن اشاره کرده‌اند.

بله همینطور است. اگر در طرف مقابل درک درستی از اینکه ترامپ چه می‌خواهد وجود داشته باشد آن وقت می‌توان سیاست بهتری را تبیین کرد. ترامپ علاقه‌مند به اقدامات نمایشی است. مانند دیداری که با رهبر کره شمالی داشت. علاقه‌مند به توافق‌هایی است که از عمق زیاد و یا فنی برخوردار نیستند اما او را در شرایطی قرار می‌دهند تا ادعا کند دستاورد‌هایی داشته است که هیچ رئیس‌جمهوری توانایی دستیابی به آن‌ها را نداشته است.

بنابراین اگر شما با این دانش بخواهید با ترامپ برخورد کنید در می‌یابید که گفت‌وگو از طریق واسطه برای او شاید در گام نخست و برای هماهنگ کردن یک دیدار راهگشا باشد اما در نهایت راه به جایی نمی‌برد. بنابراین دیدار مستقیم با او جزیی از ملزومات دیپلماسی رئیس‌جمهور جدید آمریکا است.

بعد هم اینکه با ترامپ نمی‌توان یک توافق ۱۵۹ صفحه‌ای مانند برجام رسید. با او باید به یک توافق یک صفحه‌ای رسید و در عین حال به امتیازاتی دست یافت که فراتر از امتیازاتی باشد که در توافق با بایدن و یا اوباما به دست آمد. به این شکل تهدید ترامپ تبدیل به یک فرصت می‌شود چرا که او تنها رئیس‌جمهوری است که در طول ۴۶ سالی که از عمر جمهوری اسلامی سپری شده می‌تواند کنگره را تسلیم سیاست‌های خود کند. یعنی اگر ترامپ به یک توافق با ایران دست پیدا کند ممکن است که بعضی از جمهوری‌خواهان در کنگره اعتراضاتی را مطرح کنند اما به هیچ وجه از توافق او جلوگیری نمی‌کنند. در حالی که اوباما و بایدن حتی نمی‌توانستند خواب این شرایط را ببینند که کنگره دخالتی در امتیازاتی که به ایران داده می‌شود، نداشته باشد.

خروج از NPT به اسرائیل بهانه لازم را می‌دهد

*پیش بینی شما چیست؟ اگر توافقی به دست نیاید، چه شرایطی و اتفاقاتی را باید متصور بود؟

اگر توافقی به دست نیاید می‌توان شرایط آتی را به این شکل تصور کرد که در گام نخست مکانیسم ماشه طی هفته‌های آینده فعال می‌شود. بعد ایران از NPT خارج می‌شود. در اینصورت گره دیپلماسی به نحوی کور می‌شود که با دست قابل بازکردن نخواهد بود؛ بازگشت به شرایط پیش از استفاده کردن از مکانیسم ماشه نه تنها احتیاج به اجماع در سطح ۵ عضو دائم شورای امنیت دارد که این روز‌ها به راحتی به دست نمی‌آید بلکه موجب بازگشت خودکار تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران نیز می‌شود.

در اینصورت برای لغو این تحریم‌ها ما نیاز به اجماع ۲۷ عضو این اتحادیه نیز خواهیم داشت. بنابراین سنگی است که اگر به ته چاه بیفتد به راحتی قابل بیرون آوردن نخواهد بود. به این نکته هم توجه داشته باشید که خروج از NPT بهانه لازم را در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد که به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند.

البته اسرائیل در حال حاضر از لحاظ نظامی این قابلیت را ندارد که تمامی تأسیسات هسته‌ای ایران را نابود کند و فقط آمریکا است که از این توانایی برخوردار است. تنها کاری که اسرائیل می‌تواند انجام دهد این است که به برنامه هسته‌ای ایران ضربه بزند و آن را برای مدتی به عقب براند و از این فرصت برای تضعیف دولت مرکزی ایران هم استفاده کند. مشابه ضرباتی که به حزب الله در لبنان زد. یعنی عملیات خرابکارانه یا مورد هدف قرار دادن برخی از مسئولین ایرانی، تا آشوب داخلی ایجاد شود و ایران دیگر توان فعالیت‌های منطقه‌ای را نداشته باشد.

در واقع گزینه‌های پیش روی تهران این دو مورد هستند یا آقای پزشکیان که انتخاب شده بود تا سپر بلای مردم در ایران باشد حاضر به پرداخت هزینه خواهد بود و دیدار مستقیمی با شخص رئیس‌جمهور آمریکا و نه یکی از اعضای کابینه و یا اطرافیان ترامپ برگزار می‌کند و یا اینکه می‌پذیرد که برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده گشایش اقتصادی در ایران صورت نگیرد و خطرات درگیری نظامی با اسرائیل هم از همیشه بیشتر شود.

تجربه پیشین ترامپ با ایران، تهران را در تصمیم‌گیری مردد کرده است

*یعنی تلقی شما این است که غرب برنامه‌ای برای تغییر نظام سیاسی ایران ندارد و تنها خواهان اعمال فشار بیشتر بر ایران است؟

در حال حاضر سیاست منسجمی در غرب وجود ندارد و اروپایی‌ها منتظر هستند که ببینند ترامپ به چه صورتی عمل می‌کند اما در دولت آمریکا هم به هر حال یک طرف فقط ترامپ حضور دارد که خواهان توافق با ایران است و در سوی دیگر، تمامی دولتمردان او و برخی از سیاسیون آمریکا هستند که در ذهن‌شان این است که ایران در شرایط ضعف تاریخی قرار گرفته است و در این شرایط نباید ریسمان نجاتی را با یک توافق برد- برد در اختیار این کشور قرار داد و باید در این شرایط که نظام سیاسی ایران در لبه پرتگاه قرار گرفته است آن را به انتهای دره سوق داد.

اگر شما نگاهی به واکنش‌هایی که پس از امضای سند ترامپ برای اعمال فشار حداکثری در محافل سیاسی در ایران ابراز شد، داشته باشید مشاهده می‌کنید که تمامی تمرکز بر متنی است که تیم امنیت ملی کاخ سفید تهیه کرده است؛ ترامپ در زمان امضای این سند عنوان کرد که رضایتی برای امضای آن ندارد و‌ امیدوار است که آن را به مرحله اجرا نرساند. او همچنین تأکید کرد که خواهان تغییر نظام سیاسی ایران نیست و تنها به دنبال یک توافق هسته‌ای است. اما هیچ توجهی به این صحبت‌ها در تهران نشد.

باید توجه داشت هر کشوری که طی چند هفته پس از روی کار آمدن دولت جدید آمریکا توانست کاری در راستای منافع ملی کشورش انجام دهد تنها متمرکز بر گفته‌های ترامپ بود و نه اطرافیان و اعضای دولت او. به هر حال تجارب طولانی در این رابطه با توجه به مذاکرات ترامپ با مقامات کره شمالی، کانادا و پاناما و… وجود دارد. این کشور‌ها به اصطلاح رگ خواب ترامپ را به دست آورده‌اند و یا با توسل به آن توانسته‌اند با رئیس‌جمهور جدید آمریکا کنار بیایند. اما به گمان من به دلیل تجربه پیشینی که ایران از ترامپ دارد هنوز با این موضوع کنار نیامده است و غرور ایرانی هم اجاره نمی‌دهد که راهکاری در این رابطه در پیش بگیرد.

نظرات
آخرین اخبار
پربازدیدترین اخبار

وب‌گردی