افزایش قیمت سهام (بالاتر از ارزش ذاتی تولید)، از طریق تاثیر بر ثروت و انتظارات در جامعه منجر به افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات میشود؛ و بر افزایش حجم نقدینگی نیز اثر گذار است. امروزه بسیاری از صاحب نظران بر این عقیدهاند که افزایش ارزش ریالی سهام، (بالاتر از ارزش ذاتی تولید آن)، منجر به رشد درونزای تورم در تمامی بخشهای اقتصادی خواهد شد (رحمانی 1399؛ نیلی 1399).
هنگامی که ارزش یک دارایی( مانند سهام ) افزایش دارد از طریق اثرگذاری بر ثروت خانوارها، بر تقاضای افراد برای دیگر کالاها اثر گذار خواهد بود. درواقع افراد پس از افزایش ارزش سهام خود، با فروش بخشی از آن اقدام به تهیه دیگر مایحتاج مورد نیاز خود خواهند کرد.
همچنین افراد در پی انتقال بخشی از ثروت به وجود آمده به دیگر داراییها خواهند رفت. این امر منجر به ایجاد تقاضا در بازارهای موازی و افزایش قیمت در این بازارها خواهد شد. از طرفی، بازدهی به وجود آمده در بازار سهام به وسیله ایجاد انتظارات، افراد را به اخذ وام و سرمایهگذاری بیشتر در این بخش از اقتصاد ترغیب میکند؛ که خود باعث ورود نقدینگی به این بازار و افزایش تقاضا و در نهایت ایجاد اثر تورمی ثانویه خواهد شد.
با توجه به توضیحات ذکر شده، افزایش قیمت سهام (بالاتر از ارزش ذاتی تولید) میتواند از طریق ایجاد تقاضا در دیگر بازارها، به افزایش قیمت تولیدات و دارایی شرکتها، (ودر نهایت به افزایش ارزش کل شرکتها )منجر شود.
افزایش قیمت سهام همچنین از طریق ایجاد انگیزه سرمایهگذاری در قیمت (و نه بازدهی) سهام، به ایجاد تقاضای کاذب در خود بازار سهام و ایجاد چرخه تورمی در اقتصاد کشور منجر خواهد شد. نکته قابل توجه در مورد اثرات به وجود آمده از منشا حباب قیمتی در بازار سهام، تاثیر افزایش قیمت سهام بر حجم پول است.
باورها در مورد معاملات سهام به این صورت است که در هنگام فروش سهام، افراد دیگری برای خرید سهام پرداخت وجه انجام میدهند، در نتیجه خرید و فروش در بازار سهام نمیتواند عاملی برای افزایش حجم پول باشد.
در پاسخ باید در نظر داشت که همه خریدها در بازار توسط آورده نقدی افراد انجام نمیشود. بلکه بخشی از تقاضای موجود ناشی از خریدهای اعتباری و وامهای اعطایی از طرف کارگزاریها است. افزایش حجم پول در بازار اوراق بهادار از دو طریق خریدهای اعتباری و اعطای تسهیلات ممکن میشود. این موضوع در کنار دیگر عوامل بر فشار تقاضا و کاهش عرضه ی سهام (و به تبع آن کاهش درصد شناوری سهام در بازار) تاثیر میگذارد.
در ساز و کار خرید اعتباری، کارگزاریها با وثیقه گذاشتن سهام افراد، به اعطای اعتبار به آنها برای خریدمجدد سهام اقدام میکنند. در سال 91 در نتیجه اعطای مبالغ بالای اعتبارات از طرف کارگزاریها ،سازمان بورس برای کاهش ریسک اعتباری شرکتهای کارگزاری، قوانینی را جهت کنترل اعتباردهی تنظیم نمود.
این قوانین که در 18ماده و 10تبصره ابلاغ شده بود سقف اعتبار دهی کارگزاریها به هر کد معاملاتی را کاهش داد. هیئت مدیره بورس اوراق بهادار در توجیه ایجاد محدودیتهای جدید برای پرداختهای اعتباری به رشد چشمگیر خرید و فروشهای اعتباری اشاره کرد که نشان از درجه اهمیت این موضوع در معاملات آن زمان دارد.
متاسفانه به دلیل عدم ارائه عمومی صورتهای مالی کارگزاریها، اطلاع دقیقی در مورد میزان تقاضای به وجود آمده از طرف خریدهای اعتباری (در سالهای 98 و99) در دسترس نیست؛ اما به نظر میرسد امروزه با افزایش تعداد کدهای معاملاتی موجود در بازار، مجموع اعتبارات اعطا شده به ارقام قابل توجهی رسیده باشد.
برای مثال اگر فرض شود 20 درصد کدهای فعال در بازار، به طور میانگین به اخذ اعتبار 200 میلیون ریالی اقدام کرده باشند، به مبلغی در حدود 200 هزار میلیارد ریال میرسیم که بسیار قابل توجه است.
از این منظر، افزایش ارزش سهام به معنای افزایش منابع موجود برای اخذ اعتبارات، به منظور معاملات آتی در بازار است. به این صورت که افراد با افزایش قیمت سهامشان میتوانند با به وثیقه گذاشتن آنها، اعتبارات بیشتر از کارگزاریها دریافت کنند.
باید اشاره کرد که معاملات اعتباری از طریق افزایش تقاضا و افزایش حجم پول به طور مستقیم بر تورم تاثیر میگذارد. همچنین با تقویت انتظارات تورمی رشد تورم در آینده را به دنبال ندارد.
همانطور که در جدول زیر مشاهده میشود ، نسبت ارزش جاری بازار سهام به تولید ناخالص داخلی از 25 درصد در سال 96 به بالاتر از 200درصد در سه ماهه اول سال 99 رسیده است.
این امر اقتصاد کشور را به سمت بن بست کشانده است. به این صورت که فروش سهام توسط صاحبان سهام به طور مستقیم بر نقدینگی و تورم اثر گذار خواهد بود و کاهش قیمت سهام نیز از طرق مختلف، از جمله عدم بازپرداخت وامهای دریافتی منجر به ایجاد مشکلات جدی در اقتصاد خواهد شد.
با توجه به توضیحات بالا، میتوان نتیجه گرفت اقتصاد کشور برای برونرفت از ناهنجاری ایجاد شده راهی جز متناسب نمودن ارزش سهام با ظرفیتهای تولیدی و پتانسیلهای موجود در تولید آتی، ندارد. دستیابی به موفقیت در رفع ناهنجاری در عملکرد بازار، از طریق افزایش ظرفیت بخش واقعی اقتصاد و یا کاهش قیمت سهام، متناسب با ظرفیتهای موجود، قابل حصول خواهد بود.
با توجه به تبعات محتمل ناشی از کاهش شدید قیمت سهام و همچنین با توجه به این نکته که دسترسی به ظرفیتهای تولید، متناسب با ارزش جاری بسیاری از شرکتهای بورسی دور از انتظار است. سیاستگذار باید با در نظر گرفتن ظرفیتهای موجود و بررسی شرایط جامعه، به اعمال سیاستهایی با ترکیب مناسبی از هر دو راه حل (کاهش قیمت سهام و افزایش ظرفیتهای تولیدی) اقدام کند.
برای مطالعه بیشتر یادداشت اقتصاد ایران بدون بورس؛ از کجا به کجا میرسیدیم؟ را بخوانید.
دوست عزیز بورس نمیتواند عامل تورم شود.
لطفا یه رفرنس از اقتصاددانهای مطرح دنیا بیاورید که گفته باشن بورس عامل تورم است!
شما در این مقاله فقط سمت فروش رو دیدید ولی سمت خرید رو ندیدید و به این استناد کردید.
وقتی شخصی یه سهم رو در قیمت خیلی بالا (بالاتر از ارزش ذاتی) میفروشد مطمئنا یه نفر در سمت مقابل همون سهم رو به همون قیمت خریده. پس ورود و خروج پولی صورت نگرفته.
صرفا با وجود تورم خریدار و فروشنده تصمیم گرفتن سهم رو در قیمت بالا معامله کنند.
لطفا در مورد رشد شارپی مسکن هم تحلیل بگذارید چرا فقط اقتصاددانهای ما رشد بورس را تورم زا می دانند رشد مسکن تورم ندارد چرا راهی برای اصلاح شاخص مسکن وجود ندارد
مسکن از سال ۸۰ تا به امروز قیمتش کاهش پیدا کرده. اون چیزی که اتفاق افتاده کاهش قدرت خرید مردم است
وقتی دولت به قشر ضعیف و کارگر جامعه اهمیت نمیده ،وبا حقوق چندر غاز صدسال هم کار کنه نمیتونه یه خونه بیست متری بخره …انتظار داری با مردم با سرمایه چندرغازشون چکار کنند ؟شاید فقط میتوانند زنده بمانند،حداقل نیمی از جمعیت ایران قشر ضعیف هستند.واقعا در تعجبم اینا تا کی میخوان بفهمن که مردم با این حقوق هیچ آینده خوبی ندارند . آدم نفهم هم اینو میفهمه
نظر کارشناسی خوبی بود ، ممنون
تیترهای هدفمند در راستای تخریب بازار سرمایه، تاثیر ضد تورمی بورس خیلی بیشتر از توهماتی است که در این مطلب به آن اشاره شده، در ایران حداقل اگر رتبه بندی در تورم زایی بازارها وجود داشته باشد قطعا بورس از این نظر در رده آخر قرار می گیرد، خریدهای اعتباری؟؟ جالبه خود نویسنده هم نمیدونه میزان این خریدها چقدره!! متهم های اصلی (دلالی دلار، سکه، مسکن، خودرو و…) رو ول کردین یقه بورس رو گرفتین؟؟ واقعا مشخص است چقدر صداقت در نوشتن این مقاله وجود دارد!!
خیلی خوبه که به مضرات بورس در این شرایط پرداخته بشود،وقتی همه جانبه دارن از بورس حمایت می کنن بسیار عالی هستش عده ای گوشه ای دیگر را به مردم نمایش بدهند، بورس جز سرمایه های مهم کشورها و اقتصادها هستش نمی شود با سکه، مسکن و… مقایسه کرد، بورس جای بازی برای نیست، دولت برای اینکه در کوتاه مدت بتواند از شر پول های آزاد رها بشود با تبلیغات کاذب این سرمایه بزرگ هر اقتصاد را به مرحله رکود خواهد کشاند که تا سالها کسی سراغش را نگیرد.
هدف فقط روشنگری بود.
ایا نتیجه این همه روشنگری در زمینه بازار بورس ریزش شدید ان و بدبخت شدن سهام داران خرد و تازه واردان که اکثرا قشر ضعیف جامعه بودند نبود؟ چرا این روشنگری ها در زمینه مسکن صورت نمی گیرد. وقتی ملک 4 برابر شده ایا ملک و ارزش شرکت ها رشد نداشته؟ وقتی دلار در عرض ده سال 25 برابر شده این نباید شاخص بورس حداقل برابر رشد دلار حرکت کرده باشد چرا سالهای قبل که اکثر بازار بورس ضرر بده بود و دلار و تورم مسکن و خودرو و گرانی بیداد میکرد روشنگری انجام نمی شد. اگر رشد بورس تورم زا بوده چرا اصلاح 30 درصدی ان از تورم کم نکرد از ارزش مسکن و اجناس کم نکرد؟
اگرچه بسیاری از سهم ها دچار حباب شده اند اما شایان ذکر است که ارزش بورس ایران در سال 97 یکصدمیلیارد دلار و اکنون حدود 300 میلیارد دلار است.با توجه به ورود شرکت های جدید در طی این سه سال و افزایش سرمایه از محل آورده نقدی شرکت های بورسی می توان گفت در حال حاضر ارزش تعدیل شده بازار 50 درصد بیش از سال 97 است و این درحالی است که هنوز نماد های بسیار جذابی برای خرید وجود دارد.
تا قبل 99 که بورس خبری توش نبود عامل تورم چی بود؟؟؟ پراید از کی قیمتش رفت بالا؟ دلار چی طلا چی؟؟
میشه انقدر چرند نگین???این نقدینگی توی بورس بره سمت دلار فاجعه تورم بیشتر میشه چرا برعکس میگین
ده ساله شاهد افزایش قیمت ها و تورم هستیم بورس تازه 3 ماهه افتاده رو دور
چه غلطا
به عبارت بالا تر از ارزش ذاتی تولید دقت کنید. شما در بازار دارید فولاد مبارکه را گران تر از بزرگترین شرکت های فولاد دنیا و ایران خودرو را بالاتر از ارزش رنو ،خریداری می کنید
من نمیدونم واقعا بورس باید تو قیمتهای بازار اثر بذاره یا نه ولی مطمئنا فروشنده های و عرضه کننده های ک ف ت ا ر صفت بازار ایران جدیدا یاد گرفتن به بورس نگاه میکنن طوری که قیمتارو با شاخص کل تنظیم میکنن البته وقتی شاخص بیاد پایین نه فقط برا بالارفتنش. کاریم ندارن که اصلا قیمت گوشی چه ربطی به کارخونه تشتک سازی تورقوز آباد داره فقط تا میبینن مردم دوزار پول دستشون اومده واسه همون دوزار ته جیب ملت نقشه میکشنو دندون تیز میکنن قیمتارو همچین هل میدن بالا که ادم خندش میگیره . به عنوان مثال وقتی قیمت دلار بین 15 تا 25تومن در نوسان ثابتی حرکت میکنه چرا از فروردین به اینور که بورس رشد زیادی داشته قیمیت گوشی ها بین 100 تا 200 درصد افزایش قیمت داشته ؟ قدیم بهونه دلارو نفت و تحریمو میگرفتن الان که تو این سه ماه هیچکدومه اینا شدت نداشته پس دلیلی جز نقشه کشیدن و دندون تیز کزدن واسه نقدینگی جدید دست مردم نمیبینم که قیمتهارو سوبله کردن پایینم نمیاد نمیدنم یا مردم مثه چی میرن میخرن یا اینا یاد گرفتن عرضه نمیکنن که قیمت نیاد پایین در کل من بودم بازار گوشی ایرانو با یه بشکه نفت آتیش میزدم بره به زباله دان تاریخ .
همه شدند کار شناس بازار بورس اما حتی شرکت عرض اولیه را هم بالاتر از قیمت ذاتی به مردم می دن