برخی معتقدند انتخابات آمریکا و آینده روابط دو کشور بر نرخ ارز در بازار ایران اثرگذار است و برخی دیگر میگویند نرخ دلار بسته به عملکرد تیم اقتصادی دولت و شرایط داخلی است.
برای پاسخ به این سوال که سیاستهای بینالمللی و نحوه عملکرد تیم اقتصادی دولت، هر کدام چقدر در رسیدن نرخ دلار به ۳۲ هزار تومان نقش داشته، باید دید شرایط نرخ ارز قبل و بعد از برجام چه بوده و خروج آمریکا از برجام اثری بر اقتصاد ما و مولفههای مهم آن گذاشته است. آن زمان است که میتوان منصفانه قضاوت کرد.
در یک تقسیمبندی میتوان گفت تحریمها اصولا به تحریمهای محدود، جامع و هدفدار تقسیم میشوند. اما بعد از خروج آمریکا از برجام، دایره تحریمها در ایران از دایره تحریمهای محدود فراتر رفت و این تحریمهای جامع، واردات و صادرات و نقل و انتقالات مالی را هم شامل شد.
جز این، تحریم بانک مرکزی، تحریم مقامات سیاسی و حتی بستن حسابهای افراد ایرانی در خارج از کشور – با آنکه با اصول حقوق بینالملل در تضاد بود- به مجموعه تحریمهای قبل اضافه شد. از جمله محدودیتهای WTO در مورد بازرگانان بخش خصوصی و یا مقررات آزاد سیستم بانکی خصوصی مثل ICC در بانکداری بینالملل و دیگر موارد.
در این مرحله تحریمها کلیت نظام حاکم را هدف گرفته بود و هدف آن مشخصا تغییر رژیم یا براندازی بود که به نتیجه نرسید. اما شدت این تحریمها بر وضعیت زندگی مردم و معیشت آنان تاثیر منفی قابل توجهی گذاشت، اختلاف طبقاتی بیشتر شد و جامعه متوسط و حقوقبگیر نیز به زیر خط فقر رفتند.
۱۰ نتیجه تحریم ارزی ایران
اطلاعات آماری ما نشانگر این است که تحریمهای ارزی منجر به نتایج زیر شده است:
1-اختلال در مدیریت ذخایر
2-عدم امکان فروش نفت
3-عدم امکان دریافت وجوه ناشی از فروش نفت
4-عدم امکان خرید طلا
5-عدم امکان سپردهگذاری ارزی
6-جلوگیری از خرید و فروش اسکناس
7-قطع روابط کارگزاری
8-تحریم ناوگان حملونقل و بیمه
9-افزایش ریسکهای عملیاتی و اعتباری
10-حذف انجام معاملات فاینانس حتی ضمانتنامه و اعتبار اسنادی
تحریمها چگونه تورمزا شد؟
جدای از مشکل واردات ارز به کشورِ منابع درآمدی ایران هم به شدت کاهش یافته است. پیش از امضای برجام، صادرات نفت ایران روزانه یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بود. این مقدار بعد از امضای برجام به سه میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه در روز رسید، حدود ۳ برابر. اما خروج ترامپ از برجام و تحریم نفت ایران، میزان صادرات ما را به کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه رسانده است.
بعد از امضای برجام ایران توانست ناوگان حملونقل هوایی خود را نوسازی کند. خرید 20 هواپیمای کوتاه برد ای تی آر از فرانسه و ایتالیا و خرید ۸۰ فروند هواپیمای بویینگ از دستاوردهای برجام بود. چیزی که سبب شد ناوگان ایران بتواند پروازهای خود به اروپا را از سر بگیرد.
متعاقب خروج آمریکا از برجام ناوگان هوایی ما به لیست سیاه برگشت و پروازها به اروپا قطع شد. در دیگر موارد نیز قراردادهای سرمایهگذاری در ایران و همچنین تامین مالی پروژههای مختلف با خروج ترامپ از اروپا منتفی شد.
علیرغم تلاشهای اروپا برای ارتباط با ایران، هیچ همکاری بانکی شکل نگرفت. حتی اینستکس هم که قرار بود سازوکاری جهت واردات دارو و مواد غذایی ایجاد کند، کارایی لازم را پیدا نکرد.
بروز آثار تحریمها در اقتصاد ایران
با کاهش فروش نفت به کمتر از 400 هزار بشکه در روز، کسری بودجه به طور مشخص نمایان شد. چشم امید دولت به مالیاتها بود که رکود بخشهای مختلف اقتصادی توان مالیاتستانی دولت را کاهش داد.
از سوی دیگر کاهش هزینههای جاری دولت هم ممکن نبود. پس دولت جهت جبران کسری بودجه، اقدام به فروش دارائیهای خود و فروش اوراق بدهی کرد. لذا تمام عوامل و متغیرهای کلان اقتصادی که میتوانست تورم را کاهش دهد در مسیر درستی حرکت نکرد و حتی واردات که در ادوار گذشته لنگر تورم بود، کم شد.
کاهش قیمت نفت و عدم صادرات و فروش نفت از یک سو و عدم نقل و انتقالات ارزی از سوی دیگر سبب شد دسترسی دولت به منابع ارزی کاهش یابد.
از طرف دیگر همانطور که رئیس کل بانک مرکزی هم گفته وجوه حاصل از صادرات غیرنفتی به کاسه ارزی کشور برنمیگردد که یکی از دلایل آن رشد قیمت ارز است. رشد قیمت سبب شده صادرکنندگان تا آخرین مهلت عرضه ارز صادراتی خود، منتظر بمانند و از منافع قیمت بالای ارز استفاده کنند.
این همه سبب شده که تیم اقتصادی دولت نتواند از طریق فروش نفت و مالیات کسری بودجه خود را جبران کند و بانک مرکزی ناگزیر از چاپ اسکناس باشد. در این میان شیوع ویروس کرونا هم بر افزایش هزینههای جاری دولت دامن زده است.
در مجموع میتوان گفت سهم عملکرد تیم اقتصادی دولت در وضعیت فعلی بسیار کمتر از فشارهای ناشی از تحریم و خروج آمریکا از برجام است. چون مصارف ارزی کشور (جهت واردات، خروج سرمایه، واردات کالای قاچاق به کشور و سفتهبازی) بیش از دو برابر فروش نفت و صادرات غیرنفتی است. در این شرایط، طرف تقاضای ارز، قیمت آن را تعیین میکند و چون طرف عرضه پاسخگوی این نیاز نیست، نمیتواند تعیینکننده قیمت ارز در کشور باشد.
در نتیجه کاهش نرخ ارز، نیازمند آن است که مبادی ورود ارز به کشور باز شود که این مساله هم نیازمند این است که شرایط سیاسی کشور عادی شود و آمریکا به برجام بازگردد و تعاملات سیاسی با غرب تنظیم شود. تنها در آن صورت است که میتوان با عرضه ارز بیشتر، شاهد کاهش قیمت ارز باشیم.
(تحلیل تاثیر انتخابات آمریکا بر بازار ارز ایران، در ادامه پرونده ویژهای است که بخش آکادمی منتشر میکند. تاثیر اقتصاد بر دیگر بازارها را در روزهای آتی در صفحه آکادمی تجارتنیوز بخوانید.)
نمیدونم واقعا من چرا نمیفهمم خب کناه ما چیه؟ :((
گناه مردم این وسط چیست که اینطوری دارن له میشن؟
سلام
می بخشید،
مصارف ارزی کشور (جهت واردات، خروج سرمایه، واردات کالای قاچاق به کشور و سفتهبازی) ؟؟؟!!!
برای خروج سرمایه، قاچاق و سفته بازی دولت هیچ کاری نمی تواند انجام دهد؟؟!!
“خروج سرمایه، قاچاق و سفته بازی” در کشورهای دیگر هم مشکلی لاینحل است؟؟!!
وقتی ما بیشترین وارداتمان از چین و ترکیه است و از قضا بیشترین صادراتمان هم به همان کشورهاست، آیا دولت برای تبادل مالی با این کشورها و کاهش چشمگیر تقاضای ارزی در داخل در این ۸ سال هیچ کاری نمی توانست بکند؟؟!!
چرا قرارداد بلند مدت اقتصادی با چین ۵ سال است از طرف ایران معلق مانده و دولت اکنون که فشار تحریم ها زیاد شده به فکر آن افتاده؟؟!!
چرا تنها پیمان ارزی کشور با ترکیه که قرار بود گسترش بیابد و بدرد این روزهای تحریم بخورد در این دولت به پایان رسید؟؟!!
و چرا و چرا و چرا؟؟؟!!!
واقعا فکر می کنید این دولت تقصیری در وضع کنونی کشور ندارد؟؟!!
مواظب باشیم، این مطالب ثبت می شود و تاریخ در مورد ما قضاوت خواهد کرد!!!
یا حق
باسلام خدمت حسن آقا
درست گفتی برادر ویه نکته در تکمیل فرمایشات شما
دولتی که دنیا را فقط سه کشور انگلیس فرانسه وآمریکا ببیند حاصلش جز این نمی شود دولتی که تمام امیدش همین سه کشور بشود و مردم کشور و داشته های خود را فراموش بکند جز این نمیشود که امروز کاسه چه کنم دستش بگیرد .
نرخ دلار را بانک مرکزی ایران با چاپ ریال تعیین میکند
با شما موافقم در تكميل جمله شما بايد بگم خارج شدن ذخاير ارزي ايران در بانكهاي خارجي و عدم بازگشت اين سرمايه به داخل – (افزايش نرخ حواله هاي بين صرافي مثلا دوبي و يا امارات ) – نرخ دلار را مشخص مي كند.
همه چیز دست دولت است گرانی قیمت سکه دلار همه اجناس همه چیز دست دولت است مردم راضی نیستند از این وضع قیمت سکه کاسبی برای خانمها شده و فرار از زندگی سخت و گرانی و مستجری و این بلاها فقط داره سره کارمند بدبخت و کارگر پیش میاد زن آدم پولدار که شکایتی از گرانی و زندگی ندارد باید جلوی این کاسبیها را گرفت آیا سکه اگر حتی یک میلیون هم بود خانمها طرف دادگاه هم نمی رفتند بهانه از مرد و بهانه از زندگی روانه دادگاهها می شونند و کارمند بدخت و کارگره بیچاره را هیچی ندار و بی کار بدبخت می کنند پای پول است و رحمی ندارنند فقط به سکه 15 میلیون یا 14 میلیون و پیش پرداخت مهریه فکر می کنند و آزاد بچرخن درهیچ جای دنیا انقدر هجوم برای مهریه به اجرا گذاشتن نمیبرنند مقصر اصلی کیست که زندگی را به مردم به تنگنا رساندن که این همه آمارمهریه به اجرا گذاشتن و طلاق در کشوراسلامی هرروززیاد و زیادتر میشود به داده مردم برسید زندگیها از بین رفته است و هرروزدارد بیشتر میشود
آقاي محترم وقتي مي بينيد شرايط براي مهريه كردن سكه مناسب نيست مهريه دخترهايتان را به سكه نگوييد و يا براي ازدواج پسرهايتان به سكه مهريه ننويسيد … مانند انسانهاي متمدن فكر كنيد مقصر اصلي طرز تفكر كليشه اي ماست تمام.
چه خوب بود اگر همان موقع تمام این موارد مدنظر قرار می گرفت گرچه تجربه گویای بی اعتمادی به امریکا و اروپاست.ولی مسئولین بهتر است پیگیر این ضرر و زیان های وارده بر ایران از طرف عوامل مربوطه باشند.چرا که این ملت غیور شایسته و سزاوار بهترین از هرچه بهترین است می باشند و در این مدت با تحمل این همه سختی آن را ثابت کرده اند مردم وظیفه خود را انجام داده اند و اکنون نوبت عزیزان خدمتگزار این مردم غیور است.با تشکر
باسلام واحترام. تاچشم به دست آمریکاباشیم ونگاهمان به دلارباشدوآمریکاواروپاوضع همین است ومدیران غرب زده وغربگراوضع مملکت رابه اینجارساندندبایدازنگاه به بیرون وکاسه گدایی گرفتن پیش غرب نگاهمان رابه داخل بیندازیم وبه جای نفت خام فروشی به خارج درداخل کشورنفت رابه محصول تبدیل کنیم وباکشورهایی که روابط حسنه داریم معاملات تجاری کنیم واز8سال برجام برجام روحانی واینهمه مشکلات درس عبرت بگیریم