کد مطلب: ۲۳۵۱۹۱

«یارانه سیاه ارزی» و ویروسِ پوپولیسم

بیم آن وجود دارد که نام حسن روحانی نیز همچون نام احمدی‌نژاد، به‌عنوان رییس جمهوری پوپولیست در تاریخ ایران ثبت شود.

در بین مثال‌های متعدد از رسوخ ویروس پوپولیسم و کم‌توجهی به دانش اقتصاد در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی دولت، صرفا به یک مثال درباره اعطای یارانه سیاه به دلار دولتی، آن هم در ابعاد نجومی، بسنده می‌کنم:

اعلام "تک‌نرخی شدن دلار در ۴۲۰۰ تومان" و تلقی معاملات در نرخ‌های بالاتر به مثابه "قاچاق مواد مخدر"، دقیقا یادآور سیاست بانک مرکزی دولت احمدی‌نژاد در بهمن ماه سال ۱۳۹۰ است؛ سیاستی که ظرف چند ماه به رشد انفجاری فسادهای ارزی و رشد نجومی ثروت‌های بادآورده ناشی از یارانه سیاه ارزی منجر شد.

جناب آقای روحانی، بجز «ایران» و «ونزوئلا» و «کره شمالی»، آیا می‌توانید فقط یک کشور دیگر در دنیا بیابید که در آن دو نرخ هم‌زمان برای دلار وجود داشته باشد؟ آیا می‌دانید اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان، پرداخت یارانه برای قیمت دلار را، یکی از غلیظ‌ترین مصادیق «یارانه سیاه و کثیف» می‌دانند؟

جناب آقای روحانی، نظرتان درباره سود بادآورده ۳۰ درصدی «ظرف یک روز» چیست؟ آقای رییس جمهور، آیا مطلع هستید که این سود بادآورده، هم‌اکنون در قالب فروش دلارهای نفتی بیت‌المال با قیمت‌گذاری مصنوعی به اصطلاح دولتی، هر روزه بین نورچشمی‌هایی توزیع می‌شود که دسترسی به رانت «دلار دولتی» دارند؟ آقای روحانی، آیا جنابعالی و اکثریت مشاوران اقتصادی‌تان، بارها دولت احمدی‌نژاد را به سبب ایجاد بساط سودهای بادآورده به واسطه دونرخی کردن بازار دلار تخطئه نکردید؟ جناب رییس جمهور، آیا رقم یارانه سیاه توزیع شده در دولت‌تان برای قیمت‌گذاری مصنوعی دلار دولتی را محاسبه کرده‌اید؟

بنابه محاسبه سرانگشتی نگارنده، یارانه سیاه و کثیف حدودا ۱۳۴ هزار میلیارد تومانی از مرداد ماه سال ۹۲ تا فروردین ماه سال ۹۷ توزیع شده است تا بانک مرکزی به پافشاری خود بر اختلاف قابل توجه بین قیمت واقعی دلار با قیمت دلار دولتی ادامه دهد (با فرض فروش سالانه ۴۵ میلیارد دلار به قیمت دولتی و وجود اختلاف متوسط ۶۵۰ تومانی بین قیمت دلار دولتی و دلار تعادلی).

اگر متوسط جمعیت هر خانوار را چهار نفر بگیریم، سیاست دلار دو نرخی، به معنای هزینه حدودا شش میلیون و ۷۰۰ هزار تومانی از جیب هر خانوار ایرانی بوده است.

جناب آقای روحانی، از جنابعالی می‌پرسم که چگونه شش میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به ازای هر خانواده چهار نفره ایرانی صرف سیاست پرفساد «دلار دو نرخی» شده، اما مدام داد دولت از نداشتن پول برای پرداخت یارانه نقدی بلند است؟

چرا این یارانه سیاه با این ارقام عظیم، از جیب مردم پرداخت شده است؟ برای اینکه رانت نامرئی گسترده‌ای در اختیار نورچشمی‌ها قرار گیرد؛ نورچشمی‌هایی که یا «واردکننده» هستند، یا «مسافران خارج از کشور» و یا «سوءاستفاده‌گران» که با دریافت دلار دولتی و فروش در بازار آزاد، می‌توانند در «یک روز» به سود بادآورده‌ای بیش از سود «یک‌ساله» سپرده بانکی برسند.

درباره اعطای یارانه سیاه در قالب دلار ارزان به گروه اول، یعنی واردکنندگان نورچشمی، آیا محض دلخوشی می‌توان فقط یک قلم کالای وارداتی را پیدا کرد که بتوانیم ادعا کنیم قیمت‌ش متناسب با قیمت دلار ارزان دولتی به فروش می‌رود؟

درباره اعطای یارانه سیاه به گروه دوم یعنی مسافران خارج از کشور (در قالب ارائه دلار ارزان دولتی)، چه منطقی می‌پذیرد که از بیت‌المال یارانه بپردازیم تا مشاغل گردشگری در سایر کشورها رونق بگیرد؟ آیا آذربایجان و ارمنستان و عربستان و عراق هم به مسافران عازم ایران، یارانه می‌پردازند؟

درباره گروه سوم دریافت‌کنندگان یارانه سیاه ، یعنی سوءاستفاده‌گرانی که دلار دولتی را دریافت می‌کنند تا بلافاصله در بازار آزاد بفروشند و سودهای بادآورده به جیب بزنند، آیا توجه داریم که دقیقا همین افراد به گروه فشار وسیعی تبدیل شده‌اند که روز به روز حاضرند مبالغ هنگفت‌تری را خرج کنند تا حمایت رسانه‌ای از دلار دو نرخی برقرار بماند؟

ماجرای تلخ سیاست‌گذاری‌های پوپولیستی در بازار ارز و پیامدهای ذکرشده‌ آن، صرفا «یکی از» مصادیق حلول ویروس پوپولیسم در دولت تدبیر و امید است. می‌توان مصادیق پررنگ دیگری را در «سیاست‌گذاری‌های بانکی»، «سیاست‌گذاری‌های اشتغال» و «سیاست‌گذاری‌های فقرزدایی» بر شمرد.

خلاصه اینکه ما رای‌دهندگان به دولت تدبیر و امید، فرصت محدودی داریم تا از ثبت شدن نام این دولت به‌عنوان یک «دولت پوپولیست» دیگر در تاریخ اقتصاد کشور، جلوگیری کنیم.

منبع: کانال «اقتصاد اجتماعی»

نظرات

مخاطب گرامی توجه فرمایید:
نظرات حاوی الفاظ نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد.