سهام شرکتهای دانشبنیان چقدر ارزش دارد؟
این روزها کمتر کسی را میبینیم که در مراودات روزمرهاش گریزی به واژه «بورس» نزند. کلید واژه بسیاری از مصاحبهها، مقالات و اخبار رسمی و غیررسمی «بازار سرمایه» شده است.
استفاده از اصطلاحات بورسی در محاورات روزمره مردم پرتکرارتر از قبل و رغبت عمومی برای سرمایهگذاری در این بازار به طرز معناداری نسبت به گذشته رشد داشته است. آمارهای رسمی سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار حاکی از عبور تعداد کدهای بورسی از مرز 12 میلیون عدد دارد.
نکته قابل تامل اینکه این تعداد سوای از حدود 35 میلیون نفری است که جزو مشمولان سهام عدالت هستند که اساسا هیچ کد بورسی تا قبل از این نداشتهاند. بالا آمدن رتبه الکسا سایت سازمان بورس و اوراق بهادار و یا حتی تعدادی از کارگزاریها و قرار گرفتن در لیست پر بازدیدترین سایتهای ایرانی نیز گواه این مطلب است که تحولی بزرگ در حال انجام است و نباید با یک تحلیل سطحی و ساده انگارانه با تعابیری از قبیل شاخص حبابی، سقوط بورس و امثالهمرونق بازار سرمایه و رشد معنادار شاخص را به یک امر موقتی و گذرا تنزل داد.
سال 98 را بسیاری از فعالین حوزه سرمایهگذاری، سال طلایی بورس نامیدند و یکی از عوامل اصلی رشد فزاینده شاخص در این سال را تزریق قابل توجه نقدینگی ارزیابی کردند.
نقدینگی وارد شده به بازار سرمایه در سال گذشته طبق آمارهای ارائه شده توسط رئیس سازمان بورس معادل 300 هزار میلیاردریال میباشد و نکته قابل تامل این که فقط و فقط در سه ماه اول سال جاری با استناد به همان منبع این رقم معادل 500 هزار میلیارد ریال بوده است.
همه این آمار و ارقام گویای یک مطلب است:"باید بپذیریم این بازار سرمایه دیگر آن بازار سرمایه سالهای قبل نیست" در طرف مقابل شاید هنوز خیلی زود باشد تا در مورد گذر اقتصاد کشور تنهاست در عوض تمرکز روی فعالیت اصلی خود از محوریت بانک به بازار سخن برانیم اما پرواضح است که بازار سرمایه در رقابت با بازار پول در صدد تثبیت خود به عنوانسکاندار تامین مالی برای بنگاههای اقتصادی است.
برکسی پوشیده نیست که بنگاههای اقتصادی کشور این روزها توجه خود را به جای آن که برروی موضوع فعالیت خود متمرکز نمایند، درگیر مسائل مرتبط با تامین مالی هستند آنطور که گویی مشکل تامین مالی جزو لاینفک دغدغه صاحبان کسب و کارها شده و سنگینی آن بر روح و روان کارآفرینان سایه افکنده و به این زودیها نیز عزمی برای رخت بر بستن در آن هویدا نیست.
از سوی دیگر در پازل اقتصادی کشور برنامهریزی برای رسیدن به ماموریت غیر ممکن"اقتصاد بدون اتکا به نفت "جای خود را به سرنوشت محتوم "درآمد نفتی صفر"داده است. صادرات بیش از 2 میلیون بشکه نفت در روز در سالهای نه چندان دور به چند صد هزار بشکه در روز تنزل یافته است،
قصه پرتکرار سقوط قیمت نفت در بازارهای جهانی نیز دیگر خبر شوکهکنندهای برای دولتمردان کشور نیست. برنامهریزان کلان کشور باور غلط «درآمدهای نفتی زمانی پایان مییابد که نفت پایان یابد» را کنار گذاشتند و مشخص شد که میتوان نفت داشت اما درآمد نفتی خیر!
منزه کردن بودجه نفت مسلک از درآمدهای نفتی که بیشاز 60 سال با افیون فروش ذخایر زیرزمینی میزیسته، نه یک انتخاب آزادانه بلکه تحمیل مبارکی است که انتخابی جز آن وجود نخواهد داشت.
با پیشرفت روز افزون علوم بشری، نقش دانش در تمام عرصههای اقتصادی، اجتماعی و یا حتی سیاسی پررنگتر از گذشته شده است.
شرکتهای دانشبنیان به عنوان بنگاههای اقتصادی مبتنی بر دانش نقش محوری در افزایش کمی وکیفی تولید و ایجاد ثروت در یک اقتصاد سالم دارند. افزایش خلاقیت و نوآوری در عرصه تولید کشور میتواند راهگشای مناسبی برای مصون نمودن اقتصاد از وابستگی به فناوریهای خارجی باشد همانطور که در فرمایشات مقام معظم رهبری بارها به اهمیت توجه ویژه به شرکتهای دانشبنیان اشاره شده و ایشان حرکت در مسیر تعالی زیستبوم مبتنیبر اقتصاد دانشبنیان را از موثرترین مولفههای اقتصاد مقاومتی با رویکرد جهش تولید قلمداد کردهاند.
در حال حاضر بیش از 5 هزار شرکت دانشبنیان در حال فعالیت هستند که حدود 400 شرکت علاوه بر عبور از فروش100 میلیارد ریال در سال موفق شده اند در شاخصهای کلیدی چون اشتغالزایی حجم صادرات، میزان تولید و امثالهم از استانداردهای قابل توجهی برخوردار شدند.
این آمار موید این مطلب است که از این پس شرکتهای دانشبنیان نقش پررنگتری در گرداندن چرخهای اقتصادی کشور خواهند داشت. با توجه به آنچه پیشتر گذشت از یکسو توسعه و تعمیق بازار سرمایه فرصتی مغتنم برای گسترش تامین مالی بنگاههای اقتصادی ایجاد نموده و از سوی دیگر حرکت از اقتصاد مبتنی بر نفت به اقتصاد دانش محور در دسترسترین نسخه علاج درد وابستگی به طلای سیاه خواهد بود.
حال وقت آن رسیده که شرکتهای دانشبنیان که پایهگذاری، قوام و تداوم فعالیت آنها مبتنی بر نوآوری، خلاقیت و دانش متخصصان و کارآفرینان داخلی است ماموریت و رسالت اصلی خود در خودکفایی اقتصادی کشور را به منصه ظهور بگذارند.
شرکتهای دانشبنیان به ویژه شرکتهای پیشگام که دارای زیر ساختهای لازم و مکفی برای ورود به بورس هستند میتوانند با انتشار سهام خود در بازار سرمایه علاوه بر تامین مالی مورد نیاز از دیگر مزایای آن مانند بروزرسانی ارزش واقعی شرکت، برندسازی و ایجاد اعتبار در سطح ملی و بینالمللی، استفاده معافیتهای مالیاتی ویژه، تسهیل در اخذ خدمات بانکی و بسیاری مزایای دیگر بهرهمند شوند.
البته باید در نظر داشت ورود یک شرکت به بازار سرمایه منوط به رعایت برخی الزامات و شرایط است. این شرایط شامل برخی الزامات عمومی و بعضی ملاحظات اختصاصی است. ضوابطی که متناسب با بازار وتابلوهای متفاوت متغیر است. مباحثی از قبیل میزان سرمایه ثبتی، تعداد سالهای فعالیت، سودآوری شرکت در ادوار مختلف و شفافیت صورتهای مالی از مواردی است که در صورت عدم رعایت الزامات آن در سالهای مالی مختلف میتواند مانع ورود شرکت به این بازار جذاب شود.
نظرات