اعتباردهی در بورس تهران، به جای آنکه یک ابزار حمایتی و ساختاریافته باشد، در بسیاری مواقع بهویژه در روندهای نزولی، سرمایهگذار را تنها میگذارد. در حالی که در بورسهای پیشرفته مانند آمریکا، آلمان و ژاپن، معاملات اعتباری نهتنها با شفافیت و نرخهای معقول انجام میشود، بلکه با سیاستهای حمایتی و مدیریت ریسک همراه است. امین شجاعی، تحلیلگر ارشد بازار سرمایه در بخش سوم از سلسله یادداشتهای اختصاصی برای تجارتنیوز، که به بررسی شکاف بازار سرمایه ایران با اقتصادهای پیشرفته میپردازد، چالشهای اعتباردهی در بورس تهران را در مقایسه با الگوهای جهانی مورد واکاوی قرار داده است.
بازار مسکن ایران، در حالی وارد سال ۱۴۰۴ شده است که نشانههای یک رکود عمیق همراه با رشد قیمتی ظاهری در آن مشهود است. در یک دهه گذشته، بخش مسکن از کالای مصرفی خانوارها به ابزاری برای حفظ ارزش دارایی در برابر تورم تبدیل شده؛ تغییری بنیادین که هم ساختار تقاضا را دگرگون کرده و هم دسترسی به خانهدار شدن را برای طبقه متوسط به رؤیایی دور از دسترس بدل ساخته است.
اگرچه بورس ایران طی سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه قرار سرمایهگذاران خرد و کلان قرار گرفته و حتی از منظر سازمانی و ارکان بازار توسعه یافته است اما همچنان با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. اما این تفاوتها در چه جنبههایی نهفته است؟ این سوالیست که امین شجاعی، تحلیلگر ارشد بازار سرمایه در سلسله یادداشتهای اختصاصی برای تجارتنیوز، پاسخ آن را تشریح کرده است. در بخش دوم این یادداشتها زیرساختهای فناوری در بازار سهام ایران و کشورهای توسعهیافته مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
امین شجاعی، تحلیلگر بازار سرمایه در یادداشتی اختصاصی عملکرد صنعت حمل و نقل دریایی فعال در بازار سرمایه ایران را در بستر شرایط کلان اقتصادی کشور و تحریمهای بینالمللی مورد تحلیل قرار داده است. در این یاداداشت همچنین، آثار افزایش هزینههای سربار و اختلاف نرخ ارز مبادلهای و بازار آزاد بر سودآوری این صنعت بررسی شده است.
پائین بودن دستمزد از یک طرف موجب کاهش بهره وری نیروی کار و در نتیجه کاهش تولید بنگاه اقتصادی می شود، و ازطرف دیگر زمینه را برای خروج نیروهای با تجربه، و ماهر که برای بنگاه های کوچک و متوسط نقشی محوری دارند، فراهم خواهد کرد.
با وجود اینکه ماده (۴۱) قانون کار بر افزایش دستمزدها با توجه به تورم تأکید دارد، کارشناسان بازارگرا با تکیه بر نظریاتی که انسجام منطقی ندارند، افزایش دستمزدها را عامل رشد تورمی میدانند که در نهایت به جامعه آسیب میزند. نظریه «مارپیچ دستمزد-تورم» در واقع تبدیل به «پوشش تئوریک» عملیات کاهش پیوسته دستمزد واقعی کارگران شده است. بنابراین اثبات بیپایه بودن این تئوری اهمیت ویژهای دارد.
بانکهای تجاری معمولا ذخایر طلای خود را در قالب سکه یا شمش نگهداری میکنند تا از آنها برای انجام تراکنشهای بینالمللی یا بهعنوان یک پشتوانه مالی استفاده کنند. ذخایر طلای بانکمرکزی بهعنوان بخشی از داراییهای ارزی کشور نگهداری میشوند، اما بهدلایل مختلف، میزان دقیق ذخایر طلا در ایران همیشه بهطور رسمی اعلام نمیشود.
استارتآپها برای توسعه و رشد خود نیاز به جذب سرمایه دارند. سرمایهگذاران خطرپذیر(VCها) با هدف کسب سود وارد این شرکتها میشوند و انتظار دارند در زمانی معین، سرمایهگذاری آنها بههمراه سود مناسب بازگردد.
نگاهی به کارمزد توکنهای طلا (۰/۱۲ درصد) و پلتفرمهای طلا (حدود ۰/۵ درصد) نشان میدهد که با وجود کارمزد بالاتر، پلتفرمهای طلا، مورد استقبال قرار گرفتهاند و قاعدتا هرچقدر توکنهای داراییهای مالی گسترش پیدا کنند و اطلاعرسانی صحیح در مورد آنها انجام شود، ریسک وجود پلتفرمهای طلا میتواند کاهش پیدا کند.
با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا رویکردها در خصوص مذاکرات هستهای و صحبتها در خصوص این موضوع افزایش پیدا کرده است، بر این اساس اخبار ضد و نقیض زیادی پیرامون مذاکرات شنیده میشود و باید دید در نهایت مسیر بازار از تونل مذاکرات چگونه خواهد بود.
ارزیابی دقیق وضعیت مالی و عملکرد شرکتها در بازار سرمایه مستلزم تحلیلهای جامع و چندبعدی است که فراتر از صورتهای مالی میاندورهای مانند گزارشهای سهماهه یا 6 ماهه حرکت کند. این گزارشها اگرچه اطلاعاتی مقطعی ارائه میدهند، اما به دلیل تأثیرپذیری از نوسانات فصلی، تغییرات بازار و رویدادهای غیرمترقبه، نمیتوانند تصویر کاملی از سلامت مالی شرکتها ترسیم کنند. برای دستیابی به درک عمیقتر، تحلیلگران باید به بررسی روندهای بلندمدت، نسبتهای مالی، کیفیت سود، نقدینگی، اهرم مالی و سایر شاخصهای کلیدی عملکرد بپردازند.
از سال ۹۷ به اینسو که به دلیل تشدید تحریم ها، بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی از بودجه دولت حذف شد، به تدریج آثار سوءتدبیرها نمایان شده اند؛ و اگر تدبیری اساسی صورت نپذیرد، در آینده نزدیک آثار آن ها به صورت بحران های مخرب و علاج ناپذیر بروز خواهند نمود.
. در بررسی شاخصهای ارزندگی بازار، P/E بازار که به طور میانگین حدود ۸.۵ بوده، به حوالی ۷.۴ در مقطع فعلی رسیده و P/B بازار نیز به طور میانگین حدود ۳ بوده و در شرایط فعلی حدود ۲.۸۶ است.
یکی از ارکان آغاز رشد فعلی بازار بورس (با وجود ریسکهای سیاسی و حتی امنیتی کمرشکن) ایجاد بازار مبادله ارز و طلا و صدور مجوزهای متعدد جهت عرضه آزادانه ارز توسط صادرکنندگان بورسی و غیربورسی (خصوصا شرکتهای پتروشیمی) در این بازار و واقعیتر شدن درآمدهای آنهاست.
آشنایی با نوسانات بازار و ابزارهای مدیریت ریسک، از جمله اختیار معامله، برای هر سرمایهگذار ضروری است. با تحلیل دقیقتر و استفاده از شاخصهای مناسب، میتوان نوسانات را پیشبینی و در نتیجه تصمیمات بهتری در زمینه سرمایهگذاری اتخاذ کرد.
با رونق گرفتن بازار سرمایه میتوان به تامین مالی بنگاههای دولتی در بازار هم فکر کرد. مثلا اخیر ا بانکهای ملی و صادرات از طریق عرضه سهام توسعه نیشکر علاوه بر تامین مالی از بورس، مقدمات واگذاری یکی از شرکتهای بزرگ دولتی را فراهم کردند.